eitaa logo
دانشنامه حضرت صادق علیه السلام
554 دنبال‌کننده
632 عکس
46 ویدیو
23 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا ☘سروده آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در عظمت شیخ أعظم انصاری قدس سرهما 🔸به مناسبت ۱۸ جمادی الثانیة سالروز وفات شیخ انصاری ره شیخ انصاری سَرِ اعلام و استاد فحول بازسازی کرد با فکر رسا، علم اصول مکتب او مکتب قرآن و فقه جعفری مدرس او فیض‌بخش عالم قدس عقول صیت فضلش کرده پر اقطار و اکناف جهان شمس علم او نخواهد کرد از گیتی افول اسوه اندر زهد و در تقوی و دانش‌پروری آگه از تنزیل و از تفسیر و اسرار نزول رفت با پای عبادت تا به محراب حضور جُست با نور ولایت سوی حق راه وصول رحمت حق بر روان پاک آن مرد بزرگ تا درآید صبح و شام و ماه و اعوام و فصول شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘ جایگاه علمی ویژه شیخ انصاری (به‌مناسبت ۱۸ جمادي الثانیة سالروز وفات مرجع بزرگ شیعه، استاد الفقهاء آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری «رضوان الله علیه») ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: 🔻 📝  ... از وفات شیخ انصاری «رضوان الله علیه» تا کنون حدود ۱۶۰ سال می‌گذرد. اگر فرض کنیم که شیخ از سی سال قبل از وفاتش مدرّس عالی‌مقامی بوده است، اکنون تقریباً ۱۹۰ سال از آن زمان می‌گذرد. در طول این مدت تمام افکاری که در مجامع علمی و حوزه‌های شیعه مطرح و مدار بحث بوده، یا سخنان شیخ بوده و یا از سخنان ایشان الهام گرفته است. این مطلبی است که قابل انکار نیست و هر شخصی وارد حوزه‌ها بشود، آن را می‌فهمد. در این مدت، افکار علما و فقها روی هم آمده، تبادل فکری شده، آرا نضج یافته، در مطالب علمی حک و اصلاح شده، ولی با این‌همه با گذشت ۱۹۰ سال، هنوز آرا و نظریات فقهی و اصولی شیخ انصاری مقام اول را داراست. این جهتی است که برای ما ملموس است. ما مباحثه‌ای در مبحث تعادل و تراجیح داشتیم. به نظر می‌رسید که مطالب متأخرین در سطح پایین‌تری از مطالب شیخ است با آنکه متأخرین حرف‌های شیخ را دیده‌اند. در حال حاضر، تحقیقات شیخ در هر مسأله‌ای جزء تحقیقات درجه اول است و این گونه نیست که بگوییم نظریات اصولی و فقهی شیخ، دیگر کهنه شده است، بلکه درست بر عکس است و چنین به نظر می‌رسد که آرای شیخ مرحله نهایی را طی کرده و پس از وی تنزّل آغاز شده است. 📚جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۱۳۰ شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘شاگردان شیخ انصاری: آیت الله شبیری زنجانی (مدّ ظله العالی) : 🔶 سوال: در میان شاگردان شیخ (انصاری) کدام یک از همه مهم تر بوده‌اند؟ 🔷 جواب: آن گونه که مجموعا استفاده می‌شود، شاگردان درجه اول شیخ چهار نفر بوده‌اند: ۱. میرزای شیرازی ۲. میرزای رشتی ۳. آقا حسن نجم آبادی ۴. آقا سید حسین کوه کمری 📚 شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه‌ای از دریا: ج۱، ص۱۴۶. شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘کتابهای شیخ انصاری: 🔸 مرحوم شیخ {انصاری} دو دختر بیشتر نداشت، یکی از دخترهایشان را به یکی از علمای شوشتر می‌دهند و یک دختر را هم به یکی از سادات می‌دهند، لذا این دو خانواده به سبط الشیخ معروف شدند. 🔹 آقا شیخ احمد سبط الشیخ که نوه دختری شیخ بود می‌گفت جدّ ما نجف که بود، یک سفری به ایران می‌آید و هنوز کتاب‌های شیخ مثل مکاسب به خطّ شیخ موجود بود. در فکر بود که برگردد به نجف. بعد نگذاشتند که برگردد. لذا همه کتاب‌ها تلف شدند. لذا چیزی از مکاسب وجود ندارد. 🔸 شنیدم قطعه‌ای از آن ادعا شده که در آستان قدس هست، اما آقا شیخ احمد سبط الشیخ برای من گفت که همه نسخه‌ها تلف شد... 🔹 {رسائل هم} به صورت رساله رساله است: «رسالة حجیة المظنة، رسالة البرائة و الإشتغال، رسالة الإستصحاب، رسالة التعادل و الترجیح» این چهار رساله است که بعدها توسط یکی از شاگردان شیخ -در آن نسخه‌ای که حاشیه آشتیانی دارد- ایشان رسائل را عنوان فرائد الاصول می‌دهد. 🔸 {فرائد الأصول} اسمی نیست که شیخ گذاشته باشد. بعدها این اسم را گذاشته‌اند. از کارهایی که انجام گرفت این بود که از آن حالتِ رساله- رساله در آوردند و به این صورت، انسجام داده‌اند. در حقیقت {به این انسجام} تألیفِ شیخ نیست. بعد از شیخ این جا افتاد... 🔹 کفایه آمد و حرف‌های شیخ را با حرف‌های قدما تنظیم کرد. مباحث الفاظِ شیخ توسط شاگرد ایشان مرحوم کلانتر به اسم «مطارح الأنظار» نوشته شد، ولی آنچه که به قلم شیخ بود، این چهار رساله است. این چهار رساله بعداً منسجم شد و این چهار رساله با هم ربط پیدا کردند، ولی در اصل چهار رساله‌ی غیر مرتبط بودند... 🔸 البته در {این} اثناء تعدیلاتی هم شده است، مثلا مرحوم آقای محقق اصفهانی می گفت چهار فصلش بکنیم و بعضی از مباحث -مثل مشتق- را از مقدّمات خارج کرد و در ظهورات انداختند... آیت الله سید احمد (حفظه‌الله تعالی) 1397/10/17 شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘زهد شیخ انصاری 🔹 در حال نزع (لحظات آخر عمر) بود. دمِ جان دادن فرمود: شیخ مرتضی انصاری را بیاورید. در حرم به شیخ گفتند: صاحب جواهر سراغ تو را گرفته است. شیخ آمد و صاحب جواهر به ایشان گفت: کجا بودی؟! .