وصیت نامه سردار شهید محسن خسروی
🌹 محسن خسروی
فرزند : خان میرزا
متولد : ۱۳۴۱
محل تولد : کازرون
تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۸
محل شهادت : جاده فاو ام القصر عملیات والفجر ۸
محل دفن : کازرون بهشت زهرا
وصیت نامه سردار شهید محسن خسروی
من المؤمنین رجال صد قواما عاهد و الله علیه فمنهم من قضی لحبه و منهم من ینتظرو ما بدلو تبدیلا (قرآن كریم/ احزاب ۲۳)
خدایا: تو خود بگو تا بنویسم، چرا كه هیچ نمیدانم و هیچ آگاهی ندارم، حمد و سپاس مخصوص ذات اقدس احدیت میباشد كه به بندگان روسیاه و طغیانگرش نعمات بیشماری ارزانی داشت، نعمت انقلاب و امام و جنگ و جبهه، تا راه هدایتی باشد از برای آنان كه برگردند به آغوش دوست.
اینجانب: محسن خسروی فرزند میرزا بعنوان یك مسلمان ایمان آورده به یكتائی حق و وجود قیامت خود را معرفی میكنم: و ندای شهیدان را سر میدهم كه این مهم را از برادر شهیدم احمد رضوانی به ارث بردهام، اشهد ان لا اله الا الله- اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله. این وصتنامه را زمانی شروع به نوشتن كردهام كه چند روزی شاید بیشتر به عملیات نمانده باشد، در شب جمعه با آن همه عظمتش شب جمعهایكه بسیار از دستم رفته و قدر ندانستهام لكن این بار فریب شیطان نمیخوردم و این شب را آخرین شب جمعه عمرم به حساب میآوردم- چرا كه دیگر از زیادی گناه خسته شدهام پشتم شكسته و روحم سیاه و دستم تهی است و این بار میروم تا شاید در این بیابان خشك و بیآب و علف، صحرایی از دوست بشنوم این بار باید آنقدر بگردم تا شاید به محل در دوست برسم، سراغش را از هر كس میگیرم با هر قیمتی كه شده، دیگر تاب و تحمل طغیانگری نفس اندازم، ای نفس ملعون مرگت باد كه عمری است مرا سرگردان و پریشان ساختهای عمرس است كه از مولایم جدایم كردهای و داغ سنگین و جانسوز فراق را بر دلم نهادهای اما بس است، بخدای شهیدان قسم آنقدر میمانم كه به هدف مقدسم برسم یا دیدار دوست و یا زیارت عاشق دوست (حسین (ع)) در این سفر احساس نزدیك شدن و پیوستن به او در روح و روانم ظاهر شده (سبحانالله)
ای مردم، ای جوانان گناهكار و ای ناامید شدگان درگاهش: بدانید و به همه بگویید كه لطف و رحمت حق حساب و كتاب ندارد باز هم بیایید بالاخره بار آخر در رحمت گشوده میشود و همگی اهل نجات میشویم بیایید ای جوانان سرگردان كه من هم مثل شما بودهام من هم در این دنیا آواره بودهام.
ای دوستان عزیزم: ناامید نشوید كه موجب هلاكت شما است خودش فرمود از رحمت من قطع امید مكنید.
فراموش نكنید كه بنابه فرموده رهبر كبیر: عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است.
شما را ندارم چرا كه شرمندهام در قبال آن همه زحمات شما. نمیدانم دیگر شما را زیارت میكنم یا نه خصوصاً شما پدر محترم كه خود در جبهه حضور دارید. موفقیت و سربلندی شما را آرزومندم و از شما حلالیت میطلبم. مادرم میدانم كه غم و اندوه جدائی سرداری دلیر را بر دل داری میدانم كه شهادت جوانم ردت حمزه قامتت را خم كرد و پشتت را شكست اما باز تحمل كن چرا كه اسلام و قرآن از خون حمزه و من عزیزتر و والاتر است صبر كن و افتخار كن بر چنین صبری در راه رضای مولا.
