eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.2هزار دنبال‌کننده
320 عکس
18 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣ از 5⃣ 💢 درگیری دو پروژه در منطقه: وقتی از انتقام و خون‌خواهی و قصاص عادلانه صحبت می‌کنیم مثل ماجرای دو قبیله‌ی درگیر با یکدیگر نیست که آن‌ها یکی از ما کشتند پس ما یکی از آن‌ها را بکشیم! این‌جا نبرد دو پروژه است. یک پروژه، پروژه‌ی سلطه‌ی امریکا و اسرائیل است بر منطقه‌ی ما و اماکن مقدسمان و نفت و گاز و منابع موجود در هر کشور از طریق تثبیت اسرائیل و معامله‌ی قرن. پروژه‌ی دوم نیز پروژه‌ی مقاومت، استقلال، حق حاکمیت، آزادسازی، آزادی و این است که منابع ملت‌هایمان برای ملت‌های خودمان و اماکن مقدس امتمان برای امت خودمان باشد. امروز در نبرد میان این دو پروژه قرار داریم. عده‌ای این سو هستند و عده‌ای آن سو. عده‌ای هم سرگردان‌اند. نه این سو هستند و نه آن سو. عده‌ای هم منتظرند اگر این پروژه پیروز شد به آن بپیوندند و اگر آن پروژه پیروز شد به آن بپیوندند. ⁉️خب، مسئولیت ما برای مقابله با این پروژه و هدف‌های این ترور چیست؟ 💢 مردم ایران مسئولیت خود را ادا کردند! از ایران آغاز می‌کنم. ترامپ امیدهایی درباره‌ی این قتل داشت... پمپئو به موضع‌گیری و رفتار ملت ایران نسبت به شهادت قاسم سلیمانی دل بسته بود. من امروز به پمپئو می‌گویم فردا به حرف مشاورانت گوش نده، بنشین پای تلویزیون و پیام ملت ایران را از تهران و کرمان دریافت کن. همان‌گونه که امروز آن را از اهواز و مشهد دریافت کردی. ایران این است. 💢 مسئولیت سایر اعضای جبهه مقاومت اما قاسم سلیمانی یک موضوع ایرانی محض نیست. قاسم سلیمانی به همه‌ی خط مقاومت مربوط است. قاسم سلیمانی به همه‌ی نیروهای مقاومت مربوط است. قاسم سلیمانی به فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن، افغانستان و هر کشوری که مقاومان شریف و حامیان و عاشقان مقاومت در آن حضور دارند، مربوط است. قاسم سلیمانی به امت مربوط است. یک موضوع ایرانی نیست. بنده امروز و این‌جا به برداران و خواهرانم و همه‌ی نیروها، گروهان‌ها، احزاب و کشورهای خط مقاومت می‌گویم ایران از شما هیچ درخواستی نخواهد کرد. نخواهد گفت این کار را بکنید و نخواهد گفت این کار را نکنید. اما نیروهای خط مقاومت خودشان باید تصمیم بگیرند با این واقعه چگونه برخورد و رفتار کنند! آیا به مراسم ختم، بیانیه و عزاداری اکتفا کنیم؟ موضوع، حمله به خط مقاومت و بسترسازی برای یک مرحله‌ی کامل با دستاوردهای خاص این مرحله برای امریکا و اسرائیل در منطقه است. این حمله علیه همه و در خدمت هدف‌های امریکاییان و اسرائیلیان بود. همه‌ی ما در سرتاسر منطقه باید برویم سراغ قصاص عادلانه. قصاص عادلانه عبارت است حذف حضور نظامی امریکا در منطقه‌ی ما. اخراج پایگاه‌ها، ناوها و همه‌ی افسران و سربازان نظامی امریکا از منطقه و کشورها و خاک ما. 💢 محاسبه دشمن چیست که باید آن را برهم زد؟ گرچه برخی مردم خواهند گفت سید موضوع را بزرگ کرد، اما بنده موضوع را بزرگ نکردم و آن را در اندازه‌ی واقعی خودش می‌بینم و شخصا مسئولیت این سخن را می‌پذیرم و می‌گویم به نظر بنده اگر موضوع قتل حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی و چنین واقعه‌ای با این شکل، سهل گرفته شود این آغاز یک خطر برای همه‌ی جنبش‌ها، سران، کشورها، چهارچوب‌ها و خط مقاومت و قضیه‌ی فلسطین و قدس است و به آن معناست که منطقه به ورطه‌ی هتک حرمت توسط امریکا و اسرائیل در خواهد غلتید. پس از ابتدا می‌گوییم:«فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ ۖ إِنَّمَا تَقْضِي هَٰذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (طه/۷۲)» پایان روایت شهید سیدحسن نصرالله از ماجرای شهادت حاج‌قاسم 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌ی امپریالیسم 🔺این قسمت: ایرانِ آمریکا؟ 