گفت: در حرم برای شفای شما دعا می کردم. صاحب جواهر فرمود: من رفتم و این امّت را به تو سپردم. بعد از وفات صاحب جواهر، مردم به شیخ رجوع کردند. شش ماه گذشت؛ اما رساله ای برای مقلدین ندادند. علتش را از ایشان پرسیدند. شیخ انصاری فرمودند: در زمانی که مباحثه می کردم کسی که به نام سعید العلماء در بابل از من أقوی بود، با احراز اقوائیت او، رساله دادن را جایز نمی دانم. رجوع کردند به سعید العلماء در بابل. وی گفت: سلام مرا به شیخ برسانید و به او بگویید: استصحاب شما ساقط است. وجه سقوط آن، این است که آن زمان من أقوی بودم، اما حالا شما اقوی هستید! قاصد بازگشت به شیخ پیغام سعید العلماء را رساند. این شد که شیخ رساله ای نوشتند و در حاشیه این رساله مکتوب فرمودند: در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمل به رساله من از باب أکل میته و اضطرار مانعی ندارد. این علم و این زهد و این دیروز و این امروز! آیت الله وحید خراسانی شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 👌☘ دفاع تمام عیار شیخ انصاری رحمه‌الله از «أشهد أنّ علیّاً ولیّ الله» (شهادت ثالثه) 📝 استاد ابوالحسنی مُنذررحمه‌الله: 📢 مسئلۀ ذكر شهادت ثالثه (اشهد انّ علياً ولى اللّه‏) در اذان نيز يكى از شعائر بزرگ مذهبى ما است كه شخصيتى چون مرحوم آيت اللّه‏ العظمى حكيم، در شرح مشهورش بر كتاب عروة الوثقى (با عنوان مستمسك عروة الوثقى)، آن را به عنوان ثانوى (يعنى از باب اينكه جنبۀ نماد و كيان تشيّع را به خود گرفته) واجب مى‌‏داند. 🔖 در مورد مرحوم شيخ انصارى، استاد فقيهان، نيز نوشته‌‏اند كه: زمانى كه والىِ بغداد مؤذّن‌هاى شيعه را از گفتن كلمۀ «اشهد انّ عليّاً ولىّ اللّه‏» در روى گلدسته‌‏هاى مساجد منع كرد و شيخ از اين امر مطلع گرديد، به طلاّب فرمود: «بار و بُنِۀ سفر را آماده كنيد تا به جايى رويم كه بتوانيم اعمال مذهبى خود را آزادانه انجام دهيم». 🗞 با پخش خبر مهاجرت شيخ انصارى از نجف در بين مردم، نجفی‌ها همگى دست از كار كشيدند و گفتند ما هم با شيخ از عراق بيرون خواهيم رفت. اين جريان هنگامه‌‏ایی در نجف برپا كرد. 🏛سلطان عثمانى از كار حاكم بغداد ناراحت گرديد و به احضار و تعويض وى امر كرد و بدين ترتيب، اوضاع شهر نجف دوباره آرام شد. به شيخ عرض كردند كه شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين عليه‌السلام جزء اذان نيست، چرا جنابعالى در اين موضوع اين قدر پافشارى كرديد؟! ✅ فرمود: «اگر در اين مورد ساكت مى‏‌ماندم ممكن بود فرمانروايان ناصبىِ دولتِ عثمانى، تحميلات ديگر بر ما روا دارند كه عاقبت بدى داشته باشد». 📗تراز سیاست، استاد منذر رحمه‌الله، ص ۱۲۷ 🔸 ۱۸ جمادی الثانیة (امروز ) سالروز وفات شیخ انصاری رحمه الله علیه حضرت علیه السلام شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘عکس شیخ انصاری 🔸 از شیخ انصاری عکس داریم و قبل از او مثلاً از صاحب جواهر {عکسی} نداریم. یک عکّاس آلمانی بوده که به ایران آمده، یک عکس از ناصرالدین‌شاه گرفته و یک عکس هم از شیخ گرفته است. 🔸 اولین عکسی که در ایران داریم از ناصر الدین شاه است و عکس مرحوم شیخ انصاری. قدیمی ترین عکسی که داریم، عکس شیخ انصاری است، البته این را از استادم مرحوم آقا شیخ محمد باقر ساعدی شنیده‌ام، من الان جایی یادم نمی‌آید که در کتابی دیده باشم، ایشان می‌گفت این دو اولین عکس‌هایی است که در ایران گرفته‌اند. در ذهنم هست که اولین ضبطِ صوتی که آوردند و در ایران ضبط کرده‌اند، صدای مظفرالدین شاه است که دستور افتتاح مجلس شورا را می‌دهد. آن {هم} هست. خیلی هم {آن صوت} مبهم است... آن هم صحیح است. 👌آیت الله سید احمد مددی (حفظه‌الله تعالی) 1397/10/17 شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب ☘مقام مادر 🌹حضرت فاطمه سلام الله علیها 🌟إلزَم رِجلَها فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها 👌همیشه در خدمت مادر باش زيرا بهشت زير قدم‌هاى مادران است 📚کنزالعمال/۱۶/۴۶۲ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
   ا ﷽ ا ☘زندگی‌نامه شیخ انصاری   🔸مرتضى انصارى شیخ اعظم مرتضی انصاری دزفولی (۱۲۱۴ ه. ق، دزفول - ۱۲۸۱ ه. ق، نجف)، ملقب به شیخ الفقهاء و المجتهدین از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم که بعد از صاحب جواهر مرجعیت عامه یافت. 🔸ولادت در روز 18 ذی‌حجه سال 1214ق در شهر دزفول به دنیا آمد. نسبش به جابر بن عبدالله انصارى سلمی خزرجی (م 78ق) صحابى بزرگ پیامبر(ص) مى‌رسید. پدرش محمد امین، عالمى پرهیزكار بود كه در سال 1248ق بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت. مادر ایشان، دختر علامه شیخ یعقوب انصاری از زنان پرهیزکار بود که در سال 1279ق در نجف اشرف وفات کرد. 