هرگز نبوده غیر تو مضمون بهتری
تنها تویی که برسم ذوقم می آوری
نامت مرا مسافر لاهوت کرده است
لاهوت را شکوه تو مبهوت کرده
#ولادت_حضرت زهرا سلام الله علیها
#روز مادر🌷
Naser Abdollahi Az Fatemeh 320.mp3
16.09M
یادی کنیم از آهنگ زیبای یا فاطمه بنت نبی مرحوم ناصر عبداللهی
یا فاطمه سرخدا، ای گوهرِ تاج وفا،
ای باشکوه، ای والا، یا زهرا،
ای دخت گل! ای یاسمین! ای اسوه زن در زمین!
ای آسمان از تو متی
ن ای آسمان از تو متین
یا فاطمه بنت نبی! عشق محمد با علی
غیرت حسین از شیرهجان تو نوشید شیرخدا تا پای جان بهر تو کوشید
شمع تو از شیران حق پروانهها ساخت از زینب زهرا نشان افسانهها ساخت
مریم گل آرای مسیح چون ژاله تو باغ نجابت خرم از آلاله تو
ام ابیها! ام نور! ای بینهایت! ای مظهر شور و شرف شرم و شفاعت!
حسن برای عشق دین مهر تو افروخت حسین برای حفظ دین قهر از تو آموخت
🔰 فعالیت بیسابقه زنان در عرصههای مختلف جامعه به برکت جمهوری اسلامی است
🔺 رهبر انقلاب اسلامی در نشست تصویری با جمعی از مداحان بهمناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا(س):
"غربیها تبلیغ میکنند که اسلام و حجاب اسلامی مانع رشد زن میشود. این یک دروغ واضح است و دلیل بارز خلاف واقع بودن آن، وضعیت زنان در جمهوری اسلامی است.
در ایران در هیچ مقطع تاریخی تا به این حد، زن تحصیلکرده و فعال در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری، علمی، سیاسی و اقتصادی حضور نداشته و همه اینها از برکت جمهوری اسلامی است." ۹۹/۱۱/۱۵
#انقلاب_فاطمی
#میلاد_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
✅از امام دوازدهم چه می دانید.......؟؟؟؟
🍂حضرت مهدی(عج) در چند سالگی به امامت منصوب شدند؟
✅ 5 سالگی
🍂غیبت صغری امام زمان(عج) چند سال طول کشید؟
✅69سال
🍂غیبت کبری امام زمان(عج)از چه سالی شروع شد؟
✅از سال 329 قمری
🍂اولین نشانه ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟
✅طلوع خورشید از مغرب
🍂نمایندگان امام زمان(عج)در غیبت کبری چه کسانی هستند؟
✅مراجع شیعه که عالم به فقه، روایت و کتاب خدا هستند
🍂هنگامی که حضرت مهدی (عج) به دنیا آمد بر بازوی راستشان چه نوشته بود؟
✅"جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا "
🍂کدام معصوم فرموده :«زمان ظهور مربوط به خداوند است و هرکس آن را معین کند،دروغ گفته است»؟
✅حضرت مهدی(عج)
🍂از جمله مواریث انبیاء(ع) که حضرت می آورند، چیست؟
✅منبر حضرت سلیمان(ع)
🍂امام زمان(عج) در چه روزی ظهور خواهند کرد؟
✅جمعه
🍂حضرت مهدی(عج) از کجا ظهور خواهد کرد؟
✅شهر مکه
🍂اولین آیه ای که حضرت هنگام ظهور تلاوت می فرمایند، کدام آیه است؟
✅" بقیة الله خیر لکم ان کنتم مۆمنین "
🍂محل حکومت ایشان پس از ظهور کدام شهر است؟
✅شهر کوفه
🍂پس از ظهور جایگاه قضاوت و حکمرانی امام زمان (عج) کجاست؟
✅مسجد کوفه
🍂یاران نخستین امام زمان(عج) هنکام ظهور در کجا با ایشان بیعت می کنند؟
✅در خانه خدا بین رکن و مقام
🍂یاران حضرت مهدی(عج) چند نفرند؟
✅313 نفر
🍂هنگام ظهور چه تعداد زن همراه حضرت ولی عصر(عج) هستند؟
✅13 زن
🍂اولین شخصی که در زمان ظهور با آن حضرت بیعت میکند، کیست؟
✅جبرئیل(ع)
🍂کدام پیامبر هنگام ظهور با ایشان نماز می گذارند؟
✅حضرت عیسی(ع)
