🔰 دربارهی شیعهی کوفی| به مناسبت ورود اسیران کربلا به کوفه
📌 رنگ عوض کردن مردم کوفه یکی از واضحات تاریخ است. میکشند و بر کشتهی دست خویش میگریند. «الکوفی لا یوفی!» و «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند!» به نحوی در صدد بیان همین بیثباتی رفتار کوفیان است. در تحلیل حوادث عاشورا و پس از عاشورا شناخت کوفه اهمیت وافری دارد.
🔺ما تا سال ۶۰ هجری دست کم سه کوفه داریم:
۱) کوفهای که سال ۱۷ هجری سعد بن ابی وقاص به دستور عمر بن خطاب ساخت.
۲) کوفهای که سال ۳۶ هجری امیرالمومنین مرکز خلافت خود قرار داد.
۳) کوفهای که سال ۶۰ هجری بر سیدالشهداء و یارانش تاخت.
ادامه👇
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 تاسیس کوفه
🔺خلیفه دوم، هنگامهی جنگ با ایران، دنبال پایگاهی قوی برای اردو زدن لشکریان بود که کوفه به دستور او توسط سعد بن ابی وقاص (پدر عمر سعد) ساخته شد. در آغاز جمعیت کوفه حدود 20 هزار نفر بوده و در این جمعیت یمنی و نزاری و ایرانی و قبائل گوناگون عربی دیده میشوند. برخلاف تمایلات اغلب اعراب، عمربنخطاب با فرهنگ قبیلهگرایی به شدت مخالف بود (دلیلش بماند) و از این رو عمار را والی کوفه و ابنمسعود را نائب قرار میدهد که هیچ کدام از حسب و نسب قومی – قبیلهای برخوردار نبودند! این کوفه، کوفهی مردان جنگی است.
🔹 وجود افرادی همچون عمار، یمنیها و ایرانیها در کوفه، در عین حضور اشراف قریش، تمایلات این شهر را به حضرت علی علیه السلام زیاد کرد.
همین سبب پدیدایی شیعیان سیاسی در کوفه شد.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 شیعه سیاسی کیست؟
🔺شیعه سیاسی یا علوی کسی است که: غالبا درباره خلیفه اول و دوم نفیا و اثباتا حرفی نمیزند ولی منتقد تند عثمان است. معاویه را اصلا نپذیرفته و علی را حق میداند. این مبنای اصلی شیعیان سیاسی یا تشیع عمومی در عراق بود.
🔹 کوفه سال ۳۶، کوفه شیعیان سیاسی (علویان) و اشراف قرشی است.
🔶 سپس با روی کار آمدن معاویه، سیاست شیعه زدایی از کوفه در دستور کار قرار گرفت و با آمدن یزید شدت یافت.
بزرگان شیعه کشته و زندانی شده یا در تبعید بودند. کوفهای که بر امام حسین علیهالسلام میتازد، کوفهای است که حتی شیعیان سیاسی آن در حاشیه و به دور از قدرت و در اقلیتاند.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 از شیعه سیاسی تا شیعه اعتقادی
🔶 واقعه عاشورا و حضور اسیران کربلا در کوفه، تمایلات مردم را به اهلبیت زیاد کرد و بر نگرش سیاسی آنها محبت قلبی را هم افزود. لذا بخشی از این افراد در قالب توابین، برخی در قالب حامیان مختار و بعدها برخی به طرفداری از زیدبنعلی (فرزند امام سجاد علیه السلام) قیام میکنند.
🔹 اما این شیعه هنوز شیعه اعتقادی نیست چرا که بسیاری از آنها جذب امامت محمدحنفیه و زیدبنعلی میشوند نه امام سجاد و امام باقر علیهمالسلام.
🔸 همین تمایل و محبت به اهل بیت که جرقه آن از عاشورا و ورد کاروان اسیران زده شد، زمینه تشکیل مکتب اعتقادی امام صادق علیه السلام گردید. یعنی حلقه واسط میان تبدیل شیعه سیاسی به شیعه اعتقادی، همین محبت و فوران احساساتی است که با ورود کاروان اسیران آغاز شد.
📚 منبع: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۱؛ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۲، طبری، ج۶، ص۱۴۳؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۶۵.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 حضور اسیران در مجلس بنزیاد
🟡 مجلس را اینگونه توصیف کردهاند: عبیدالله بار عام داد، یعنی افراد زیادی برای تماشا اجازه حضور در مجلس یافتند.