🔸تحصیلات شیخ آموختن را با خواندن قرآن کریم آغاز کرد و بعد از گذراندن مقدمات از صرف و نحو و غیره در محضر عموی خویش، شیخ حسین انصاری، به فراگیری فقه و اصول نزد استادان دیگر پرداخت. در سال 1232ق براى ادامه تحصیلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر سید محمد مجاهد (م 1242ق) و شریف‌العلماى مازندرانى(م 1245ق) بهره‌مند گردید. در سال چهارم، عده‌اى از مردم دزفول كه به زیارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق دیدار تو را دارد. شیخ به دزفول بازگشت اما بیش از دو نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت. پس از گذشت یك سال عازم نجف گردید و در مجلس درس شیخ موسى فرزند شیخ جعفر كاشف‌الغطاء شركت كرد. در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زیارت بارگاه ثامن‌الحجج گردید و بر سر راهش به مشهد از حوزه‌هاى علمیه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان دیدن كرد. وى مدت چهار سال در كاشان توقف نمود و در خدمت ملا احمد نراقى(م 1244ق) به تكمیل معلومات خود پرداخت. پس از گرفتن اجازه روایت و اجتهاد از نراقى رهسپار مشهد گردید و پس از پنج ماه توقف در این شهر به تهران و از آنجا به زادگاهش دزفول مراجعت نمود.   🔸تدریس  شیخ در دزفول بساط تدریس گسترد و در رأس حوزه علمیه این شهر قرار گرفت. در سال 1249ق براى همیشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شیخ على فرزند شیخ جعفر كاشف‌الغطاء(م 1254ق) به مدت پنج سال حاضر شد. و به درجه اجتهاد نائل شد. 🔸مرجعیت بعد از فوت صاحب جواهر در سال 1266ق ریاست مطلق دینی به شیخ منتقل شد و به دلیل مقام والای علمی و زهد و ورع کم نظیر، از لحاظ علمی و عملی به مرجعیت بسیار بالایی دست یافت، در عین حال گویند با این که همه وجوه شرعی بلاد شیعه به جانب ایشان سرازیر بود با این حال هنگام مرگ کل ماترک این مرجع بزرگ مبلغ بسیار ناچیزی بود و معادل همان مبلغ هم بدهکار بودند و حتی هزینه مراسم ترحیم هم بوسیله برخی از متمکنان پرداخت شد. وى از برجسته‌ترین نوابغ فقهى شیعه و مبتكر علم اصول جدید به شمار می‌رود. دانش شیخ در علوم چندان گسترده بود كه او را «خاتم الفقهاء و المجتهدین» لقب داده‌اند. به زبان عربى تسلطى استادانه داشت و آثار خود را ساده و روان مى‌نوشت و همین سادگى زبان سبب گردید كه نوشته‌هاى وى در مدارس دینى در شمار كتب درسى درآیند. وى علم اصول و فقه را وارد مرحله تازه‌اى كرد و در هر دو زمینه ابتكارات بی‌سابقه‌اى دارد.  🔸اساتید شیخ حسین انصاری (عموی ایشان) سید محمد مجاهد  شریف‌العلماء مازندرانی مولی احمد نراقی شیخ موسی کاشف الغظاء  شیخ علی کاشف الغطاء و..  🔸شاگردان یکی از ویژگیهای شیخ تربیت شاگردان بسیار بود به طوری که درآن زمان در غالب بلاد شیعه شاگردان مجتهد ایشان رهبری دینی مسلمانان را بر عهده داشتند. بنابر این ذکر نام این گروه کثیر از حوصله این نوشتار خارج است و تنها می‌توان به عنوان نمونه به نام بعضی اشاره کرد:  میرزا محمدحسن شیرازى (م 1312ق)  میرزا حبیب‌الله رشتى (م 1312 ق)  سیدحسین کوه کمره‌ای تبریزى(م 1299ق)  آخوند خراسانى (م 1329ق)  شیخ محمدحسن مامقانى(م 1232ق)  محمدحسن آشتیانى(م 1319ق)  میرزا ابوالقاسم كلانترى(م 1292ق) و..  🔸وفات شیخ انصارى در هیجدهم جمادى الثانى سال 1281ق پس از 67 سال عمر با بركت در نجف اشرف دارفانى را وداع گفت. و در حرم امام علی علیه‌السلام مدفون شد. 🔸تألیفات این عالم بزرگ شیعى بیش از 30 كتاب و مقاله نوشته كه مهمترین آنها عبارت است از:  🔹رسائل: این كتاب در علم اصول فقه است و به دلیل محتوایى تازه و بدیع به فرائدالاصول معروف شده است.  🔹مكاسب: این اثر در خصوص مسائل كسب و تجارت است. مطالب این كتاب علمى و استدلالى با تحقیقات و پژوهش میدانى و جامع در رد و ابرام نظرات دانشوران و فقهاى گذشته است و هر دو اثر فوق از كتب درسى رایج در حوزه‌هاى علمیه تشیع است.  منبع: مرکز نرم افزاری نور شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
✅حضرت آیت‌الله بهجت: 💠مرحوم شیخ انصاری با آن همه درس و بحث و تألیف، هر روز زیارت عاشورا ، زیارت جامعه و یک جزء قرآن می‌خواند. ♦️گویا علت عقب‌ماندگی ما، ترک مستحبات است. 📚 رحمت واسعه ، ویراست سوم، ص٣۵٠ شیخ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
اعتبارسنجی_روایت_شیردهی_ابوطالبع_به_پیامبرص_در_کتاب_الکافی.pdf
488.9K
ا ﷽ ا ◀️ اعتبارسنجی روایت شیردهی حضرت ابوطالب به پیامبرص ✍ سید علیرضا موسوی اطهر ◀️ مرحوم‏ کلینی‏ در‏ کتاب‏ کافی،‏ روایتی‏ را‏ مبنی بر‏ شـیردهی‏ حضرت ابوطالب در‏ دوران‏ نـوزادی پیامبرص نقل‏ کرده‏ است.‏ این‏ روایت‏ یک‏ امر‏ نامتعارف‏ و‏ مشکل‏ به‏ شمار‏ می‌رود‏ و‏ در‏ میان‏ منابع‏ متقدم‏ تنها‏ در‏ آن‏ کتاب‏ ذکر‏ شده است.‏ با توجه به قرائن اعتبارسنجی،‏ انتساب‏ صدور‏ چنین‏ روایتی‏ از‏ معصوم‏ احراز‏ نمـی‏شـود. 🔼 اگر چـه‏ شـیرزا بـودن‏ مردان‏ از‏ نظر‏ پزشکی‏ ممکن‏ است‏ و‏ در‏ فقه‏ نیز‏ احکامی‏ در‏ این‏ باره‏ وجود‏ دارد،‏ با‏ این‏ همه‏ چنین‏ عملی‏ در‏ مردان‏ نامتعارف‏ است.‏ از‏ این‌رو‏ با‏ توجـه‏ بـه‏ ضـعف‏ سـند،‏ تفـرد مضمون، تعارض‏ با‏ گزاره‌هـای تـاریخی و‏ نامتعـارف‏ بـودن روایـت‏، شـیردهی‏ حصرت ابوطالب به پیامبرص مردود‏ به‏ نظر‏ می‌رسد. 🔰 همچنین آقای دکتر سید مرتضی میرسراجی در یادداشت «مردانی که بچه شیر می دهند!» مجموعه‌ای از گزارشات تاریخی و طبی را جمع‌آوری نموده‌اند: 🔸 لینک یادداشت: https://nedayeesfahan.ir/153640 •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