🍂در روایات آمده که برای آن حضرت خانه ای است، نام آن خانه چیست؟
✅بیت الحمد
🍂نام شمشیر آن حضرت چیست؟
✅سیف الله
🍂چه تعداد دعای بزرگ از طرف حضرت مهدی(عج) وارد شده است؟
✅40 دعا
🍂کدام مسجد به دستور خاص حضرت مهدی(عج) بنا شده است؟
✅مسجد مقدس جمکران
🍂در وجود حضرت مهدی(عج) چه ویژگی ای از حضرت نوح(ع) است؟
✅عمر طولانی
🍂بزرگترین عبادت در زمان غیبت کبری چیست؟
✅انتظار فرج امام زمان(عج)
🍂کدام زیارت مربوط به امام زمان(عج) است؟
✅زیارت شریف آل یاسین
🔴دعای مخصوص حضرت ولیعصر(عج) چیست؟
✅👈دعای عهد
🍂نماز مخصوص امام زمان(عج) چند رکعت است؟
✅ 2 رکعت
🍂کدام دعاست که از طرف آن بزرگوار توصیه شده هر روز خوانده شود؟
✅دعای فرج
🍂 سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان(عج)
صلوات بر محمد و آل محمد
✅حداقل برای یک نفر جهت تبلیغ
دین ارسال کنید باذکرصلوات
--------------------------------------------
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
--------------------------------------------
•°|ڪپے بھ شࢪط ۵ صݪوآت
برا تعجیݪ در ظہوࢪوسلامتی آقآ(عج)🌸
و دعآے شہادتــــــ،،، مــــــجاز🍓☺|•°
https://eitaa.com/joinchat/2859466846Ce41ccd90f0
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_چهاردهم
_اومدم کہ جواب بدم تلفـݧ زنگ زد خالم بود
نجات پیدا کردم و دویدم سمت اتاقم...
چادرم و درآوردم تو آینہ نگاه کردم
چهرم نسبت به سه سال پیش خیلے تغییر کرده بود
بہ خودم لبخندے زدم و گفتم اسماء ایـݧ سجادے کیہ❓
چرا داره بہ دلت میشینہ❓
همونطور کہ بہ آینہ نگاه میکردم اخمام رفت تو هم
_گفتم اسما خجالت بکش
واااااا😒
ولی خودمماااااا
علے فرق داره نوع نگاهش،
صدا کردنش،حرف زدنش،عقایدش...😌
_خندم گرفت ...
هہ علے❓هموݧ سجادے خوبہ زیادے خودمونے شدم 😄
_در هر حال زود بود براے قضاوت
هنوز جلوے آینہ بودم کہ ماماݧ در اتاق و باز کرد
کجا فرار کردی❓
خندم گرفت
فرار کجا بود مادر مـݧ اومدم لباسامو عوض کنم
خوب پس چرا عوض نکردے هنوز❓
داشتم تو آینہ با خودم اختلاط میکردم
مامانم با تعجب بهم نگاه کرد و گفت:
بسم اللہ خل شدے دختر❓
خندیدم و گفتم بووووودم
راستے ماماݧ آقاے سجادے گفت کہ قرار بعدیموݧ اگہ شما اجازه بدید براے فردا باشہ
فردا❓چہ خبره اسماء
نمیدونم ماماݧ عجلہ داره
براے چے مثلا عجلہ داره
دستمو گذاشتم رو چونم و گفتم خوب ماماݧ براے مـݧ دیگہ
ماماݧ با گوشہ ے چشمش بهم نگاه کرد و گفت:بنده خدا آخہ خبر نداره دختر ما خلہ تو آینہ با خودش حرف میزنہ
إ مامااااااااااان..
در حالے کہ میخندید و از اتاق میرفت بیروݧ گفت :باشہ با بابات حرف میزنم
راستے اسماء اردلاݧ داره میاد.
از اتاق دویدم بیروݧ با ذوق گفتم کے داداش کچلم میاااااد
فردا
خبر داره از قضیہ خواستگارے❓
_معلومہ کہ داره پسر بزرگمہ هااا
تازه خیلے هم تعجب کرد
کہ تو بالاخره بعد از مدت ها اجازه دادے یہ خواستگار بیاد
براے همیـݧ از پادگاݧ مرخصے گرفتہ کہ بیاد ببینتش
دستم و گذاشتم رو کمرمو گفتم:
آره تو از اولم اردلاݧ و بیشتر دوست داشتے بعد باحالت قهر رفتم اتاق
_ماماݧ نیومد دنبالم
خندم گرفتہ بود از ایـݧ همہ توجہ ماماݧ نسبت بہ قهر مـݧ اصلا انگار ݧ انگار
خستہ بودم خوابیدم
باصداے اذاݧ مغرب بیدار شدم اتاقم بوے گل یاس پخش شده بود.