🔹ما را به استعمار ترجمه کرده‌ایم. درحالیکه اندیشمندان بسیاری میان این دو تفاوت‌هایی قائل هستند. اگر بخواهیم لغت‌شناسانه پیش برویم، آکسفورد ریشه امپریالیسم را، امپریال به معنای امپراتوری می‌داند؛ نوعی فرمانروایی مستبدانه و خودسر. 🔸اما اگر بخواهیم اصطلاح امپریالیسم را بکاویم، باید بدانیم کمونیست‌هایی مانند لنین و کاوتسکی واژه امپریالیسم را آخرین نسخه سرمایه‌داری می‌دانستند و قصه‌ی آن را اینطور شرح دادند: رشد سرمایه‌داری مالی و صنعتی در کشورهای غربی پول و سرمایه‌ای هنگفت را نصیب آنان کرد. به دلیل نبود نیروی کار فراوان، سرمایه‌گذاری این پول‌ها در خود کشورهای غربی سودآور نبود. پس آنها تصمیم گرفتند در کشوری سرمایه‌گذاری کنند که در آن کشور سرمایه لازم وجود نداشت اما تا دل‌تان بخواهد نیروی کار ارزان در اختیار می‌گذاشت. پس جریان سرمایه‌داری وارد کشورهای فقیر (از جهت پول) و در عین حال غنی (از جهت نیروی کار) شد و نوعی از استعمار نو را رقم زد. 🔹یکی از نمونه‌های بارز استعمار نو را می‌توان در روابط فرانسه با مستعمره‌های خود به تماشا نشست. حوالی سال 1955، فلیکس هوفوت بوینی، رئیس‌جمهور وقت ساحل عاج، جغرافیای آفریقا را به فرانسه منتسب کرد و درباره کشورهای یک قاره این عبارت را به کار برد: «آفریقای فرانسه». قصد او از این تعبیر نشان دادن روابط مثبت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میان آفریقا و فرانسه بود. اما بعدها به تعبیری برای نشان دادن روابط نابرابر بین‌المللی و نمونه‌ای از امپریالیسم یا استعمار نو تبدیل شد. 🔸عجیب آنکه به گفته اسناد تاریخی، در «آفریقای فرانسه» رهبرانی آفریقایی بودند که در سیاست‌های خود بیشتر مانند نمایندگان تجاری فرانسه عمل می‌کردند و منافع کشور فرانسه را بر کشورهای خود ترجیح می‌دادند. کاتب یاسین در کتاب خاطرات خود این وضعیت را ثمره ۷۵تشکیلات فرهنگی فرانسه می‌داند که شبیه یک ماشین سیاسی نواستعماری رهبران و چه بسا مردم آفریقا را از خودبیگانه کرده بود تا جایی که در هر تصمیم سیاسی، منافع فرانسه را درنظر می‌گرفتند. 🔹اینکه ترامپ هم کانادا را پنجاه‌ویکمین ایالت آمریکا نام می‌برد، یعنی مایل است کانادا بشود: «کانادای آمریکا». اتفاقی که البته امپریالیسم تمایل دارد نسبت به بسیاری از کشورهای جهان بیافتد تا جایی که بگوییم: «جهان آمریکا». این معنایی ندارد جز درنظر نگرفتن مردم و منافع ملی کشورها. 🔴 رهبر انقلاب: اگر مسئولان کشورمان در هر دوره‌ای، در تصمیم‌گیری در موضوعات مختلف به توقع بی‌جای آمریکایی‌ها یعنی درنظر گرفتن ملاحظه منافع آنها، گوش فرا بدهند، مردم سالاری و جمهوریت کشور را تهدید کرده‌اند. ۱۴۰۳/۱۰/۱۹ ⁉️ آیا در کشور ما هم مسئولانی هستند که همانند رهبران آفریقایی و تحت تأثیر فرهنگ غرب و آمریکا، در تصمیم‌های اساسی کشور منافع آمریکا را درنظر می‌گیرند؟ اگر این دسته مسئولان نبودند آیا رهبری اینگونه تذکر می‌دادند؟ 🆔 @Qasas_school
🔰قصه‌ی امپریالیسم 🔺این قسمت: ایرانِ تک‌محصولی 🔹مشهور است که می‌گویند: «ایران در طول تاریخ هرگز مستعمره نبوده است». بله! مستعمره به معنای بلایی که انگلیس بر سر هند آورد و آنجا را به «هندِ انگلستان» تبدیل کرد، هرگز نبوده‌ایم. اما مستعمره به معنای دچار شدن به استعمار نو چه؟ 🔸اینجاست که باید بدانیم استعمار شکل‌های مختلفی دارد و ما در دوره‌هایی به برخی از اشکال آن دچار بوده‌ایم. 🔹چه‌گوارا درباره‌ی شکل جدید سلطه امپریالیسم در سال 1961 می‌گوید: «ما که مودبانه کشورهای «درحال توسعه» خوانده می‌شویم، در واقع کشور مستعمره یا وابسته هستیم. کشورهایی که امپریالیسم اقتصادمان را تحریف کرده یا تغییر اساسی داده است. بدین وسیله که با سرمایه‌ی خود شاخه‌هایی از صنعت و کشاورزی ما را توسعه دادند که اقتصاد پیچیده خودشان به آن نیاز دارد. امپریالیسم ما را تک‌محصولی، تک‌تولیدی و تک‌بازاری کرده و تخصصی شدن تولید مواد خام، خطر گرسنگی مردم ما را به دنبال دارد و آنها از این راه برای تحمیل شرایط خود علیه ما استفاده می‌کنند.» 