و از شما برادران عزیزم، عنایت- مصطفی و مهدی حلالیت میطلبم و از اینكه حق برادری را نسبت به شما ادا نكردهام شرمندهام فقط این را بدانید كه فریب دنیا نخورید. پاكدامنی و رعایت حجابتان والاتر و پرارزشترین دستگیره اخرویتان میباشد.
همسر مهربانم: در این چند سال با تمام گرفتاریها و جداییها با من ساختی و حق همسری را رعایت كردی لكن وظیفه بالاتر تربیت و پرورش دو فرزندم میباشد در مورد خوب كوشا باش خدا نگهدارت باشد.
و شما ای دوستان بهتر از برادرم من خد اعتراف میكنم كه حق دوستی را رعایت نكردهام، حلالم كنید اگر به آرزویم رسیدم تابوتم را همانجاییكه جنازه برادرم حمزه را زمین گذاشتند بر زمین بگذارید تا آخرین باز با پدر و مادر و اقوام و خویشان و خصوصاً دوستانم وداع كنم تا همه مردم ببینند كه پیروزی اسلام در گرو خون است و خون ما دو برادر از خون حسین و عباس رنگینتر نیست% هر كس كه امام عزیزم را قبول ندارد و حمایت نمیكند در مراسم تشییع جنازهام شركت نكند.
(خدایا به پهلوی شكسته زهرای بتول امام امت را تا ظهور امام عصر(عج) در پناهت محافظت فرما)
بتاریخ ۱۷/۱۱/۶۴
شب جمعه (نهر علم) اروند🌹صلوات
⛓ #یازده 4⃣8⃣
خاطرات آزاده:پروفسور احمد چلداوی
✅تهیه وتنظیم:زینتی-اردشیر
▫️ رمضان ۶۷ تمام شد و تابستان گرم تکریت از راه رسیده بود. آن روزها روزهای پیروزی های پی در پی عراقیها در جبهه های نبرد بود. به تازگی عراقی ها فاو و شلمچه را باز پس گرفته و اسرای زیادی گرفته بودند. آنها بند ۲ را به طور کامل تخلیه کردند و اسرایش را بین سایر آسایشگاه ها پخش کردند و اسرای جدید که شامل اسرای کربلای ۸ به این طرف بودند را به بند ۲ آوردند.
هر وقت این اسرای جدید وارد اردوگاه میشدند همه را داخل آسایشگاه ها می بردند و طبق معمول با تونل مرگ به استقبال آنها می رفتند. در جریان توزیع اسرای بند ۲ عبدالحسین جلالوند به آسایشگاه ما آمد. عبدالحسین مداح اهل بیت بود و در دوران اسارت علی رغم احتمال شناسائی توسط بعثی ها، بارها شجاعانه برای ما مداحی کرد و دعا خواند.
در بین این اسرای جدید فردی بود به نام ن،ک که ظاهرش شبیه معتادها و آدم بسیار فاسدی بود. معلوم نبود به چه انگیزه ای به جبهه آمده است. ن، ک آلت دست بعثی ها شده بود و به وسیله او فشارهای زیادی به بچه ها آوردند. از جمله او را با این که حتی قادر به اداره خودش هم نبود، مسئول آسایشگاه کردند. او نه با ارشاد و موعظه و نه با تهدید و تطمیع آدم نشد و آن قدر به بچه ها ظلم و ستم کرد که من و غلامرضا سیاحی و چند نفر دیگر از بچه ها مجبور شدیم کتک مفصلی جلوی چشم بعثی ها به او بزنیم که در ادامه خواهد آمد.
