eitaa logo
یا علی بن موسی الرضا ع
85 دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
64 فایل
یا زهرا
مشاهده در ایتا
دانلود
میشود كه نروی؟ جان من از خانه نرو من علی ام، ز برم حضرت حنانه نرو خانه ام بعد تو غم خانه ی عظما گردد ز گلستان علی ای گل ريحانه نرو رونق زندگی حيدر كرار تويی جان حيدر تو بمان، رونق كاشانه نرو طاهره، مرضيه، انسيه یِ حٓورایِ علی صابره، حوريه، ای دلبر جانانه نرو حرف رفتن نزن ای حضرت دريا بس كن دلم آشوب شده، مادر دنيا بس كن هی نگو ميروی و بعد تو حيدر تنهاست يا دعا كن كه بميريم همه، يا بس كن خيره خيره به كجا مینگری زهرا جان زُل نزن جان من اينقدر به يکجا، بس كن تو نباشی همه ی شهر به من می خندند پس به جان حسن و زينب كبری بس كن بس كن، اينقدر نزن شعله به جانم زهرا من خودم از غم تو دل نگرانم زهرا : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴 🏴
ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من رفتی ز دیده ی من و، از دل نمیروی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من! ای بَضعَةُ الرّسول تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گِریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّه ی خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّه ی دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من : همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو جـای تمـام شهـر خـودم گـریه می کنم از بس که خالی است در این خانه جای تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
می سوخت و در سینه آهی شعله ور داشت از بعد زهرا حال و روزی خون جگر داشت با دیدن چشمان حیدر گریه می کرد از غصه های هر شب و روزش خبر داشت جانها فدای آنکه به طفلان زهرا از هر کس دیگر ارادت بیشتر داشت نذر حسینش کرده بود هر بچه اش را ان مادری که دامنش قرص قمر داشت زینب همه عشقش دگر دختر نمی خواست اما دلش می خواست بیش ازاین پسر داشت جانها به قربان و فدای مادری که روزی رزق سفره اش خیلی ثمر داشت سنگ مزار خاکی و بی سایبانش ای کاش زائر نه فقط یک رهگذر داشت ام البنین امد به استقبال زینب زینب برایش مشک پاره با سپر داشت بعد از حسین ام البنین ام البکاء شد بعد از حسین چشمان بارانی و تر داشت : جای زهرا، بعد زهرا، مثل زهرا مادری هرچه مادر هست قربان چنین نامادری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت امّ‌العبّاس، امّ الادب، حضرت امّ‌البنین سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴
صحبت ازعاشقی وعشق جگر میخواهد دم زدن از لب معشوق شِکر میخواهد بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن نظر حضرت حق، همّت پَر میخواهد به هواخواهی از یار، علمدار شدن سینه‌ای همچو ابالفضل سپر میخواهد آسمان موهبتی باز فرستاد زمین صید این موهبت ای دوست هنر میخواهد نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است یا دل حضرت سجاد پسر میخواهد دامن فاطمه‌ای باز قمربار شده علـی دوم زهـراست، پسردار شده پسری آمده همنام رسول دو سرا احمد دوّمی از نسل علی و زهرا آمده تا که به اسلام اصالت بدهد آمده تا که بود پرچم دین پابرجا خاک میخورد علوم نبوی روی زمین آمده تا که تکانی بدهد دنیا را کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش باقرالعلـم نبییّن و به «اَیٍّ بقرا» شیعه شد زنده به هر جمله قال الباقر شیعه باقیست به ابقای کلام آقا آمده روشنی چشم رسول ثقلین نوه ی مشترک و وارث خون حَسَنین : عاشقان ماهِ رجب هنگامِ شورِمستی است جامِ اول را زِ دستِ بگیر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، حلول و ولادت با سعادت (ع) را تبریک عرض می‌کنیم🌺
عشق تو خورده گره با جگر خیلیها این بلایی ست که آمد به سر خیلیها حضرت شاه خراسان بخودش میبالد فرق دارد پسرش با پسر خیلیها گره کار همه باز شده با دستت به تو افتاده مدینه گذر خیلیها تو جوادی و همه گرد شما میگردند با تو خالی شده است دوروبر خیلیها مدعیهای فقاهت به حسد افتادند آمدی ریخته شد بال و پر خیلیها کاظمین تو به این گردن ما حق دارد جور شد در حرم تو سفر خیلیها از درت عشق جدا شور جدا میگیرم جیره ی سال خودم را ز شما میگیرم : تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت شده است عادت من هم گداییِ درتان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد (علیه السلام) و (علیه السلام) مبارک باد❤️
در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم یک یاحسین گفته و حاجت گرفته ایم چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم از این طریق، درس نجابت گرفته ایم از دستهای حضرت عباس ِبا جنم مُهر و مدالِ شور و شجاعت گرفته ایم شد پاسبانِ خیمه علي اکبر و چه خوب از سیره اش صلابت و غیرت گرفته ایم این اشک را برای دم ِ احتضارمان از حضرت رقیه امانت گرفته ایم با إذن شیرخواره ی لب تشنه ی رباب در کشتی نجات سکونت گرفته ایم عاصی و دردمند و گرفتار آمدیم پیش از شفا، براتِ شفاعت گرفته ایم این مرگِ بی هدف نمی آید به کارمان ما از حسین قول شهادت گرفته ایم : قدری از کـرببلا روضه بخوان دلتنگم تو خودت جای همه روضه و منبر داری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت اسوه ی صبر و استقامت خانم حضرت سلام الله علیها بر عموم شیعیان تسیلت باد🏴 🏴 🏴