🔸البته این ترس چه‌گوارا از خطر گرسنگی بی‌دلیل هم نبود. به ویژه که ماجرای بابت تک‌محصولی شدن و کشته شدن میلیون‌ها نفر از گرسنگی و قحطی به عنوان یک تجربه تاریخی پیش چشم همه دنیاست. 🔹همین بلای تک‌محصولی شدن در دوره محمدرضا شاه پهلوی بر سر ایران آمده بود. تولید نفت، هرچند ثروت هنگفتی را به جیب شاه و دولتش سرازیر ‌کرد اما صنعت و کشاورزی ایران را تا سرحد نابودی به پیش برد. به عنوان مثال: «در سال 1356 دولت فقط توانایی تامین مواد غذایی مردم برای ۳۳ روز در سال را داشت و کشاورزی از خودکفایی نسبی سال‌های قبل از اصلاحات ارضی به مصرف‌کننده محصولات وارداتی تبدیل شده بود.» 🔸امپریالیسم به نفت نیاز داشت و ایران تک‌محصولی مهم‌ترین تامین کننده آن بود. لذا تعجبی ندارد که مهم‌ترین شعار مردم انقلابی عبارت است از: «استقلال، آزادی»! 🔹این یک سطر بود از کتاب قطور استعمار و امپریالیسم. اما باید تاکید کرد: مقاومت مردم ایران، برای بدل نشدن به یک مستعمره‌ی درخدمت منافع استعمار نو، متفاوت‌تر و پیچیده‌تر و پرهزینه‌تر از مقاومت مردم هند و آفریقا و... در برابر استعمار کهنه بوده و هست! 🆔 @Qasas_school
🔰 امامت یک کودک 🔸امام جواد در ۸سالگی به امامت رسید. 🔹علی‌بن‌اسباط می‌گوید: خدمت ابوجعفر [امام جواد علیه‌السلام] رسیدم. به قد و قامت امام جواد خوب و با دقت نگاه کردم تا وقتی به مصر برمی‌گردم، ظاهر حضرت را برای شیعیان توصیف کنم. امام نشست و چون دید من قد و قامت وی را با دقت بررسی می‌کنم، فرمود: وَ آتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا(مریم/١٢) [گاهی خداوند حکمت را به یحیی می‌دهد درحالیکه کودک است]... وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا(یوسف/٢٢) إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً(احقاف/۱۵) [و گاهی حکمت را به یوسف می‌دهد درحالیکه چهل‌ساله است]. 🔸این فرمایش امام یعنی آنچه مهم است دارا بودن حکمتی است که خدا می‌دهد. سنّ و سال برای امامت اهمیت ندارد. 🔹علاوه بر این، استدلال آوردن از آیات وحی و چنین استناد به قرآن، خود دلیلی است بر اینکه واقعا حضرت صاحب حکمت بوده ولو در کودکی به امامت رسیده باشد. 📚الکافی (ط-الاسلامیه)، ج۱، ص۳۸۴. 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌ی امپریالیسم 🔺این قسمت: فلسطینِ فلسطینی 🔸همانطور که پیش‌تر گذشت، استعمار انواعی دارد. به قول عضدانلو، یک نوع آن «استعمار اقامتی» است. همان چیزی که ایلان پاپه مورخ اسرائیلی به آن می‌گوید: «استعمار وطن گزین». پتریک وولف در توضیح این نوع از استعمار می‌گوید: «هدف اصلی استعمارگران در این نوع از استعمار، محو و نابودی مردمان بومی است تا سرزمین آن مردم اشغال شود.» در استعمار وطن‌گزین، حذف دیگری امری ناگزیر است. پس خشونت و کشتار لاجرم رخ می‌دهد و صلح با این دسته استعمارگران، تنه به محال بودن می‌زند. 🔹این شکل از استعمار سابقه‌ای بس طولانی هم دارد. مثلا در روم باستان برخی رومیان به سرزمین دیگر مردمان رفته و آنجا را اشغال می‌کردند. نام سرزمین‌های اشغال شده را هم colonia می‌گذاشتند که به معنای مزرعه و مکانی برای استقرار و اسکان بود. این افراد در عین آنکه شهروند رم به شمار می‌رفتند اما در سرزمین دیگری یا colonia مستقر می‌شدند تا از منابع آنجا بهره ببرند. بعدها انگلیسی‌هایی که سرزمین سرخ‌پوستان بومی آمریکا را اشغال کردند، به همین استعمار وطن‌گزین دست زدند. آن هم به وسیله حذف ساکنان اصلی آن سرزمین. شبیه آنچه که صهیونیست‌ها با فلسطین کردند. 🔸نوع مقاومتی هم که در برابر این شکل از استعمار صورت می‌گیرد، مقاومت در برابر حذف است؛ مقاومت برای داشتن یک «زندگی معمولی» و به تعبیر بهتر مقاومت برای از دست ندادن حق حیات. البته تعبیر «زندگی معمولی» گاهی ما را به اشتباه می‌اندازد. گمان می‌کنیم داشتن یک زندگی معمولی یعنی فرو رفتن در «زندگی بزغاله‌ای»؛ یک زندگی بدون آرمان‌های بلند انسانی و صرفا برای خوردن و خوابیدن و کیف کردن و طی کردن حد فاصل آشپزخانه تا اتاق خواب و مستراح. درحالیکه این تصور از «زندگی معمولی» به عنوان مطالبه‌ی انسانی که در فلسطین درحال مقاومت است، تصور غلطی است. 