هرچند که در شهر تو بازار زیاد است
باید برسم زود، خریدار زیاد است
من دربهدر پنجره فولادم و دیریست
بین من و آن پنجره دیوار زیاد است
آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست
آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است
پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم
اینجا چقدر چادر گلدار زیاد است
با بار گناه آمدهام مثل همیشه
با بار گناه آمدم اینبار زیاد است
گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم
آخر چه کنم در حرمت؟ کار زیاد است
نوروز به نوروز، محرم به محرم
سرمست زیاد است، عزادار زیاد است
از دور سلامی تو و از دور جوابی
این فاصله انگار نه انگار زیاد است
آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت
دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است
در خواب، سر سفره ی اطعام تو گفتی
هرقدر که میخواهی بردار، زیاد است
#یا_امـام_رضـا
غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل
#عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل
تا مسیر عاشقی سمٺ #خراسان شماسٺ
من هم از آوارگان این مسیرم لااقل
@qurantehran
#سر_سفره_افتتاح
هر شب یک فراز
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ ،
وَ رَسُولِكَ وَأَمِينِكَ وَصَفِيِّكَ وَحَبِيبِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ ...
➖ این که یکی میشود، حبیبِ خدا ،
اتفاقی نیست!
➖ این که یکی، خدا عاشقش میشود،
و حاضر است، به جانِ عزیز او، قسم بخورد...(لَعَمْرُک ... حجر / ۷۲ ) ؛ اتفاقی نیست!
ماجرا، ماجرای رفاقت است،
ماجرای حل شدن،
ماجرای شبیه شدن،
ماجرای فنا شدن ...
❀ جایی که دیگر، تو؛ همان اویی!
و از تو، چیزی در میان نیست، که حائل باشد میان تو و معشوقت ...
➖ درست همینجاست که دیگر، معشوقی در میان نیست
هر دو #عاشق اَند ...
و هر لحظه ، عاشقتر!
@qurantehran