اریش فرید میگه «به یاد آوردن، شاید دردناکترین راه از یاد بردن باشد». داشتم به جمله کیارستمی فکر میکردم. «اکنون کجاست؟ چه میکند؟ کسی که فراموشش کردهام».
- وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ. »
- خدا میگه:
اگه من بخوام به چیزی برسونمت، میرسونمت؛ کسی هم نمیتونه مانعم بشه...
شب از خوابیدن فرار میکنیم، صبح از بیدار شدن؛
میخوام بگم آدمیزاد بندهی لجبازیه، بیشتر از همه، با خودش!🚶♂
[بهوقتقدس|BVQ]
اشیاءِ درونِ رؤیاها چه میشوند؟ آیا رهسپار خوابهای دیگران میشوند؟
و برنج به که می خندد ، با بیشمار دندان های سفیدش ؟
دلتکهگرفتبا رفیقیدرد ودلکن کهآسمانیباشد
اینزمینیهادرکارخود مانده اند:)
معمولا وقتی کسی میاد پیش ما درباره احساسش صحبت کنه یا از مشکلش درد و دل کنه، ما یکی از این عکسالعملهای اشتباه رو داریم:
-خیلی سریع شروع میکنیم برای مشکلش راه حل پیشنهاد میدیم.
-بحث رو به خودمون و احساسات و مشکلاتمون برمیگردونیم.
-یا به طور ازار دهندهای مثبت هستیم و امید میدیم
هیچکدوم از اینها کمکی نمیکنه و بیشتر باعث میشه که طرف حس کنه درکش نمیکنیم.
به جاش چی بگیم؟ به حرفاش بدون اینکه بپریم وسطش گوش کنیم و یه چیزی مثل « من کاملا درک میکنم چرا تو این حس رو داری» بگیم. یا «اگه من جای تو بودم هم همین احساس رو داشتم» یا « چیزی که میگی خیلی خیلی مشکله و احساست قابل درکه»
اینکه احساس کسی که داره باهامون حرف میزنه رو تایید کنیم به این معنی نیست که با حرفی که میزنه موافقیم، ممکنه ما با کاری که کرده یا منطقش مخالف باشیم، ولی همچنان بتونیم حسش رو بفهمیم و با همدلی کردن باهاش حالش رو بهتر کنیم
#فاء_یۀغین
ما به احترام دستهایی که شانههایمان
را در سختیها میفشارند، دوام میآوریم ..
اگر در ضمیر و قلب آدمی، نقش محبوبی زنده باشد، هنوز مأوایی در این دنیا خواهد داشت ..
سید میگفت هرگناهی
که میکنم، باعث میشه
از خودم بدم بیاد . .
گناه رو هرچه سریعتر
قبل از اینکه تودهای
مرض بشه از زندگیتون
پرت کنید بیرون ؛
این گناه جنبه نداره،
به کوچیکش پا بدی
بزرگترش در ِقلبتو میزنه .
[بهوقتقدس|BVQ]
:»
به نظرم دلتنگی فقط واسه کسیه که مُرده، کسی که خودش نخواسته کنارت باشه حتی ارزش فکر کردنم نداره.
این خارجیا بجز آی لاو یو ابراز علاقه ی دیگه ای ندارن؟
قربون قدو بالای طرف نمیرن؟
دورش نمیگردن؟
درد و بلاش رو به جون نمیخرن؟
اه چقد تکراری و سرد
بعضیها اين جورين، وقتي يه نيش ميخورن، فكر میكنن اگه ديگرونم نيش بخورن درد اونا كمتر میشه.
میپرسی: کدامین احساس در عشق شگفتانگیز است؟
میگویم: "اَمنیت"
اینکه حس کنی کسی "قلبت" را تنگ در آغوش میگیرد...نه دستانت را...!
بعد از تو
آنچه سمتِ چپِ سینۀ من است
دل نیست؛
بلکه «موزۀ دردِ معاصر» است ...
شاعران، يقولون مالاتفعلون اند، الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و ذكرو الله كثيرا.
_ از جملات قصار قیصر امین پور
[بهوقتقدس|BVQ]
فقط دلم میخواد گنبد تو رو ببینم بعد چشام بارونی بشه زیر لب بگم خدایا شکرت نمردمو کربلا آمدم..(:
هدایت شده از -سکوت-
گفت : دل ما بود ولی تنگ شما بود چرا ؟
تقدیم به چنل جرس
[بهوقتقدس|BVQ]
گفت : دل ما بود ولی تنگ شما بود چرا ؟ تقدیم به چنل جرس
دل به دل راه داره:)
اینکه میگن دل به دل راه داره
یعنی الان
یه گوشه ی این شهر، یه پیتزای تند و خوشمزه هم داره به من فکر میکنه؟