#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_سی_وسوم
.هرچقدر اصرار کردم قبول نکرد که بمونہ و رفتیم خونہ ما...
جاشو تو اتاق انداختم.هنوز حالش بد بودو زود خوابش برد
_بالا سرش نشستہ بودم وبہ حرفایے کہ زده بود راجب مصطفے فکر میکردم
_بیچاره زنش چے میکشہ هییییی خیلے سختہ خدایا خودت بهش صبر بده ...
باز هم تب داشت
دستمال و خیس کردم و گذاشتم رو سرش و
پاشویش کردم
_بهتر شد و تبش اومد پائیـݧ
اذاݧ صبح و دادݧ
_یہ بغضے داشتم چادر نمازمو برداشتم و رفتم اتاق اردلاݧ
بغضم بیشتر شد یہ ماهے بود رفتہ بود
_سجادمو پهـݧ کردم و نماز صبح و خوندم .
_بعد از نماز تسبیح و برداشتم و شروع کردم بہ ذکر گفتـݧ
دلم آشوب بود ،یہ غمے تو دلم بود کہ نمیدونستم چیہ
_بغضم ترکید،گریم گرفت
_با چادرم صورتم و پاک کردم و رفتم سمت پنجره پرده رو زدم کنار
تو کوچہ رو نگاه کردم حجلہ ے یہ جوونے رو گذاشتہ بودݧ و کلے پلاکارد ترحیم
عجیب بود اومدنے ندیده بودم یاد حرفے کہ اردلاݧ قبل رفتـݧ زد افتادم
"شهید نشیم ،می میریم"
_قلبم بہ تپش افتاد اصلا آروم و قرار نداشتم
رفتم اتاق خودم علے با اوݧ حالش بلند شده بودو داشت نماز میخوند
_بہ چهارچوب در تکیہ دادم
نمازش کہ تموم شد برگشت کہ بره بخوابہ چشمش افتاد بہ مـݧ
باصدایے گرفتہ گفت :إ اونجایے اسماء
_آره تو چرا بلند شدے از جات ؟؟؟
خوب معلومہ دیگہ واسہ نماز
خیلہ خوب برو بخواب ،حالت بهتره؟؟؟؟؟
_ گفت عالیم
بعدش داروهاشو دادم و خورد
_بعدش خوابید
ساعت نزدیک ۱۲ظهر بود کہ با تکوݧ هاے ماماݧ بیدار شدم
ماماݧ اسماء بیدار شو ظهر شد..
بہ سختے چشمامو باز کردم
سلام صبح بخیر مامان
_علے رفته؟
علیک سلام .دو ساعت پیش رفت بیروݧ
کجا؟
_نمیدونم مادر ،نزاشت بیدارت کنم گفت خستہ اے بیدارت نکنم
گوشے و برداشتم و شمارشو گرفتم
_مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
چند بار پشت سر هم شمارشو گرفتم اما در دسترس نبود
اعصابم خورد شد گوشے و پرت کردم رو تخت و زیر لب غر میزدم
معلوم نیست با اوݧ حالش کجا رفتہ اه
_ماماݧ همینطور با تعجب داشت نگاهم میکرد
سریع لباسامو پوشیدم ،چادرمو سر کردم و رفتم سمت در
ماماݧ دنبالم اومد و صدام کرد
کجا میرے دختر ؟؟
_دست و صورتت و بشور صبحونہ بخور بعد
_ݧ ماماݧ عجلہ دارم
امروز میخوام برم خونہ اردلاݧ پیش زهرا تو نمیاے؟؟؟
_ݧ ماماݧ شما برو اگہ وقت کردم منم میام
درو بستم و تند تند پلہ هارو رفتم پائیـݧ وارد کوچہ شدم اما اصلا نمیدونستم کجا باید برم
گوشیمو از کیفم برداشتمو دوباره شماره ے علے و گرفتم
