⭕️ خبرگزاری آمریکایی ماین پرس نوشت: آمریکا اجازه استفاده از تجهیزات آمریکایی را به رژیم صهیونیستی، در خاک آذربایجان برای مقابله با ایران را صادر کرد! 🔹 این اقدامات نشان می‌دهد که پشت پرده اصلی مناقشه آذربایجان با ارمنستان، مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. 🔸 چنانچه بارها درزمان جنگ اخیر قره‌باغ و در طی دوسال اخیر گفتیم هدف از جنگ مقابله با جمهوری اسلامی ایران بود و هست، آزادی خاک آذربایجان بهانه‌ای بیش نبود، صهیونیست‌ها و تکفیری‌ها، غربی‌ها و عثمانی‌ها دلشان برای خاک اسلام نسوخته بود و اینها خود برای اشغالگری بزرگتری وارد آذربایجان شده‌اند. 🔹 مقام معظم رهبری هم در زمان جنگ ۴۴ روزه قره باغ این جمله پر از پیام و هشدار را فرمودند که «این جنگ برای کشور ما(ایران) خوب نیست!» 🔸 شاید آنموقع برای خیلی سوال بود که یک عده‌ای می‌خواهند خاک اشغالی خود را آزاد کنند و این چه ربطی به ایران دارد‌؛ ولی الان برای دوست و دشمن معلوم است که هدف از این جنگ اشغال کامل آذربایجان و تبدیل آن به پایگاه صهیونیسم جهانی برای ضربه زدن به ایران بود. #ایران #باکو #ارمنستان #اسرائیل #آمریکا #صهیونیسم #صهیونیسم_اسلامی @qodsfreeir

به نقل از جروزالم پست: برخی از اسرائیلی هایی که به پرو سفر کرده اند در این کشور گیر افتاده اند و به دلیل تظاهرات و تظاهرات مداوم نمی توانند کشور را ترک کنند. از قدیم گفتن چاه مکن بهر کسی اول خودت بعدا کسی😂 منبع خبر: https://www.jpost.com/international/article-725100 @qodsfreeir

افتخار صنعت آمریکا، F-35 در فرود عمودی شکست خورده و در تگزاس سقوط می کند! لازم به ذکر است که نیروی هوایی اسرائیل تاکنون 36 فروند از آنها را به عنوان بخشی از قرارداد خرید 50 فروند هواپیما تا پایان سال 2024 خریداری کرده است. پولشونو ریختن دور😂 #قدرت_پوشالی @qodsfreeir

"انتقال" طرح جدید "اسموتریچ" برای حل مناقشه صهیونیست ها با فلسطینی ها 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 #تحلیل

از زمان اعلام نتایج بیست و پنجمین دوره انتخابات کنست و مشخص شدن وزن جناح های انتخاباتی در کنست، فهرست «صهیونیست های مذهبی» پس از کسب 14 کرسی، همه توجهات را به خود جلب کرده و آن را به دومین بلوک بزرگ در کنست تبدیل کرده است. ائتلاف جدید دولتی به رهبری «بنیامین نتانیاهو». "فهرست صهیونیستی مذهبی" ائتلافی از سه حزب راست افراطی است: حزب "تاکوما" (یا اتحادیه ملی) به ریاست اسموتریچ که از هر چهارده کرسی هفت کرسی را به دست آورد و "قدرت یهودی" ("اتزما یهودیت") ") حزب به ریاست "بن گویر" که از چهارده کرسی شش کرسی را به دست آورد و حزب "نوام" به ریاست "آوی ماوز" که یک کرسی را به دست آورد. اتحادیه ملی تاکوما را افراطی‌ترین جریان درون «صهیونیسم مذهبی» می‌دانند و از نظر فرهنگی نسبت به ارزش‌های مدرنیته، برابری و احترام به دیگری بسیار بسته و دشمن است و از اختلاط دو جنس خودداری می‌کند.

ویژگی های حرفه ای "اسموتریچ" «اسموتریچ» که پس از دو دهه ریاست حزب «تاکوما» (اوری آریل) (1999-2019)، که از سمت خود کنار رفت و «اسموتریچ» جایگزین او شد، درخواست رهبری حزب «تاکوما» را داد. رهبر شهرک سازی که در دوره قبلی به عنوان رئیس نیروهای انسانی در شورای شهرک سازی فعالیت می کرد، یکی از بنیانگذاران انجمن "رگاویم" بود که با شهرک سازی در کرانه باختری سروکار دارد، همچنین در سال 2005 دستگیر و به عسقلان فرستاده شد. به اتهام تحریک و انسداد راهها در جریان خروج از نوار غزه به مدت سه هفته در زندان بود. اسموتریچ چندین تز افراطی را در برخورد با مسئله فلسطین اتخاذ می کند.این مقاله بر آن است تا به برجسته ترین موارد دیدگاه اصلی او در مورد شکل "طرح قاطع" که او به عنوان چشم اندازی برای پایان دادن به "تضاد" بین فلسطینیان ارائه می دهد، روشن کند. جنبش صهیونیستی و مردم فلسطین. میگن زهی خیال باطل😂حالا ادامشو دنبال کنید...