از بس حسن بخشنده و مهمان‌نواز است از عالم و آدم گدایش بی نیاز است از سفره‌اش هر قدر می‌خواهی طلب کن دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است زانو بغل کردن دگر معنا ندارد وقتی که آقای کریمت چاره ساز است هر جای عالم چشم می‌چرخانم انگار پرچم سیاهِ «یا حسن» در اهتزاز است استادِ عباس است، باید هم بگویند شير جمل در هر نبردی یکه تاز است در جنگ‌ها، الحق جلودارش نبودند جنگاوری‌اش فخرِ تاریخِ حجاز است سجاده را از زیر پایش می‌کشیدند غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است اینکه چه‌ها شد در دل کوچه، بماند از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است : تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی از ازل چرخانده دلها را خدا، سوی علی او مع الحق گفت و از آن روز ما را می‌کُشند دار ما خرما فروشان حلقه ی موی علی مانده‌ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق بس که سلمانها، مسلمان کرد با بوی علی گر می‌اندیشی نماز و روزه‌ات را می‌خرند ای برادر! این تو و این هم ترازوی علی بیشتر از برق دَم‌های دو سوی ذوالفقار دوستان را کشته خَم های دو ابروی علی هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی ما و خاک کوی قنبر، قنبر و روی علی : ♥️ روز محشر ميشود معلوم بر خلق خدا مالک روز قيامت صاحب پرچم علیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تربتت خاکستر بی مایه را زر می کند سنگ اسود را مثال در و گوهر می کند حال ما خوب است، اما پنج وعده در صلاه حال ما را سجده بر خاک تو بهتر می کند ای بنازم تربتت را، که فقط یک دانه اش کل جامهری مسجد را معطر می کند ذره ای تربت به کام طفل، آغاز حیات روزی اش را تا دم مرگش مقرر می کند اندکی از آن به کام یک مریض رو به موت بهتر از کل اطبا، کار محشر می کند در میان قبر یک مقدار خاک مدفنت چهره ی خاموش میّت را منور می کند مستی از پابوس برمی گردد و بعد از سفر تربتت را هدیه بر یک مست دیگر می کند مست آن خاک جنون خیزم که در روز دهم یک غلام روسیه را شمس انور می کند خاک پای تو کجا، عاشق خودش را از ادب خاک پای شوذب و نعمان و جعفر می کند خاک صحنت دست هرکس میرسد بی اختیار رو به قبله با سلامی دیده را تر می کند با نظر بر تربت اعلای مال کـربلا بی هوا عاشق هوای شاه بی سر می کند : یادش مرا دومرتبه بیتاب میکند دارد غمش وجود مرا آب میکند جانم فدای شاعر خوش مسلکی که گفت نوکر همیشه تکیه به ارباب میکند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اين روزها ديگر كسی ياد شما نيست ديگر  كسی با نامهـايت آشنا نيست مثـل گـذشته نيست ديگر كارهامان شبهای جمعه روی لبهامان دعا نيست حـق با شمـا بوده اگـر خيمه نشينی اينجـا ميان ما برای تو كه جا نيست تفـریح بعضی ها مهمتر از نمـاز است يک عده ای هم كارشان غير از ريا نيست ديگر گذشت آن هفته های جمكـرانی ديگر سه شنبه های هفته با صفا نيست در بنـد نفس خـود گـرفتـاريم از بس كه لحظه هامان از گرفتاری جدا نيست بیچارگـی یعنـی همین روزی بفهمیم در دفتـر چشـم انتظاران نام ما نیست چیزی که از ما دیده ای تو بی وفائیست چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست اصلاً چـه کاری بهتـر از روضـه گرفتن؟ حالا که روزی ِ گـدایان نیست : با هر نفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشـق است چـون نام قشنگت بـه میـان می آید از روی ادب قیـام کردن عشق است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
رو سیاه آمدم و دربه درم پاکم کن با نگاهی به دو چشمان ترم پاکم کن دارم اقرار به لب عبد خطاکار هستم دست خود را بکش آقا به سرم پاکم کن ناخوش احوالم از این عهد شکستن هایم توبه ام توبه نشد بی ثمرم پاکم کن بس که رفتم پِیِ دنیا و هوس بازیها بنده ی نفس شدم در خطرم پاکم کن ترس دارم که دگر فرصت من کم باشد در همین ماه بیا شاهِ کرم پاکم کن مثل آن یار شهیدی که نگاهش کردی جان بی بیِ دو عالم بخرم پاکم کن چاره ی کار من اصلا حرم ارباب است یک شب جمعه مرا کنج حرم پاکم کن : سحــــر روز دهم باز دلـم حیــران است یاد آن پیراهَـنُ...آه زبــــــانم لال است و دوباره به لـبم زمـزمـه است اين جمله سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، وفات ام المومنین حضرت (س) بر همه ی مسلمانان تسلیت باد🏴
میان ارض و سما بزم شادی و شور است به روی دست نبی آیه هایی از نور است بغل گرفته نبی خود را و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است گمان کنم که پیمبر به گوش او میگفت: خوشا به حال رسولی که با تو محشور است به رزق خوان عالمی نمک گیرند عزیز کرده ی زهرا مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی خواهیم با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه ی ماست نظر به منظر جانان مراد و منظور است چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم، قبر خاکی اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه ها داریم : سحر پانزدهم، دل به دادم و بس روی پای افتادم و بس دل من گشته خراب و حسن آبادش کرد من فقط اهل دیار و بس سلام عليكم و رحمه الله، صبحتون بخير، میلاد کریم اهل بیت علیهم السّلام، چشمه ی جوشان جود و سخا، حضرت علیه‌السلام مبارک باد🌺