eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.2هزار دنبال‌کننده
320 عکس
18 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 12 بهمن 57. سالروز ورود امام که به دلیل حضور گسترده مردم و رقم زدن یک واقعه تاریخی، هزاران هزار قصه در دل خود نهان کرده که هرکدامش می‌تواند منظری نو و دریچه‌ای جدید برای دیدن آن زیبایی حضور مردم باشد. 🛑 شاید یکی از حواشی پررنگ آن روز، بلیزری باشد که امام را با خود حمل می‌کرد. خودروی غول‌پیکری که راننده آن در آن روز مهم «محسن رفیق‌دوست» بود. ..اما صاحب و مالک آن خودرو که بود؟ 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
⁉ اما صاحب و مالک آن خودروی بلیزر معروف، فردی بود به نام علی مجمع الصنایع. شخصیتی که کمتر از او شنیده‌ایم. شاید به این دلیل که فراگیری روحیه‌ی انقلابی و ایثار در جامعه‌ی آن روز آنقدر زیاد بود که افراد پرشماری را می‌توان داخل در تاریخ ایثارگرانه‌ی انقلاب اسلامی کرد. همین پرشماری شخصیت‌ها سبب گمنامی بسیاری از شخصیت‌های دیگر و قصه‌های مهم زندگی آن‌ها شده است. از جمله همین آقای علی مجمع‌الصنایع. کسی که آن روز خودرو خود را در اختیار تیم استقبال از امام قرار داد و بعدها مخارج تحصیل تعداد قابل توجهی از دکترها و مهندس‌های دانشگاه‌های معتبر کشور را فراهم کرد. به طوری که وقتی سال 88 یعنی حدود ده سال بعد از فوت ایشان، بزرگداشتی در دانشگاه برگزار شد افراد زیاد و مهمی از جامعه نخبگانی کشور می‌گفتند: «اگر آقای مجمع‌الصنایع امکانات تحصیل ما را فراهم نمی‌کرد ما امروز در این جایگاه نبودیم. تازه ما تا وقتی ایشان زنده بود، او را نمی‌شناختیم. وقتی از دنیا رفت فهمیدیم مخارج تحصیل ما را در این سالها او پرداخت می‌کرده است.» ✅ جالب‌تر آنکه آقای مجمع‌الصنایع یک خانه چهارطبقه داشت که یک طبقه را خودش می‌نشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچه‌های انقلاب سکونت داشت. اما عجیب آنکه همین مرد بعدها به دلیل مشکل مالی، مجبور می‌شود بلیزر را بفروشد. ماشینی که خودش برگی تاریخی به شمار می‌رفت... اکنون نه در تاریخ که پیکره‌اش در جغرافیای شهر هم گم شده است. 📚 منبع: کتاب برای تاریخ می‌گویم، ص34. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
اسقف مانوکیان در صف اول 🔺 در آن روز مهم، امنیت فرودگاه کاملا در دست ستاد استقبال از امام بود. رفیق‌دوست می‌گوید: برای جلوگیری از ورود افراد ناشناس کارت‌هایی برای شناسایی چاپ شده بود. اما خلیل‌الله رضایی به زور تعدادی کارت برای سران مجاهدین گرفت. وقتی من وارد فرودگاه شدم، دیدم سران مجاهدین خلق همه بغل هم، جلوی دری که قرار بود امام وارد سالن فرودگاه بشود، در صف اول ایستاده‌اند. قیافه گرفتم و گفتم «صف اول فقط باید روحانیون باشند». بعد دست اسقف مانوکیان، بزرگ ارامنه را که در صف سوم بود گرفتم و به صف اول بردم. خود به خود مجاهدین خلقی‌ها به صف دوم و سوم رفتند. 🔸 اینجا نکته جالبی وجود دارد که نه تنها اقلیت‌های دینی که بزرگان آنها نظیر اسقف مانوکیان در مسیر انقلاب اسلامی با مردم مسلمان ایران همراه بودند. این همراهی در طول تاریخ انقلاب اسلامی، در موارد بسیار دیگری هم دیده می‌شود و نشانه‌ی این است که آرمان‌های انقلاب اسلامی، به قدری جهان‌شمول است که هر انسان آزاده‌ای را مجذوب می‌کند. 🔷 البته در سویه دیگر ماجرا می‌بینیم آنها که با اهداف و آرمان‌های انسانی انقلاب همراه نبودند، فوری از کشور خارج شدند. مانند بخشی از یهودیان طرفدار رژیم خونخوار اسرائیل که با اعلام نگرانی اسرائیل از بازگشت امام به وطن، روز 13 بهمن 1357 ایران را به مقصد اسرائیل ترک کردند. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
