بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 🪴 بر سرِ آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید #صبح‌بخیرزندگی

🔍 #آیه_گرافی 💠 الا بذکر الله تطمئن القلوب 🔹 سوره #رعد ۲۱

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!» پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود. #شکر @iqnatarh

بسم رب الحسین علیه السلام 🕊️

فرض‌ڪن‌ڪه خدا درگوشِ‌لحظه‌هایَت‌میگوید : | فإنےقَریب | مَن‌پیشتم زندگے‌ڪن ッ #خداےمن

یعنی میشود آنروز، درون تنگنای قبر شانه‌ام را بگیری و تکان بدهی: اسمع افهم، انا حسین بن علی بن ابیطالب! سر و کارت با من است، بقیه بروند!!! #شرح_دل #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

«وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» با #طُ هیـچ کوچه‌اے بُن‌بَست نیست •سـوره مبارکه طلاق• #آیه_گرافی

عباس (ع) باب الحوائج بودن را از مادرش ام البنین (س) آموخته... #ام_البنین

حرم ندیده ولی دلخوشیم اینقدری که صاحب حرم ازحال ماخبر دارد هواموداشته باش حضرت اَرباب... #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

کجـایی؟! که هیچ چیـز قشنگ‌تر از تماشای "تـو" نیست .. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

ای مادر اباالفضل جان ها فدای نامت… #ام_البنین

وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت @iqnatarh

#ام_البنین #استوری @iqnatarh

ای مادر ابوالفضل جان ها فدای نامت... #یا_عباس #ام_البنین @iqnatarh

#استوری #وفات_حضرت_ام_البنین_س @iqnatarh

بعد از تو دیگر هیچ کس ام البنین نیست یعنی زنی مانند تو مرد آفرین نیست ام الادب ، ام الوفا ، ام الاباالفضل غیر از تو وصف هیچ شخصی این چنین نیست وفات حضرت ام البنین(س) تسلیت باد #ام_البنین

جاى زهرا،بعد زهرا،مثل زهرا مادرى هرچه مادرهست قربان چنين نامادرى #ام_البنین

آقا نگویمت که بیا و دست ِ من بگیر ؛ عمری گرفته‌ای ؛ ز عنایت رها مکن ...! #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

از ڪودڪی... با نام تو زندگی ڪرده‌ایم! همان روزگاری ڪه... تمام دلشوره‌های‌مان با یڪ لبخند مادر حل می‌شد... یا با یڪ یاحسین پدر... #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

خُوشا جآنی که جآنانش حُسَین اَست... #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله

#استوری | #الی_الحبیب آخر میرم یه روز واسه‌ی زندگی کربلا... #صلی_الله_عليك_يا_ابا_عبدالله

جای زهرا، بعد زهرا، مثل زهرا مادری هر چه مادر هست قربان چنین نامادری #ام_البنین اونی که تو پیج گذاشتم تو همون استوری نوشتم این خامش تقدیم شما