_ایندفعہ دیگہ بوق خورد اما جواب نمیداد
تا سر خیابوݧ رفتم و همینطور شمارشو میگرفتم
دیگہ نا امید شده بودم ،بہ دیوار تکیہ دادم و آهے کشیدم هنوز خستگے دیشب تو تنم بود
چند دیقہ بعد گوشیم زنگ خورد
صفحہ ے گوشے و نگاه کردم علے بود سریع جواب دادم
_الو علے معلوم هست کجایے؟؟
_علیک سلام .مـݧ تو راهم دارم میام پیش شما
کجا رفتہ بودے با اوݧ حالت؟؟؟
خونہ ے مصطفے اینا
_خیلہ خب کجایےدقیقا؟؟
دارم میرسم سر خیابونتوݧ
مـݧ سر خیابونمونم اهاݧ دیدمت دستم و بردم بالا و تکوݧ دادم تا منو ببینہ
_سوار ماشیـݧ شدم و یہ نفس راحت کشیدم
نگاهم کردو گفت :کجا داشتے میرفتے؟؟
_ گفتم دنبال جنابعالے
_مگہ میدونستے مــݧ کجام؟؟؟
ݧ گفتم بیام بیرون
_ببخشید نگرانتون کردم ،
خواب بودے
رفتم خونہ لباسامو عوض کردم و رفتم خونہ مصطفے اینا ببینم چیزے نمیخواݧ مشکلے ندارݧ؟
خب چیشد ؟؟؟
_خدارو شکر حالشوݧ بهتر بود
علے کاش منو هم میبردے میرفتم پیش خانم رفیقت
_بعدازظهر میبرمت
تبِش خوب شده بود
گفتم برات سوپ درست میکنم
بعدش اومدیم خونه خودمون
_بعدازظهر آماده شدم کہ بریم پیش خانم مصطفے
روسرے مشکیمو سر کردم کہ علےگفت :
اسماء مشکے سر نکـݧ ناراحت میشـݧ خودشوݧ هم مشکے نپوشیدݧ
_روسرے مشکیمو در آوردمو و سرمہ اے سر کردم کہ هم مشکے نباشہ هم اینکہ رنگ روشـݧ نباشہ..
_جلوے درشوݧ بودیم علے صدام کردو گفت :اسماء رفتیم تو ،تو برو پیش خانم مصطفے پیش مـݧ واینسا رفتنے هم مـݧ میام بیروݧ چند دیقہ بعد پیام میدم تو هم بیا
_ گفتم:چرا؟؟؟
سرشو انداخت پائین و گفت
نمیخوام زن مصطفی ما رو با هم ببینه
_حرفشو قبول داشتم..!!!
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_سی_وچهارم
_رفتیم داخل خونہ
باورم نمیشد یہ خونہ ۸۰مترے و کوچیک
_باساده تریـݧ وسایل
_خانم ها داخل اتاق بودݧ ،رفتم سمت اتاق خانم مصطفے بہ پام بلند شد .
_بهش میخورد ۲۳سالش باشہ صورت سبزه و جذابے داشت آدمو جذب خودش میکرد
_کنارش نشستم و خودمو معرفے کردم
دستمو گرفت ، لبخند کمرنگے زد و گفت :خوشبختم تعریفتونو زیاد شنیده بودم اما قسمت نشده بود ببینمتوݧ
_چهره ے آرومے داشت اما غم و تو نگاهش احساس میکردم
_از مصطفے برام میگفت از ایـݧ کہ از بچگے دوسش داشتہ و منتظر مونده کہ اوݧ بیاد خواستگاریش
_از ایـݧ کہ چقد خوش اخلاق ومهربوݧ بوده ،از ۶ماهے کہ باهم بودݧ و خاطراتشوݧ
_بغضم گرفت و یہ قطره اشک از چشمام جارے شد سریع پاکش کردم و لبخند زدم
_حرفاش بهم آرامش میداد اما دوست نداشتم خودمو بزارم جاے اوݧ.
.