🔹انسان مقاوم فلسطینی زندگی معمولی می‌خواهد، بدین معنا که اگر خواست از خانه خود در کرانه باختری بیرون آید، نیمی از وقتش در ایستگاه‌های بازرسی و تفتیش تلف نشود. اگر خواست خانه‌ای در اورشلیم بنا کند، نگران غصب آن نباشد. اگر خواست در غزه از منزل بیرون برود، امید به دوباره دیدن زن و فرزندش به صفر میل نکند. چون همین آسایش در انجام امور روزمره را هم رژیم از انسان فلسطینی دزدیده است و درباره آن ده‌ها روایت و کتاب وجود دارد. 🔸شاید یکی از دلایل اینکه انسان فلسطینی روی خرابه‌ها می‌نشیند و سیگار دود می‌کند، یا مراسم ازدواج برگزار می‌کند، یا کلاس درس برپا می‌کند و... همه برای این است که به رژیم صهیونیستی نشان دهد پیروز نشده است. او دنبال سلب زندگی معمولی و حق حیات از انسان فلسطینی بوده و به این هدف دست نیافته است. انسان فلسطینی زنده است و زندگی معمولی خود را پی می‌گیرد که البته این نامعمول‌ترین شیوه زیستن در جهان روزمرگی است!! 🔹این همه را گفتیم که به اینجا برسیم: وقتی نوع استعمار در فلسطین متفاوت از نوع استعمار در ایران است، طبعا نوع مقاومت انسان ایرانی هم متفاوت از مقاومت انسان فلسطینی است. این تفاوت چیست؟ به زودی خواهیم نوشت! 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌ی امپریالیسم 🔺قسمت پایانی: تکثر مقاومت 🔸انسان فلسطینی برای «بودن» مقاومت می‌کند و انسان ایرانی برای «چگونه بودن»‌. شکل مقاومت انسان فلسطینی خشونت پنهان امپریالیسم را آشکار می‌کند و از این رو تکلیف مشخص است. اما انسان ایرانی در برابر یک خشونت پنهان امپریالیستی مقاومت می‌کند و این پنهان بودن، موضوع را بغرنج و پیچیده می‌کند. 🔹به دیگر سخن، امپریالیسم یا استعمار وطن‌گزین به انسان فلسطینی می‌گوید: «تو نباش»! اما به انسان ایرانی می‌گوید: «تو اینگونه باش!» و این یعنی درصدد تحمیل نوعی از «بودن» است که شبیه مسخ‌شدگی است. 🔸ظاهر نسخه‌های پیشنهادی امپریالیسم برای ایران، دلفریب است و چشم پر کن تا بتواند مقاومت انسان ایرانی برای صیانت از آزادی و استقلالش را بشکند. اینجاست که دیگر نه فقط مظاهر توسعه آمریکایی و اروپایی، بلکه مظاهر توسعه قطر و امارات و عربستان را هم به رخ انسان ایرانی می‌کشند. 🔹روشنفکر ایرانی هم می‌گوید اگر با این نحوه «بودن» مطلوب امپریالیسم، ایران به هفدهمین قدرت اقتصادی دنیا تبدیل می‌شود(مانند ترکیه)، چرا ما زیر بار آن نرویم؟ اصلا به ما بگویند: «گاو شیرده» ولی کشور رونق بگیرد، چه ایرادی دارد؟ 🔸تاریخ پهلوی نشان می‌دهد که انسان ایرانی با این استفهام انکاری برخی روشنفکرانش همراه نیست. ما درست در نقطه‌ی اوج مدرنیزاسیون و پیروی از نسخه‌های «چگونه بودن» آمریکا و غرب، شاهد مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید بودیم که «اینگونه زیستن» را نخواست و برنتابید. بماند که از دیگر سو امپریالیسم هم هرگز ایران قوی و مستقل را برنمی‌تافت. 🔹درنتیجه همه آنچه که امروز به عنوان آرمان‌شهر در کاریکاتورهای قطر و عربستان و... به ما نشان می‌دهند، برای ما خاطره است که البته آن را پس زده‌ایم. چرا؟ چون در یک شهود دسته‌جمعی، باطن حقیقی این امپریالیسم را عیان و عریان دیده‌ایم. اما گذر زمان و تغییر نسل‌هایی که نتوانسته‌اند حامل آن تجربه‌های تاریخی باشند، آن باطن واقعی را دوباره با زرق و برق‌هایی پوشانده. 🔸مهم‌ترین پیچ ماجرای مقاومت در ایران امروز اینجاست که هرچقدر هم به توصیف قصه‌های مقاومت انسان فلسطینی و شارپ کردن تصویر مقاومت غزه مبادرت ورزیم، گویا باز افاقه نمی‌کند. ما باید دنبال نسخه مقاومت خودمان باشیم. لذا باید پرسید: مقاومت چه کمکی به ما می‌کند، نه اینکه بپرسیم ما چه کمکی به مقاومت می‌کنیم؟ 🆔 @Qasas_school
