یحیی #السنوار در آخرین مکاتبه با #سیدحسن_نصرالله:
برای ما صلح و مذاکرهای با صهیونیسم درکار نیست؛ یا پیروز میشویم و یا بار دیگر #کربلا رخ میدهد. والسلام.
رسالة من السنوار الى نصرالله: فلتكن كربلاء جديدة يا سيد! والسلام.
🆔 @Qasas_school
🔰واقعگرایی داریم تا واقعگرایی؟!
روز ۳۰مهرماه [مثل چنین روزی]، بازرگان با خمینی در ویلایی در حومهی پاریس دیدار کرد، جایی که خمینی به تازگی، بعد از ۱۴سال تبعید در عراق به آنجا رفته بود. آنها درباره راهبرد انقلاب بحث کردند. هدف بازرگان آن بود که خمینی را قانع کند که اپوزیسیون باید پیشنهاد شاه برای برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه در تابستان آتی را قبول کند. بازرگان استدلال میکرد که جنبش با این پشتوانه حقوقی و تریبون مردمی، در ادامه میتواند به شکلی روشمند قدرت اجرایی را به چنگ آورد. او این روش را نقشهی «گام به گام» مینامید. گوش خمینی به این حرفها بدهکار نبود. او اصرار میورزید که انقلاب به زودی به پیروزی تمامعیار خواهد رسید. بازرگان اعتراض کرد که آمریکاییها چنین اجازهای نخواهند داد. خمینی پاسخ داد: «چون ما حرف حق میزنیم آمریکا مخالفت نخواهد داشت.» بازرگان کوشید تا شیوهی کار دنیا را برای خمینی توضیح دهد: دنیای سیاست و محیط بینالمللی حوزهی علمیه نجف و قم نیست که با استدلال و حق، درصدد اقناع طرف بیایند. ما هزار مشکل و موضوع خواهیم داشت و آنها نیرنگ و نقشهها جور خواهند کرد. کافی نیست که حرفمان حق باشد تا آنها تسلیم شوند. بازرگان میدید که راه به جایی نمیبرد. خمینی «مثل اینکه قضایا را انجام شده و حل شده دانسته گفت: شاه که رفت و به ایران آمدم، مردم نمایندگان مجلس و بعد دولت را انتخاب خواهند کرد.»
بازرگان حیران و مبهوت بود. «از خونسردی و بیاعتنایی ایشان به مسائل بدیهی سیاست و مدیریت ماتم برد.» در عین حال، به یاد میآورد که «سادهنگری و سکینه و اطمینان ایشان به موفقیت نزدیک مرا به تعجب و تحسین انداخت.»
بازرگان به رهبری خمینی گردن گذاشت. او به تهران بازگشت و برنامهی «گام به گام» خود را کنار گذاشت، حتی وقتی در اواخر آبان مقامات شاه در زندان به او پیشنهاد نخستوزیری دادند، نپذیرفت. به آنها گفت: «متاسفانه دیر شده است.» اما فقط دو سه هفته بود که دیر شده بود. پیش از ملاقات با خمینی، احتمال داشت که او این پیشنهاد را غنیمت بشمارد.
🔺این روایتی بود از چارلز کرزمن نویسنده آمریکایی در کتاب انقلاب تصور ناپذیر در ایران. دو دیدگاه از امام خمینی و دکتر بازرگان را نسبت به وضعیت ایران و واقعیات آن دوره طرح میکند. هر دو دیدگاه واقعگرایانه به وضعیت مینگرند اما انگار صرف واقعنگری کافی نیست ولو لازم هست. امام خمینی واقعیت قدرت مردمی را میبیند که بهجای تکیه داشتن صرف بر معادلات کدخدا، نصرت خدا را پشتیبان گرفته است. واقعیتی که گویی جایی در معادلات دانشآموختگان حوزه سیاست نداشته و ندارد. از این مهمتر داشتن موضع در برابر این واقعیت است. موضعی که امام را به پیروزی رساند ولی دیگران آن را خوش نداشتند و یا خیالپردازانه میخواندند.
القصه که چه درسهای بزرگی در همین قطعه روایت کوتاه نهفته است!
🆔 @Qasas_school
🔰 مردم ایران از مردم آمریکا بهتر تفکیک را بلدند!