دیدم رو میزم چند تا شاخہ گل یاسہ
تعجب کردم تو خونہ ما کسے براے مـݧ گل نمیخرید
ولے میدونستـݧ گل یاس و دوست دارم
اولش فکر کردم ماماݧ براے آشتے گل خریده
ولے بعید بود ماماݧ از ایـݧ کارا نمیکرد
همونطور کہ داشتم خمیازه میکشیدم اتاق رفتم بیروݧ و داد زدم:
ماماااااااݧ ایـݧ گلا چیہ❓
مـݧ باهات آشتے نمیکنم تو اوݧ کچل و بیشتر از مـݧ دوست دارے
اردلاݧ یدفہ جلوم ظاهر شد و گفت:
بہ مـݧ میگے کچل❓
از هیجاݧ جیغے کشیدم و دویدم بغلش کردم
هنوز لباس سربازے تنش بود میخواستم اذیتش کنم دستم و گرفتم رو دماغم گفتم:
_اه اه اردلاݧ خفہ شدم از بوے و جورابو عرقت قیافشو ببیـݧ چقد سیاه شدے زشت بودے زشت تر شدے
خندید و افتاد دنبالم
بہ مـݧ میگے زشت❓
جرأت دارے وایسااا
ماماݧ با یہ اللہ اکبر بلند نمازشو تموم کرد و گفت چہ خبرتونہ
نفهمیدم چے خوندم
قبول باشہ ماماݧ مگہ نگفتے اردلاݧ فردا میاد
چرا منم نمیدونم چرا امروز اومد
_اردلاݧ اخمی کردو گفت ناراحتید برم فردا بیام
خندیدم هولش دادم سمت حموم نمیخواد تو فعلا برو حموم...
راستے نکنہ گلارو تو خریدے❓
ناپرهیزے کردے اردلان...
خندید و گفت:بابا بغل خیابوݧ ریختہ بودݧ صلواتے مـݧ پول نداشتم برات آبنبات چوبے بخرم گل گرفتم
گل یاس❓اونم صلواتے❓
برو داداااااش برووو کہ خفہ شدیم از بو برو.
_داشتم میخوابیدم کہ اردلاݧ در اتاق و زد و اومد داخل ...
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️دومدافع
#قسمــــــت_پانزدهم
_إ اسماء مـݧ هنوز کلے حرف دارم
حرفاے اصلیم مونده...
باشہ داداش بگو
فقط یکم زودتر صب باید پاشم و بقیشم کہ خودت میدونے
چیہ انقد زود داداشت و فروختے❓
إ داداش ایـݧ چہ حرفیه❓شما حرفتو بزݧ
راستش اسماء مـݧ بہ مامانینا نگفتم آموزشیم تو یزد دیگہ تموم شد
بخاطر خدمات فرهنگے و یہ سرے کارهاے دیگہ ادامہ ے خدمتم افتاده تو سپاه تهراݧ
_إ چہ خوب داداش،ماماݧ بفهمہ کلے خوشحال میشہ
اره تازه استخدام سپاه هم میشم
فقط یہ چیز دیگہ
چے?
_چطورے بگم اخہ❓إم-إم
بگو داداش خجالت نکش نکنہ زݧ میخواے
اره...
اره❓😳
ینے از یہ نفر چیزه
داداش بگو دیگہ جوݧ بہ لبم کردے.
اسماء دوستت بود زهرا
خب❓خب
هموݧ کہ باهم یہ بارم رفتید تشیع شهدا...تو بسیج مسجد هم هست
_خب داداش بگو دیگہ
اسماء ازدواج کرده❓
اخ اخ داداش عاشق شدے.ازدواج نکرده
اسماء با ماماݧ حرف میزنے❓
اوووو از کے تاحالا خجالتے شدے❓
حرف میزنے یا❓
اره حرف میزنم پس بگو چرا لاغر شدے
غم عشقے کشیدے کہ مپرس
از رو تخت بلند شد و گفت:
هہ هہ مسخره بگیر بخواب فردا کلے کار داری
_باورم نمیشد اردلاݧ عاشق شده باشہ
ولے خوب مگہ داداشم دل نداشت❓
بعدشم مگہ فکر میکردم سجادے از مـݧ خوشش بیاد.
