eitaa logo
بسیج دانشجویی استان قزوین
1.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
38 فایل
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی بسیج دانشجویی استان قزوین 🇮🇷 وب سایت: Bso.ir/qazvin روبیکا: rubika.ir/qazvinbso بله: Ble.ir/qazvinbso آپارات: aparat.com/qazvinbso ارتباط با ادمین: @F_ghasemi81
مشاهده در ایتا
دانلود
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شایسته‌تر از تو زنی در این جهان نیست! تو مادرِ ام‌ابیهایی؛ خدیجه... وفات جانسوز ام‌‌المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام‌الله‌علیها تسلیت باد🕯🥀 (س) 🎓 مهم ترین اخبار بسیج دانشجویی استان قزوین را اینجا بخوانید:👇 🆔 @qazvinbso
♨️ یادداشت دانشجویی 🔸رمضان تازه آمده بود. بین مردم شایع شده بود که کار محمد تمام شده. ابوجهل و ابولهب با دم‌شان گردو می‌شکستند. زنان حسود قریش به هم تبریک می‌گفتند. ابوسفیان در میهمانی خصوصی بنی‌امیه گفت: - محمد حالا دیگر نه عمویی دارد که موی دماغ‌مان باشد، و نه همسری که به او تکیه کند. عام الحزنش، قطعا امسال خواهد بود. 🔹حالا دیگر رنگ رخساره‌اش هم مثل پیراهنش، زرد شده بود. کنیزکان و غلامان، دور بستر را گرفته بودند و هرکدام به آرامی سخنی می‌گفتند: - خانم جان! یادتان هست مرا از دست آن تاجر ظالم نجات دادید؟ آن هم به ۳۰۰ درهم! مگر من چه ارزشی برای‌تان داشتم؟ - فدای‌تان بشوم خانم! اگر کنیزی، این چند سالی بود که در خدمت‌تان بودیم و همچون احرار می‌زیستیم، پس تا قبلش چه بودیم؟ - خداوند از جان ما بکاهد و به عمرتان بیفزاید بانو! عزیزدردانه‌ی پنج‌ساله‌‌‌ی محمد هم با یک دستش دست مادر را گرفته بود و با دست دیگر صورتش را ناز میداد. نمیدانم چرا، ولی زیر لب می‌گفت "باز خدا را شکر که کسی سیلی‌ات نزد...خدا را شکر که پهلویت سالم است مادر!" محمد اما اتاق کناری روی حصیر خاکی‌اش به نماز ایستاده بود. آن روزها عبای عزای ابوطالب هنوز روی دوشش سنگینی می‌کرد. "اَلَم نَشرَح" و "والضحی" از دهانش نمی‌افتاد. هر آن نزدیک بود بغضش به گریه تبدیل شود. جبرئیل دلداری‌اش می‌داد و علی هم شانه‌هایش را می‌فشرد... 🔸گویی خداوند تصمیم گرفته هرچیز مرتبط با خدیجه، "بهترین" باشد. اصالتش، دخترش، همسرش.. حتی خودش! که پیامبر می‌گفت:"به خدا قسم بهتر از او خدا به من نداده..". "إِنَّ بَطْنَ أُمِّکِ کَانَ لِلْإِمَامَةِ وِعَاء"؛ اصلا خدیجه آمده که از رَحِمَش، بهترین‌ها قدم به دیده‌ی دنیا گذارند.. آن روز که به خانه پیغمبر پا گذاشت گفت: یا رسول الله؛ این تمام اموال من در اختیار شما و من هم کنیزی در محضر شما هستم.. او همه چیزش را پیشکش محمد(ص) کرد؛ بی آنکه انتظاری داشته باشد. آخر رحمةللعالمین همسرش شده بود، چیزی مگر غیر او میدید؟ چیزی را به غیر او حساب می‌کرد مگر؟ در لحظات آخر اما، فقط یک خواسته داشت. آن هم نتوانست خودش به پیامبر بگوید، خجالت می‌کشید! فاطمه را واسطه کرد؛ که دوست دارد با عبای پیامبر، کفن شود. خداوند اما، از طاق عرش برایش کفن بهشتی هم می‌فرستد. 🔹دیگر وقتش آن رسیده "سیدة النِساءِ القُریش"؛ به "خَيْرُ نِساءِ الجَنَّةِ" بپیوندد کنیزکان نفهمیدند که محمد، او را با آب زمزم غسل داد یا با اشک دیدگانش؟ نوبت عبا و کفن بهشتی رسیده پناهِ پیغمبر، نورٌعلي‌نور دنیا را وداع می‌کند.. وفات حضرت خدیجه کبری تسلیت باد🥀🕯 📍بسیج دانشجویی دانشگاه علوم‌پزشکی قزوین 🎓 مهم ترین اخبار بسیج دانشجویی استان قزوین را اینجا بخوانید:👇 🆔 @qazvinbso