حل تعارض اسموتریچ چشم انداز خود را به عنوان یک طرح «واقع بینانه، ژئوپلیتیک و استراتژیک» ارائه می کند و آن را محصول تحلیل واقعیت و ریشه های آن می داند و مدعی است که آن را با مفروضات واقع بینانه، تاریخی، دموکراتیک، امنیتی و سیاسی پشتیبانی می کند و معتقد است. که نشان دهنده تنها راه حلی است که در مقایسه با همه راه حل های پیشنهادی دارای "ارزش واقعی" است. به گزارش «اسموتریچ»، اساس پیشنهاد وی تغییر صد و هشتاد درجه ای نسبت به آنچه سیاستمداران صهیونیست در دهه های اخیر می اندیشیدند است و معتقد است که این موضوع نیازمند بازاندیشی شجاعانه است و توضیح می دهد که اکثر برنامه های سیاسی از چپ و راستی که در سالهای اخیر مطرح شده است، "راه حل" ارائه می دهد، این درگیری را تداوم می بخشد و همه را به ادامه مدیریت آن برای یک قرن دیگر سوق می دهد. او برنامه خود را پرداختن به اصل "مشکل"، دست زدن به ریشه های درگیری و ریشه شکست همه "راه حل های سیاسی" در گذشته و آینده ارائه می دهد، درست است، زیرا شارون نقشه ای داشت، اولمرت. یک نقشه داشت و نتانیاهو هم ممکن است نقشه داشته باشد. تا زمانی که مفهوم مبدأ این کشور در همسایگی آن وجود داشته باشد و توسط دو گروه متضاد در آرمان های ملی رها شده باشد، اینجا "بدون صلح" خواهد بود. در این صورت، نوه‌های ما و نوه‌هایشان باید با شمشیر به زندگی خود ادامه دهند.» اسموتریچ معتقد است که اساس اختلاف در وجود دو آرمان ملی متضاد در "سرزمین مورد مناقشه" است و این واقعیت نشان می دهد که نمی توان آنها را با هم حفظ کرد و می افزاید: این تضاد اساسی و ریشه در توسعه مفهوم «مردم فلسطین»، معمولاً «مردم فلسطین» چیزی جز جنبشی علیه جنبش صهیونیستی نیست و جوهره آن همین است. اسموتریچ در وهله اول وجود "فلسطین" را انکار می کند، زیرا معتقد است این "ملتی" است که "قبل از پروژه صهیونیستی وجود نداشته" و "فلسطین" نام جغرافیایی این قطعه زمین بوده و هیچ چیز نیست. 😳😳😳

او می افزاید که ادامه وجود «دو آرمان ملی متضاد در یک قطعه زمین کوچک» تضمین کننده سالیان بیشتر خون و «زندگی بر شمشیر» خواهد بود. در اینجا می توان زندگی مشترکی داشت و به دنبال آن، "یهودیان از آرمان ملی خود برای ایجاد یک کشور مستقل در این سرزمین، تنها دولت یهودی در جهان دست بر نمی دارند. به همین دلیل است. کسی که باید در اینجا از آرزوی دستیابی به هویت ملی خود دست بردارد، طرف عربی است." او هدف از طرح خود را این میداند که دیگر یک درگیری مستمر با شدت های متفاوت را مدیریت نکند، بلکه آن را بدون سردرگمی بیشتر و راه حل های زیبایی حل کند و به ریشه های مشکل تا پایان آن بپردازد و معتقد است که «اسرائیل» در طول سالیان وجود آن از دست زدن به این ریشه ها فرار کرده است و تغییر این مدل کار آسانی نخواهد بود. با توجه به اینکه ادامه مدیریت مناقشه موقعیت و منافع مهم اسرائیل را تضعیف می کند و خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد و معتقد است که درک این موضوع ممکن است دشوار باشد. در ابتدا طرحی قاطع بود، اما «ضرورت و اجتناب ناپذیر بودن آن در نهایت منجر به پذیرش جامعه اسرائیل و جامعه بین‌المللی می‌شود». "اسموتریچ" معتقد است که هیچ تفاوت اساسی بین پیشنهاد او و طرح سیاسی "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر منتخب اسرائیل وجود ندارد، بنابراین "نتانیاهو" نهاد عربی را که فلسطینی ها به دنبال ایجاد آن هستند به عنوان "دولت ناقص" تعریف می کند. که بیانگر این واقعیت است که او قصد ندارد با داشتن ارتش و کنترل مرزها، هوا، دریا و فضای مجازی به این نهاد سیاسی اجازه دهد، یعنی تا زمانی که مرز و حاکمیت نداشته باشد، آن نهاد یک کشور واقعی نیست.

نبرد بر سر "امید" «اسموتریچ» معتقد است که نبرد بر سر «امید» مبنای مسئله حل مناقشه است، زیرا معتقد است که «توسل فلسطینیان به خشونت ناشی از ناامیدی» دروغ است، زیرا مقاومت از «امید» سرچشمه می‌گیرد. امید به تضعیف موجودیت و اینکه مقاومت امیدوار است به دستاوردهایی دست یابد که می توان به آن دست یافت. با تضعیف جامعه «اسرائیل» و وادار کردن آن به موافقت با تشکیل کشور عربی فلسطین، افزود که حتی بمب گذاران انتحاری که خود را منفجر می کنند نه از روی هوا، بلکه برای یک "آرمان شریف" به روش خودشان، می گویند که نباید هدف یا اعتقادی وجود داشته باشد، این بی فایده است، یعنی انگیزه ها کاهش می یابد و مقاومت به تدریج کاهش می یابد. پایان، و بر این اساس، هر راه حلی باید مبتنی بر از بین بردن جاه طلبی برای دستیابی به امید ملی عربی بین اردن و دریا باشد، زیرا "اسموتریچ" معتقد است که هر نهاد سیاسی فلسطینی به توسعه "امید ملی فلسطین" کمک خواهد کرد. تشدید مقاومت و افزایش اقدامات آن، و گفت که "خزنده خزنده در تصمیم برای تخصیص زمین برای فلسطینیان ناشی از ملاحظات عدالت نیست، بلکه ناشی از تسلیم در برابر خشونت اعراب است." به نظر او، اولین گام در مبارزه با «امید» در صدور بیانیه صریح «اسرائیل» به اعراب و تمام جهان است که دولت فلسطین تشکیل نخواهد شد و این باید با اقدامات و عمدتاً از طریق انجام شود. اعمال "حاکمیت کامل اسرائیل" بر اراضی کرانه باختری، و تصمیم شهرک سازی که شامل ایجاد شهرها و شهرک های جدید در عمق منطقه و آوردن صدها هزار شهرک نشین اضافی برای سکونت در آن می شود که باعث می شود. برای اعراب و تمام جهان روشن است که واقعیت غیرقابل بازگشت است و رویای اعراب برای ایجاد یک کشور ممکن است یک بار برای همیشه از بین برود، بر این اساس که تصمیم برای حضور شهرک نشینان با هدف سوزاندن آگاهی اعراب و جهان است. من موافقم که هیچ شانسی برای ایجاد یک کشور عربی وجود ندارد.

بین فلسطینی ها تفرقه بیندازید و هرگونه نمایندگی سیاسی را حذف کنید اسموتریچ در دیدگاه خود گزینه های محدودی را برای فلسطینی ها مشخص می کند، اولین گزینه برای کسانی است که می پذیرند تحقق آرمان های ملی خود را کنار بگذارند، زیرا به آنها اجازه داده می شود که به عنوان یک فرد در "دولت یهود" باقی بمانند و زندگی کنند. یک مدل اقامتی که شامل خود مدیریتی زندگی اجتماعی به همراه حقوق و وظایف خاص است. به فلسطینی‌ها فرمی داده می‌شود که خودشان زندگی روزمره خود را اداره کنند، ابتدا از طریق شهرداری‌های منطقه‌ای (عاری از ویژگی‌های ملی) که می‌توانند به آن رای دهند و این اداره‌ها روابط متقابل اقتصادی و غیره را بین خود خواهند داشت. و در ارتباط با رفتار این «شهرداری‌ها» بعداً روابط خود را با مقامات مختلف در «کشور اسرائیل» سامان می‌دهند و بعداً با پیشرفت و جذب روند و بر اساس معیارهای وفاداری و نظامی یا خدمات ملی، امکان ادغام اشکال اقامت، حتی شهروندی وجود خواهد داشت. اسموتریچ پیشنهاد می کند خودمختاری فلسطینیان کرانه باختری به شش دولت محلی منطقه ای تقسیم شود که در الخلیل، بیت لحم، رام الله، اریحا، نابلس و جنین انتخاب می شوند و استدلال می کند که چنین تقسیم بندی «مطابق با ساختار فرهنگی و قبیله ای جامعه عرب است و تضمین داخلی را تضمین می کند. صلح و رونق اقتصادی». «اسموتریچ» در بینش خود مدعی است که «عرب های الخلیل مانند عرب های رام الله نیستند، این ها مانند عرب های نابلس نیستند و دیگران مانند اعراب اریحا نیستند، حتی لهجه زبان عربی نیز متفاوت است. از منطقه ای به منطقه دیگر» در حالی که معتقد است تقسیم به دولت های منطقه ای شهرداری منجر به «تجزیه جامعه ملی فلسطین و آرزوهای دستیابی به آن می شود، اما در عین حال شکاف طایفه ای- طایفه ای را نیز حفظ می کند». بنابراین یک سیستم پایدار برای مدیریت زندگی روزمره امکان پذیر است. اسموتریچ یادآور می‌شود که گزینه‌های جایگزین بسیار بدتر هستند: ایجاد یک کشور فلسطینی موجودیت کشور اسرائیل را به خطر می‌اندازد و اعطای حق رای کامل و فوری به فلسطینی‌ها کسری بزرگ یهودیان از اجزای کشور اسرائیل را ایجاد می‌کند.