اسرای جدید وضع بسیار ناجوری در سلولهای تنگ و تاریک الرشید و حسن غول داشتند. بچه ها میگفتند آن قدر عرق میکردیم که در آب عرق مان غوطه می خوردیم. البته اگر چه اغراق است اما عمق فاجعه را تا حدودی نشان میدهد. سطل آب و توالت یکی بود؛ یعنی شب از سطل به عنوان توالت استفاده می کردند و صبح سطل را خالی کرده و یک آب مختصر به آن میزدند و به عنوان سطل آب خوردن از آن استفاده میکردند وضعیت بی آبی به گونه ای بوده که چند نفر از تشنگی شهید شده بودند. تعدادی از این اسرا را پیش ما آوردند. آنها اکثراً ارتشی بودند و در عملیات "توكلنا على الله الثالثه عراق در جبهه زبیدات در مجاورت جبهه شرهانی و تپه های ۱۷۵ اسیر شده بودند. نام جبهه شرهانی و تپه های ۱۷۵ خاطرات شهدای بزرگی چون امیر کریمی علیرضا معتمد زرگر، علیرضا سالمی، توسلی، جامعی و فرضی پور را برایم تداعی میکرد. برای حفظ این تپه ها خونهای زیادی داده بودیم و از این که همه چیز را از دست رفته میدیدم بسیار ناراحت بودم. همان روز ورود اسرای جدید انگور آوردند و آن را تقسیم کردند. به هر نفر سه یا چهار حبه انگور رسید یکی از عراقیها صدایم کرد و یک خوشه اضافی به من داد که آن را بین یکی دو نفر از اسرای جدید تقسیم کردم.
ادامه دارد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷امیرالمومنین امام علی «علیه السلام»⇩:
🌷غصه های گذشته را بر قلب خود باز نکن زیرا تو را از آینده و آماده شدن برای زندگی نو مشغول میسازد.
🌷{غررالحکم، صفحه ۳۲۱}
🌷🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّد
🌷🌷وآل مُحَمَّد
🌷🌷وعجلفرجهم
سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 یکشنبه
🔸 ۳۰ بهمن/ دلو ۱۴۰۱
🔸 ۲۸ رجب ۱۴۴۴
🔸 ۱۹ فوریه ۲۰۲۳
🌎🔭👀
💠 مناسبتهای دینی و اسلامی
📿 اولین نماز جماعت در اسلام توسط پیامبر و علی علیهما السلام
🌴 خروج امام حسین علیهالسلام از مدینه به سوی مکه "۶۰ هجری" و آغاز نهضت حسینی😭
🌎🔭👀
🌓 امروز قمر در برج دلو است.
✔️ برای امور زیر نیک است:
ختنه نوزاد
نام گذاری کودک
معامله خانه و ملک
رفتن به مکان جدید
کندن چاه و کانال
امور شراکتی و مشارکت
امور مربوط به کتابت ادعیه و حرز
آغاز بنایی و خشت بنا نهادن
خواستگاری و عقد و ازدواج
خرید کردن
فروش اجناس
دیدار رؤسا و مسئولین
تهیه مایحتاج منزل
🌎🔭👀
👼 زایمان
✔️ مناسب و نوزاد زیبا و دوست داشتنی و روزی دار خواهد بود.
🚘 مسافرت
⚠️ در صورت ضروت همراه صدقه باشد.
🌎🔭👀
💇♂ اصلاح سر و صورت
❌ خوب نیست.
💉 حجامت، خون دادن، فصد و زالوانداختن
✔️ موجب قوت دل می شود.
💑 انعقاد نطفه
🔹 امشب، شب دوشنبه
❌ فرزند ممکن است مواجب بگیر ظالمان شود.
💅 ناخن گرفتن
✔️ روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 بریدن پارچه
❌ روز مناسبی نیست.
طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود
این حکم شامل خرید لباس نیست.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
خوابی که شب "دوشنبه" دیده شود طبق آیه ۲۹ سوره مبارکه "عنکبوت" است.
﷽ قال رب انصرنی علی القوم المفسدین
و چنین استفاده میشود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک شود. ان شاءالله
به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب
📿 ذکر روز یکشنبه
یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۴۸۹ مرتبه «یا فتاح» که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
🌎🔭👀
💚 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی علیهالسلام
و #فاطمه_زهرا سلام اللهعلیها
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⌛️ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان صبح آغاز و اذان صبح روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
⛓ #یازده 5⃣8⃣
خاطرات آزاده:پروفسور احمد چلداوی
✅تهیه وتنظیم:زینتی-اردشیر
▫️ تک آخر/ پذیرش قطعنامه
این اسرا فقط چند روز قبل از پذیرش قطعنامه توسط ایران اسیر شده بودند و به ما خبر احتمال پذیرش قطعنامه را دادند. اکثر اسرا چون احتمال آزادی را با پذیرش قطعنامه بالاتر میدیدند از این خبر خوشحال شدند.
