درباره #عدالت و عدالتخواهی در مقیاسِ نظامسازی اسلامی؛
🔆 «عدالتخواهی حقیقی» کمک به تحققِ #حکمرانی_اسلامی است
گفتگو با #آیت_الله_میرباقری
🔸ما وقتی میخواهیم قیام برای عدالت کنیم حتماً باید در مقیاسِ تاریخی و مقیاسِ جهانی باشد. بعد، ذیل آن برای تحقق عدالت در مقیاسِ ملی اقدام کنیم. به تعبیر دیگر موانع تحقق عدالت یک سلسله موانع تاریخی و اجتماعی هستند آن هم در مقیاس جامعهی جهانی، که اگر به آن توجه نکنیم و صرفاً بخواهیم عدالت را در حوزهی کشور خودمان و در مثلاً مقیاس اقتصاد اقامه کنیم با موانع جدی روبرو میشویم.
🔸مهمترین مانع تحقق عدالت، تمدن جدیدِ غرب هست. به تعبیر دیگر بزرگترین حجابِ عدالت «مدرنیزم» است که بههیچوجه نمیگذارد عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محقق شود. تمدن مدرن مبتنی بر «جور» یعنی «ظلم پنهان» است. یعنی آن ظلمی که در دورهی نظام بردهداری وجود داشته تبدیل شده به یک ظلم پنهان در دورهی دموکراسی و حالا به جور تبدیل شده است. این بزرگترین مانعی است ما اگر بخواهیم بهعدالت برسیم باید با آن مقابله کنیم.
🔸یکی از چیزهایی که ما برای رسیدن به عدالت حتماً به آن نیاز داریم نظریهی جامع عدالت است که این نظریهی جامع عدالت باید مبتنی بر مبانی اتفاق بیفتد و بعد هم برای تحققش نیاز به دانش داریم. یعنی علم به مفهوم علم تجربی و دانشهای نظری و بعد حتی ممکن است بگویید به غیر از مثلاً مدلهای یا دانش برنامهریزی به فناوریها و تکنولوژیها و یک مجموع پدیدههایی که عدالت را محقق میکنند نیاز داریم. ما به یک مجموعهای از اینها احتیاج داریم.
🔸تحقق برنامهی الهی در عالم به وسیلهی انبیاء و اولیاست. ما بدانیم جایمان در تحقق عدل کجاست و متوهم نشویم. و اگر تحقق عدالت یک فرآیند تاریخی به این گستردگی دارد ما دنبال دولت مستعجل هم نباشیم. نمیگویم اقدام نکنیم بلکه در طرح بزرگ خدا، در طرح بزرگ امام زمان و در طرح انبیاء اقدام کنیم. این حرکت تاریخیاش است.
🔸مقیاس اجتماعیاش را هم اگر بخواهید در نظر بگیرید میشود مثل انقلاب اسلامی. انقلاب اسلامی یک حرکت عدالتخواهانه در مقیاس جامعهی جهانی است و در مقابل نظام جائرانهی مدرنی که در بعد از دورهی وقوع روشنگری شکل گرفته. در دورهی روشنگری بزرگترین جوری که اتفاق افتاده این است که رابطهی انسان را با غیبِ عالم قطع کردند. ایدئولوژی مدرن، که زیرساختیترین لایهی تمدن مدرن است، این بنیان جور در عالم است. مکتب مارکسیسم و مکتب سرمایهداری هم مدعی عدالتاند. گرچه خودشان وقتی با هم میجنگیدند یکی شعار آزادی میداد و یکی شعار عدالت، ولی هر دو هم مدعی آزادی هستند هم مدعی عدالت. ولی هر دویشان عدالت و آزادی را میخواهند در بستر انانیت انسان محقق کنند و این از بُنیان با عدالت و آزادی مخالف است؛ مبتنی بر پرستشِ نفس نه عدالت محقق میشود نه آزادی.