(گویا وقت ناهار بوده و مشغول خوردن بوده است که این یعنی بیاعتنایی محض به آنچه درحال رقم خوردن است).
تمام سردمداران خبیث جنگ کربلا بالای مجلس نشسته و سر مطهر امام حسین در میانه تشتی قرار گرفته است. فضا به شدت سنگین است و خشونت ابنمرجانه نسبت به سر مطهر رعب و ترس را مضاعف میکند!
⚫️ در آن جمع، مردم گریه کن که لحظاتی پیش جوگیرانه وعده یاری میدادند، کم و بیش حضور دارند اما آنقدر وحشت زدهاند که به جز یک نفر، احدی به رفتار ابن زیاد اعتراض نمیکند. آن یک نفر زید بن ارقم است که پسر مرجانه در جواب اعتراضش میگوید: دارم انتقام جنگ بدر را میگیرم: "یوم بیوم بدر". این یعنی کینهی جنگ بدر و زخمی که از امام علی علیهالسلام خوردند همواره با آنها بود.
🟡 سپس ابن مرجانه متوجه شکوه زنی شد که دیگر زنان حرم گرد او حلقه زدهاند. با تبختر پرسید این زن کیست؟ درحالیکه احتمالا زینب کبری را میشناخت. سپس منتظر شد تا حضرت خود را معرفی کند، اما زینب کبری سکوت کرد و با این بیمحلی، جلال پوشالی بنزیاد را درهمشکست. اصرار بنزیاد در پرسیدن چند باره و بیمحلی مکرر حضرت، پسر مرجانه را به شدت تحقیر کرد.
⚫️ پس از چندین بار پرسیدن عاقبت یکی حضرت را معرفی میکند. پسرمرجانه برای جبران حقارت، حرفهایی میزند تا حضرت را وادار به حرف کند. اما پاسخ قاطعانه حضرت پشیمانش میکند. سپس جنگ روانی راه انداخته و با تمسخر میگوید: زینب! کار خدا را با خانوادهات چگونه دیدی؟ (یعنی خدا این کار را با شما کرد) سپس آن جمله مشهور از حضرت صادر میشود: «ما رأیت الا جمیلا»!
🟡 عبیدالله در نهایت خشم، مثل کودکان در دعواهای بچگانه میگوید "کشتن حسین دلم را خنک کرد!"
حضرت زینب باز فصیحانه پاسخش را میدهد (مجال طرح مفصل آن نیست).
⚫️ وقتی پسرمرجانه کم میآورد میگوید: این زن قافیهپرداز است، پدرش هم شاعر و قافیهپرداز بود (کنایه از اینکه حرفهای قالب دار و بی محتوا میزنند).
🟡 حضرت اشارهای به مجلس و وضعیت موجود میکند که با این همه مصائب چه جای شعر گفتن است؟ معمولا شعر لهوی در یک بزم و مجلس طرب گفته میشود نه مجلسی که خشم و نفرت و مصیبت و هتاکی سراپای آن را گرفته.
⚫️ جملهی «ما رأیت إلا جمیلا»، نه یک ذوق شاعرانهی گذرا، که زاویه دید زینب کبری است برای روایت بلا و ابتلاء. یک سبکی از زندگی که سالها آن را تمرین کرده بود.
‼️ همه ما در موقعیت های سخت زندگی و مصیبت قرار گرفتهایم یا میگیریم. در آن لحظات آدمی فقط هرآنچه در درون دارد را آشکار میکند و اگر گوهری در باطن نباشد، گوهری از زبان برون نمیریزد. اگر از دنیای درون خود خبر ندارید، به رفتار و گفتارتان هنگام زجر و مصیبت و خشم بنگرید. آنچه بیرون میریزد، باطن شماست.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 زندان کوفه
🔺سپس بنزیاد دستور میدهد اسیران را به زندان بیاندازند.
در اینکه حضرات را در چه مکانی زندانی کرده اند اقوال گوناگونی است:
۱-زندان کوفه،
۲- خانهای نزدیک مسجد،
۳- در خود قصر،
۴- خانهای نزدیک قصر
⚫️ اسیران کربلا را با لباس نامناسب، گرسنه، خسته، داغدار و زخمی وارد زندان کردند و درباره امام سجاد نوشتهاند: "یده مغلوله الی عنقه" دستها را به گردن ایشان بسته بودند.