⁉️ آیا هنگامه‌ی تولد علی‌بن‌ابی‌طالب دیوار کعبه شکافت و فاطمه بنت اسد از آن وارد کعبه شد؟ ✍🏻 نجمه صالحی 1⃣ از برخي نقل‌های تاريخی به دست می‌آيد كه خانه كعبه در زمان ولادت اميرالمؤمنين عليه السلام يک در داشته است زيرا طبق روايت كتاب كافی ۳۰سال قبل از بعثت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله (زمانی كه اميرالمؤمنين عليه‌السلام متولد نشده بود) در مكه سيل آمد و كعبه خراب شد و مشركين كعبه را بازسازی كردند. 📜 إِنَّمَا هَدَمَتْ قُرَيْشٌ الْكَعْبَةَ لأَنَّ السَّيْلَ كَانَ يَأْتِيهِمْ مِنْ أَعْلَى مَكَّةَ فَيَدْخُلُهَا فَانْصَدَعَتْ وسُرِقَ مِنَ الْكَعْبَةِ غَزَالٌ مِنْ ذَهَبٍ رِجْلَاه مِنْ جَوْهَرٍ وكَانَ حَائِطُهَا قَصِيراً وكَانَ ذَلِكَ قَبْلَ مَبْعَثِ النَّبِيِّ ص بِثَلَاثِينَ سَنَةً.. 2⃣ از سويی‌ پيامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به عايشه می‌فرمايند اگر خويشاوندان تو به تازگی از كفر به اسلام رو نياورده بودند، دستور می‌دادم خانه كعبه تخريب شود و آن را چسبيده به زمين می‌ساختم و برای آن دو در شرقی و غربی می‌ساختم اين‌گونه مانند زمانی بود كه حضرت ابراهيم آن را ساخت. 📜لَوْلَا أَنَّ قَوْمَكِ حَدِيثُ عَهْدٍ بِجَاهِلِيَّةٍ لَأَمَرْتُ بِالْبَيْتِ فَهُدِمَ فَأَدْخَلْتُ فيه ما أُخْرِجَ منه وَأَلْزَقْتُهُ بِالْأَرْضِ وَجَعَلْتُ له بَابَيْنِ بَابًا شَرْقِيًّا وَبَابًا غَرْبِيًّا فَبَلَغْتُ بِهِ أَسَاسَ إبراهيم. ✅ اين نقل‌ها حاکی از اين است كه مشركین وقتی كعبه را بازسازی كردند يک در برای آن قرار دادند و پس از آن اميرالمؤمنين عليه‌السلام به دنيا آمد و رواياتی كه می‌گويد فاطمه بنت اسد سلام‌الله‌علیها از پشت كعبه وارد شد، به معنای ورود از ديوار است. 📚كلينی، الكافی، ج4، ص 217؛ بخاری، صحيح بخاری، ص 385، حديث 1586، بيروت، دار ابن كثير، چاپ اول. 🆔 @Qasas_school
روایت سفارت آمریکا از 26دی و فرار شاه 🔶 پس از خروج شاه از کشور در روز ۱۶ ژانویه، عموم تظاهرات‌کنندگان خوشحال بودند و تمامی حواس‌شان مشغول به «سپیده‌دم آزادی» بود. اما برخی به صورت پراکنده شعارهای ضد آمریکایی سر می‌دادند. 🔹 سفارت همین حالا از دو منبع مختلف آگاهی یافت که در روز ۱۶ ژانویه مردم و ارتش درگیر شده‌اند، این درگیری زمانی صورت گرفت که عده‌ای تلاش کردند تا مجسمه شاه را سرنگون کنند. کامیون‌های ارتش از راه رسیدند و تیراندازی را آغاز کردند. خشونت‌ها تا ۱۷ ژانویه ادامه یافتند. منبع ما در شرکت ملی نفت ایران گزارش می‌دهد که در روز ۱۶ ژانویه ۲۰ نفر کشته شدند؛ دکتر میناچی از کمیتهٔ دفاع از حقوق بشر به رایزن سیاسی گفته که ارتش در دانشگاه جندی‌شاپور به مردم حمله کرد و خشونت به شهر کشیده شد. او هیچگونه آمار دقیقی نداشت ولی گفت که «تعداد زیادی» از مردم در این دو روز کشته شده‌اند. 🔹 خودروها میدان فردوسی را مسدود کرده بودند و مردم شعارهای ضدشاه سر می‌دادند، علیرغم ترافیک کاملاً سنگین که در مرکز شهر تشکیل شده بود جو حاکم شاد بود. پوستر تمام رنگی ۱۴ در ۱۹ آیت‌الله خمینی به قیمت ۵۰ ریال به فروش می‌رسید، با این اوصاف رایزن سیاسی تصمیم گرفت که این بها را بپردازد تا به نوعی امنیت خود در میان جمعیت را تضمین کند که در نهایت تصمیم درستی بود. باقی نقاط تهران آرام بود ولی فضای شادی بر شهر حاکم بود. اما کنسول سیاسی شاهد تخریب یکباره رستوران در نزدیکی سفارت، توسط یک گروه از جوانان بود که فی‌البداهه دست به این کار زدند. متن سند 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
🔰 شاه هم معتقد بود در میدان موفق بوده ولی روایتِ میدان را باخته! 🔺به مناسبت ۲۶ دی‌ماه و فرار شاه مخلوع 🔶 "هنوز و همچنان این پرسش بر سر جای خود باقی است که چرا شاه در آخرین ماه‌های اقامتش در ایران و در حقیقت آخرین ماه‌های سلطنتش بدین‌گونه زبون و بی‌اراده و بی‌تفاوت شده بود؟ یقینا بیماری شاه در فرو غلطاندن او به حالت افسردگی نقش اصلی و اساسی داشت. اما مسئله دیگری هم بود و آن اینکه شاه معتقد بود که خود و خاندان او به مملکت و مردم خدمات شایان کرده‌اند و در دوران پهلوی بوده است که ایران از مدار واپس‌ماندگی و زندگی قرون وسطائی به دوران مدرن پیوسته است. به همین ملاحظه وقتی دید مردم چگونه علیه او شوریده‌اند حقیقتا سر خورده و افسرده شد و برایش باور کردنی نبود ملت در پاسخ به خدمتی که خود قائل بود به ایران و ایرانی کرده است چنین عکس‌العملی را نشان بدهد." 📚 کتاب من و خاندان پهلوی، خاطرات احمدعلی مسعود انصاری، ص۱۱۲. 🆔 @Qasas_school