▪️مری هگلند زنی آمریکایی است که در تابستان ۱۳۵۶، به ایران آمد و ۱۸ ماه در این خاک ماند و تنها پژوهشگر آمریکاییای بود که از نزدیک انقلاب اسلامی را مشاهده کرد.
▪️او درباره قوه تفکیک دولت از ملت در میان ایرانیان و آمریکاییها مینویسد:
«وقتی برخلاف توصیه دوستانم، صادقانه به پرسوجوهای غریبهها در شیراز یا تهران دربارهی ملیتم جواب میدادم، پاسخ معمول این بود «اوه، ما آمریکاییها را دوست داریم. فقط دولتشان را دوست نداریم».
▪️وقتی به آمریکا برگشتم، متوجه تفاوت فضا شدم، چون میدیدم عصبانیت شدید بسیاری از آمریکاییها از دانشجویان بیچاره ایرانی است. ظاهرا آمریکاییهایی به سادگی اکثر ایرانیها، مردم را از دولتشان تمییز نمیدادند.
▪️در طول بازدیدهایی که بین سالها ۲۰۰۳ و ۲۰۰۸ از ایران داشتم نیز، ایرانیان، حتی کسانی که من را نمیشناختند نسبت به یک آمریکایی مهماننواز بودند و روی خوش نشان میدادند.»
📚 روزهای انقلاب، مری هگلند
#ایران #آمریکا #انقلاب_اسلامی
🆔 @Qasas_school
🔰 قصهی جزیرههای تمب | به مناسبت ادعای گزاف امارات
🔸جزیرههای تمب بزرگ و کوچک را در لهجههای جنوب ایران «تمب گپ» و «تمب مار» مینامند.
تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساکن به معنی «تپه» و «تل» و «زمین برآمده» به کار رفته است. در زبان دریانوردان بومی این دو جزیره را «تمب گپ» به معنی «تمب بزرگ» و «تمب مار» مینامند. تمب مار را «تمب کوچک»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب کوچک»، «نابیو تنب»، «نبی تنب» نیز خواندهاند.
🔹در سال ۱۸۳۵ میلادی یا ۱۲۵۵ هجری قمری که دامنۀ فعالیت دزدان دریایی در کرانههای خلیج فارس به اوج رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آنها، بهانۀ مداخلات انگلستان در خلیج فارس گردید تا امپراتوری انگلستان بتواند این شاهراه دریایی را در دست خود گیرد، بنابه پیشنهاد حکومت هندوستان کاپیتان هنل انگلیسی، افسر بحریۀ انگلیس که از طرف دریاداری انگلیس عهدهدار امور خلیج فارس بود، یک خط فرضی به موازات ساحل رسم نمود که امتداد آن از جزیرههای بوموسی و سیری میگذشت. بعدها جانشین هنل، به نام ماژور موریسن، با شیوخ و رهبران امارات خلیج فارس مذاکراتی به عمل آورد و خط دیگری برای نشان دادن حدود آبهای ایران و سواحل جنوبی خلیج فارس روی نقشۀ خلیج فارس فرض و وضع نمود که از جزیرۀ سیر ابونعیر و شمال رأس رکن در شمال جزیرۀ قطر تا نزدیکی رأس الزور در کویت میگذشت.
این خط نسبت به خط قبلی که آن هم در جنوب جزیرههای تمب قرار داشت، جنوبیتر بود. این خطوط را خطوط محدودیت نامیدهاند و جزایر تمب و بوموسی در شمال هر دو خط قرار گرفتهاند و بر اساس خطوط فرضی وضعی هر دو مأمور دریاداری انگلستان، این جزایر در آبهای ایران واقع شدهاند و بنابراین حکومت انگلستان که سالیان دراز مدعی مالکیت جزایر تمب بزرگ و تمب کوچک و بوموسی بوده است، با تأیید حکومت هندوستان، این جزایر را در محدودۀ آبهای ایران میشناخته و در روی نقشه، تأیید کرده است و مالکیت ایران بر این جزایر را بر اساس اصول علمی و سیاسی و تاریخی پذیرفتهاند و مالکیت ایران را تأیید نمودهاند.
