eitaa logo
رواق آنلاین (مدارس) قم
4هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
21.6هزار ویدیو
829 فایل
✍️ کانال رسمی اطلاع رسانی اداره کل آموزش و پرورش استان قم @eduqom ✍️ کانال اطلاع رسانی و انعکاس فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مدارس استان قم @qommedu . ✍️ ارتباط با ما: 👤 @moho1398 ⁦☎️⁩ ۰۲۵_۳۲۹۳۸۰۱۷ 🌐 www.qom.medu.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با عنوان. «مکتب روح الله » 🎙اثری از گروه سرود رایت الهدی قم 🇮🇷 به امید انتخاب اصلح @rayatalhodaqom معاونت پرورشی و فرهنگی استان قم @qomparvarshi
🔰انتخاب درست =ساختن ایرانی آباد معاونت پرورشی و فرهنگی استان قم @qomparvarshi
🔰 ایران استوار و پابرجا را دوست می دارم معاونت پرورشی و فرهنگی استان قم @qomparvarshi
🔰 بسیار کشیده ایم تا روی پای خود بایستد. معاونت پرورشی و فرهنگی استان قم @qomparvarshi
🔰 مشکلات امروز فقط با انتخاب درست حل خواهد شد معاونت پرورشی و فرهنگی استان قم @qomparvarshi
20.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با عنوان. «عطر آسمان » 🎙اثری از گروه سرود رایت الهدی قم 🇮🇷 به امید انتخاب اصلح @rayatalhodaqom معاونت پرورشی و فرهنگی استان قم @qomparvarshi
25.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی🏴 دانش آموز خوبم🌷 آقای احمد سارانی🌹 کلاس پنجم ضحی💐 آموزگار: امین حمزه ای ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎ ‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بھ وقت حاج قاسم🌹 مداحی به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی🏴 دانش آموز گلم🌷 آقا مهدی رضوی🌹 کلاس اول فجر💐 آموزگار: خانم جوادی ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌ ‎ ‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🌷☘🌷☘🌷 📺 داستانی زیبا از شهید احمد علی نیری توی مدرسه قرار بود معلم از یکی از درس ها امتحان بگیرد. سر صف که آمدیم آقای ناظم گفت: بر خلاف معمول این امتحان در خارج از ساعت درس و بعد از کلاس سوم برگزار می گردد. چند دقیقه مانده بود به امتحان که صدای اذان از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت سمت نمازخانه. من هم پشت سرش رفتم که منصرفش کنم. گفتم: این معلم خیلی حساسه اگه دیر بیای راهت نمیده و ازت امتحان نمی گیره. اما گوش احمد بدهکار نبود. او رفت نماز خانه و من سر جلسه امتحان. بیست دقیقه می شد که سر جلسه بودیم اما نه از آقای معلم نه از احمد علی خبری نبود. آقای ناظم هم مدام دانش آموزان را به سکوت دعوت می کرد تا معلم برگه سؤالات را بیاورد. مدام از داخل کلاس سرک می کشیدم و منتظر احمدعلی بودم. بالاخره معلم برگه به دست وارد کلاس شد و با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر. کلی وقت ما را تلف کرد تا این برگه ها آماده شود. تا معلم برگه را داد به دست یکی از دانش آموزان که پخش کند، احمدعلی در چارچوب در ظاهر شد. با اینکه معلم ما بعد از ورود خودش، هیچ کسی را داخل کلاس راه نمی داد، گفت: نیری برو بشین سر جات. من و احمد علی هر دو امتحان دادیم، اما او نمازش را اول وقت خوانده بود و خدا امور دنیا را با او هماهنگ کرده بود ولی من نه. برگرفته از کتاب عارفانه 🌿هدیه صلوات برای شادی روح این شهید بزرگوار 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌷 🌷☘🌷☘🌷
91.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ی امیرالمومنین ۲ مدیریت :خانم فتح آبادی معاون آموزشی:خانم فلاح مربی پرورشی :خانم خادمی پور