_موقع برگشت تو ماشیـݧ سکوت کرده بودم چیزے نمیگفتم
علے روز بہ روز حال روحیش بهتر میشد
اما هنوز مثل قبل نشده بود زیاد نمیدیدمش یا سرکار بود یا مشغول درس خوندݧ واسہ امتحاناش بود آخہ دیگہ ترم آخر بود
_تا اربعیـݧ یہ هفتہ مونده بود و دنبال کارهامون بودیم
دل تو دلم نبود خوشحال بودم کہ اولیـݧ زیارتمو دارم با علے میرم اونم چہ زیارتے ..!!
_یہ هفتہ اے بود اردلاݧ زنگ نزده بود زهرا خونہ ے ما بود،رو مبل نشستہ بود وکلافہ کانال تلوزیوݧ و عوض میکرد
_ماماݧ هم کلافہ و نگراݧ ،تسبیح بدست در حال ذکر گفتـݧ بود
بابا هم داشت روزنامہ میخوند
_اردلاݧ بہ ما سپرده بود
کہ بہ هیچ عنواݧ نزاریم ماماݧ و زهرا اخبار نگاه کـنـݧ
_زهرا همینطور کہ داشت کانال عوض میکرد رسید بہ شبکہ شیش
_گوینده اخبار در حال خوندݧ خبر بود کہ بہ کلمہ ے" تکفیرے هادر مرز سوریہ "رسید
_یکدفعہ همہ ے حواس ها رفت سمت تلوزیوݧ
سریع رفتم پیش زهرا و با هیجاݧ گفتم:إ زهرا ساعت ۷الاݧ اوݧ سریال شروع میشہ
کنترل و از دستش گرفتم و کانال عوض کردم
بنده خدا زهرا هاج و واج نگام میکرد اما ماماݧ صداش در اومد:
اسماء بزݧ اخبار ببینم چے میگفت
-بیخیال ماماݧ بزار فیلمو ببینیم
-دوباره باصداے بلند کہ حرصو و عصبانیت هم قاطیش بود داد زد :میگم بزݧ اونجا
_بعد هم اومد سمتم ،کنترل و از دستم کشید و زد شبکہ شیش
بدشانسے هنوز اوݧ خبر تموم نشده بود
تلویزیوݧ عکسهاے شهداے سوریہ و منطقہ اے کہ توسط تکفیرے ها اشغال شده بود و نشوݧ میداد
_ماماݧ چشماشو ریز کرد و سرشو یکم برد جلو تر یکدفعہ از جاش بلند شد وبا دودست محکم زد تو صورتش:
_یا ابوالفضل ،اردلاݧ..
بابا روزنامہ رو پرت کرد و اومد سمت ماماݧ .
_کو اردلاݧ؟؟؟؟ اردلاݧ چے??
منو زهرا ماماݧ و گرفتہ بودیم کہ خودشو نزنہ ماماݧ از شدت گریہ نمیتونست جواب بابارو بده و با دست بہ تلوزیوݧ اشاره میکرد
سرمونو چرخوندیم سمت تلویزیوݧ
_اخبار تموم شده بود .
بابا کلافہ کانال هارو اینورو اونور میکرد
براے ماماݧ یکم آب قند آوردم و دادم بهش
حالش کہ بهتر شد بابا دوباره ازش پرسید
_خانم اردلاݧ و کجا دیدے؟؟؟
_دوباره شروع کرد بہ گریہ کردݧ و گفت :اونجا تو اخبار دیدم داشتـݧ جنازه هارو نشوݧ میدادݧ بچم اونجا بود
_رنگ و روے زهرا پرید اما هیچے نمیگفت
بابا عصبانے شدو گفت :آخہ تو از کجا فهمیدے اردلاݧ بود؟؟؟مگہ واضح دیدے؟؟چرا با خودت اینطورے میکنے؟؟
_بعد هم بہ زهرا اشاره کردو گفت :نگاه کـݧ رنگ و روے بچرو
ماماݧ آرومتر شد و گفت:خودم دیدم هیکلش و موهاش مث اردلاݧ مـݧ بود .