🔸در نقشۀ خلیج فارس که از طرف وزارت جنگ انگلیس به سال ۱۸۸۸ میلادی چاپ شده است، جزیرههای تمب بزرگ و تمب مار یا تمب کوچک همراه با جزیرههای «بوموسی» و «سیری» و «فرورو» به رنگ اصلی خاک ایران روی نقشه رنگ شدهاند، اما همین دولت انگلستان در اوائل قرن بیستم و در اولین سالهای بعد از جنگ جهانی اول با کمک نیروی دریایی گشتی خود در آبهای خلیج فارس و اقیانوس هند، مانع از فعالیت مأموران گمرکی و مالیاتی ایران در این جزیرهها گردید و در کتب و مآخذ و اسناد جدید خود آنها را به حکام رأس الخیمه و شارجه متعلق دانست.
🔹در کتاب خطی مفاص اللئالی و منار اللیالی، تألیف محمدعلی سدیدالسلطنۀ کبابی بندرعباسی که به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هماکنون در آن کتابخانه نگهداری میشود، رونوشت سندی به خط و زبان عربی ثبت شده است که پدران و بنیاعمام حکام حالیۀ رأس الخیمه و شارجه، به اتفاق عدۀ دیگری از مردمان جزایر تمب و بوموسی و سیری حقانیت ایران را در مالکیت جزایر مذکور تأیید کرده و صریحاً اعلام کردهاند که بعضی از سنوات برای تعلیف احشام خود این جزایر یا بعضی از آنها را برای علفچر مواشی خود از حاکم ایرانی بندر لنگه اجاره مینمودهاند.»
📚 «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، احمد اقتداری، یغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردین ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷.
#تنب_بزرگ
#تنب_کوچک
#بوموسی
🆔 @Qasas_school
🔰طمع کردن فرزندان سرکشان| بهمناسبت روزهای قبل فاطمیه
حسن بصری روایت میکند که: وارد مسجد رسول خدا (صلىالله علیه و آله) شدم و کنار عبداللهبنعمر (پسر عمر خلیفهی دوم) نشستم، و این در روز جمعه بود تا اینکه مروانبنحکم حاکم وقت مدینه بر ما ظاهر شد، خطبه خواند و نماز به جا آورد. عبداللهبنعمر پیوسته میگفت: "خدا رحمتت کند، ای سلمان." و این را بارها تکرار میکرد. به او گفتم: "ای ابو عبدالرحمن، از سلمان چیزی یاد کردی که این طور بر او رحمت می فرستی؟"
گفت: "بله، روزی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان نزد ما آمد و گفت: به خدا قسم، شما کاری کردید که فرزندان سرکشان را به طمع انداختید؛ و اگر خلافت را به اهل بیت پیامبرتان سپرده بودید، کسی طمع نمیکرد. من امروز به یاد سخن او افتادم وقتی مروان را بر منبر دیدم."
📚 شرح الاخبار قاضی نعمان: ج۱، ص۱۹۷.
🆔 @Qasas_school
🔰 جنگ تغییر و تغییر جنگ | درسی از ورود آمریکا به جنگ جهانی اول
🔴 در جنگ جهانی اول، کشورهای دارای سیاست استعماری مانند انگلیس، فرانسه و روسیه، بوی غنیمت را از پیکرهی در حال مرگ امپراتوری عثمانی استشمام میکردند و همین باعث شد قرارداد معروف #سایکس_پیکو را امضا کنند که در آن تقسیم غنائم صورت گرفته بود.
⚫️ در اواسط جنگ بود که یک کشور دیگر سایهی خود را بر درگیریها گسترد: #آمریکا. اما شکل ورود آمریکا به جنگ و همچنین اهدافی که ترسیم میکرد، بسیار متفاوت از شکل جنگ و اهداف استعمارگران اروپایی بود.
🔴 در همین حین آلمان که طرف درگیر با انگلیس و فرانسه بود، به صورت پیشدستانه سه کشتی بازرگانی آمریکا را غرق کرد. آمریکا باید وارد جنگ با آلمان میشد ولی هدف از ورود خود را اینطور عنوان کرد: "برای صلح جهانی و برای رهایی مردم جهان از جمله مردم آلمان خواهیم جنگید". یعنی نه صرفا برای داشتن سهم از لاشهی امپراتوری عثمانی بلکه به هدف یک #صلح_بزرگ بنای جنگیدن دارد. سپس در عین اعلام جنگ با آلمان، به کشورهای متحد آلمان یعنی اتریش_مجارستان و امپراتوری عثمانی اعلام جنگ نداد. این نوعی تغییر شکل و تغییر هدف جنگیدن بود.