_ساعت ۱۱بود تقریبا آماده بودم
یہ روسرے صورتے
کمرنگ سرم کردم زنگ خونہ بہ صدا در اومد
از پنجره بیرونو نگاه کردم سجادے داشت با دست موهاشو درست میکرد😂😂😂
خندم گرفتہ بود چہ تیپے هم زده.
_از اتاق اومدم بیروݧ اومدم سلام کنم کہ اردلاݧ عصبانے و با اخم صدام کرد کجا❓
سرجام خشکم زد
خندید و گفت نترس بابا وایسا منم بیام تا جلوے در ❓
خندیدم و گفتم بووووووودم
دستمو گرفت و تا جلوے در همراهیم کرد
سجادے وقتے منو اردلاݧ دست تو دست دید جا خورد و اخماش رفت توهم
مثلا غیرتے شده بود
خندم گرفت و اردلاݧ ومعرفے کردم
سلام آقاے سجادے برادرم هستـݧ اردلاݧ
انگار خیالش راحت شد اومد جلو با اردلاݧ دست داد
_سلام خوشبختم
آقاے محمدے
سلام همچنیـݧ آقاے سجادے
اردلاݧ بهم چشمکے زد و گفت:
خوب دیگہ برید بہ سلامت خداحافظ بعد هم رفت و در و بست
_تو ماشیـݧ بازهم سکوت بود
ایندفعہ مـݧ شروع کردم بہ حرف زدݧ
خب،خوبید آقاے سجادے❓خوانواده خوبن❓
لبخندے زد و گفت:الحمدوللہ شما خوبید❓
بلہ ممنوݧ
خب شما بگید کجا بریم
خانم محمدے❓
خانم محمدی و اقای سجادی
گفتن اینا رو ببین👆😅😅
مـݧ نمیدونم هر جا صلاح میدونید
روبروے آبمیوہ فروشے وایساد
رفتیم داخل و نشستیم
خوب چے میل دارید خانم محمدے
آب هویج از پرویے خودم خندم گرفتہ بود
آقا دوتا آب هویج لطفا
ان شاءالله امروز دیگہ حرفاموݧ رو بزنیم و تموم بشہ
ان شاءاللہ
خوب خانم محمدے شما شروع کنید
_مـن❓باشہ...
ببینید آقاے سجادے مـݧ نمیدونم شما در مورد مـݧ چہ فکرے میکنید ولے اونقدرام کہ شما میگید مـݧ خوب نیستم.
آهے کشیدم و ادامہ دادم
شما ازگذشتہ ے مـݧ چیزے نمیدونید مـݧ بهاے سنگینے و پرداخت کردم کہ بہ اینجا رسیدم
شاید اگہ براتوݧ تعریف کنم منصرف بشید از ازدواج با مـن...
سجادے حرفمو قطع کرد و گفت:
خواهش میکنم خانم محمدے دیگہ ادامہ ندید مـݧ با گذشتہ ے شما کارے ندارم مـݧ الاݧ شمارو انتخاب کردم و میخوام و اینکہ...
واینکہ چی❓
امیدوارم ناراحت نشید مـݧ نامہ اے رو کہ جا گذاشتید بهشت زهرا رو خوندم
البتہ نمیدونستم ایـݧ نامہ براے شماست اگہ میدونستم هیچ وقت ایـݧ جسارت و نمیکردم
اخرش کہ نوشتہ بودید "اسماء محمدے"
متوجہ شدم کہ نامہ ے شماست
یکے از دلایل علاقہ ے مـݧ بہ شما هموݧ چیزهایہ کہ داخل نامہ بود
فکر کنم
سوالاتتوݧ راجب چیزهایے کہ میدونستم رفع شده
بهت زده نگاهش میکردم
باورم نمیشد با اینکہ گذشتمو میدونہ بازم انقدر اصرار داره بہ ازدواج
سرشو آورد بالا از حالت چهره ے مـݧ خندش گرفتہ بود
_آب هویجا روآوردݧ
لیواݧ آب هویج و گذاشت جلوم وبدوݧ ایـݧ کہ نگاهم کنہ گفت:
بفرمائید اسماء خانم بہ اینطور صدا کردنش حساسیت داشتم
دلم یجورے میشد...