📆 از صبح سیزده بهمن (مانند چنین روزی) مردم برای دیدار و ملاقات با امام به مکان اسکان امام هجوم آوردند. فشار جمعیت بسیار بالا بود و زنان در کنار مردان حاضر بودند. برای اداره بهتر جمعیت، صبح برای حضور مردان و عصر برای حضور زنان اختصاص یافت. با این حال فشار چنان زیاد بود که مرتب افرادی بیهوش می‌شدند. مثلا روز دوم چند ده نفر از بانوان غش کردند. ♦ شورای انقلاب مطلب حضور پرشور زنان و ماجرای بیهوشی و... را به امام انتقال دادند و پیشنهاد کردند دیدار بانوان با امام متوقف شود. اما امام فرمود: «شما فکر می‌کنید اعلامیه‌های من یا سخنرانی‌های شما شاه را بیرون کرد؟ شاه را همین بانوان بیرون کردند! چرا می‌خواهید ملاقات‌شان را قطع کنید؟ بروید وسیله‌ی آسایش‌شان را فراهم کنید». 🔰 شاید اگر به مدیریت بسیاری از آقایان در طول این مسیر تاریخ نگاه کنیم، نسبت به زنان همین‌گونه برخورد شده. به جای آنکه امکان حضور و رفع مشکلات آنان فراهم شود، با نادیده گرفتن آنها و پاک کردن صورت مسئله درصدد مدیریت بوده‌اند و بوده‌ایم. چیزی درست در جهت خلاف مطالبه خمینیِ امام! 📚 منبع: کتاب برای تاریخ می‌گویم، ص36 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| موسیقی یا عبادت دسته‌جمعی 🎵 موسیقی دنیای بزرگی دارد، شاید این «بزرگ» که می‌گویم برایش خیلی کوچک باشد! چون وسعت موسیقی به اندازه روح، احساس و خیال انسان است و نمی‌دانم ما می‌توانیم قدر روح و احساس خود را اندازه بگیریم یا نه؟! دلیل تاثیر موسیقی هم همین است، بشر همیشه مهم‌ترین سهم تاثیر خود را به حس خود داده نه به عقلِ معاشِ محتاطِ مضطربِ مردد! 🎶 به طور معمول هرجا سخن از حس باشد نام هند و فیلم‌های احساسی‌اش می‌درخشد. اما ما از بس فیلم هندی دیده‌ایم موسیقی هندی را کمتر جدی گرفته‌ایم. قوالی یک نوع موسیقی عرفانی هندی-پاکستانی است که چارچوب‌های موسیقیایی خودش را دارد و از این رو به شدت جذاب، شنیدنی و دیدنی است. این دیدنی که می‌گویم یکی از همان چارچوب‌های خاص قوالی است. کافیست ده بیست نفر را تصور کنید که روی زمین به صورت حلقه‌ای نشسته‌اند و اشعاری و آوایی غریب را زمزمه می‌کنند که گاهی آن‌قدر سریع است که باید بارها گوش کنی و گاه آن‌قدر همراه با آواز و چهچهه است که باید حدس بزنی آن‌ها چه گفته‌اند. اما در عین حال تو را دگرگون می‌کند! 🎼 ریشه موسیقی قوالی را به قرن هفتم هجری و علی‌بن‌عثمان هجویری و معین‌الدین چشتی که از بزرگان صوفیه هند هستند نسبت می‌دهند که شاگردان و پیروان آنها ادعیه و عبادات خود را به صورت جمعی و با آواز ادا‌ می‌کردند. اما بدون شک شاخص‌ترین چهره این موسیقی نصرت‌ فاتح‌علیخان (نصرت فتح‌علیخان) است که ملقب به شاهنشاه قوالی شده است. ✍نویسنده: محمد نیکزاد 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 از زیباترین قطعه‌های نصرت‌فاتح‌علیخان قطعه نام آشنای «مولا علی مولا علی» است که در عاشقانه‌ترین و شورانگیزترین حال ممکن خوانده شده است. ▪ علی! نقطه‌ی پیوند انسان‌های شریف! از مالکوم ایکس سیاه پوست آمریکایی تا حامد الگار و جرج جرداق همه مجذوب اویند، اما نصرت‌فاتح‌علیخان مجنون است و جنون جنس دیگری دارد... به قول حمیدرضا برقعی: تو‌ ای قصیده اعلی مسمط عالی جنون فاتح‌علیخان در اوج قوالی پ.ن: در فیلم، بخش‌هایی از این قوالی را در شب میلاد حضرت امیرالمومنین ببینید! 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
6337d1f7b92937dd9799b347_407880977216603039.mp3
14.84M
🔺حالا که صحبت از برقعی و شعرش شد، خالی از لطف نیست اگر این شعرخوانی زیبا را هم برای شما بگذاریم... پیشنهاد می‌کنم حتما بشنوید... که حتما چندین بار خواهید شنید!! 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 16 بهمن‌ماه 1357، اعتراف جالب رئیس وقت سازمان سیا، دریادار استانسفیلد ترنر، درباره پیش‌بینی‌ها و محاسبات غلط‌شان: 🔺 «چیزی که ما پیش بینی نمی کردیم این بود که یک پیرمرد 78 ساله که مدت 14 سال در کشورش حضور نداشت بتواند نیروها را به راحتی به هم پیوند دهد.» 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
برخی دیگر از اعترافات رئیس سازمان سیا درباره انقلاب اسلامی: 🔹 سیا حدس نمی‌زد که همه ناراضیان ایران رهبری آیت الله خمینی را بپذیرند و تمام عناصر وفادار به شاه از دور وی پراکنده شوند و شاه قادر به کنترل آنان نباشد. 🔹 خودِ شاه هم با همه وسائلی که در اختیار داشت به عمق جنبشی که جریان داشت تا واپسین لحظات پی نبرد. 🔹 در ارزیابی قدرت شاه در مورد کنترل مخالفان اشتباه کرده بودیم و تصور می‌کردیم که او بتواند از عهده این کار برآید. 🔹 ترنر رئیس سازمان سیا در یک مصاحبه، در مورد این پیشنهاد که سیا باید در گروه مخالفان شاه نفوذ می‌کرد و به تنفر و انزجار عمیق مردم از شاه و خاندان او پی می‌برد، گفت: «در آن تاریخ گروهی وجود نداشت که ما در آن نفوذ کنیم، یک قیام عمومی بود و همه مردم زیر پرچم اسلام جمع شده بودند.» 🔹 او در همین مصاحبه به تنفر عمیق مردم از کسانی که بدون استحقاق و تنها با کمک شاه و بستگانش به ثروت عظیم و بادآورده و نیز مقام‌های رفیع رسیده بودند اشاره کرد. 📚 منابع: 1) کتاب «پنهانکاری و دموکراسی»، نویسنده: دریادار استانسفیلد ترنر رئیس وقت سازمان سیا. 2) کتاب «پیش از خواندن بسوزانید»، نویسنده: دریادار استانسفیلد ترنر رئیس وقت سازمان سیا. 3) روزنامه اطلاعات؛ 25 فروردین 1358. 4) سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school
| آنچه گذشت.. 🟥 هرچند فاصله‌ی طولانی میان بخش‌های قصه‌ قارون افتاده اما احتمالا یادتان هست که داشتیم درباره یک ابرسرمایه‌دار به نام «قارون» حرف می‌زدیم. ◾ فردی که خودش را برتر از دیگران می‌دانست و معتقد بود با هوش و توان و تکنولوژی که دراختیار داشته، توانسته به یک ابرسرمایه‌دار تبدیل شود. سپس خودش را در برابر هیچ چیز و هیچ کس مسئول نمی‌دید و این دو خصلت در او «بغی» و «فساد» را آفریدند. 🔶 او نسبت به جامعه بغی ورزید و خود را در طبقه فرادست و برتر قرار داد و روابط وی با سایر افراد بنی‌اسرائیل، رابطه‌ای بازاری و طبقاتی بود نه یک «رابطه احسانی». شبیه رابطه مستکبر و مستضعف، رابطه‌ای که فقر را تولید و سرمایه‌ی سرمایه‌داران را بازتولید می‌کرد. 🔷 در سویه‌ی دیگر قصه او نسبت به محیط زیست، مرتکب فساد شد. با مکیدن شیره‌ی جان زمین و بهره‌برداری گزاف از خزانه‌ها و گنجینه‌های زمین، خودش و تمامی دارایی‌اش را در خطر انهدام و نابودی قرار داد. 🧐 اگر مطالب گذشته را ندیده‌اید با جستجوی کلیدواژه «قارون» تمام مطالب را در کانال خواهید یافت. 🔻اما ادامه‌ی قصه از زبان قرآن در پست‌های بعد...👇 🏫 مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص 🆔 @qasas_school