⚫️ آمریکا بارها اهداف خود از ورود به جنگ را طی یک بیانیه با دوازده ماده مطرح نمود که آخرین مادهی آن مخالفت با اغراض استعمارگرانه متفقین بود. این یعنی آمریکا هرچند به فروپاشی عثمانی مایل بود اما استقلال و امنیت ملیتهای موجود در امپراتوری عثمانی را به رسمیت میشناخت.
🔴 سپس آمریکا برای تغییر جنگی که هدفش تغییر اساسی عثمانی به نیت استعمار بود، باید حمایت عامه مردم را جلب میکرد. سختی کار در همین نقطه بود و ویلسون (رئیسجمهور وقت آمریکا) از هر فرصتی برای روشنگری دراینباره استفاده میکرد. آمریکا مدعی بود مانند فرانسه و انگلیس دنبال غنائم جنگی نیست و دو اصل اساسی را مکرر فریاد میزد:
۱- مردم و ولایات را نباید مثل اموال منقول یا پیادههای شطرنج بین دولتها دستبهدست کرد.
۲- هر توافق ارضی در این جنگ باید به سود و مصلحت جمعیتهای دخیل باشد نه به قصد هماهنگی یا سازگاری بین ادعاهای دولتهای رقیب.
⚫️ حتی اگر این ادعاها، رفتاری متظاهرانه و ریاکارانه میبودند، یک نکتهی اساسی را نشان میدهند: اگر بنای تغییر "شکل و هدف" جنگیدن را داری، باید حمایت عامه مردم را جلب کنی و سختی کار در همین نقطه است.
ایران اگر بنای تغییر چه در جنگ و چه در صلح را دارد، مسیرش همین است: خلق اراده عمومی!
🆔 @Qasas_school
🔰 گوژپشت نتردام | وقتی قصه به کمک تبیین سیاسی میآید!
طارق میتری وزیر سابق فرهنگ لبنان میگوید: ماه مارس سال ۲۰۱۰ من به همراه سعدالحریری به تهران رفتم. ما با آیتالله خامنهای وقت ملاقات داشتیم.
قبل از نشست من و سعدالحریری کنار یکدیگر نشستیم. سعدالحریری به من گفت که ما باید سلاح حزبالله را بهعنوان موضوع اصلی مطرح کنیم. من چیزی نگفتم اما دیگران همه موافقت کردند.
زمانی که به دفتر آیتالله خامنهای وارد شدیم، ایشان بسیار گرم و صمیمانه با سعدالحریری برخورد کردند. ایشان از رفیقالحریری به نیکی یاد کرد. سعدالحریری درباره لبنان و موضوع سلاح #حزب_الله سخن گفت و سپس آیتالله خامنهای نگاهی به وی کرد و گفت که آیا رمان گوژپشت نوتردام را خوانده ای؟
مشخص بود که سعدالحریری این رمان را نخوانده بود. سپس آیتالله خامنهای ادامه داد: این داستان یک زن بسیار زیبا و شاید زیباترین زنهای پاریس است و طبیعی است تمام کسانی که قدرت داشتند به دنبال او بودند. تمام اشخاص دارای نفوذ و ثروت. اسم این زن چه بود؟
طارق میتری میگوید من جواب دادم: اسمرالدا..
آیتالله خامنهای نگاهی به من (طارق میتری) کرد و با تبسمی گفتند: آفرین..معلومه که تو وزیر فرهنگ هستی؟!
سپس رهبر ایران گفت که تمامی اشخاصی که ویژگیهای این زن را در زیبایی و لطافت میدانستند خواهان سوءاستفاده از وی بودند.
این زن (اسمرالدا) خنجری زیبا و تیز همراه خود داشت تا در برابر سوءاستفادهکنندگان از خود دفاع کند.
آیتالله خامنهای ادامه دادند: آقای نخست وزیر! لبنان شبیه این زن زیباست.. عروس مدیترانه است.. تمامی کشورها خواهان آن هستند و اسرائیل تهدید و خطری برای آن است... اما سلاح حزب الله مانند خنجر اسمرالدا است!