ببیـݧ یہ هفتہ ام هست کہ زنگ نزده واے بچم خدا
_نگراݧ شدم گوشے و برداشتم واز طریق اینترنت رفتم تو لیست شهداے مدافع
دستام میلرزید و قلبم تند تند میزد
از زهرا اسم تیپشوݧ و پرسیدم
وارد کردم و تو لیست دنبال اسم اردلاݧ میگشتم
خدا خدا میکردم اسمش نباشہ
یکدفعہ چشمم خورد بہ اسم اردلاݧ احساس کردم سرم داره گیچ میره
و جلو چشمام داره سیاه میشہ
با هر زحمتے بود گوشیو تو یہ دستم نگہ داشتم و یہ دست دیگمو گذاشتم رو سرم
بہ خودم میگفتم اشتباه دیدم،دست و پام شل شده بود وحضرت زینب و قسم میدادم
_چشمامو محکم بازو بستہ کردم و دوباره خوندم
#اردلاݧ_سعادتے
_دستم و گذاشتم رو قلبم و نفس راحتے کشیدم و زیرلب گفتم خدایا شکرت
_زهرا داشت نگاهم میکرد ،دستم و گرفت و با نگرانے پرسید چیشد اسماء
سرم هنوز داشت گیج میرفت دستشو فشار دادم و گفتم نگراݧ نباش اسمش نبود..
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_سی_وپنجم
_پس چرا تو اینطورے شدے؟؟
_هیچے میشہ یہ لیواݧ آب بیارے برام؟؟
اسماء راستش و بگو مـݧ طاقتشو دارم..!!!
_ زهرا بخدا اسمش نبود ،فقط یہ اسم اردلاݧ بود ولے فامیلیش سعادتے بود
_ زهرا پوووووفے کرد و رفت سمت آشپز خونہ.
_گوشے و بردم پیش ماماݧ و بابا، نشونشوݧ دادم تا خیالشوݧ راحت بشہ
_بابا عصبانے شد و زیرلب بہ ماماݧ غر میزد و رفت سمت اتاق
زنگ خونہ رو زدݧ
آیفوݧ و برداشتم:کیہ؟؟؟؟
کسے جواب نداد.
دوباره پرسیدم کیہ؟؟؟
ایندفہ جواب داد
مأمور گاز میشہ تشریف بیارید پاییـݧ
آیفوݧ و گذاشتم
_زهرا پرسید کے بود؟
_شونہ هامو انداختم بالا و گفتم مأمور گاز چہ صدایے هم داشت
_چادرمو سر کردم پلہ هارو تند تند رفتم پائیـݧ چادرمو مرتب کردم ودر و باز کردم
_چیزے و کہ میدیدم باور نمیکردم ـ
اردلاݧ بود😍😍😍
_ریشاش بلند شده بود .یکمے صورتش سوختہ بود و یہ کولہ پشتے نظامے بزرگ هم پشتش بود
اومدم مث بچگیاموݧ بپرم بغلش ک رفت عقب
کجا؟؟؟
#زشتہ_توکوچہ
_خندیمو همونطور نگاهش میکردم
چیہ خواهر ؟؟نمیخواے برے کنار بیام تو؟؟؟
_اصلا نمیتونستم حرف بزنم رفتم کنار تا بیاد تو
_درو بستم و از پلہ ها رفتیم بالا
چشمم خورد بہ دستش کہ باند پیچے شده بود و یکمے خوݧ ازش بیروݧ زده بود
_دستم و گذاشتم رو دهنمو گفتم :خدا مرگم بده چیشده داداش
_خندید و گفت :زبوݧ باز کردے جاے سلامتہ؟؟چیزے نیست بیا بریم تو
_داداش الاݧ برے تو همہ شوکہ میشـݧ وایسا مـݧ آمادشوݧ کنم
رفتم داخل و گفتم :یااللہ مأموره گازه حجاباتونو رعایت کنید😊😜
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
#روایت_عشق^'💜'^
🌿ماجرایشهیدیکهنمازنمیخوانـد!
⚘تو گردان شایعهشد نماز نمے خونه!
گفتن،تو ڪه رفیقشی..
بهش تذکر بده..
باور نکردم و گفتم: لابد میخواد ریا نشه..
پنهانی مےخونه..!
⚘وقتےدو نفریتویسنگرکمین #جزیره_مجنون
²⁴ ساعتنگهبانشدیـم..
با چشمخودمدیدمکهنمازنمیخواند!!
تویسنگر کمین،در کمینشبودم
تا سرحرفرا باز کنم ..
⚘گفتم : ـ تو که برایخدا میجنگے..
حیفنیسنماز نخونی؟!
لبخندے(: زد و گفت :
+یادممیدےنمازخوندن رو؟
➖ بلد نیستے❓
➕نه..تا حالا نخوندم
--_ نمازخواندن رو تویتوپوآتشدشمن
یادش دادم . .
⚘اولین نمازصبحشرا با مناولوقتخواند.
دو نفر نگهبان بعدیآمدندو جاےماراگرفتند
ماهمسوار قایقشدیمتا برگردیم..
هنوز مسافتےدورنشدهبودیمکهخمپاره
نشست،تویآبهور ،پارو از دستشافتاد
آرامکفقایقخواباندمش،لبخندکمرنگےزد🙂
⚘با انگشترویسینهاشصلیب†کشید
وچشمشبهآسمان،با لبخند به..
شهادت🕊♥️رسید . . .
⚘اری،مسیحے بودکهمسلمان شد و بعد از
اولیننمازشبهشهادترسید...
🍂به یاد # وهب_شهیدمسیحیکربلا🍂
#حاج_قاسم
#تلنگرانه
هدایت شده از سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
💫پروردگارا! هم در دنیا و هم در آخرت به ما نیکی عطا فرما و ما را از عذاب آتش محفوظ بدار
هدایت شده از سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هرگاه به هر
امامی سلام دهید
خــــــود آن امام جواب
ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣
ولی اگر کسی بگوید:
❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣
همهی امامان جواب میدهند …
میگویند: چه شده است که این
فرد نام مادرمان را برده است !؟
السلام علیکِ
یا فاطمهُ الزهراء(س)
تا ابد این نکته را انشا کنید
پای این طومار را امضا کنید
هر کجا ماندید در کل امور
رو به سوی حضرت زهرا کنید...
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)🌹
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ🌹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِه🌹ِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ🌹 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ🌹 مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ🌹
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
هدایت شده از سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
دعای_عهد.mp3
1.78M
هدایت شده از سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
#دعای_عهد.
🌷از امامک صادق (ع) روايت شده :
هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،
از #يـــــــاوران قائم ما باشد،
و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود ، خدا او را از قــبـر بيرون آورد! كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است:
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨
✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨
✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،✨
✨وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.✨
سه مرتبه بر ران راست خود زده و هر بار میگوییم:
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
🌸🌿
زهـرا ڪه عنایتش به دنیا برسـد
باشـد ڪه بہ فریادِ دلِ مـا برســد
.
یارَبّ سببی سازڪه در روز جـزا
پرونده ما بہ دسٺ زهـرا برسـد
#یکشنبههایفاطمی
سربازان آقا صاحب الزمان (عج)❤
EitaaBot.ir/poll/zt7y4?eitaafly
دوستان لطفاً در نظرسنجی شرکت کنید😊
•| #پاےدرس،بزرگان
اگر گناه نکنیم، ایمان بالا میرود.
ایمان کھ بالا رفت، #عقربهۍدل،
خودبهخود بھ "سمتخدا" میرود
و ارزشخدا و عظمتخدا در
نظر انسان زیاد میشود.
انسان عاقل اگر چیز بهدردبخورداشته باشد،
هیچ وقت بھ دنبال آشغال نمیرود.
«ترکگناه راه رسیدن بھ این نقطه است.»