وسائل جلسه۰۰۰۰۰۲۸.mp3
27.42M
ا ﷽ ا 📢 / : فقه روایی(فقه روایت محور) /جلد/۱ 🔸 /۲۸ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ 📚موضوع جلسه: جلد اول وسائل الشیعه آل البیت ابواب /مقدمه العبادات باب /۱۷/ صفحه:۷۷ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
کافی جلسه۰۰۰۰۰۲۸.mp3
26.79M
ا ﷽ ا 📢 / : /جلد/۱ دارالثقلین تصحیح استاد ولی 🔸 /۲۸ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ 📚موضوع جلسه: عقل و جهل ابواب /کتاب العقل و الجهل باب /۱ صفحه:۵۰ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ▫️امام صادق علیه‌السلام: ... وَ هِيَ أُمُّ الْمُؤْمِنِين‏ 💬 ... و فاطمه مادر مومنان است. 📚 تفسیر فرات کوفی، ص۵۸۱. حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen تفسیر فرات کوفی نقل شده است: «فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ‏ – علیه السلام – أَنَّهُ قَالَ‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ اللَّیْلَهُ فَاطِمَهُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَهُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا أَوْ مِنْ مَعْرِفَتِهَا [الشَّکُّ مِنْ أَبِی الْقَاسِمِ‏] وَ قَوْلُهُ‏ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ یَعْنِی خَیْرٌ مِنْ أَلْفَ مُؤْمِنٍ ‏ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها وَ الْمَلَائِکَهُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ یَمْلِکُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ – صلی الله علیه و آله – وَ الرُّوحُ الْقُدُسُ هِیَ فَاطِمَهُ – علیه السلام -‏ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ یَعْنِی حَتَّى یَخْرُجَ الْقَائِمُ – عج الله تعالی فرجه الشریف».
ا ﷽ ا ☘هشام بن حکم که بود؟ 🔸کنیه هشام، ابومحمد و ابوالحکم است از تاریخ ولادت او اطلاع دقیقی در دست نیست جز اینکه در اوایل قرن دوم هجری به دنیا آمده است بیشتر شرح‌حال‌نویسان از او با عنوان موالی(غیر عربی که تحت حمایت عرب است) یاد کرده‌اند و او را به بنی کنده و برخی به بنی شیبان نسبت داده‌اند. ساکن بصره و متکلم بوده است. وی درباره امامت کتابی داشته و مجالس مناظره‌ای از وی حکایت شده است 🔸هشام از نظر اخلاقی نیز ویژگی‌های بارزی داشته از جملۀ آنها سعۀ صدر و تحمل مخالفان است. شراکت تجاری وی با عبدالله بن یزید اِباضی – که اختلاف عقیدۀ عمیقی با او داشت – همگان را شگفت زده کرد تا آنجا که جاحظ، درباره آنها گفته است «این دو، بر دیگر افرادِ متضاد برتری یافتند».  علاوه بر آن، شرکت او در مناظره‌های فراوان گواه شجاعت اوست. همچنین رعایت ادب و پرهیز از هر گونه گفتار ناپسند و اهانت به خصم در مناظره، رعایت انصاف و راستگویی، از جمله فضائل اخلاقی او بود. وی از دانشمندان بزرگ امامیه و از اصحاب فرهیخته امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام بوده است. کشی، داستان پیوستن وی را به امام صادق علیه السلام  از زبان عمر بن یزید نقل کرده است 🔸هشام بن حکم از برجسته‌ترین چهره‌های علمی عصر خویش و مشهورترین دانشمند شیعی قرن دوم است که از بسیاری علوم عصر خویش آگاه بوده است. ابن ندیم او را از متکلمان شیعه شمرده که در علم کلام و مناظره مهارت داشته است  علی بن اسماعیل میثمی وقتی شنید که هارون الرشید در تعقیب هشام است، گفت: انّا لله و انّا الیه راجعون، بر سر علم چه خواهد آمد، اگر هشام کشته شود. او بازوی ما، استاد ما و مورد توجه در میان ما بود. علاوه بر بزرگان شیعه، بسیاری از اهل سنت هم هشام بن حکم را ستوده‌اند. 🔸مجموع روایات راجع به هشام به دو دسته تقسیم می‌شوند: روایات ستایش و روایات نکوهش. 🔹ستایش روایات ستایش، از امام صادق علیه السلام ، امام کاظم علیه السلام ، امام رضا علیه السلام  و امام جواد علیه السلام است. بر اساس این روایات، وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایت اهل بیت و اثبات‌کننده بطلان دشمنان آنان است. پیروی از او پیروی از ائمه و مخالفت با او مخالفت با آنان شمرده شده است. او بنده خیرخواه خداوند و کسی است که به دلیل حسادت اصحاب، آزار دیده است . هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه است. امام صادق علیه السلام به او فرمود تا زمانی که ما را با زبانت یاری کنی، مؤید به روح القدس خواهی بود. 🔹نکوهش از جمله روایات نکوهش، روایاتی است در سرزنش هشام، به سبب نقش وی در حبس و شهادت امام کاظم علیه السلام . بر اساس این روایات، امام اصحاب خود را از مناظره منع کرده بود، ولی هشام فرمانبرداری نکرد و ادامه مناظرات وی، به زندانی شدن امام و شهادت ایشان انجامید 🔹ردّ روایات دالّ بر نکوهش به این روایات پاسخ‌های متعددی داده شده است، از جمله اینکه نهی از مناظره در دوران مهدی عباسی صورت گرفته و پس از آن دوران تقیه تمام شده و هشام در دوران مهدی عباسی امر امام کاظم علیه السلام را امتثال و از مناظره دوری کرده است. پاسخ دیگر اینکه از ابتدا نهی شامل هشام نمی‌شده و خود او گفته است: «مثلی لاینهی عن الکلام» و همچنین امام صادق علیه السلام به وی فرموده است: مانند تویی باید با مردم سخن گوید. افزون بر اینها، اگر این امر صحت داشت، امام رضا علیه السلام  و امام جواد علیه السلام برای او طلب رحمت نمی‌کردند 🔸هشام از جمله مؤلفان بزرگ شیعه و دارای تصنیفات بسیاری است . در کتاب‌های رجال و فهرست، از حدود ۳۵ کتاب و رساله وی نام برده شده، البته برخی از این آثار جمع‌آوری شاگردان هشام است. ولی هیچ یک از آنها در دسترس نیست. تعدد موضوعی این آثار، گواه جامعیت علمی اوست. 👇👇ادامه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
👆ادامه👇 🔸دربارۀ چگونگی درگذشت هشام سه گزارش در دست است. نخستین گزارش از ابن بابویه است.  وی جریان مناظرۀ هشام را با ضرار بن ضبی و عبدالله بن یزید اباضی، در موضوع امامت، بیان کرده است. به نوشتۀ وی، در این مناظره، هشام به گونه‌ای بر ضرورت امامت استدلال کرد که هارون الرشید که مخفیانه مناظره را می‌شنید، دستور به دستگیری هشام داد و هشام که از خشم هارون آگاه شد، به بهانه‌ای از مجلس بیرون رفت و به سمت کوفه گریخت. و نزد بشیر نبّال، از حاملان حدیث و از یاران امام صادق علیه السلام رفت. وی در آنجا به شدت بیمار شد و بر اثر آن درگذشت. دو گزارش دیگر از کشّی است. یکی از آنها راجع به مناظرۀ هشام با سلیمان بن جریر، در موضوع امامت، است. در این مناظره، هشام امام علی علیه السلام را مفترض الطاعه معرفی کرده و نکاتی در ارتباط با قیام و قعود امام بیان کرده است هشام، که از خشم هارون آگاه بود، به مدائن رفت. هشام سپس به کوفه رفت و در خانۀ ابن‌ شرف درگذشت. در گزارش دوم، داستانی از یونس نقل شده که در آن هشام به شبهۀ یحیی بن خالد برمکی در مورد اعتقاد امامیه به امام زنده پاسخ گفته است. وقتی این پاسخ به یحیی بن خالد رسید، وی آن را به هارون گزارش کرد و هارون به دنبال هشام فرستاد، ولی او گریخته بود. هشام پس از این جریان، ۲ ماه یا اندکی بیشتر زنده نماند، تا اینکه در منزل محمد و حسین حنّاطین درگذشت. 👌با توجه به این روایت‌ها، سال وفات هشام را – که دبارۀ آن آرای گوناگونی وجود دارد – می‌توان تعیین کرد. بنابر رأی کشّی،وی در سال ۱۷۹، در زمان خلافت هارون الرشید، در کوفه درگذشته است. به نظر می‌رسد که این قول با قراین و شواهد یاد شده سازگار، و از این رو صحیح است. منبع: کتب رجالی دانشنامه اسلامی فقه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘هيچ كس نمى‌تواند بر آن بانوى بزرگوار پيشى بگيرد. 🔸زنى به خدمت امام صادق علیه‌السلام شرفیاب شد و عرض کرد: 📜أَصْلَحَكَ اللهُ إِنِّي امْرَأَةٌ مُتَبَتِّلَةٌ فَقَالَ وَمَا التَّبَتُّلُ عِنْدَكِ قَالَتْ لَا أَتَزَوَّجُ قَالَ وَلِمَ قَالَتْ أَلْتَمِسُ بِذَلِكَ الْفَضْلَ فَقَالَ انْصَرِفِي فَلَوْ كَانَ ذَلِكِ فَضْلًا لَكَانَتْ فَاطِمَةُ أَحَقَّ بِهِ مِنْكِ إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ يَسْبِقُهَا إِلَى الْفَضْلِ؛ 🔰خداوند كارهاى شما را اصلاح كند! من زنى تارک‌دنیا هستم. امام صادق علیه‌السلام فرمود: ❓ترک دنيا را در چه مى‌دانى‌؟ گفت: ازدواج نمى‌كنم. فرمود: چرا؟ گفت: مى‌خواهم به اين وسيله فضيلتى كسب كنم. 🔖 حضرتش علیه‌السلام فرمود: از اين كار صرف‌نظر كن؛ 🔍 اگر ترک شوهر فضيلت بود، حضرت فاطمۀ زهرا علیهاالسلام از تو به آن فضيلت سزاوارتر بود. زيرا در كسب فضايل و مناقب، هيچ كس نمى‌تواند بر آن بانوى بزرگوار پيشى بگيرد. 📚کافی، ج ۵، ص ۵۰۹ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🌹اطاعت از حضرت زهرا علیها السلام 🌟امام باقر عليه السّلام: ولقد کانت علیها السلام مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة🌟 ✅ ترجمه : اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است 📚 دلائل الامامة ص۲۸ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘کتاب مدینه العلم شیخ صدوق 👌 آیة الله سید موسی شبیری زنجانی (حفظه الله): 🔸 کتاب «مدینه العلم» مرحوم صدوق (م381ق)، کتاب بزرگى بوده است و شیخ طوسى در فهرست تعبیر مى‏کند: «أکبر مِن کتاب مَن لا یحضُرُه الفقیه». ابن شهر آشوب مى‏گوید “کتاب من لا یحضره الفقیه” چهار جزء دارد و مدینه العلم داراى ده جزء است. 🔹 “کتاب من لا یحضره الفقیه” چون کتاب فتوایى صدوق بود و براى عمل مقلّدین نوشته شده بود، بیشتر از سایر کتب او استنساخ مى‏ شد، ولى سایر کتب او این گونه نبود. از طرفی شیعه در اقلّیت، و قدرت هم بیشتر در دست مخالفین بود. سلاجقه، غُزّها، مغول، تیمور، افغان و بخشى از سنّی هایى که شیعه به آنها مبتلا بود، بسیارى از کتابهاى شیعه را از بین بردند؛ مثلاً نجاشى به ابن جنید سیصد کتاب نسبت مى‏دهد، ولى حتى یک کتاب از وى به ما نرسیده است. 