🔰قصه‌ی نصفه‌نیمه‌ی "خلیج فارس" 🟡 ایران هیچ وقت قدرت دریایی نبوده است. این ادعایی است که البته برای آن شواهد تاریخی هم وجود دارد. ⚫️ گراهام فولر، تحلیل‌گر عالی‌رتبه‌ی سازمان جاسوسی سیا که حدود ۲۰سال در منطقه خاورمیانه زیست کرده، دراین‌باره می‌نویسد: ایران تا قرن بیستم، به سختی کنترل خود را بر سواحل این کشور در خلیج فارس اعمال کرده است. اما حضور گذرای ایران در این منطقه در گذشته، خاطره تاریخی جمعی ایرانیان را متقاعد کرده است که خلیج فارس ماهیتی حقیقتا ایرانی دارد. خاطره‌ی ملی، بسیار عمیق‌تر و ریشه‌دارتر از هرگونه واقعیت یا دستورالعمل قانونی است. 🟡 به بیان دیگر فولر درصدد آن است بگوید صرف وجود قید «فارس» در کنار نام «خلیج»، حق حاکمیت و سلطه را برای ایران به ارمغان نمی‌آورد. ایرانیان با آنکه هرگز یک قدرت دریایی در این خلیج نبوده‌اند، اما همواره از این نام به عنوان یک تاریخ یاد کرده‌اند. گویی ایرانیان در عین نداشتن قدرت دریایی بالفعل، با حفظ عواطف ملی نسبت به خلیج فارس و حساسیت نشان دادن روی نام آن، دروازه‌های یافتن قدرت بالقوه دریایی را برای خود باز نگاه داشته‌اند و به عنوان اصلی‌ترین مدعی تملک بر خلیج، در دعواهای تاریخی حضور یافته‌اند. ⚫️ فولر در جای دیگری می‌گوید: «ایرانی‌ها عمیقا عقیده دارند که خلیج فارس از زمان کوروش کبیر و نخستین امپراطوری جهانی ایرانی، یک دریای ایرانی بوده است. این یک مسئله اعتقادی و عمیقا حکاکی شده در روان ایرانی است که نسبت به سلطه برحق ایران بر بیشتر بخش‌های خلیج فارس واکنشی عمیقا عاطفی ایجاد می‌کند. فرهنگ ایرانی ریشه‌ای غنی و عمیق در اسطوره و آفرینش‌شناسی دارد.» 🟡 در طرف مقابل این عواطف ایرانیان مبنی بر «فارسی» معرفی کردن «خلیج»، اراده‌ی آگاهانه‌ای وجود دارد تا با تاکید بر «قدرت دریایی نبودن ایران در هیچ دوره‌ای از تاریخ»، حق تملک ایران بر نوار ساحلی خلیج فارس را انکار نموده و جای پای قدرت خود را سفت کنند. ⚫️ از این روست که ج.ب.کلی می‌نویسد: «دریا هیچ‌گاه عنصر طبیعی زندگی ایرانیان نبوده است» و سرپرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران از تنفر شدید ایرانیان از دریا سخن می‌گوید و سرچارلز بلگریو می‌گوید: «ایرانیان نژادی هستند که عمیقا از دریا بیزارند». 🟡 آیا واقعا در ژن ایرانی چیزی وجود دارد که منجر به تنفر آنها از دریا می‌شود؟ آخر چه ارتباطی میان نژاد و «تنفر از دریا» وجود دارد؟ لذا پرواضح است که این داستان‌سرایی‌ها و نتیجه‌گیری‌های شبه‌علمی هدفی ندارد جز تثبیت قدرت سیاسی خود در دریا. ⚫️ جالب آنکه این دسته از استعمارگران عموما انگلیسی، در جایی هم که حضور ایران در دریا را روایت کرده‌اند باز پای انگ «دزد دریایی» را به میان کشیده‌اند. فردی مثل نادر ابراهیمی تلاش داشت در اثر خود به نام «بر جاده‌های آبی سرخ» مقابل این نوع روایت‌ها بایستد و چهره میرمهناو را از یک دزددریایی به یک مبارز ضداستعماری بدل سازد. 🟡 اکنون پرسش مهمی که ذهن‌ها را مشغول می‌کند این است که چرا با وجود رابطه عاطفی و حساسیت ویژه ایرانیان نسبت به «خلیج فارس»، هیچ تلاش درخوری برای ورود ایران به عرصه دریا صورت نگرفته است؟ ⚫️ آری! می‌شود ماجرا را اینگونه روایت کرد که قدرت‌های استعماری در دریا، اجازه ورود ایران را به این عرصه نداده‌اند. در تاریخ هم آمده که تلاش‌هایی در دوره صفویه و نادرشاه برای ورود به دریا بوده اما با سنگ‌اندازی‌ها به نتیجه نرسیده است! اما نمی‌شود فقط به این قسمت ماجرا پرداخت و سهم بی‌علاقگی یا بی‌ارادگی خود ایرانیان را نادیده انگاشت؛ ولو قطعا با گزاره «تنفر نژاد ایرانی نسبت به دریا» مخالف باشیم. 🟡 درباره چرایی عدم قدرت دریایی شدن ایران، می‌توان به علل بسیاری پرداخت چنانچه اهل فن پرداخته‌اند. قصد من اینجا درنظر گرفتن سهمی برای قصه و روایت است. به نظر می‌رسد هر چقدر تلاش برای حفظ اسم «خلیج فارس» یا تولید روایت‌های اسطوره‌ای از مالکیت بر این خطه ساحلی توانسته دروازه‌های ورود ما را به صورت بالقوه به میدان قدرت دریایی باز نگه دارد، اما به‌قدری اندک بوده که نتوانسته رؤیایی ایرانی به عنوان یک مطلوب یا ایده‌آل خلق کند تا به سمت آن حرکت جدی کنیم. از قدیم گفته‌اند: "وصف العیش، نصف العیش" و گویا ما به همین وصف «فارسی» در کنار نام «خلیج» بسنده کرده‌ایم. نوعی اکتفاء به عیش نصفه‌نیمه. 🆔 @Qasas_school
🔰 به‌بهانه‌ی فوت رئیس انجمن حجتیه | موضع مرحوم آیت‌الله سیدمنیرالدین حسینی(ره) درباره انجمن ضد بهائیت (معروف به انجمن حجتیه) ...بعد اینها [انجمن ضد بهائیت، بین ۴۱ تا ۴۴] آمدند و خیلی مبسوط شرح دادند کارشان را. ما جذب کار اینها و تشکیلات اینها نشدیم. آن وقت من غرق در شخصیت پدرم بودم؛ گفتم چرا پدر ما [وقتی زنده بود و] مسئلة بهاییت، قادیانی، وهابیت و... را مطرح می کردند، ایشان می گفت من حال برخورد با اینها را ندارم؟! کارهای دیگری دارم و وقت برخورد با اینها را ندارم؟! و فقط مسئلة‌ بهاییت را از موضع اینکه دولت نباید علیه مذهب قراردادی را امضاء بکند، برخورد می کرد[نه بیشتر!]. لذا به انجمن پیشنهاد دادم که شما باید «نظام اجتماعی» را بشناسید، آن وقت زیر نظر یک مرجع، یک حزب نیرومند درست کنید که دولت وقت را تسلیم‌ خودتان کنید؛ آن وقت دیگر بهاییت کاری ازش نمی آید[لذا این روش مبارزه شما غلط است]. در مقابل اینها مدام اسم بهائی های درون دستگاه شاه را قطار می کردند. من هم می گفتم که اما شاه [دولت را ] به سمت بهاییت شدن اداره نمی کنند[بلکه به سمت غربی شدن اداره می کند]. ... حال بگذریم! اینها [انجمن حجتیه] آدم‌های به نظر خود بنده با پشت کار از نظر مذهبی و ساده، در نظر من بودند. اما اینکه می‌گفتند اینها خیلی تشکیلات دارند اینها، تشکیلات‌شان به نظر من از همان اول هم عمیق به ذهن من نیامد. الان هم اگر کسی از من سوال کند می‌گویم تشکیلات آنها [تولیدِ] علمی نیست، تشکیلات «توزیعی» است، چون تولید ندارند که! حتی چیزهایی که در حوزه هست، را نمی‌توانند توزیع کنند! در مبارزه با بهاییت هم، یک کار توزیعی روی تولیدات «مذهبی، سیاسی، فرهنگی» داشتند؛ آن هم در یک بخش کوچکش! [لذا به نظر من] اصلاً‌ لقب تشکیلات دادن به این انجمن، درست نیست؛ مگر به یک حساب، که بخواهیم خط فرهنگ متحجر را مورد حمله قرار بدهیم. البته تحجر، یک خطر جدی است و انتخاب انجمن به‌صورت سمبلیک انتخاب بی‌جایی هم نیست! ولکن اینکه خودشان مالی باشند که آدم بخواهد برخورد بکند، نه خبری نیست! آنها را با خود بهایی‌ها هم مقایسه نمی‌کنم! اینها مسلِم هستند، طاهر هستند، شیعه هستند، احیاناً بعضی‌شان اهل تهجد، اهل خیرات فردی هستند. ولکن نه بهائیتش مالی هست مقابل اسلام، نه انجمن مقابلش! علتش این است که، بهائیت آن نفر اصلی میدان مبارزه با اسلام نیست! مگر بهائیت در نظام بین المللی چه حرفی برای گفتن دارد؟ در توصیف عدالت «سیاسی، فرهنگی، اقتصادی»، در «تولید، توزیع مصرف» چه حرفی برای گفتن دارد؟ چیزی ندارد که! من به خود انجمنی‌ها هم گفتم، گفتم شما در جنگ با یک پهلوان پنبه هستید که یک روزی دستگاه اجانب او را ایجاد کرده بود و بعد حتی نتوانسته نگهش دارد! اینکه بهائیت را بدون اینکه در خارج زنده باشد، مرتباً در ذهن خودتان زنده‌اش بکنید، او را زمین بزنید باعث نمی‌شود که بگوییم کشتی‌گیر قوی هستید! اگر مرد میدانش هستید، آن کسی که اعلام می‌کند که [بدون اسلام] می‌توانم اداره بکنم عالم را، در سینه او بایستید! الان مساله نفوذ «اقتصادی سیاسی، فرهنگی» مستکبرین جهانی مساله عینی ماست. پس بنابراین تشکیلات اینها در نظر ما، قطعاً به مراتب بسیار زیاد ضعیف‌تر از تشکیلات مجاهدین خلق بود. مجاهدین خلق به یک نسبت ضعیفی تعریف از عدالت «سیاسی، فرهنگی، اقتصادی» را درک می‌کردند. قدرت تولید و تکامل اجتماعی را و ـ به اصطلاح ـ دینامیزم و توان‌افزایی جامعه را به یک نسبت ضعیفی معنا می‌کردند لذا خطر آنها در جذب جوان‌ها مهم‌تر بود! بله انجمن حجتیه، فقط به عنوان سمبل قشر متحجر و متنسک شناخته می‌شود. 📚 کد جلسه 1261 بانک اطلاعات فرهنگستان علوم اسلامی قم75/1/21 ✍🏻 به‌کوشش حجت‌الاسلام مهدیزاده 🆔 @Qasas_school
