#موضوع_مقاله
جایگاه سوره حمد در سیر نزول و چگونگی توجیه فاتحه الکتاب بودن سوره حمد با اثبات جایگاه پنجم در سیر نزول
نظر استاد بهجتپور پیرامون جایگاه سوره حمد در سیر نزول قرآن و نقد دیگر اقوال👇👇
به زودی در ویراست جدید جلد اول تفسیر همگام با وحی
👇👇
این سوره به اتفاق همهی دانشمندان علوم قرآنی، مکی، و پنجمین سورهی نازلشده بر پیامبراکرم، پس از سورهی مدثر و پیش از سورهی مسد است. مطابق جدولهای مسند یادشده در مقدمهی تفسیر، فقط در سند ابوصالح از ابنعباس (جدول ردیف ششم) که از تاریخ یعقوبی نقل شده است و نقل جابر بن زید (جدول ردیف دهم) که از الاتقان نقل شده است، و جدول ترکیبی مرحوم معرفت و الازهر مصر، این سوره پنجمین سورهی نازلشده است؛ امّا در برخی روایات ترتیب نزول، سورهی حمد نیامده است که از این قرارند: سندهای عطا از ابنعباس بهنقل از مجمع (ردیف 2 جداول مقدمه)، عطا از ابنعباس به نقل از المقدمتان (ردیف 3)، و عطا از ابنعباس به نقل از فضائل القرآن (ردیف 4)، سند مجاهد از ابنعباس یا عکرمه و حسن (ردیف 5)، سند عکرمه یا ابوصالح از ابنعباس (ردیف 7) و تلفیقی الفهرست (ردیف 8). این سوره، از جدولهای غیرمسند، در چهار سند اول ذکر نشده است. در جدولهای ترکیبی هم در جدول زرکشی و خازن نیامده است. در مصحف ابنمسعود، این سوره وجود نداشته است. ظاهراً دلیل حذف سورهی حمد از این جدولها، این است که سورهی حمد را عدل و برابر قرآن شمردهاند و بهدلیل عظمتش، در ضمن سورهها بهحساب نیاوردهاند.
علاوه بر سند سعید بن مسیب از علی در جداول مسند (ردیف اول جداول)، برخی از دانشمندان بر این اعتقادند که سورهی حمد، اوّلین سورهی نازلشده است. شواهدی که ایشان بر این ادعا آوردهاند، چنین است:
1. پیامبر اکرم فرمودند: «لَاصَلَاةَ اِلَّا بِفَاتِحَةِ الکِتَابِ؛ هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب، نماز نیست.» روشن است که پیامبر9 از نخستین ایام رسالت، نماز میخواندند؛ پس این سوره باید پیش از دیگر سورهها، حتّی پیش از سورهی علق نازل شده باشد.
2. این سوره در روایات رسیده از پیامبر اکرم، فاتحة الکتاب نامیده شده است و مراد از فاتحة الکتاب، آغاز وحی قرآن و کتاب آسمانی به این سوره، و بهمنزلهی کلید ورود به قرآن بوده است.
3. این سوره، نخستین سورهای است که بهطور کامل نازل شد. در اولین سال آغاز وحی، هرچند چهار سوره پیش از حمد نازل شد، هیچکدام بهطور کامل و یا یکمرتبه نازل نگشت.
بهنظر میرسد که این شواهد، نمیتوانند دلیل نخستین بودن سورهی حمد در ترتیب نزول باشد؛ زیرا اینکه هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب نیست، مانند این است که گفته شود: «لَاصَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ؛ نماز بدون طهارت (غسل یا وضو) نماز نیست»، درحالیکه تشریع وضو و غسل، در آیهی چهل و سوم سورهی نساء (نزول 92) و آیهی ششم سورهی مائده (نزول 113)، یعنی آخرین سورههای مدنی صورت گرفت و ظاهراً مسلمانان تا آن زمان، به طهارت مکلف نبودهاند. بنابراین مراد روایت، شرط بودن حمد و طهارت (غسل یا وضو)، برای نماز پس از تشریع آنهاست و نه پیش از آن زمان. علاوه بر این، به یقین، پیامبر پیش از رسالت، یعنی در دوران نبوّت و سالهای منتهی به رسالت، به نماز و راز و نیاز اشتغال داشتهاند، چنانکه براساس یکی از برداشتها، نهی پیامبر از نماز، ازسوی ابوجهل، که در سورهی علق به آن اشاره شد، شاهد آن است و کلمهی سجده در آیهی آخر همان سوره، که سجدهی واجب دارد: «کلَّا لَاتُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ» در تفسیر برخی مفسّران، بر نماز حمل شده است؛ یعنی ظاهراً ویژگی خاص نماز پیامبر سجده بود، برخلاف نماز مشرکان، که ویژگی اصلی آن سوت و کف بود: «وَ مَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاءً وَ تَصْدِیَة». اگر حضرت در دورهی نبوت و پیش از رسالت، نماز میخوانده است، آیا همراه با فاتحةالکتاب بوده؟ اگر در آن زمان (نبوت) فاتحة الکتاب بر ایشان نازل هم شده باشد، بهعنوان قرآن نبوده؛ زیرا نزول اصطلاحی قرآن، پس از آغاز رسالت است. بنابراین در زمان دیگری باید منتظر میماند تا این سوره بهعنوان قرآن، نازل شود.