چند روز بعد اسرای کم سن و سال را جمع کردند و به اصطلاح برای مبادله بردند. ما تا روز آخر نفهمیدیم کجا رفتند ولی بعدها معلوم شد همه اش برای تبلیغات بود و خبری از آزادی نبود. یکی از این اسرای جدید گروهبانی بود به نام م که به خاطر خوش خدمتی هایش به بعثی ها مسئول بند ۲ شد. متأسفانه او خیلی خبرچینی میکرد و بسیار هم مورد توجه بعثی ها بود.
اصولا بعثی ها به خبرچینها خیلی علاقه مند بودند این .م بسیار شبیه ن ک، شکنجه گر معروف بند ۴ بود و علت اصلی انحراف هر دو آنها سطح فرهنگی پایینشان بود. یک روز که م مشغول تنبیه بچه ها بود دو نفر از نگهبانهای عراقی با تعجب او را به هم نشان میدادند که چطور هموطنانش را شکنجه میکند. یکی از آنها رو به او کرد و گفت فقط از کمر به پایین بزن و بالا تنهش رو کاری نداشته باش. شرایط در بند یک کاملاً متفاوت بود. آن جا نفوذ بچه های بسیجی و برنامه های تبلیغی و خودسازی تأثیر ویژه ای روی اسرا گذاشته بود و رفتارها را تغییر داده بود. هرکس هیچ آشنایی قبلی با این دو بند نداشت میتوانست تشخیص دهد که یک تفاوت اساسی بین بچه های بند یک و دو وجود دارد. روزه داری نمازهای جماعت کوچک و دعاهای مخفیانه و به دور از چشم نگهبان ها در بند یک کاملاً مشهود بود. بچه ها حاضر به هیچ گونه همکاری با عراقیها نمی شدند و دیگر کسی از بند ۱ برای عراقیها خبری نمی برد. عراقیها هم متوجه شده بودند که دیگر جاسوسی در بند ۱ وجود ندارد. سرهنگ محمد خلبان ایرانی مسئول آسایشگاه ۳ که آسایشگاه افسران بود، شده بود و با بچه ها همکاری میکرد. تا جایی که عراقیها نسبت به او و آسایشگاه ۳ خیلی بدبین شده بودند. البته تنبیه آسایشگاه افسران بیشتر از نوع تنبیه های نظامی بود و کمتر برای تنبیه آنها دست به کابل میشدند. هر بار به سرهنگ محمد گفتند که افسران متخلف آسایشگاه را معرفی کند، او همکاری نمی کرد. این بود که یک روز بعد از اینکه آسایشگاه ۳ را تنبیه کردند، نایب عریف کریم آمد و گفت: «چاره ای برای آسایشگاه ۳ پیدا کردم که به فکر هیچکی نمیرسه. کاری میکنم که دیگه توی آسایشگاه ۳ بی انضباطی وجود نداشته باشه. گروهبان م را که وصفش گذشت صدا کرد. او که لباسها و وسایلش را قبلاً در کیسه انفرادی اش گذاشته بود و خود را آماده کرده بود، بلافاصله جلو دوید و سلام کرد و پا کوبید. کریم رو به او کرد و گفت از این به بعد تو مسئول آسایشگاه ۳ هستی و باید آسایشگاه ۳ رو مثل آسایشگاه قبلی منظم کنی. کریم این را گفت و رفت. م. مدتی را به آزار و اذیت و گیر دادنهای بی مورد گذراند. در چند مورد هم همه بند را به کتک داد. او همیشه پیش عراقیها از افسرها به عنوان آشوبگر یاد می کرد و عراقیها چون اجازه نداشتند که افسرها را تنبیه بدنی کنند، سایر بچه ها را اذیت می کردند.