🔰فضولی موقوف! 🔺روایت شهید هاشمی‌نژاد از انجمن حجتیه 🔹 خط انجمن یعنی چه؟ خط انجمن همانی که سابقا وجود داشت، مبارزه با بهائیت بود. تا این جا ما حرفی نداشتیم، کسی بیاید و با بهائیت مبارزه کند، اشکالی نداشت. اشکال کار چند مطلب بود. یکی این که آن برادران، یعنی تعدادی از رهبرانشان آنچنان بهائیت را بزرگ می‌کردند که گویا اصلاً تمام خطر، بهائیت است در ایران. در حالی که ما معتقد بودیم، یعنی خط انقلاب معتقد بود که بهائیت یک شاخه‌ای است از شاخه‌های استعمار. معلولی است، ما باید به سراغ علت برویم. نتیجتاً هم دیدید که وقتی دیدند انقلاب می‌شود و عوامل امپریالیسم در هم کوبیده می‌شود، بهائیت هم می‌رود سراغ کار خودش. 🔸همان طور که می‌دانید بچه‌های مسلمان و پاک و صادقی که می‌رفتند و با آن‌ها[انجمن حجتیه] کار می‌کردند (ضمناً من عرض کنم من هیچ یک از آن‌ها چه کوچکشان و چه بزرگشان را نمی‌خواهم متهم کنم و رهبرانشان را هم من متهم نمی‌کنم، ولی می‌گویم در دیدشان اشتباه داشته‌اند و همین قدر برای ما کافی است که جریان را ببینیم چیست) این‌ها به بچه‌هایشان می‌گفتند که به این شرط می‌توانید با ما فعالیّت کنید که در کار‌های سیاسی دخالت نکنید. همان وقتی که بچه‌های ما در خیابان‌ها بودند و فریاد می‌زدند، در زندان و در برابر گلوله بودند؛ [اینها یعنی انجمن] اگر کسی را احساس می‌کردند که در فعالیت‌های سیاسی است عذر او را می‌خواستند و این دقیقاً خلاف خط امام است. به همین دلیل هم بود که رژیم اجازه می‌داد آن‌ها در زمینه مبارزه با بهائیت کار کنند. چرا؟ برای اینکه برای رژیم این مسئله مطرح بود که سر جوانان را یک جا گرم کند که کاری به کار آمریکا و رژیم و نفت و شرایط سیاسی نداشته باشند. حالا آن جای سرگرمی چه بود؟ برای رژیم فرق نداشت. گاهی به دانشجویان می‌گفت این همه عوامل شهوت‌رانی برای شما ریخته، ما خودمان هم کمکتان می‌کنیم. امکانات رفاهی به آنان می‌دادند، بورس تحصیلی می‌دادند و… که خلاصه کاری به نظام نداشته باشند. یکی از سرگرمی‌ها هم این بود که بروید با بهائیت مبارزه کنید، به شرطی که در کار‌های سیاسی مداخله نکنید. 🔹این جمله را هم توضیح بدهم، این جور نبود که رژیم بگوید بروید با بهائیت مطلقاً مبارزه کنید. اگر این آقایان هم ادّعا می‌کنند که ما با بهائیت مبارزه می‌کردیم، کم لطفی می‌کنند. بهائیت سه بُعد داشت: بعد اقتصادی، بعد سیاسی، بعد فکری. دقت کنید این‌ها در بعد سیاسی و بعد اقتصادی یک قدم هم اجازه نداشتند مبارزه کنند، رژیم، قرص جلوی این‌ها را می‌گرفت. [آیا] این‌ها می‌توانستند حتی راجع به پپسی کولا حرف بزنند، که مال ثابت پاسال بود؟ این‌ها می‌توانستند راجع به شرکت‌هایی که در این مملکت از نظر اقتصادی در اختیار بهائیت بود حرف بزنند؟ ابداً! این جا رژیم، چراغ قرمز داده بود و آقایان هم بر اساس دیدشان (باز نمی‌گویم خیانت) تزشان این بود که نباید با رژیم درگیری پیدا کرد، باید آهسته رفت تا گربه شاخ نزنه! بنابراین در بُعد اقتصادی این‌ها با بهائیت مبارزه نداشتند و نمی‌توانستند هم داشته باشند. در بُعد سیاسی هم همین جور، می‌توانستند بگویند آقای هویدا چرا تعدادی از وزرای شما در کابینه‌تان بهایی هستند؟ ابداً! می‌گفتند فضولی موقوف! پس کجا مبارزه می‌کردند و رژیم اشکالی نمی‌کرد یا به آن‌ها اجازه می‌داد؟ فقط در بُعد فکری، وقتی ما می‌گوئیم انجمن حجتیه یعنی این خط و وجود دارد. 🆔@Qasas_school