🔴 یکی از فشارهای روانی که بر اسیران وارد کردند، مبهم گذاشتن حکم آنها و نامعلوم بودن آیندهشان بود.
آنها در بزرخ اینکه بالاخره کشته میشوند یا در زندان میمانند یا آزاد میگردند، گرفتار بودند.
⚫️ نقل است: روزی فردی سنگی را همراه نامهای به زندان انداخت. در نامه نوشته بود پیکی که خبر اسارت شما را نزد یزید برده در راه است. اگر صدای تکبیر شنیدید قطعا کشته خواهید شد و اگر صدای تکبیر نیامد امان یافتهاید.
🔴 دکتر سنگری معتقد است این نامه از سوی دشمنان بوده تا با بلاتکلیفی آزار روحی برسانند.
⚫️ مدت زمانی زندانی بودن اسیران مشخص نیست اما احتمال دارد از دوازدهم تا هفدهم محرم طول کشیده باشد. در همین مدت امام سجاد برای تدفین شهدای کربلا به آن سرزمین میرود.
📚 منابع: امالی صدوق، ص۱۶۵؛ اللهوف، ص۲۰۲؛ الطبقات الکبیر ابنسعد؛ بخش ترجمه الامام الحسین، ص۸۱؛ مقتلالحسین مقرم، ص۳۲۶؛ ذریعهالنجاه، ص ۳۵۸ تا ۳۵۸؛ مهیجالاحزان،ص۶۰۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۳۳۹؛ آیینه در کربلاست، ص۵۸۶.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰برنگ| بُرشهایی برای درنگ
📖 علی در طول ۲۵سال خانهنشینی خود، از بیتالمال حقوق میگرفت اما در ۵سالی که در حکومت بود یک درهم از حکومت دریافت نکرد.
در یک شب سرد جنگی، حولهای بر دوش علی بود که با وجود آن، باز هم میلرزید. غلام علی گفت: "بیتالمال بر همه حلال است، بر خودت حرام نیست؛ اندازهی یک لباس از بیتالمال بردار!" علی گفت: "میدانی که این حوله را هم از خانهام در مدینه آوردهام!" این علی است.
اما در طرف مقابل🔻
📖 اولین قصر را در تاریخ اسلام سعدبنابیوقاص (پدرعمرسعد) ساخت. وی نماز خوب و با آدابی نمیخواند. مردم کوفه به خلیفه اعتراض کردند که این فرد زیبا نماز نمیخواند، او را عزل کن! ولی همین مردم به کاخ و قصر و اشرافیت اعتراض نمیکردند.
📚 منبع: کتاب نهضت مقدس، ص۶۳
🆔 @Qasas_school
🔰 به مناسبت ۱۴ مرداد ماه
سالروز امضای فرمان مشروطیت
اندیشیدن در قصهی مشروطه| در مشروطه رهبران با مردم هویت پیدا کردند!
🔴 سالها پیش در صفحه اول روزنامهای قدیمی نوشته بود که هفته آینده عکس رهبر اصلی مشروطه را چاپ میکنیم، درحالیکه برای دیدن وی کنجکاو شده بودم، هفته بعد دیدم تنها تصویر یک قاب عکس چاپ شد، و این درستترین پاسخ بود. مردم و جامعه ایران مهمترین جهتدهنده انقلاب بودند که به رهبران هویت دادند. در دوران مشروطه برای نخستین بار در تاریخ ایران رهبران با مردم هویت پیدا کردند، در صورتی که قبل از این برعکس بود، مردم با رهبرانشان، با رؤسای ایل قاجار، قزلباشها و... شناخته میشدند.
🟢 دستاورد اصلی مشروطه این است که هر کسی بعد از این انقلاب روی کار آمد، مجبور بود عملکرد خود را برای مردم توجیه کند. میراث مشروطه همان انرژی آزاد شدهای است که شرایطی را فراهم کرد که در آن هم «شیخ فضل الله نوری» بتواند اظهار نظر کند، هم «آخوند خراسانی» بتواند دیدگاههای خود را بنویسد؛ بنابراین میتوان گفت جامعهای که حرکتی ندارد، آخوند خراسانی و شیخ فضل الله هم نخواهند داشت.