🆔 @Qasas_school
🔰 سنوار و تکرار قصههای تاریخی
"مالک اشتر نخعی که آن شجاعتها را در جنگ صفین از خود نشان داده است پیرمرد است، یعنی مردی است که در حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل همین مالک و عبداللهبنزبیر- که جوان و بسیار شجاع بود- با یکدیگر نبرد کردند. اینقدر یکدیگر را زدند و دفاع کردند که دیگر از شمشیر کاری ساخته نبود. آخر، کار به کشتیگیری رسید. در اینجا مالک، عبدالله را به زمین میزند. همین که عبدالله را به زمین زد عبدالله فریاد کشید: «اقْتُلونی وَ مالِکاً» هم مرا بکشید هم مالک را. بالاخره اینها را از یکدیگر جدا کردند. بعد از مدتی که از قضیه گذشت و جنگ جمل خاتمه پیدا کرد، یک روز مالک با عایشه- که خاله عبد الله بود- ملاقات میکند. عایشه از روی گله و شکایت میگوید: تو آن روز با خواهرزاده من چنین و چنان کردی. مالک قسم خورد که سه شبانه روز بود غذا نخورده بودم [یکی از چیزهایی که برای خودشان ننگ میدانستند این بود که در جنگ کشته بشوند و شکمشان پاره بشود و از آن قاذورات بیرون بیاید. لهذا تا حد امکان کم غذا میخوردند]، اگر من چیزی خورده بودم خواهرزادهات جان سالم از دست من بدر نمیبرد."
🔺گویا پس از کالبدشکافی پیکر شهید #یحیی_سنوار مشخص شد وی سه روز غذا نخورده بود.
📚 استاد شهید مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج ۱، ص۵۲.
🆔 @Qasas_school
🔰 الگو بودن زینب در نگاه کشیش کاتولیک
پروفسور کریستوفر کلوهسی، کشیش کاتولیک و نویسندهی کتاب «فاطمه، دختر حضرت محمد» و کتاب «نیمی از قلبم: روایتهایی از زینب دختر علی» است. او به عنوان یک نویسندهی غیر مسلمان درباره کتابهایش میگوید:
«هر دو کتاب در تلاش برای تفسیر جدید و آکادمیک از زندگی این دو زن فوقالعاده حضرت فاطمه و دختر ایشان، حضرت زینب است. هر دو آنها در مبارزه با استبداد و بیعدالتی (فاطمه پس از مرگ پدرش و زینب بعد از واقعه کربلا) نمونه یا الگوی کامل ایستادگی در مبارزات انسانی برای زنان معاصر در زمانه ما هستند...در تقلای روزمره برای وفادار ماندن به هرآنچه که عادلانه، درست و اخلاقی است – لحظاتی که کربلای شخصی هر فرد محسوب می شود- [حضرت] فاطمه (س) و [حضرت] زینب (س) نمونه و الگوی کامل ایستادگی هستند...
اما درعین حال هر دو آنها انسان بودهاند –بدون در نظر گرفتن موهبتهای معنوی ایشان، هر دو زن، همسر، مادر و دختر بودهاند. آنها از دست دادن، نگرانی و غم را درک کردهاند. این مساله است – انسانیت آغشته با شجاعت آنها- که ایشان را به چنین الگوهای مهمی تبدیل کرده است. و آنها از مرزهای مذهب، سیاست، فرهنگ و اجتماع عبور کردهاند. آنها فقط برای مسلمانان یا زنان الگوی شجاعت و صداقت نیستند. بلکه نمونهای کامل برای همه افراد جامعه هستند.»
🆔 @Qasas_school
🔰قصهی ناهمبستگی مسلمانان نفتی!
⭕ حدود سال 46خورشیدی، جلال آلاحمد متن نامهی دوستش را با اضافاتی از قلم خود منتشر میکند. وی در نامه به وضعیت اسرائیل و آمریکا و در یک کلمه امپریالیسم پرداخته وقتی با نفت کشورهای مسلمان، آدم میکشند. ایران در آن روزگار وضعیتی همانند وضعیت برخی کشورهای عربی در این روزگار را داشت. شیر نفتش را به سوی جانیان گشوده و شیرخورشیدش را بالای بیانیههای آبکی «جنایات را محکوم میکنیم» میکوبید. شبیه بلایی که کمی قبلتر برخی عربهای حاشیه خلیج فارس بر سر ایرانیها آوردند آنگاه که با ملی کردن صنعت نفتشان توی شاخ غول امپریالیسم ایستادند.
⭕ در بخشی از متن آمده:
«وقتی که نفت حوزه خلیج هفت مرتبه ارزانتر است از نفت الجزایر و ده مرتبه ارزانتر است از نفت حوزه پاناما و بیست مرتبه ارزانتر است از نفت آمریکا، اگر قرار باشد آمریکاییها خودشان نفت به ویتنام برسانند، بودجه جنگیشان پنج برابر میشود و ناچار اقتصادشان ورشکسته. پس خدا را شکر کنید که هنوز ایران نفت دارد و قول داده است که استخراج نفتش را چنان بالا ببرد که جبران کمبود نفتهای عربی را کرده باشد. عین همان کاری که در ملی شدن نفت ما، کویتیها کردند. این است بزرگترین علامت همبستگی برادران مسلمان که هم در آن سالها و هم اکنون فقط به نفع متمدنهای اروپایی و یهودی و آمریکایی تمام میشود.»
⭕ بلی! روزگاری آرزوی روشنفکران ایران این بود بتوانند در فضایی آزاد از دولت کشورشان بپرسند: «چرا نود درصد نفت اسرائیل را شما میدهید؟» «حکومت ایران از ترس اعراب اعلامیه میدهد ما در مقابل کمپانی هیچکارهایم و ایشان خودشان نفت را به هر که بخواهند میفروشند. آیا این عذر بدتر از گناه نیست؟ آخر این دم خروس را ببینیم یا کمکهای شیر و خورشید سرخ را به آوارگان اردن که از حدود یک عوامفریبی در داغترین شرایط سیاسی فراتر نمیرود».
⁉ اما آیا روشنفکر عربی، شصت سال از روشنفکر ایرانی عقبتر است که امروز همین سوال را از دولتش نمیپرسد؟ یا فضای آزاد(!) این دولتها شبیه اختناق شصت سال پیش ایران است که اجازه پرسیدن نمیدهند؟
#نفت #اسرائیل
🆔 @Qasas_school
🔰وعدهی سر خرمن و خرمن وعدهها
بُرنگ/ بریدههایی برای درنگ
🔸[جمال] عبدالناصر در نطق خود گفت که درست شب چهارم ژوئن که فردایش حمله اسرائیل شروع شد، نمایندگان آمریکا و شوروی به من توصیه کردند که اقدام به حمله نکنم و اطمینان دادند که در این صورت اسرائیل هم حمله نخواهد کرد و مسئله از راه سیاسی حل خواهد شد. بعد گفت ما منتظر حمله اسرائیل از شرق و شمال بودیم ولی از غرب مورد حمله قرار گرفتیم! (پایگاههای هوایی مهمی در لیبی است که دراختیار ارتش آمریکاست ولی ناصر به صراحت اسم نبرد) و گفت که سی.ای.ا در ماجرا بیشک دخیل بوده است و از این قبیل.
🔺این ماجرا زیادی تکراری نیست؟
📚 آلاحمد جلال، اسرائیل عامل امپریالیسم، ص۸۱.
#اسرائیل #فلسطین #بریدههایی_برای_درنگ
🆔 @Qasas_school
🔰 قصه، مسیر فهم بهتر| در بیان یک جاسوس سیا
بُرنگ/ بریدههایی برای درنگ
"من به عنوان یک مأمور سرویس خارجی [سازمان سیا] طی مدت قریب بیست سال زندگی در خارج از کشور-عمدتا خاورمیانه- به جنبههای فرهنگی و روانشناختی رفتار ملی علاقمند شدم، به آموزش زبانها و مطالعهی ادبیات آنها پرداختم و سعی کردم الگوهای سیاسی رفتار و سیاق عملکرد آنها را که با فرهنگ سیاسی آمریکا متفاوت است بفهمم. این نگرشها در ادبیات، داستان و حتی فیلمهای یک کشور حسیتر و عمیقتر بیان شدهاند و غالبا از پژوهشهای سیاسیِ عالمانه، قابل درکتراند."
📚قبلهی عالم، ژئوپلیتیک ایران، ص ۱۴، اثر گراهام فولر.
#برنگ #بریدههایی_برای_درنگ
#جاسوس_سیا #ژئوپلیتیک_ایران
🆔 @Qasas_school