🔸 یکى از کتابهاى مهمى که از دست رفت، کتاب “مدینه العلم” صدوق است. شهید اول در کتاب «ذِکرى» از مدینه العلم مطلب نقل مى‏ کند. . من به یاد ندارم که از مدینه العلم در کتب معمول بعد از شهید اول مطلبى نقل شده باشد، البته مرحوم آشیخ آقابزرگ مطالبى را با سندی نقل کرده است. شیخ کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب ☘مقام زائران حسینی 📖 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ 🔸مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ حضرت امام صادق علیه السلام 🔹 هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می‌کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامی که می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می‌کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می‌شوند. (وسائل الشیعه/ ج14/ص424)  حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘نشانی از" مدینة العلم" کتاب گمشده شیخ صدوق (ره) 🔸چندي پيش در محضر آيت‌الله سيد محسن خرازي(دام ظله)، سخن از مخطوطات بود و فهرستي رايانه‌اي از مخطوطات اسلامي را به ايشان معرفي مي‌کردم؛ فرمودند که مدينة‌العلم را از مرحوم شيخ صدوق جستجو کن و چون نيافتم، فرمودند: من در جستجوي اين اثر تلاش فراوان نمودم و حتي به مجموعه هاي اروپا و آمريکا نيز مراجعه کرده‌ام و نيافته‌ام. اين واقعه بهانه‌اي شد تا با بضاعتي ناچيز، در منابع قابل دسترس جستجويي کنم. انتشار يافته‌هايم در اين صفحه، زيره به کرمان بردن بود، لکن افاضات جناب استاد انصاري در خصوص مخطوطات يمن و اشراف و سابقه ايشان در آن حوزه، بارقه اميدي بود براي يادآوري حکايت مدينة‌العلم و نشاني که از آن در سرزمين يمن داده‌اند. 🔸کتاب مدينة‌العلم را که صدوق دوم أبو جعفر محمد بن على ابن بابويه ( م 381) خود در عيون اخبار الرضا(ع) به عنوان يکي از تأليفاتش از آن ياد مي‌کند. 🔸 نجاشي(372ـ450)[2]، شيخ طوسي(385ـ460) و ابن شهرآشوب(م 588) از جمله آثار وي بر شمرده‌اند.  شيخ طوسي احاديث آن‌را بيشتر از من لا يحضره الفقيه دانسته  و ابن شهرآشوب آن‌را داراي ده جزء گزارش مي‌کند. علامه حلي(م 726) در منتهي المطلب، شهيد اول(م 786) در ذکري، سيد بن طاووس(589-664) در فلاح السائل و يوسف ابن حاتم عاملي(ق 7) – از شاگرادان محقق حلي(م 676) و ابن طاووس - در الدر‌النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم بلاواسطه از مدينة‌العلم احاديثي را نقل نموده‌اند.   ( گفتني است که ابن حاتم کتاب النبوة شيخ صدوق را نيز که هم‌اکنون مفقود است، در اختيار داشته است.) 🔸اين کتاب ظاهراً تا اواخر قرن نهم يعني در روزگار حسين بن عبدالصمد عاملي (918-984) - پدر شيخ بهايي(م1030) - نيز در دسترس بوده‌است. وي در رساله وصول الأخيار إالي أصول الأخبار، مدينة‌العلم را در کنار کتب اربعه، يکي از اصول خمسه مي‌شمارد 🔸 مولي محمد تقي مجلسي(م 1070)نيز در روضة‌المتقين از استادش شيخ بهايي نقل مي‌کند که اين کتاب را در اختيار داشته‌است. وي همچنين پس از اشاره به سخنان حسين بن عبدالصمد عاملي در رساله وصول الأخيار، مي‌افزايد که با اين حال خود اين اثر را نديده و نهايتاً نتيجه مي‌گيرد که پدر و پسر کتاب را در اختيار داشته و لکن پس از آنان از دست‌رفته است. چه اينکه به نقل مرحوم مجلسي، شيخ بهايي تعداد کتابهايش را قريب به هزار مجلد مي‌دانسته، در حالي که پس از وي حدود هفتصد کتاب بيشتر به جاي نمانده بود. انديشه بازيابي اين گوهر مفقود مولي محمد باقر مجلسي(م 1110) را نيز آرام نگذاشت. او که در صدد جمع مصادر بحار همتي تمام داشت، بر اساس حکايتي که در متن اجازه‌اي از سيد عبدالله جزائري(م 1173) - به نقل از جدش سيد نعمت‌الله جزائري(م 1112) - آمده است، با خبر يافتن از وجود نسخه‌اي از مدينة‌العلم در سرزمين يمن، با مدد از سلطان وقت کوشش بسيار نمود. پس از علامه مجلسي نيز، گزارش‌هايي از تلاش بزرگاني همچون حجت‌الإسلام سيد محمد باقر شفتي (1175-1260) که با صرف توان و هزينه بسيار در پي يافتن اثري از اين کتاب بوده‌اند، رسيده‌است. مرحوم آقا بزرگ تهراني پس از اشاره به چنين تلاش‌هايي، تنها و آخرين نشاني بازمانده از کتاب را از زبان شخصي به نام سيد معين الدين سقاقلي حيدرآبادي روايت مي‌کند. استاد سید محسن موسوی اصفهانی منبع: 👇 https://tazkereh.kateban.com/post/607 شیخ کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘در جستجوي کتاب" مدينة العلم" نويسنده: مجيد روحي 🔸 کتاب «مدينة العلم» از تأليفات شيخ صدوق (ره) بوده است. اهميت اين کتاب به حدي است که برخي آنرا در رديف کتب اربعه به شمار آورده اند. اين کتاب فصل بندي خاصي نداشته وشامل احاديث فقهي، اخلاقي وغيره بوده است. «مدينة العلم» را کتابي حجيم ودر حدود ده جلد دانسته اند. اما شگفت اينکه هر ده جلد آن مفقود شده وخبري از آن نيست. درباره چگونگي يا چرايي از بين رفتن يا از بين بردن آن گزارشي دريافت نشده است. در حال حاضر، به جز شماري احاديث پراکنده در کتب مختلف، چيزي از آن باقي نمانده است کتاب الذریعه می نویسد: (کتاب «مدينة العلم» از جمله تأليفات ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه قمي، معروف به شيخ صدوق (متوفي 381 ه‍( است ودر ميان شيعه اماميه با عنوان پنجمين اصل، بعد از اصول أربعه موجود، از آن ياد شده است. شيخ حسين بن عبد الصمد حارثي در درايه اش درباره اين کتاب مي گويد: «اصول خمسه ما شيعيان عبارتند از: کتاب «کافي»، «مدينة العلم»، «من لايحضره الفقيه»، «تهذيب» و«استبصار.» آن گونه که شيخ الطائفه در کتاب «الفهرست» خود ونيز شيخ منتجب الدين در کتاب «فهرست» خود تصريح کرده اند اين کتاب از کتاب «من لايحضره الفقيه» بزرگتر بوده است. ابن شهر آشوب در «معالم العلما» مي گويد: «مدينة العلم» ده جلد است، در حالي که «من لايحضر»، چهار جلد است. اما با تأسف بسيار اين نعمت بزرگ، از عصر پدر شيخ بهائي تا به امروز مفقود شده ودر دسترس ما نيست. عبارت شيخ حسين، والد بهائي، گوياي آن است که اين کتاب در زمان وي يا نزد خود او وجود داشته است. علامه مجلسي (ره) براي دستيابي به اين کتاب، اموال فراواني هزينه کرد؛ امّا بدان دست نيافت. همچنين از ميان متأخرين پس از علامه مجلسي (ره)، شخصي به نام حجة الاسلام سيد محمد باقر شفتي گيلاني اصفهاني نيز براي بدست آوردن اين کتاب اموال فراواني خرج کرد، اما ايشان نيز موفق به يافتن آن نشد. البته سيد علي بن طاووس در کتاب «فلاح السائل» ودر ديگر کتابهايش ونيز در اجازه اش که در مجلدات پاياني «بحار الانوار» درج شده، از کتاب «مدينة العلم» احاديثي را نقل کرده است. همچنين شيخ جمال الدين يوسف بن حاتم، ملقب به الفقيه الشامي، از شاگردان محقق حلي وابن طاووس، در کتاب خود «الدر النظيم» ـ که درباره فضائل ائمه اطهار (ع) است ـ به نقل حديث از کتاب «مدينة العلم» پرداخته است. اما به طور کلي مي توان گفت که در زمان ما جز دست نوشته وامضايي از سيد شبر حويزي که درباره اين کتاب يافتيم وآن را سيد امين ومورد اطمينان، معين الدين سقاقلي حيدر آبادي براي سيد عبدالعزيز حکايت کرده است، از اين گوهر گرانبها خبري در دست نيست.) منبع: ملاحظه کامل‌مقاله 👇 https://library-tebyan-net.cdn.ampproject.org/v/s/library.tebyan.net/fa/Viewer/TextAMP/92489/0?amp_js_v=a6&_gsa=1&usqp= شیخ کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب: ☘توصیه امام صادق عليه السلام به شیعیان 🔅الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: 🔹معاشِرَ الشِّيعَةِ، كُونُوا لنا زَينا، و لا تَكُونُوا علَينا شَينا، قُولُوا لِلناسِ حُسنا، وَ احفَظُوا ألسِنَتَكُم، و كُفُّوها عنِ الفُضُولِ و قَبيحِ القَولِ. 🔸اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما. سخنان خوب به مردم بگوييد، زبانهايتان را نگه داريد و آنها را از بيهوده‌گويى و سخنان زشت باز داريد. 📚الأمالي للصدوق: 327/17. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘ جابر بن حیان شخصیتی خیالی ☘نظر استاد مددی پیرامون جابر بن حیان جابر بن حیان وجودش خیالی است و وجود واقعی ندارد. شاید اکنون ده ها کتاب در کتابخانه های معتبر دنیا به اسم جابر ‏موجود باشد که چاپ شده اند. برخی از آنها را کراوس چاپ کرده که البته من همه کارهای او را ندیده ام و شنیده ام به جز او ‏هم بوده اند. کتاب مختار اسرار جابر بن حیّان نیز وجود دارد که به طور مختصر نسخه ها را وصف کرده است و در کتابخانه ‏بریتانیا و جاهای دیگر نگهداری می شود. باتحقیق تاریخی معلوم می شود که هیچ یک از اینها وجود خارجی ندارد و چون در ‏گذشته تعبد حاکم بوده است و مردم تعصب دینی شدید داشته و گمان می کرده اند که در صورت خارج شدن از چهارچوب ‏مرسوم متهم به کفر می شوند (مثلاً معروف است که« من تمنطق فقد تزندق») چنین شخصیت هایی را جعل کرده اند. ‏(نگاهی به دریا،ص356) اخوان الصفا گروهی بودند که سعی کرده اند علم را وارد دنیای اسلام کنند. در قرن دوم و سوم، اسماعیلی ها عده ای از آثار ‏علمی و دانشمندان را به خودشان نسبت می دهند، مثل جابربن حیان. اسماعیلی ها در بحث علم زیاد کار کردند در دنیای اسلام ‏در مقابل بغدادی ها هستند که اشعری بودند. به اعتقاد من اصل وجود شخصی به نام جابربن حیان روشن نیست بلکه اسم ‏رمزی است که کتبی را به ایشان نسبت دهند و از این طریق به ائمه (ع) متصل شوند. مجموعه ای از امور عجیب و رازالود ‏را به او نسبت می دهند. ابن ندیم اسم جابر بن حیان را می آورد و به او 500 کتاب نسبت می دهد ولی در فهرست شیخ و ‏نجاشی رحمهما الله نام او نیست. ‏(درس خارج فقه؛ 21/10/93‏) بله بعضی از آنچه به میراث جابر بن حیان نسبت داده می شود و الحمدلله میراث جابر بن حیان در میراث اصحاب ما هست ‏اصلاً وجود ندارد، یعنی خیلی عجیب است که امثال شیخ النجاشی رحمه الله و شیخ طوسی هر دو در کتاب الفهرست ؛ فهرست ‏النجاشی و فهرست الشیخ حتی نام جابر را ذکر نکرده اند چه برسد به نوشته هایش. جابر در حقیقت در محافل اسماعیلیه ‏شهرت داشت و به همین دلیل اکنون نقش میراث اسماعیلیه در میراث ما صفر است، واقعاً صفر است، جز در نهایت کتاب ‏دعائم الاسلام و این دغدغه ای است که ارزش علمی ندارد. نامه های منسوب به جابر بن حیان کوفی البته در دفاتر غربی چند ‏نامه منسوب است یعنی پشت این نامه نوشته شده است نامه فلانی به جابر. اصل انتساب نامه به جابر همه بر اساس صحت ‏راوی است؛ و الا نه راوی و نه فلانی معلوم نیست تعدادی از این نامه ها چاپ شده و نزد من است و این نامه ها قطعا از جابر ‏نیست.‏ (جلسه ۶ تدوين حدیث) 🔸استاد سید احمد مددی ☘اشاره:  شبهه وجود خارجی جابر: وجود واقعی داشتن یا نداشتن جابر بن حیان یکی از موضوعات جنجالی تاریخ و تاریخ علم در سده اخیر به شمار می‌آید. پژوهش‌گرانی چون هنری ارنست استیپلتون، یولیوس روسکا، پل کراوس، فؤاد سزگین و سیدحسین نصر در رد یا تأیید آن استدلال‌هایی کرده‌اند. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