🔸روقتی به نظام اجتماعی میرسید نظام سیاسی عادلانه، نظام اجتماعی چه نظامی باشد؟ نظام ولایت فقیه. در مقابل نظام لیبرال دموکراسی، نظام ولایت فقیه است. در این نظام اجتماعی رکن اصلی چیست؟ خود فقیه عادل جامعالشرایط است. لذا اگر کسی خیال کند که دنبال عدالت اجتماعی است ولی میخواهد امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را دور بزند چه کار میتواند بکند؟ هر حرکتی بکند جائرانه است. میخواهم عدالت را محقق کنم ولی کاری با خدا ندارم. حتماً ظلم میکنی! شدنی نیست. یعنی وقتی خودت از مدار بندگی خارج میشوی، خودت میشوی ابلیس؛ چه عدالتی؟!
🔸معتقدم عدالتخواهی کنونی، حرکت کردن ذیل انقلاب اسلامی است. نباید بخواهد یک انقلاب جدیدی کند یا این انقلاب را نابود کند. این انقلاب هم در این مرحله، که مرحلهی دولتسازی است و میخواهد حکمرانی اسلامی بشود، نیاز به نرمافزار دارد؛ از «مکتب» تا «علم» تا «اجرا» همهاش نرمافزار است.
👈متن کامل را در اینجا ببینید:
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46239
🆔 @QasdWay
هدایت شده از محسن قنبریان
✨ ریاضیسازی اقتصاد و مهندسی معکوس عدالت ✨
[بخش دوم]
💢 اقتصاد انسانی؛ اقتصاد ریاضی
🔷 اعتراف معاون اول رئیسجمهور در #خوزستان (۲مرداد۱۴۰۰) کارم را آسان کرد. آنجا که گفت: «این خیلی بد است که من امروز اینجا بهعنوان آدمی که همه عمرم را در این توسعه گذاشتم، بگویم توسعهای که ما اجرا کردیم متأسفانه عوارضش اینچنین نشان داده میشود».
این صریحترین سخن در اجرای طرحهای توسعه غیربومی و در نگاه کلانتر بهکارگیری اقتصاد ریاضی-مکانیکی و غیراجتماعی- انسانی است. موجب میشود پُرآبترین استان کشور در تشنگی مفرط قرار گیرد و نفتخیزترین، جزو طبقاتیترین استانها با بیشترین مشکل حاشیهنشینی گردد و #عدالت دچار چالش اساسی شود. توسعه غیربومی با #اقتصاد_ریاضی در ایران پس از انقلاب همزاد هماند. در سه دوره به غلبه هژمونیک در سیاستها و هم نظام آموزشی رسیده است:
دوره اول؛ نسل اول این نحله: سالهای ابتدایی دهه ۶۰ با تأسیس رشتهی «مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی» در دانشگاه صنعتی اصفهان شروع شد!
دوره دوم؛ نسل دوم با تأسیس موسسه نیاوران از فارغالتحصیلان نسل اول شکل گرفت.
دوره سوم؛ نسل سوم، از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون با تأسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه فنی(شریف) ادامه یافت.
دکتر روغنی زنجانی- مؤسس اولیه و رئیس وقت سازمان برنامهوبودجه- انگیزه را دو هدف عمده میشمارد:
1️⃣ ایجاد نهادی که بتواند نیازهای برنامهریزی استراتژیک کشور را پاسخ دهد
2️⃣ تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاههای ستادی کشور
🔶 پس اگر تئوریهای اینان در دولتهای متبوع -که اغلبی بودند- پیگیری شود و فارغالتحصیلان این مکتب، مناصب و مشاورتها و زعامتهای دانشگاهی را بر عهده گیرند، جای تعجب نیست. آدمهای سیاسی با شعارها و جناحهای ظاهراً متفاوت، همه سلولهای مستأجری بودند و تربیتیافتگان این مکتب جدید نرونهای عصبی با عمر طولانی در مناصب علمی، پژوهشی، تصمیمسازی،کارشناسی، و حتی مناصب رسمی (مشاورت، معاونت، وزارت) باقی بودهاند و همان درک و طرح خود را به مغز ج.ا مخابره میکردهاند.
🔶 مشکل عمده این اقتصاد، ریاضی کردن و مکانیکی دیدن محیط اقتصادی و فراغت از جهات علوم اجتماعی و انسانی است.
