در تاریخ یعقوبی آمده است که:
«هاشم جد پیامبر ص بازگشت و بهر طايفهاى از عرب میگذشت از بزرگان آن طايفه پيمان مىگرفت كه بازرگانان قريش نزد آنها و در سرزمينشان در امان باشند و درنتیجه از مكه تا شام اين پيمان گرفته شد»
و از آن به بعد، قریش توانست رشد سرشاری در تجارت کند. این رفتار که بزرگان یک قوم برای هموار کردن مسیر تجارت به گفتگو با اطراف و اکناف عالم بپردازند، رویهای مرسوم بوده است.
بدون شک یکی از مهمترین مصائب امروز ما در اقتصاد، هموار نبودن مسیر تجارت است. و این کار با گفتگو و رایزنی با کشورهای مسیر و کشورهای هدف میسر میشود.
اما در این چند ساله، انچه ندیدیم، سفر مقامات کشور به نقاط مختلف عالم برای هموار کردن مسیر بوده است. ای کاش آقای ظریف به جای توییت زدن و گفتگو با کشورهایی که اصولا مبدا و مقصد تجارت ما نیستند، هواپیمای ملی ایران را سوار می شدند و به همراه وزیر صنعت و تجارت و اقتصاد عالم پیمایی می کردند.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
🔆 تبعیض ناروا بهنفع بورسبازان
دکتر #علی_سعیدی
🔸تا زمانی که بورس سربالایی میرفت و عدهای (نه همۀ مردم) با انگیزههای بورسبازی روز به روز خوشحال و سرمست از سودهای بادآورده، اقتصاد را با سرعت به پرتگاه سقوط میبردند، کسی نگران ارزش داراییهای مردم نبود، اما این روزها که نمادها عمدتا قرمز هستند، مسئولان به فکر حفظ ارزش داراییهای بورسبازان افتادهاند!
🔸چرا باید بودجۀ بیتالمال صرف حفظ دارایی برخی از افراد جامعه شود؟
🔸آن هم داراییهایی که ارزش آنها بهوضوح کاذب است و با هیچ متغیر واقعی اقتصادی همنوایی ندارد!
🔸آن هم برای کسانی که محرک اصلی آنها در کنش اقتصادیشان صرفا حرص و طمع بوده است!
🔸و به هشدارها دربارۀ حباببودن رشد بورس و مشکلداربودن سودهای نجومی توجهی نکردهاند!
🔸حمایت دولت و مجلس از کسانی که ارزش داراییهایشان در بورس در حال کاهش است بهروشنی خلاف عدالت است؛ با این کار دولت و مجلس دارد به حرص و طمع و شتابزدگی و رفتارهای هیجانی عدهای از مردم پاداش میدهد در حالی که این افراد مستحق مجازاتی بیشتر از کاهش ارزش داراییهایشان هستند!
❓آیا کسانی که بهخاطر تورم لجامگسیختۀ این سالها، امید خانهدارشدن و ماشیندارشدن را که هیچ، امید تأمین حداقلهای زندگی خود را هم از دست دادهاند نیز مشمول این حمایتها میشوند؟!
❓آیا کسانی که بهخاطر رکود ناشی از کرونا، کار خود را از دست دادهاند نیز از چنین حمایتهایی برخوردار میشوند؟
❓آیا کسانی که بهخاطر دوری از مرکز، از محرومیتهای تاریخی رنج میبرند و با سیاستهای نادرست پولی و مالی دولت، روزبهروز فاصلهشان با مرکزنشینها بیشتر میشود نیز میتوانند به چنین حمایتهایی امیدوار باشند؟!
❓و قس علی هذا زمینخوردگان و زیاندیدگانی که با هر شاخص و ملاکی، مستحقتر از بورسبازان برای حمایتهای دولت و مجلس هستند، اما کسی، مسئولی، رسانهای یا کارشناسی دم از مشکلات آنها هم میزند؟!
🔸هجوم گستردۀ بخشی از مردم به سمت بازارهای بورس باعث ایجاد عدمتعادل گسترده در اقتصاد شده است و این عدمتعادل در حال سرریز به بخشهای دیگر اقتصادی هم هست؛ آن هم اقتصادی بیمار که نیازمند مراقبت است و دیگر توان شوک و فشار بیشتر را ندارد!