🔴 در زمان مشروطه نشاط در جامعه در سطح بالایی بوده است، ما میتوانیم با آگاهی و درسهایی که از این انقلاب گرفتیم بازهم بعد از ۱۱۶سال تاریخ را دوباره مرور کنیم و بنویسیم. ملتی که از تاریخ خود عبرت نگیرد، مجبور به تکرار تاریخ می شود، اگر در خودتان احساس ناامیدی می کنید رضاخانی می آید که ثمره ناامیدی و ضعف یک ملت است.
✍🏻 دکتر موسی نجفی
🆔 @Qasas_school
🔰 این تصویر مردی است که در سِمَت نخستوزیر شاه مخلوع ایران، خودش را مرغ طوفان خواند و بعدها در طوفان کودتا علیه انقلاب مردمی ایران دمید و گمان میکرد با کمک دادن به طوفان جنگی که صدام علیه ایران راه انداخت، میتواند از مردم ایران انتقام بگیرد. اما عاقبت او که چشمانتظار شکست ملت ایران بود، در ۱۵ مردادماه ۱۳۷۰ (مثل چنین روزی) در خانهاش کشته شد. این درحالی بود که پسرش درباره او گفته بود: «اگر پدرش با کارد از پا درنمیآمد، این ماه پول نداشت زندگیاش را اداره کند.» این زندگی رقتبار و آن مرگ هولانگیز شاپور بختیار بسیار عبرتآموز است.
🆔 @Qasas_school
🔰 مانور پیروزی
🟡 بنزیاد بعد از واقعه عاشورا تمایل زیادی داشت پیروزی خودش در کربلا را به گوش همگان برساند. یعنی نوعی نمایش و مانور رسانهای از میدان به اقتضای آن دوره..
⚫️ لذا دستور داد سرهای مبارک شهدا را در میان محلهها و قبایل اطراف کوفه بچرخانند و در عین قدرتنمایی، زهرچشمی از مردم بگیرد تا هرگونه مخالفتی در نطفه خفه شود.
🟡 در این شوی تبلیغاتی، مردم به تماشا میآمدند. برخی خندان و شاد، برخی گریان و عدهای شوکزده بودند.
⚫️ آش این نمایشها به قدری شور شد که برخی نقلها حاکی از اعتراض عثمانبنزیاد(برادرش) و مرجانه(مادرش) به بنزیاد است.
📚 منابع: تذکره الخواص، ص۱۴۷؛ نفسالمهموم، ص۴۰۶.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school
🔰 خبررسانی و روایتسازی(۱)
🔺 در ادامه بنزیاد تصمیم گرفت خبر فتح و پیروزی خودش را به گوش حاکمان سایر شهرها برساند و پُز موفقیت بدهد.
⚫️ او به عمروبنسعید والی مدینه نامه نوشت. عبدالملکبنابوالحارث نامهرسان بود.
عمروبنسعید از او میپرسد: چه خبر داری؟ او پاسخ میدهد: خبری که تو را خوشحال کند. حسین کشته شد و خانوادهاش در چنگ بنزیاد اسیرند.
🟡 عمروبنسعید خوشحال و سرمست به او گفت: تو قاصد فتحی. بیرون برو و خبر را در کوچههای مدینه فریاد بزن. عبدالملک در کوچهها نعره میزد: الا قتل الحسین، الا نهب الحسین.
⚫️ چون خبر در شهر پیچید، زنان بنیهاشم زاری و شیون و عزاداری راه انداختند. به نحوی که عبدالملک میگوید تاکنون چنین وضعیتی را ندیده بودم. از هر سو صدای واحسیناه بلند شد.
🟡 عبدالملک میگوید نزد عمروبنسعید بازگشتم. درحالیکه میخندید این شعر را خواند:
عجّت نساء بنیهاشم عجه/ کعجیج نسوتنا غداه الارنب
زنان بنیهاشم چنان به سوز و گداز پرداختند که روزگاری زنان ما..
هذه واعیه بواعیه... همانگونه که ما در بدر زخم خوردیم در مرگ عثمان به مصیبت نشستیم.
🔺 پ.ن: یادمان نرود عمروبنسعید همان کسی است که ظاهرا خود را دوستدار امام حسین نشان داد تا جایی که عبداللهبنجعفر همسر حضرت زینب فریب خورد و از او برای سیدالشهدا اماننامه هم گرفت و گمان میکرد که اینگونه آنها دست از کشتن حسین برمیدارند.
#حوادث_از_کربلا_تا_شام
🆔 @Qasas_school