#آیتاللهخوشوقت
🍄🍃🍄🍃🍄🍃🍄🍃🍄🍃
✅به سه چیز هرگز نمیرسید؛
1-بستن دهان مردم
2-جبران همه ےشکستها
3-رسیدن به همه آرزوها
سه چیزحتما به تومیرسد:
1-مرگ
2-نتیجه عملت
3-رزق و روزی
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_شصت_و_سوم
💠 قاسم سلیمانی، راوی شهادت شهید محمدحسین یوسف اللهی
شهید " محمدحسین یوسف اللهی"عارفی است که در واحد اطلاعات عملیات لشکر 41ثارالله، مراتب کمال الی الله راطی کرد و کمتر رزمنده ای است که روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد، اما خاطره ای از سلوک معنوی او نداشته باشد. او مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده ی حضرت روح الله(ره)، یک شبه ره صد ساله را طی و چشم همه ی پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند. شهید حاج قاسم سلیمانی درباره ی نحوه ی شهادت شهید محمد حسین یوسف الهی گفته است هنگامی که آنها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر هشت دست به حمله ی شیمیایی میزند، اویاران خود را از سنگر خارج کرد و خود بعدها براثر ابتلا به عارضه ی شیمیایی به شهادت رسید. او در ادامه و در توصیف این شهید گفت که دوست دارم تا مراپس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید.
اما او که بود که حاج قاسم دلش می خواست در کنار او به خاک سپرده شود؟همرزمانش می گویند حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین نماز شب را می خواند، ولی کسی او را نمی دید، رفیق خدا بود وپرده های حجاب را کنار زده بود. حاج قاسم در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید: یک روز باحسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی در پیش داشتیم. چند تا از کارهای قبلی باموفقیت لازم انجـام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیت آمیز نبود.این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد گفت: برای چی؟
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
💐🌸🌺🌴🌺🌸💐
#نوزدهم_بهمن
سالروز بیعت همافران
#با_امام_خمینی_ره
🌹 در هر انقلابی حوادثی برجسته دیده می شود که جرقه های نهایی پیروزی را به آتشی افروخته تبدیل می کند و جشن شادی ملت را پرشور می سازد. نوزدهم بهمن 1357، انتشار خبر بیعت همافران نیروی هواپیمایی ایران با امام(ره)، یکی از اخباری بود که انقلاب را به تثبیت در ایران، نزدیک و بختیار را از ادامه فعالیت برای ابقای رژیم سلطنتی ناامید کرد.
🌹 بیعت همافران در 19 بهمن 1357 توجه مردم و بختیار را به خود جلب کرد؛ «پرسنل نیروی هوایی با امام خمینی بیعت کردند»؛ خبر این دیدار به همراه تصویری از این بیعت در مطبوعات به چاپ رسید؛ در تصویر، جمعی از همافران با لباس رسمی در اقامتگاه امام از پشت سر دیده می شدند.
🌹 پس از انتشار خبر، دولت بختیار آن را تکذیب و عکس را مونتاژ اعلام کرد و حکم دستگیری عکاس صادر شد.اما مساله حضور همافران در نزد امام (ره) از سوی ایشان تایید شد.
🌹 پس از ورود امام (ره) به تهران، نیروی هوایی اولین گام مثبت در همراهی با مردم در انقلاب را با وجود همراهی دولت برداشت؛ اما درگیری های خیابانی و تمرد ارتشیان از دستور تیر به سوی مردم، همافران را بر آن داشت تا گامی برای نزدیکی در انقلاب بردارند.
🌹 نورشاهی، یکی از همافرانی که در جریان بیعت با امام(ره)، حاضر بوده است، در تشریح خاطرات آن روز گفته است: «جلسه ای در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب با مرحوم حضرت آیت الله طالقانی داشتیم و ایشان به ما گفتند که اگر قصد دارید کاری انجام دهید باید اقدامی باشد که یک سر و گردن از پیرزنی که عصازنان به خیابان آمده است بالاتر باشد. این سخنان در حقیقت یک نوع حرکت روانی و کار تهییج کننده محسوب می شد و پس از آن بود که تصمیم گرفته شد تا در روز 19 بهمن، رژه رسمی برگزار شود.»
🌹 همافران،تصمیم گرفتند تا صبح روز 19 بهمن در مدرسه علوی تهران لباس های خود را عوض کنند و در حضور امام (ره) به صف شوند تا به امام(ره) ادای احترام و اعلام بیعت کنند. از آن جایی که در مدرسه رفاه فضای کافی وجود نداشت عده ای، نماینده شدند و در محضر امام(ره) حضور یافتند.
🌹 امام(ره) در حضور آن ها اظهار کرد: "درود بر شما که قدر نعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما که ترک کردید حکومت طاغوت را و به حکومت الله پیوستید. . . باید این نهضت را حفظ کنید تا ان شاءالله آخر نقطه و نهایت که قیام یک حکومت عدل انسانی اسلامی به جای یک حکومت طاغوتی است. "
🌹 پس از سخنان امام(ره) با فرمان رژه همافر نورشاهی، از برابر امام رژه رفتند و قطعنامه ای را قرائت و با امام(ره) اعلام بیعت کردند.
🌹 همافران نیز بعد از ادای احترام به امام(ره)، با طی کردن خیابان ایران به سیل تظاهرکنندگان و مردم در خیابان انقلاب پیوستند و با استقبال مردم از آن ها، هلیکوپتر ارتش برای ایجاد فضای ارعاب در سطح خیابان انقلاب حاضر شد.
🌹 سپس همافران به مدرسه رفاه برگشتند تا لباس خود را عوض کنند و شناخته نشوند؛ امام(ره) تعدادی از همافران را به حضور پذیرفت و به آن ها گفت: "به همکاران، دوستان و فرزندان من بگویید که این مملکت مال خودشان است مراقبت کنند، آینده از آن آنهاست و از چیزی نترسند. ملت با تمام وجود پشتیبان شماست. "
🌹 پس از آن، دولت برای شناسایی همافران اقدام کرد و مردم را وادار کرد تا کارت شناسایی خود را در خیابان انقلاب نشان دهند تا همافران را بیابند اما موفق نشدند.
🌹 بختیار با انتشار خبر و عکس بیعت همافران با امام(ره)، دیدار را تکذیب و عکس را مونتاژ خواند، با این حال امام (ره) برای حمایت از همافران دیدار خود با آن ها را تایید کرد .
یاد و خاطره #شهدا خصوصاً #شهدای نیروی هوائی گرامی باد .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
میگن نماز وقت خداست..
وای به ما اگه وقت خدا رو به
کس دیگه ای بدیم..و دیر بریم پیشش..
.
پس پاشو
بسم الله.. وضو بگیر و نمازتُ اول وقت بخون..
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
جا مانده از یاران:
🌹🌹 پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم :
انسان تا وقتی که منتظر نماز است در حال نماز است.
#نماز_ادب_خداست🌷
التماس دعای فرج
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
📌آداب نماز خواندن:
🌷قبل از نماز📿 با صدای بلند " اعوذ بالله من الشیطان الرجیم " بگوییم .
🌷سعی کنیم نماز را در اول وقت⏰ بخوانیم .
🌷بهتر است نماز هایمان را به جماعت👥👥 بخوانیم .
🌷برای خواندن نماز خود را خوشبو🌸 کنیم .
🌷قبل از نماز دندان هایمان را مسواک کنیم .
🌷بسیار سفارش شده که هنگام نماز ، انگشتر💍 عقیق در دست داشته باشیم .
🌷قبل از نمازموهایمان را شانه بزنیم .
🌷با لباس تمیز و پاکیزه نماز بخوانیم .
🌷بهتر است رنگ لباسمان هنگام خواندن نماز سفید🏳 باشد .
🌷با عبا نماز بخوانیم .
🌷در حال نماز چشم هایمان👮 را نبندیم و با حالت خواب آلودگی و کسالت نماز نخوانیم .
🌷در حال نماز جوراب تنگ نپوشیم ، از لباس های نقش دار استفاده نکنیم و دکمه های لباس خود را ببندیم .
🌷در مکان هایی مانند زمین نمک زار ، جاده ، خیابان ، مقابل آتش ، قبرستان ، محل ریختن زباله ، مقابل عکس و مجسمه نماز نخوانیم .
#نویسنده_حسن_شرعیات
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0