وسائل جلسه۰۰۰۰۰۲۹.mp3
27.48M
ا ﷽ ا 📢 / : فقه روایی(فقه روایت محور) /جلد/۱ 🔸 /۲۹ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ 📚موضوع جلسه: جلد اول وسائل الشیعه آل البیت ابواب /مقدمه العبادات باب /۱۷/۱۸ صفحه:۷۹ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
کافی جلسه۰۰۰۰۰۲۹.mp3
25.49M
ا ﷽ ا 📢 / : /جلد/۱ دارالثقلین تصحیح استاد ولی 🔸 /۲۹ 🔸تاریخ: ۱۴۰۲/۱۰/۱۷ 📚موضوع جلسه: عقل و جهل ابواب /کتاب العقل و الجهل باب /۱ صفحه:۵۵ 🎤هاشمی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب: ☘محبت معصومین علیهم السلام 🔅امام صادق(علیه السلام): 🔸 «لِكُلِّ شَىْءِِ اَسَاسٌ واسَاسُ الِاسلَامِ حُبُّنَا اَهلَ البَيتِ» 🔹هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام حُبِّ ما اهل بیت است. 📚المحاسن، ج۱، ص۲۴۷ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘در طول تاریخ، زبان سه نفر را به خاطر ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) قطع نمودند!👇 1⃣رُشید هجری 2⃣میثم تمّار 3⃣ابن سکّیت 1⃣رشید هجری ✅شیخ مفید می نویسد : زیاد بن ابیه بعد از دستگیری رشید هجری، دستور داد : 📋《اِقطَعُوا يَدَيهِ وَ رِجلَيهِ وَ اَصلَبُوهُ》 ♦️دست و پاهای او را قطع کنید و او را به صلیب بکشید. رشید گفت : 📋《هَيهَاتَ! قَد بَقِيَ لِي عِندَكُم شَئُ أَخبَرَنِي بِهِ أَمِيرُالمُؤمِنِينَ(ع)!》 ♦️هیهات! در مورد حکم من از سوی شما، موردی باقی ماند که قبلا امیرالمومنین(ع) به آن خبر داده بود. در این هنگام، ابن زیاد گفت : 📋《اِقطَعُوا لِسَانَهُ!》 ♦️زبانش را ببرید! رشید گفت : 📋《اَلآنَ وَاللهِ جَاءَ تَصدِيقُ خَبرِ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ(ع)》 ♦️به خدا سوگند که هم اکنون خبر امیرالمومنین(ع) تصدیق شد.(۱) 📚منبع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۶ 2⃣ میثم ✅شیخ مفید می نویسد : بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد، میثم تمار را دستگیر کرد؛ 📋《اَمَرَ بِمِيثَمَ أَن يَصلُبَ.. فَلَمَّا رُفِعَ عَلَی الْخَشَبَهِ اجْتَمَعَ النَّاسُ حَوْلَهُ عَلَی بَابِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثِِ!..فَجَعَلَ ميثَم يُحَدِّثُ بِفَضائِلِ بَني هاشِم!》 ♦️عبیدالله ابن‌ زیاد دستور داد که میثم را به صلیب بکشند. هنگامی که میثم بر روی چوب ها رفت، مردم در اطراف میثم، کنار در خانه ابن حریث تجمع کردند و میثم شروع کرد به گفتن فضائل بنی هاشم! به عبیدالله خبر رسید که؛ 📋《قَد فَضَحَكُم هذَا العَبدُ!》 ♦️این مرد در حال مفتضح کردن شماست. ابن زیاد دستور داد : 📋《أَلجِمُوهُ!》 ♦️بر او لجام بزنید! 📋《فَكانَ أوَّلَ خَلقِ اللّه اُلجِمَ فِي الإِِسلَامِ.. فَلَمّا كانَ يَومُ الثّالِثِ مِن صُلبِهِ طُعِنَ ميثَمُ بِالحَربَةِ، فَكَبَّرَ ثُمَّ انبَعَثَ في آخِرِ النَّهارِ فَمُهُ وأنفُهُ دَمَاً》 ♦️میثم اولین کسی بود که در اسلام لجام بر دهان او زدند و هنگامی که سه روز به این حالت گذشت، با نيزه ای، بر او ضربتي فرود آوردند، که در این هنگام میثم تکبیر گفت، سپس در آخر روز، پس از خونريزي شديد از دهان و بينی اش، به شهادت رسيد.(۱) شیخ طوسی می نویسد : 📋《فَقُطِعَ لِسَانُهُ وَ تَشَحَطَّ سَاعَةً فِی دَمِهِ ثُمَّ مَاتَ》 ♦️زبان میثم قطع شد و میثم مدتی را در خون خود غلطید و سپس به شهادت رسید.(۲) 📚منابع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۲ ۲)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، 3⃣ابن سکیّت معلم فرزندان متوکل عباسی بود. نقل شده است که؛ 📋《كَانَ ذَاتَ يَومِِ حَاضَرَا عِندَ المُتَوَكِّلِ إِذ أَقبَلَا، فَقَالَ لَهُ المُتَوَكِّلُ : يَا يَعقُوبَ! أَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيكَ، وَلَدَايَ هَذَانِ أَوِ الحَسَنَ(ع) وَ الحُسَينَ(ع)؟ فَقَالَ : وَ اللهِ إنَّ قَنبَرَاً غُلَامَ عَلِي بنِ أَبِي طَالِبِِ(ع) خَيرُ مِنهُمَا وَ مِن أَبِيهِمِا! فَقَالَ المُتَوَكِّلُ : سَلُّوا لِسَانَهُ مِن قَفَاهُ فَسَلُّوهُ فَمَاتَ رَضِی اللهُ عَنهُ》 ♦️روزی متوکل در حالی که فرزندانش نزد او بود، از ابن سکیت پرسید : ای یعقوب! فرزندان‌ من‌ [معتز و مؤید] نزد تو عزیزترند یا حسن‌(ع) و حسین‌(ع) فرزندان‌ علی‌ بن ابی طالب(ع)؟!! او که تقیه می‌کرد، اختیار از کف‌ داد و در پاسخ‌ گفت‌ : قنبر خادم ‌علی‌(ع) از تو و فرزندان‌ تو نزد من برتر است‌! متوکل‌ از این‌ گفته‌ چنان‌ برآشفت‌ که‌ در دم‌ دستور داد، زبان ‌وی‌ را از قفا بیرون‌ کشیدند.(۱)(۲) 📚منابع: ۱)وفیات‌ ابن خلکان‌، ج۶، ص۴۰۰ ۲)معجم رجال الحدیث خوئی، ج۲۱، ص۱۳۹ منبع :اسنادالمصائب حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘حدیث منتخب: ☘صبر و رضا 🔅قال الرضا علیه السلام 🔸 رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا 🔹سرآمد طاعت الله تعالی صبر و رضاست 📚 فقه الرضا علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135