یک بار سرهنگ محمد از دستم به عراقیها شکایت کرد. عراقی ها هم افسرشان را آوردند تا به شکایت رسیدگی کند. افسر عراقی که قرار بود موضوع را رسیدگی کند، ابتدا همه بچه ها را تنبیه کرد و از آنها زهر چشم گرفت تا از سرهنگ حمایت نکنند و بدانند که اگر از او حمایت کنند کتک مفصلی در انتظارشان است. این بود که اکثر اسرا که سرهنگ محمد به نمایندگی از آنها شکایت از م. را مطرح کرده بود، ترسیدند که از ایشان حمایت کنند و اقدام علیه م. شکست خورد. بعد هم افسر عراقی به عنوان جایزه آنهایی که از سرهنگ محمد حمایت نکردند
را به حمام فرستاد. اذیت کردنهای گروهبان به جایی رسیده بود که حتی بچه های سایر آسایشگاه ها هم با او در افتادند. از جمله یک بار اکبر رشتی هم با او در افتاد که البته باز هم نتیجه نگرفت. بچه ها تصمیم گرفتند که سیاست طرد کردن و منزوی کردن او را در پیش بگیرند و همزمان چند نفر هم مأمور کار فرهنگی روی او شدند و او را از عواقب کارهایش میترساندند و به او میگفتند که چون گروهبان ارتش است بعد از آزادی ممکن است از کارش اخراج شده یا حتی محاکمه نظامی شود. بدین ترتیب با کار فرهنگی از جانب عده ای و اعمال سیاست طرد از جانب اکثر بچه های بند، بالأخره .م. شکنجه گر هم آدم شد و به جمع بچه ها پیوست و از کارهای قبلی اش دست برداشت حالا دیگر هر چه عراقی ها از وضع آسایشگاه از او می پرسیدند می گفت که خوب است و هیچ مخالفتی وجود ندارد. تا این که عراقی ها متوجه تغییر رفتار وی شدند و کم کم او را کنار زدند.
ادامه دارد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷 امام صادق «علیه السلام»⇩:
🌷نیت خوب،
روزی را افزایش می دهد.
🌷{کافی؛۲:۱۵۰}
🌷🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّد
🌷🌷وآل مُحَمَّد
🌷🌷وعجلفرجهم
سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 دوشنبه
🔺 ۱ اسفند / حوت ۱۴۰۱
🔺 ۲۹ رجب ۱۴۴۴
🔺 ۲۰ فوریه ۲۰۲۳
🌎🔭👀
💠 مناسبت های دینی و اسلامی
🔥 مرگ ابوحنیفه " ۱۵۰ هـ.ق"
🔥 مرگ شافعی " ۲۰۴ هـ.ق "
🌴 هجرت مسلمانان به حبشه
🖤 وفات نجاشی پادشاه حبشه
🖤 شهادت مالک اشتر نخعی رحمتاللهعلیه نیز در ماه رجب بوده است.
🌎🔭👀
🌓 امروز قمر در برج حوت است.
✔️ مناسب برای امور زیر است:
دعوت از دیگران
آغاز آموزش و شغل و درمان
بذر افشانی و کاشت
از شیر گرفتن کودک
کتابت ادعیه و امور حرز
تاسیس امور خیریه
دیدار با بزرگان، دوستان و مسئولین
مهاجرت و حرکت و جابجایی
خرید حیوان
🌎🔭👀
🚖 مسافرت
⚠️ در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.
منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود.
👶 زایمان
✔️ مناسب و نوزاد مبارک و صالح و صبور باشد.
🌎🔭👀
💑 انعقاد نطفه
🔹 امشب،(شب سه شنبه)،
❌ امکان سقط شدن چنین فرزندی میرود.
💇♂ اصلاح سر و صورت
❌ باعث گوشه گیری و انزوا میشود.
🔴 حجامت، خون دادن
✔️ باعث نجات از بیماری میشود.
🔵ناخن گرفتن
✔️ روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 بریدن پارچه
✔️ روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب "سه شنبه" دیده شود طبق ایه ۳۰ سوره مبارکه "روم" است.
﷽ فاقم وجهک للدین حنیفا
و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را امری پیش آید و عدهای میخواهند او را از آن کار منع کنند و او سخن آنان را گوش نکند و همین درست است. ان شاءالله
شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌎🔭👀
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر (وقت خوابیدن).
📿 ذکر روز دوشنبه
یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۱۲۹ مرتبه «یا لطیف» که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
🌎🔭👀
💚 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن علیهالسلام
#امام_حسین علیهالسلام
💝 سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⌛️ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان صبح آغاز و اذان صبح روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