🔸عدالت حکم میکند اگر بورسبازان و سفتهبازان حریص و طماع مجازات نمیشوند، لااقل به همان قاعدۀ بازار که خودشان قبول کردهاند، پایبند باشند و در ازای سودهای بیپایه و اساس، الان هم طعم زیانهای بازار را بچشند: من له الغنم فعلیه الغرم (کسی که منفعت برای اوست، زیان هم متعلق به اوست؛ قاعدۀ فقهی). اگرچه هنوز تا رسیدن به زیان واقعی فاصله زیاد است و عمدۀ دارندگان داراییهای مالی صرفا از سودهای بادآوردهشان کاسته شده است و هنوز زیان به اصل آورده اولیه نرسیده است.
🔸این روزها بهجای اینکه دغدغه اصلی کشور رسیدگی به خیلی بیکاران و بنگاههای تعطیل یا نیمهتعطیل ناشی از کرونا و رفع محرومیتهای تاریخی باشد، هم و غم مسئولان و رسانهها «ایجاد تبعیض ناروای دیگری» است به نفع بورسبازان حریص و طماع!
🆔 @QasdWay
چرا باید مباحث انتقادی به اقتصاد متعارف را از همان ابتدا به دانشجویان ارائه کرد؟
یانیس ووروفاکیس نویسنده کتاب کلیات اقتصاد؛ همراه یک مبتدی دلایلی را مطرح میکند که مطابق با آن باید اقتصاد را از همان ابتدا همراه با انتقاداتش خواند:
۱. هرگز فکر خوبی نیست که با دانش آموزان به عنوان کودکان نابالغ رفتار شود.
۲. اگر بحث های انتقادی را "برای مدتی" (یعنی در طول دوره کارشناسی و در دروس اولیه اقتصاد) کنار بگذاریم، این خطر وجود دارد که دیگر هرگز به آنها باز نگردیم. دانشجوبان متفکرتر که از رفتار مانند کودکان متنفر هستند ممکن است ما را به دلیل فراموش کردن انتقادات یا گذشتن از آن ها خیلی زود ترک کنند.
۳. کمی اشتیاق در ایجاد انگیزه در تفکر تحلیلی بسیار کمک می کند. شعاری که به نظر می رسد ما به عنوان اقتصاددان فراموش کرده ایم.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
https://ecoiran.com/بخش-گزارش-خبری-57/2242-بورس-تهران-انتخابات-آمریکا
این ویدئو را ببینید!
ببینید چه کسانی تلاش دارند تحولات اقتصاد ایران را به عوامل خارجی ازجمله انتخابات آمریکا پیوند بزنند! به نظر شما انگیزۀ آنها چیست؟ صرفا توضیح یک «واقعیت» یا شکلدهی و ساخت «انتظارات»؟!
🆔 @QasdWay
🔆 آیا چیزی به نام #علم_اقتصاد داریم؟
✍ دکتر #علی_سعیدی
🔸بیش از شصت-هفتاد سال است (از زمان نگارش اقتصادنا توسط شهیدصدر) که جامعۀ روشنفکران غربزده گاه و بیگاه سؤالی تکراری را مطرح میکنند و با گلآلودکردن آب، ماهیگیری میکنند: آیا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» داریم؟ کاری به اغراض سیاسی یا منافع اقتصادی مطرحکنندگان این شبهه ندارم، اما به محض مطرحشدن این شبهه، تعداد زیادی از متفکران در سطوح مختلف سعی در پاسخگویی به این شبهه میکنند و هر کدام به نحوی از انحا تلاش میکند نشان دهد که بله، چیزی به نام اقتصاد اسلامی داریم؛ حالا این «چیز» ممکن است از جنس «علم» نباشد اما قطعاً از جنس مکتب است، همانطور که مکتب سرمایهداری و سوسیالیسم داریم.
❓اما هیچکس نمیپرسد که آیا اساساً چیزی به نام #علم_اقتصاد داریم؟ این چیز کجاست؟ کدام #علم؟
🔸در نگاه اول، کسانی که این سؤال برایشان عجیب است، در ذهن خود آنچه در دانشگاهها و کلاسهای درسی تحت عنوان اقتصاد خرد و اقتصاد کلان و اقتصاد سنجی تدریس میشود را «علم» اقتصاد میدانند و لذا جواب سؤال برایشان روشن است: بله، علم اقتصاد داریم و منظور از آن، #اقتصاد_اثباتی است!
