به نفع چه کسی؟
#اقتصادـنهادی
«مبادلات در محیط خلأ هماهنگ نمیشوند». این جملهای است که گروینوگن در کتاب مقدمهای بر اقتصاد نهادگرا به آن اشاره کرده است. همه تلاش او در فصل اول از این کتاب این است که نشان دهد مبادلات، از قوانین، رفتارها، طبقات اجتماعی، سنتها، فرهنگها و حتی فسادها و قدرتطلبیها متأثر هستند. در این معنا نمیتوان مبادلات را عناصری خالص تصور کرد. عناصری که نظریهدست نامرئی بناداشت آن را خالص و خودکار معرفی کند.
مبادله تابعی از متغیرهای فراوان است و حاکمیتها در تلاشند مسیر این مبادلات را در جهت منافع ملی خود هموار کنند. لذا اعمال قدرت در هموارسازی موانع مبادله (آنگونه که منافع ملی ایجاب میکند) از رویههای مرسوم دولتها در طول تاریخ بوده است.
تصمیم آمریکا در خروج از برجام، خروج از کنوانسیون پاریس و ... . نحوه حمایتگری چین و آمریکا و روسیه و آلمان از تجارتهای خود، اعمال تحریمها بر علیه کشورهای مختلف و حتی برپایی جنگها را میتوان در این پازل تعریف کرد.
مبادله به خودی خود و به راحتی به نفع ما نمیشود. پس باید بنیادهای مبادله را به نفع خود تغییر دهیم. این پیامی است که اقتصاد نهادگرا مخابره میکند.
اما آنهایی که خود را موسوم به نهادگرایان ایرانی میدانند، این پیام را اینگونه دریافت میکنند که: چگونه میتوان بنیادها و اصول نهادی حاکم بر ایران را به نفع خالص مبادله تغییر داد؟ لذا در نگاه آنها مبادله برای چه کسی و به نفع چه کسی معنا ندارد یا این که دریافت نمیکنند که این بیمعنایی به نفع چه کسی است. حال آنکه مبادله فینفسه معنا ندارد. طراحی مبادله است که نظام توزیع نفع را مشخص میکند و مبادلات طراحی شدنی هستند.
بنابراین نهادگرایان ایرانی در بهترین حالت نمیدانند بر سکوی کدام تیم نشستهاند.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay