🔰آنچه مطابق فطرت است، باقی میماند
«هرچه خلاف اسلام باشد، خلاف فطرت و طبیعت آفرینش جهان است. آنچه به وسیلهی دین خدا در طول تاریخ انجام شده است با فطرت عالم و فطرت انسان منطبق است و چون اصل، انسان است، هرچه مطابق با فطرت او است، باقی است و هرچه مخالف با آن باشد، از بین رفتنی.» تفسیر سورهی برائت، ص ۴۵
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
🔰 همه چیز این عالم ازطرفِ خدا است
اعتقاد به خدا و توحید بر این محور دور میزند که همه چیز این عالم ازطرفِ خدا است و همهی نیروهای این عالمَ تحت قدرت او است و دستور داده تا تا فقط او را عبادت و اطاعت کنید: «ِإنِ الحکم الّا لله اَمَرَ الّا تَعبدوا الّا ایّاه». همهی انبیا آمدند که بگویند ای مردم! عبادت عباد و بندگی مصنوعات، غلط است و باید فقط از خدا اطاعت کرد و او را عبادت نمود. تفسیر سورهی برائت، ص ۵۵
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
🔰هرآنچه در عالم بر وحدانیّت خدا دلالت میکند، آیات الهی است
آیات خدا، همان دلایل توحید است. هرآنچه در عالم و در وجود انسان بر وحدانیّت خدا دلالت میکند، آیات الهی است. آیات خدا، یعنی همین دلایل. تمام اینها را مشرکان در مقابل بهای اندکی از دست دادند. مثلاً بهای اندک در جنگ اُحد آن بود که ابوسفیان سفرهی آبگوشتی انداخت و مردم را دعوت کرد و از آنها قول گرفت که به جنگ پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیایند. در دورههای بعدی نیز همین «اشْتَرَوْا بِآیاتِ اللهِ» وجود دارد. در همان دوره، اهلِ کتاب هم بااینکه حقایق را می شناختند چنین کردند. کتاب تفسیر سوره برائت، ص ۵۷
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
🔰کافر کسی است که نعمتهای خدا را ضایع میکند
برخی گمان میکنند کافر کسی است که منکِر خدا شده یا به خدا شرک ورزیده. کافر از مادّهی «کفر» به معنای «پوشیدن» است. کفّارهی گناه، یعنی آنچه اثر گناه را میپوشاند. «کافر»، کسی است که حقیقت و نعمت خدا و دریافت صحیح خدایی را میپوشاند. همچنین کسی که نعمتهای خدا را گرفته و آنها را ضایع کرده و در جایش صرف نمیکند، او هم کافر است. بنابراین عمل نکردن برطبقِ مقتضای نعمتهای خدا و مسئولیّتهای الهی کفر است و دایرهی کفر وسیع. البتّه کفّار در زمان پیامبر اکرم همان کفّارِ مشرک بودند.
📖کتاب تفسیر سورهی برائت، ص 63
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
🔰وقتی اسلام قدرت خود را نشان داد دشمنان حساب کار خود را میکنند
وقتی اسلام قدرت خود را نشان داد و معلوم شد که میتواند دشمن را منکوب کند، دشمنان اسلام حساب کار خود را میکنند و زمامداران دشمن متوجّه میشوند که دیگر نمیشود با این قدرت جنگید و مبارزه کرد. بنابراین قرآن میفرماید، با آنها مقاتله کنید، شاید متنبّه شده و برگردند.
این بیان توجّه و التفاتی به نقش قدرت در جذب نفوس به طرفِ حقیقت است. این مطلب همان نکتهای است که برخی از متفکّران معاصر میگویند: «اگر یک گوشهی دنیا، یک قدرت اسلامی به وجود آید، اثرش در جذب نفوس به طرفِ اسلام از صدها مبلّغ و مانند آن، بیشتر است.»
📖کتاب تفسیر سورهی برائت، ص 63
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
حرکت عظیم زینب کبریٰ (سلاماللهعلیها) در درجهی اوّل، و امام سجّاد (علیهالسّلام) و بقیّهی زنان باعظمت آلالله در این دورانِ یکی دو ماههی بعد از آن، یک قیام به معنای حقیقی کلمه است. کارهای بزرگی را انجام دادند، کربلا را و این شهادت بزرگ را ماندگار کردند، تثبیت کردند. کتاب جاذبه حسینی، ص ۵۲
کتاب «جاذبه حسینی» دربردارندهی گزیدهی بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنهای(مدظلهالعالی) درباره حضرت زینب (سلام الله علیها) و اربعین حسینی است.
تهیه کتاب جاذبه حسینی
#کتاب
#مطالعه
@qom_khamenei_ir
🔰زمینهسازی اسلام برای ابلاغ احکام
به طور کلّی اسلام در ابلاغ بیشتر قوانین به مردم، به صِرف امر و نهی اکتفا نمیکند، بلکه آنچه را در انجام دستورات الهی به انسان کمک میکند و مؤثّر است، بیان میکند؛ مثلاً وقتی میگوید قتل و جنایت ممنوع است، با دستورات مناسب دیگر در ابعاد مختلف، زمینهی اطاعت و امتثال قانون را فراهم میکند و راه را بر جُرم و گناه میبندد، و از آنجا که یکی از زمینههای ایجاد جرم در جامعه، «اجرا نشدن قانون» است، اسلام ضمن ارائهی راهکارهای پیشگیرانه و ایجاد فضای سالم برای زندگی اجتماعی بشر، بر اجرای قوانین و حدود، در فرض تخلّف از قانون تأکید فراوان دارد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۶۸
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
🔰ترس، دشمنی درونی است
ترس، گرچه جِبلّی هر انسانی است، در اسلام عواملی وجود دارد که با ترس از غیر خدا در درون انسان مبارزه میکند و آن را از درون سرکوب میکند و اجازه نمیدهد که مانند بند، پاگیر او شود. ترس، دشمنی درونی است که انسان را از درون میخورَد و او را پوچ و پوسیده میسازد. درحقیقت، «ترس» عامل دشمن است که درون جنگجو رخنه کرده است. امیرمؤمنان ترس و خوف از جهاد با گمراهان و با کسانی که باید با آنها جهاد کرد را گمراهی میداند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
اگر کسی از قدرتها بیمی به خود راه داد، گمراهِ در دین محسوب میشود
کسی که با منطق دیـن، آشنـا باشـد، میفهمد که توحید با ترسیـدن نمیسـازد، و موحّـد از قدرتهای غیرِ خدایی نمیهراسد. اسلام هیچ قدرتی را در عالَم، موجب ترس نمیداند؛ بنابراین ترسی که از غیر خدا در وجودِ اهل ایمان هست از ضعفِ توحید ناشی میشود. با وجود توحید، نباید ترسی در درون موحّد باشد؛ به همین دلیل اگر کسی از قدرتها بیمی به خود راه داد، گمراهِ در دین محسوب میشود و دینداری او کامل نیست.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
ماجرای حسین(علیهالسّلام) در کربلا به سال 61 هجری، قویترین تیری بود که امام حسن از پیش در کمان نهاده و به دست برادرش حسین، دشمن مشترک خود و برادر و پدرش را آماج آن ساخته بود. فراموش نمیکنیم که وی در روز وفات به برادرش گفت: «هیچ روزی چون روز تو نیست، ای اباعبدالله!»
📚 کتاب صلح امام حسن علیه السلام، ص ۲۹۷
لینک تهیه کتاب
#مطالعه
#معرفی_کتاب
@qom_khamenei_ir
تعالیم اسلام برای پیشگیری از انحطاط مسلمین
اسلام برای جلوگیری از انحطاط جامعهی اسلامی پس از رسیدن به قدرت و شوکت، تعلیماتی دارد که اهمّ آن، امر به معروف و نهی از منکر است که بیانگر مسئولیّت آحاد ملّت نسبت به حکومت و نیز مسئولیّت حکومت نسبت به ملّت است.
تعلیم دیگر اسلام «وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ» است که بیانگر مسئولیّت دوجانبهی توصیه به حق و صبر و پایداری است.
البتّه مسلمانان هم به سرنوشت دیگر حکومتها مبتلا شدند و قطار سرنوشتشان، مثل ساختههای دیگران از خط خارج شد؛ امّا این انحطاط، ناشی از نقص اسلام نبود، بلکه مسلمانان بودند که دچار انحطاط شدند و چنانچه مسلمانان تمام عوامل انحطاط را ازبین میبردند، به چنان انحطاطی دچار نمیشدند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۳
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
تحقّق ارادهی الهی به دست مؤمنان
«قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِأَیْدیکُمْ»؛ با آنان پیکار کنید که خداوند آنان را به دست شما مجازات میکند. این فراز، از عذاب الهی خبر داده، ولی تحقّق آن را بر عهدهی مسلمانان گذاشته است؛ یعنی بنا نیست عذاب خدا از عالَم غیب بر سر دشمنان نازل شود، بلکه شما مسلمانان باید این ارادهی الهی را در خارج محقّق کنید.
حکمتِ بیان این فراز، زدودن فکری غلط و خرافی از ذهن همهی مردم است و آن فکر غلط این است که «خدا باید همهی کارها را خودش درست کند»، به معنای سلب مسئولیّت از خود و شانه خالی کردن از زیر بار تلاش و فعّالیّت، این خطایی آشکار است که گاه در قالب اندیشهی «جبر» و گاه در قالب اندیشهی «انتظار فرج» رخ نموده است، و عامل سکون و جمود جامعهی اسلامی شده و سرپوشی است _ بظاهر شرعی _ بر سستی و کاهلی در انجام وظایف.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۳ و ۷۴
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
پرهیز از سهلگرایی و سهلانگاری
بشر طبعاً مایل است که هر چیزی را از راه آسانتر و سبُکتر به دست آورد؛ مثلاً اگر بگویند: «اگر میخواهی عالم شوی یا بیست سال درس بخوان، یا کپسولی است که اگر خوردی مجتهد میشوی» به یقین تمام حوزههای علمیّه به هم خواهد خورد و همه دنبال آن قرص جادویی خواهند رفت. بشر همیشه میخواهد از راه آسان به منزل برسد و از راه دشوار پرهیز دارد و همین پرهیز از دشواری و روآوردن به راه آسان است که بسیاری از اوقات کارها را لنگ میکند و چون مایل به سهلانگاری و سهلگرایی است، این میل وادارش میکند که از راه مشکل نرود، و گاهی اتّفاقاً همان راه مشکل، راه منحصربهفرد است.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۷
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
لینک خرید
@qom_khamenei_ir
بقای مکتب در این است که بجنگی و اگر کشته شوی، فکر تو باقی میمانَد
سنّت الهی بر این نیست که تو بخوابی و خدا صبح دشمن را ذلیل و اسیر کند. اگر واقعاً میخواهی که حرف حقّت و مکتب و ایدهات پیروز شود و دشمن خطرناک، تحت اختیارت قرار گیرد، یک راه طبیعی دارد که آن، رفتن به میدان جنگ و مقاتله با دشمن است، نه ماندن در رختخواب راحت؛ البتّه رنج دارد، زخم هست، احتمال کشته شدن هست؛ امّا غلبهی تو بر او فقط از این راه است. پیروزی فکر، اندیشه و بقای مکتب تو، در این است که بجنگی و اگر کشته شوی، بِدان که فکر تو باقی میمانَد.
بنابراین «قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِأَیْدیکُمْ...»، یعنی با آنها بجنگید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و آنها را ذلیل نماید و اگر چنین نکنید این کار انجام نخواهد شد. پس درحقیقت این آیه روح سهلاندیشی و سهلگرایی در مسلمانان صدر اسلام را سرکوب میکند و به یاد میآورد که رسیدن به پیروزی تنها از میدان جنگ است؛ نه در رختخواب راحت.
امیرمؤمنان دراینباره میفرماید: «لو کنّا نأتی ما أتیتم ما قام للدین عمود»؛ اگر ما هم مثل شما سستی میکردیم و از رنج میترسیدیم و به میدان جنگ نمیرفتیم، یک ستون هم برای دین برافراشته نمیشد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۸
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
https://eitaa.com/qom_khamenei_ir/1874
@qom_khamenei_ir
از دست دادن تمایل به غلبه بر دشمن نوعی بیماری است
بسیار اتّفاق میافتد که انسان انگیزههای لازم برای انجام کارهای مهم را ندارد و براثرِ تأثیر عوامل مختلف گاه چنان از راه صحیح به کنار افتاده و پرت میشود که خواستهای صحیح در او میمیرد.
یکی از آن خواستههای خوب این است که انسان بخواهد بر دشمن خدا و دشمن دین او غلبه کند، امّا گاهی آن قدر روح راحتطلبی، و تعلیمات نادرست در روح و مغز انسان دمیده شده است و بر وجودش مسلّط شده که خواست غلبه بر دشمنِ خدا در دل او میمیرد، که این حالتی بسیار بد است.
این حالت مانند بیماری است که مأیوس شده و تمایل به طبیب در او مرده است، که در چنین وضعی، احتمال بهبودی بیمار بسیار ضعیف است.
از مسائل مهم آن است که اگر انسان خواهان پیروزیِ فکرش و غلبهی بر دشمن و اسارت و ذلّت او باشد و بخواهد عقدههای درونیاش گشوده شود، باید تمایل به انتقام داشته باشد. از دست دادن این تمایلات، خود نوعی بیماری است که باید به فکر شفای آن بود.
از دست دادن این تمایلات، خود نوعی بیماری است که باید به فکر شفای آن بود. آیه با این بیان، چنین تمایلاتی را در وجود انسان زنده میکند و برمیانگیزاند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۷۸
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
https://eitaa.com/qom_khamenei_ir/1882
@qom_khamenei_ir
سنت آزمایش
آیاتی نظیرِ «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرینَ» و «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُونَ» بیانگر آن است که تا وقتی که پروردگار عالم، مردم را نَیازماید و در کورهی امتحان نریزد و پاکبازان در راه دین و مؤمنان راستین به خدا و راه انبیا را از دیگر مدّعیانِ پوچگو جدا نکند، کورهی امتحان همچنان مشتعل، و غربال امتحان در گردش است، و همچنان آزمونهای الهی پیش میآید. این مفاد مشترک تمام آیاتی است که دربارهی امتحان و آزمایش آمده است.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
امتحانهای الهی شبیه امتحان معلم از شاگرد نیست
ازجمله مسائلی که باید در آن اندیشید، شناخت امتحان و حتمی بودن آن و جایگاهش در آفرینش است.
باید دانست که امتحان الهی، شبیه امتحان معلّم از شاگرد نیست که بخواهد بداند او خوب درس خوانده یا نه، بلکه امتحانِ خداوند از قبیل ورزش دادن یک مربّی برای ورزیدگی ورزشکار است.
اگر یک مربّی بخواهد برای کوهنوردی، ورزشکارانی تربیت کند، باید برای صعود به قلّه، مدّت زیادی آنان را در منگنهی آزمایش سخت و تمرین قرار دهد. در این مدّت، شناسایی قابلیّت، امری قهری است، ولی مقصود و منظور شناسایی نیست، بلکه مربّی میخواهد آمادگی و توانایی صعود به قلّه و ورزیدگی در ورزشکار پدید آید.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۱
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
https://eitaa.com/qom_khamenei_ir/1904
@qom_khamenei_ir
امتحان الهی برای ورزیده شدن است
امتحان الهی یعنی: «تحمّل سختی برای رسیدن به هدف». اگر بخواهید از جایی به جایی دیگر برسید، باید راه را طی کنید و همین طیّ مسیر و تحمّل مشکلات آن، امتحان است که با تحمّل آن به مقصد میرسید.
همچنان که رسیدن به آن قلّههای بزرگ و راه دشوار، نیازمند این تجربهها و آزمونها است، رسیدن به قلّهی کمال انسانیّت نیز، که هدف و غایت دین است، به گذراندن این امتحانها بستگی دارد. بدون امتحان، قابلیّت رسیدن به قلّه ی دین پدید نمیآید.
امتحان برای این نیست که تو خودت را بشناسی یا خدا ما را بشناسد، بلکه برای این است که ورزیده شوی. ملّا شدن انسان به تحصیل مستمر، و تلاش جدّی علمی نیاز دارد. این تلاش علمی، امتحان است.
مسئله این نیست که اگر درس نخواندی، بعد بفهمی که ملّا نشده ای. فهمیدن، نتیجه ای قهری است که در ضمنِ امتحان به دست میآید. مسئله این است که اگر زحمت نکشیدی، به قلّه واصل نمیشوی.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۱
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
هدایت کاروان بشری توسط انبیا
ارسال پیامبران برای آن است که بشر را به سعادت و کمال و حدّ اعلای انسانیّت برسانند. آنان که بشر را در طول راه هدایت میکنند و به پیش میبَرند، انبیا هستند.
این راه، راه انبیا است و شما در طول زندگی خود وظیفه دارید با این کاروان پیش بروید و نیز به پیشبرد این کاروان به قدر توانتان کمک کنید و راه را برای پیش رفتن کاروان آماده کنید.
حرکت این کاروان از ابتدای خلقت شروع شده و باید تا قیامت به پیش رود. ابتدا این کاروان طفل بوده و معارف و کمالات نداشته، امّا با کمک انبیا قدمبهقدم جلو رفته تا سرانجام به آن کمال برسد.
در مسیر این کاروان سختیها، مزاحمتها و راهزنانی وجود دارد؛ جادّههایی که چهبسا بهظاهر هموار است، امّا به سرمنزل انبیا نمیرسد.
اینجا انبیا به انسان میگویند از آن راه نرو، به راه ما بیا. وظیفهی توی بشر، آن است که هر مانعی بر سر راه آمد، منحرف نشوی و تسلیم رهزنان نگردی؛ همین راه را با وقار و سکینه طی کنی. تمام آنچه در سر راه پیدا میشود و مانع به شمار میرود، همه امتحان است، که باید در مقابل آن ایستادگی کرد. این معنای امتحان است. در این راه، شناخت خود و خدای خود، دیگر امری طبیعی است.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۲
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
موفقیت در امتحان الهی
سربلند درآمدن از امتحان است که با هیچ انگاشتن موانع هواوهوس و کنار زدن آن و ادامهی راه حاصل میشود. البتّه در این راه، کمک و توفیق الهی بسیار کارساز است.
موفّقیّت در امتحان آن است که وقتی در مسیر به دوراهی رسیدی که یک راه آن، راه انبیا است و راه دیگر، راهی هموار که ماشین سواری و خانهی عالی دارد، از راه انبیا که راه واقعی است حرکت کنی، گرچه این راه در نظرت آن قدر جلوه ندارد و چنانچه در سر راهت خاربنی سبز شد، از هراس خراشیدن دست و پا، برنگردی.
بنابراین، ابتلا و بلای الهی که در آیات زیادی مطرح شده، اوضاع خاصّی است که در راه انبیا برای سالکِ این راه پیش میآید. هریک از این اوضاع میتواند هر بشر عادی و معمولی را از ادامهی راه منحرف کند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۳
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
شرایط ایمان کامل
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَلَمَّا یَعْلَمِ اللهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَلَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللهِ وَلا رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنینَ وَلیجَةً وَاللهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» (سورهی توبه، آیهی 16)
آیات شریفهای که دربارهی امتحان الهی نازل شده، هریک گوشهای از ابعاد قضیّهی آزمایش پروردگار را بیان میکند؛ چراکه امتحانات مختلفند و ازآنجمله، جهاد در راه خدا است، که مفاد آیهی محلِّ بحث است.
از این آیه میفهمیم یکی از شرایط ایمان کامل، «جهاد در راه خدا» است. شرط دیگر آن است که جز خدا و رسول و مؤمنان، تکیهگاهی نگیرند و به دشمنان خدا و آنانی که از حوزهی اسلام خارجند، اعتماد نکنند و با آنان رابطهای نداشته باشند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۳
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
ایمان به خدا و قصد قربت؛ روح عمل
اگر کسی بدون ایمان به خدا و قصد تقرّب به او عملی را هرچند خوشظاهر انجام دهد، عملش چندان ارزش و شرافتی ندارد. درست است که کالبد انسان از کالبد حیوان ارزش بیشتری دارد و ما نمیخواهیم این ارزش را از جسم انسان سلب کنیم، امّا میگوییم آن وقتی شرافت و ارزش دارد که روح عمل در آن داخل شده باشد. در این صورت عمل کامل است.
نمونههای زیادی از این حقیقت را در زندگی میبینیم. خیلی از چیزهایی که از مردم سرمیزند بهظاهر خدمت است، امّا ارزشی از نظرِ خدا ندارد. این برای ما خیلی مهم است. چهبسا کسی کارهایش موردِ اعجاب باشد؛ مثلاً مسجد میسازد، امّا انگیزهی او الهی نیست. این کالبد عمل، ارزش و شرافتی برای او بار نمیآورد و موجب شرافت انسان در نظر جامعهی اسلامی و حکومت الهی و خدا نمیشود. این عمل بکلّی بیارزش نیست، امّا آن ارزشِ کامل و انسانی را ندارد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
ملاک خدایی بودن عمل
با این حساب، چنانچه کسی کاری برای نجات انسانها و جامعهی انسانی انجام دهد، کارش برای خدا محسوب میشود ولو اینکه عامل آن، این هدف را در نظر نداشته باشد.
برای نمونه، خداوند که فرمان داده به فقرا کمک کنید، برای این است که در جامعه فقیری وجود نداشته باشد؛ حال اگر کسی برای از بین بردنِ ریشهی فقر در جامعه اقدامی میکند، همان خواست خدا را محقّق ساخته است؛ ولو اینکه خودش متوجّه نباشد.
امّا اگر کسی برای مقصدی شیطانی یا انگیزههای غیر الهی به فقیر کمک کند، عملش باطل است.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
نقش ارزشها در سرنوشت جامعه
ارزشها در هر جامعه، اموری هستند که در اثر تفاهم افراد آن و فکر مردمش، اهمّیّت بیشتری پیدا کرده است. ممکن است در یک جامعه، علم ارزش باشد و عالِم بر دیگران مقدّم شود، و در جامعهای دیگر داشتن بتهای رنگارنگ یا طایفهای بزرگ یا زیاد پسر داشتن ارزش باشد؛ چنانچه در جامعهی جاهلی قبل از اسلام چنین بود.
برای نمونه، عبدالمطّلب تا زمانی که فرزنددار نشد، در جامعهی آن روز جایگاهی نیافت؛ امّا وقتی خداوند به او ده فرزند داد، به ریاست مکّه انتخاب شد. نظیر اینها در جوامع قدیم عصر اسلام مثل ایران و ... وجود داشت حالا هم وجود دارد.
بین ارزشهای حاکم در یک جامعه و رشد و ترقّی آن جامعه، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد و طبعاً جامعه به سویِ آنچه در آن، ارزش شمرده میشود، کشانده میشود.
اگر در جامعهای قدرت و زوردار شدن ارزش شد، همه به دنبال آن خواهند رفت؛ و اگر هنرهای جنسی مهم جلوه کرد، آن اجتماع، خودآگاه یا ناخودآگاه به سویِ شهوات سوق داده میشود؛ همین امروز دختران را جذب میکنند و یک عدّه جمع میشوند و یکی از آنها را که بهتر و جالبتر میتواند افراد را به طرف خودش جذب کند، انتخاب میکنند و تاجی روی سرش میگذارند و نتیجهاش این میشود که در جامعه هر دختری در بسترش، خواب ملکهی زیبایی را میبیند و آرزوی آن میکند. خلاصه آنکه، ارزش بودن یک چیز در جامعه درحقیقت سرنوشت آن جامعه را معیّن میکند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
شناخت ارزشهای اصیل
آیات در این راستا چنین خطاب میکند: آیا کسانی را که به حاجیان آب میدهند یا عمارت مسجد میکنند، در ردیف کسانی قرار میدهید که به خدای تعالی و روز جزا ایمان آوردهاند و در راه خدا مجاهدت کردهاند! این دو در نظر خدا یکسان نیستند.
این بدان معنا است که در نظر قانونگذار اسلام، سقایت شما مشرکان و عمارت مسجدتان، پشیزی ارزش ندارد. آنچه در نزد خدا ارزشمند است، همانا «ایمان به خدا و روز قیامت و مجاهدت در راه او است». البتّه ایمان به خدا و روز جزا، نه از جهتِ صِرفِ اعتقاد به آن موضوعیّت ندارد، بلکه به خاطر تأثیرش در زندگی انسان است. پس هم طریقیّت دارد و هم موضوعیّت.
این الگویی است که اسلام برای شناخت ارزشهای اصیل ارائه میدهد و بشر آن هنگام مورد پذیرش خدا، قرآن و اسلامشناسان واقعی قرار میگیرد که دارای این ارزشها باشد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۱
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir