eitaa logo
🚩مکتب حاج قاسم🚩
139 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
110 فایل
«اَلسَّلام عَلَي الاَعضاءِ المُقَطَّعاتِ» «مرز ما عشق است، هرکجا اوست آنجاخاک ماست... سامرا،غزّه،حلب،تهران چه فرقی می کند.»
مشاهده در ایتا
دانلود
بار از عبور كرد و به شناسایی خطوط دشمن رفت. شب كه با رمز (س)‌ شروع شد. بچه‌ها به آب مي‌زنند. طوفاني سهمگين آب را فرا مي‌گيرد و بچه‌ها را بالا و پايين مي‌برد. مانند شير مي‌غرد، شنا مي‌كند و به طرف ساحل دشمن مي‌رود و اولين كسي است كه به ساحل دشمن مي‌رسد و فرياد مي‌زند: (س) را ديديد كه چگونه بچه‌هاي اسلام و قرآن را از امواج سهمگين نجات داد . در مورد او مي‌گويد: حسن يك طلبه‌ي 17 ساله و قهرمان بود.او يك طلبه‌ي قوي الروح و اولين كسي بود كه پيشتاز و پيشگام و داوطلب عبور از اروند بود. او پيشنماز لشكر بود. او 30 بار در شنا كرد و به دل دشمن زد. آنها را شناسايي كرد و براي لشكر، اطلاعات آورد. با توجه به اينكه اروند رودخانه‌ي وحشي نام دارد و كمتر كسي اين شجاعت و توكل را دارد كه از آن عبور كند، حسن با اراده‌اي قوي 30 بار در اين كار را انجام داد. ما بعد از شهادتش به اين موضوع فكر مي‌كرديم، كه آيا آن سالهايي كه ما پشت سر حسن، نماز جماعت مي‌خوانديم، او اصلاً به سن تكليف رسيده بود؟ 23 بهمن 64 مقر بچه‌هاي اطلاعات توسط دشمن، بمباران شيميايي شد. حسن سريعاً خود را به مقر رسانده و با كمك ديگران، بچه‌ها را از زير آوار بيرون مي‌آوردند. در اثر اين امداد رساني، دچار مصدوميت شديد شيميايي مي‌شود. _يزداني در اين عمليات، شيميايي شد و پس از بستري در بيمارستان امام رضا عليه السلام در مشهد مقدس به كاروان شهدا پیوست. 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
از کوچه به هنگام گذر خاطره دارم میسوزم و باسوز جگر خاطره دارم مانوس به اشکم چه کنم دست خودم نیست آخر من ازین دیده ی تر خاطره دارم یک روز عصا بودم و یک عمر خمیدم از درد سر و درد کـمر خاطـره دارم کابوس گرفته ز من این خواب شبم را با آه شب و سوز سحر خاطره دارم این پیری من زیر سر کودکی ام بود در سن کم از غم چقدر خاطره دارم رد میشدم از کوچه ی تنگ و جگرم سوخت از سیلی و از چرخش سر خاطره دارم بیزارم ازین سرعت بسته شدن در من با لگد و آتش در خاطره دارم : سیلیِ به سبب مرگ شد آری بخدا غصه ی ناموس کشنده ست عجل_فرجهم