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️دومدافع
#قسمــــــت_شانزدهم
_بہ اینطور صدا کردنش حساسیت داشتم دلم یجورے میشد....
لبخندے زدم
سرمو انداختم پاییـن
_راستش خانم محمدے فکر میکردم وقتے متوجہ بشید او نامہ رو خوندم از دستم ناراحت و عصبانے بشید
راست میگفت
طبیعتا باید ناراحت میشدم.
اما نہ تنها ناراحت نشدم تازه یجورایے خیالمم راحت شد انگار یہ بار سنگینے ک از رو،دوشم برداشتـݧ
_سجادے بہ لیواݧ اشاره کرد و گفت چرا میل نمیکنید❓
نکنہ دوست ندارید❓چیز دیگہ اے میل دارید براتوݧ بگیرم❓
همیـݧ خوبہ الاݧ میخورم شما بفرمایید میل کنید
باشہ ،چشم
_سجادے مشغول خوردݧ آب هویج بود
مات و مبهوت بهش نگاه میکردم
کے فکرش و میکرد یہ روز منو سجادے روبروے هم بشینیم و باهم آب هویج بخوریم❓درباره ے ازدواج حرف بزنیم❓
سجادیہ اخمو و خشـݧ و ترسناک،جلوے مـݧ انقدر آروم و مهربوݧ بود.
_بهش خیره شده بودم غرق تو افکار خودم بودم
کہ متوجہ شدم داره دستشو جلوے صورتم تکوݧ میده صدام میکنہ
خانم محمدی❓
بہ خودم اومدم
هاااا❓چییییی❓بلہ❓
یہ لحظہ نگاهموݧ بهم گره خورد
انگار همو تازه دیده بودیم
چند دیقہ خیره با تعجب بہ هم نگاه میکردیم
_چہ چشمایے داشت...
_چشماے مشکے با مژه هاے بلند،با تہ ریشی کہ چهرشو جذاب تر کرده بود
چرا تا حالا ندیده بودم خوب
معلومہ چوݧ تو چشام نگاه نمیکرد
سجادے بہ چے خیره شده بود❓
فقط خودش میدونست
_احساس کردم دوسش دارم،بہ ایـݧ زودی.
با صداے آقایے یہ خودموݧ اومدیم
آقا❓چیز دیگہ اے میل ندارید❓
از خجالت سرمونو انداختم پاییـن
لپام قرمز شده بود دلم میخواست زمیـݧ دهـݧ باز کنہ مـݧ برم توش
_سجادے هم دست کمے از مـݧ نداشت
مرد خندید و رو بہ سجادے گفت نامزد هستید❓
سجادے اخمے کردو گفت نخیر آقا بفرمایید.
هموݧ طور کہ سرموݧ پاییـݧ بود مشغول خوردݧ آب هویج شدیم
گوشیم زنگ خورد
مریم بود ینے چیکار داشت❓
جواب دادم:
_الو سلام
-سلااااااام عروس خانم بے معرفت چہ خبر❓
اقا داماد خوبـ❓
کجاے بحثید❓
تاریخ عقد و اینام کہ مشخص شده دیگہ❓
واے حالا مـݧ چے بپوشم خدا بگم چیکارت نکنہ اسماء همہ ے کارات هول هولکیہ....ماشااالا نفس کم نمیورد.
جلوے سجادے نمیتونستم چیزے بگم
یہ لبخند نمایشے زدم و گفتم:
مریم جاݧ بعدا خودم باهات تماس میگیرم فعلا...
إ اسماء وایسا قطع نکن اس...
گوشے و قطع کردم
انقد بلند حرف میزد کہ سجادے صداشو شنیده بود و داشت میخندید
از خندش خندم گرفت
_سوار ماشیـݧ شدیم مونده بودیم کجا باید بریم
سجادے دستش و گذاشت روفرموݧ و پووووووفے کرد و گفت:
خوب ایندفہ شما بگید کجا بریم❓
بہ نظرم یہ پارکے جایے حرفامونو بزنیم
باشہ چشم ....
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
الا بذکر الله تطمئن القلوب❤️
آگاه باشید تنها با یاد خدا
دلها آرامش می یابد ❣
#آیه گرافی
پروفایل قرآنی
دختر باس چادرے باشه ✌️🏻^-^
پروفایل دخترانه مذهبی زمستانه❄️
❄️❄️❄️❄️❄️
@qamanoa
❄️❄️❄️❄️❄️