طرح درس رشتههای اقتصاد در ایران بهطورمعمول در کمیته تخصصی اقتصاد و بازرگانی گروه علوم انسانی شورای برنامهریزی آموزش عالی تصویب میشد؛ اما آن افراد با ارتباطات خاص با رئیسجمهور وقت و از طریق شورای انقلاب فرهنگی توانستند رشتهای بنام «مهندسی سیستمهای اقتصادی-اجتماعی»(!) آنهم در «گروه فنی- مهندسی»(!) تصویب کنند. اینگونه با زیرکی، متخصصان #علوم_انسانی را دور زده و اقتصاد را منهای دروس علوم اجتماعی، تاریخ، جامعهشناسی و سایر علوم انسانی متولد کردند.
حتی جذب دانشجو از رشتههای فنی در اولویت قرار گرفت. اول در #دانشگاه_صنعتی_اصفهان و آخر در #دانشگاه_شریف رونق مضاعف گرفت.
این روند نهفقط موجب خواری بیشتر علوم انسانی شد که عملاً پیاده کردن ایدههای پیشساختهی جهانی را باعث شد. اقتصاد با تشبّه به علوم طبیعی مدرن، شبیه فیزیک و مکانیک مدرن جلوه کرد و فارغ از حقوق و تاریخ و فرهنگ و جغرافیا شد.
🔶 دکتر نیلی فارغالتحصیل نسل اول این مکتب (از دانشگاه صنعتی اصفهان) با کارشناسی مهندسی بود که بعداً اقتصاددان بزرگ این نحله شد و صراحتاً گفت: «ما سعی میکنیم بهجای پرداختن به حاشیهها [بخوانید: جهات علوم انسانی اقتصاد و نزاعهای مسلکی] به آنچه درواقع بدنه اصلی علم اقتصاد را در این حوزههای اصلی تشکیل میدهد، بپردازیم».
⬇️⬇️⬇️⬇️
☑️ @m_ghanbarian
⚜ #نظریه_بازار عین ظلم و ضد #عدالت است (۲)
✍ دکتر سید مهدی زریباف
🔸 بازار ظلم نیست، بلکه نظریه بازار عین ظلم است. جریان پولی که در کشور ما وجود دارد، عین ظلم است. زیرا که همه هزینه تورم و کاهش قدرت پول را مردم و به خصوص قشر مستضعف پرداخت میکنند، اما جبران کاهش پول در سیستم بانکی برای سپردهگذاران و اغنیاء است! این فرآیند ظلم است و نظریه بازار این بازار پول را ساخته است.
🔹 حقیقت بازار از یک منظر یک مفهوم انتزاعی است. به این معنا که یک عده متفکر و صاحبنظر مانند بسیاری از موضوعات دیگری که در علم وجود دارد، حوادث و زمینههایی را میبینند و برای اینکه بتوانند تحلیل و پیشبینی کنند، مفهومی را انتزاع میکنند. این اعتبارسازی و انتزاع کار ذهن است. از این حیث نقدی بر بازار وارد نیست.
🔹 همچنین بازار یک جنبه طبیعی و واقعی هم دارد که به این جنبه نیز اشکالی مطرح نیست. این وجه از بازار بهمنزلۀ جا و مکانی است که در آن فضای داد و ستد وجود دارد و خریدوفروش صورت میگیرد. انسان هم یک موجودی مدنیبالطبع است و اجتماعی زندگی میکند. بنابراین مبادله یک امر فطری است.
✳️ اما نکته این است که این مبادلهای که بین امکانات و نیازهای طبیعی و غیرتولیدیای که توسط خود انسانها در نظام زندگی و معیشت ایجاد میشود، تعیینکننده همه مناسبات است؟ همه روابط اجتماعی و زندگی بشر باید در قالب یک تفکر مادی قرار بگیرد؟ همه چیز باید پولی شود؟...
✅ تفکر عدالت، به دنبال احقاق حق و تأمین نیازها است و نه به دنبال هوسبازی بازارسازان...
🔰 ادامه مطلب:
🔗 http://zaribaf.qasd.ir/articles/608#start
💠 @QasdWay