🔸 برای اینکه بحث روشنتر شود، باید به چند سؤال پاسخ دهیم: اولاً منظور ما از علم چیست؟
🔸 اگر علم یعنی معرفتی که از هستها و واقعیتهای مشاهدهشده (facts) سخن میگوید، باید بهعنوان مدرس دانشگاه که سالهاست اقتصاد خوانده و تدریس کردهام بپرسم که در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان از کدام «واقعیت» و از کدام «هست» سخن میگوییم؟ آیا واقعیتهای مشاهدهشده و بهاصطلاح هستهای اقتصادی بهصورت لخت و عریان در صحنۀ عینیت حضور دارند و ما کافیست چشممان را باز کنیم تا آنها را ببینیم یا اینکه این واقعیتها آن چیزهایی هستند که «ما میبینیم» نه آنچه در خارج هست. همواره «ما» به همراه تمام تعلقات و باورها و ذهنیتهایمان بهعنوان حد واسط آنچه درواقع وجود دارد و آنچه بهعنوان گزارهای علمی یا اثباتی (positive) از آن یاد میشود، قرار داریم. به بیان سادهتر، هیچ گزارۀ اثباتی در اقتصاد فارغ از باورها و تعلقات و ذهنیتهای اقتصاددان نیست. البته منشأ این باورها و تعلقات هر چیزی میتواند باشد: جامعه، تاریخ، طبقۀ اجتماعی، فرهنگ و البته دین الهی.
🔸 کسی که اندک مطالعهای در ساحت فلسفۀ اقتصاد یا فلسفۀ علم یا معرفتشناسی داشته باشد میداند که واقع بما هو واقع قابل شناخت و تبیین بدون هرگونه جهتگیری اخلاقی و هنجاری نیست، یا لااقل در آن تردیدها و مناقشات و مناظرات فراوان و بنیادینی وجود دارد.
🔸 ثانیاً موضوع مطالعات اقتصادی چیست؟ نباید این واقعیت را انکار کرد که گزارهها و آموزههای اقتصادی، بهتبع گزارهها و آموزههای انسانی و اجتماعی، محصول مشاهدات و گزارشها و روایتهای تاریخی و جامعهشناختی است و گمان میکنم برای خوانندگان محترم اینقدر بدیهی باشد که این گزارشها و روایتها چقدر میتواند جهتدار و بعضاً متعارض یا متناقض باشد که دیگر نیازی به توضیح در این باره نباشد.
🔸 ثالثاً من بهجای اینکه بهدنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، میخواهم سؤال بنیادینتری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزارههای بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلاً اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزارهای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا مثلاً نظریۀ مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزارهای اثباتی و فارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرفکننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن میگویند؟
🔸 آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاسهای اقتصاد میخوانیم و درس میدهیم هر کدام به نحوی بهدنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از اینها از نوع #حکم و #فتوا هستند و امری را #حلال و عمل بر خلاف آن را #حرام میکنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی #واجب است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده میشود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند میکند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه بهعنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج میشود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان!
👇ادامه در پست بعدی
👆ادامه از پست قبلی
🔸 بحث در این زمینه مجال موسعتری را میطلبد. در اینجا فقط به این نکته قناعت میکنم که بهجای اینکه با الفاظ بازی کنیم و از اصطلاحات پرابهام علم و عقلانیت سوءاستفاده کنیم تا اغراضی کوتاهمدت و البته بیفایده را تحصیل کنیم، وقت و انرژی خود را صرف مسائل جدیتر و بنیادینتر کنیم. پیشنهاد میکنم بهجای پرداختن به مباحث انتزاعی و دورشدن از واقعیتهای زندگی اجتماعی خودمان، به فکر چارهاندیشی برای حل مشکلات اقتصادی این روزهای مردم با توجه به تجربههای تاریخی و اجتماعی خودمان باشیم.
🔸 بزککردن تئوریهای لیبرالی یا نئولیبرالی و خوراندن آن به اسم «علم اقتصاد» و «عقلانیت اقتصادی» بیش از صد سال است که مشکلی از اقتصاد بیمار ما را حل نکرده است؛ این واقعیتی است که منکران حقایق تاریخی و تجارب اجتماعی، نمیخواهند بپذیرند و از این نظر، اتهامی که به خودشان وارد است به سمت دیگران منحرف میکنند!
🆔 @QasdWay
به نفع چه کسی؟
#اقتصادـنهادی
«مبادلات در محیط خلأ هماهنگ نمیشوند». این جملهای است که گروینوگن در کتاب مقدمهای بر اقتصاد نهادگرا به آن اشاره کرده است. همه تلاش او در فصل اول از این کتاب این است که نشان دهد مبادلات، از قوانین، رفتارها، طبقات اجتماعی، سنتها، فرهنگها و حتی فسادها و قدرتطلبیها متأثر هستند. در این معنا نمیتوان مبادلات را عناصری خالص تصور کرد. عناصری که نظریهدست نامرئی بناداشت آن را خالص و خودکار معرفی کند.
مبادله تابعی از متغیرهای فراوان است و حاکمیتها در تلاشند مسیر این مبادلات را در جهت منافع ملی خود هموار کنند. لذا اعمال قدرت در هموارسازی موانع مبادله (آنگونه که منافع ملی ایجاب میکند) از رویههای مرسوم دولتها در طول تاریخ بوده است.
تصمیم آمریکا در خروج از برجام، خروج از کنوانسیون پاریس و ... . نحوه حمایتگری چین و آمریکا و روسیه و آلمان از تجارتهای خود، اعمال تحریمها بر علیه کشورهای مختلف و حتی برپایی جنگها را میتوان در این پازل تعریف کرد.
مبادله به خودی خود و به راحتی به نفع ما نمیشود. پس باید بنیادهای مبادله را به نفع خود تغییر دهیم. این پیامی است که اقتصاد نهادگرا مخابره میکند.
اما آنهایی که خود را موسوم به نهادگرایان ایرانی میدانند، این پیام را اینگونه دریافت میکنند که: چگونه میتوان بنیادها و اصول نهادی حاکم بر ایران را به نفع خالص مبادله تغییر داد؟ لذا در نگاه آنها مبادله برای چه کسی و به نفع چه کسی معنا ندارد یا این که دریافت نمیکنند که این بیمعنایی به نفع چه کسی است. حال آنکه مبادله فینفسه معنا ندارد. طراحی مبادله است که نظام توزیع نفع را مشخص میکند و مبادلات طراحی شدنی هستند.
بنابراین نهادگرایان ایرانی در بهترین حالت نمیدانند بر سکوی کدام تیم نشستهاند.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
📕کتاب «تجزیه آمریکا»
نویسنده: فرانک اچ.باکلی
ترجمه: روحالله عبدالملکی
انتشارات: دیدمان
تعداد صفحات: 247 صفحه
🔷 نویسندهی اینکتاب معتقد است آمریکاییها هیچگاه به اندازهی امروز دچار تفرقه نبودهاند و اینک کاملاً آمادهی تجزیه هستند. او دشمنیهای تلخ حزبی، بنبست قانونگذاری، پذیرش فزایندهی خشونت تحت لوای ارزش سیاسی و... را نشانگر این واقعیت میداند که در کشورهایی مجزا، زندگی بهتری نصیب مردم آمریکا خواهد شد.
🔻بخشی از کتاب: «من به این باور رسیدم که از هم گسستن آمریکا بسیار محتملتر از آن است که من در کتاب «تجزیه آمریکا» که ماه ژانویه به چاپ رسید، به آن پرداختهام... وضع ما بهتر از اینها بود. اما از زمان انتخاب دونالد ترامپ، سمی وارد روح آمریکا شده است. این سم ما را از هم جدا کرده و ایدهی تجزیه را بیش از پیش جذاب کرده است. ما اینک آنچه بودیم نیستیم».
#معرفی_کتاب
☑️ @Sh_Aviny
🆔 @QasdWay
📸 #اینفوگرافیک|جزئیات مصرف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی و دارو
این است نتیجۀ تخریب زیرساختهای بومی کشاورزی و وابستهکردن اقتصاد کشور به انواع محصولات کشاورزی وارداتی!
@Farsna
🆔 @QasdWay
🔆 چرا مردم باید اقتصاد بخوانند؟
🔸 پاسخ رایج این است که کار پیدا کنند.
🔸پاسخ دیگر این است که اقتصاد میتواند کمک کند تا بفهمیم جامعه چگونه عمل میکند.
🔸با این حال، بهترین پاسخ را جون رابینسون، استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، داده است:
📢«هدف از مطالعۀ اقتصاد این است که بدانیم چگونه توسط اقتصاددانان اغفال نشویم!»
سخنرانی در بازل، ۱۹۶۹
🆔 @QasdWay
طرح جهانی ماسک اجباری همراه با جریمههای شخصی که در ایران هم به گوش میرسد، مسیر کنترل تمام جانبه انسان را فراهم میکند. مسیری به سوی یک دیکتاتوری مطلق و واحد جهانی.
ای کاش ما کمی با دقت بیشتری به استقبال این طرح ها می رفتیم.
انذار فرارسیدن این دیکتاتوری را هم پیش از این داده بودیم...
نیازی به میکروچیپ نیست. سامانههای اطلاعاتی متقاطع، کار میکروچیپها را انجام میدهند. به محض خروج از خانه و حتی در خانه و ۲۴ ساعته بناست رهگیری شوید. و این سوغات آزادی است در مکتب لیبرالیسم.
پیشنهاد میکنم، فیلم سینمایی in time را ببینید. دیکتاتوریهای همهجانبه به نفع سرمایهداران است.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay