📇 خلاصه تفسیرآیه ۲۳ سوره مبارکه #سبأ
🎤: برگرفته از جلسات تفسیر ایت الله #جوادی_آملی(سایت اسراء)
🔸 #شفاعت حق است اما دو عنصر محوری دارد: شافع باید مأذون باشد؛ مشفوع له هم باید مأذون له باشد. چه کسی شفاعت بکند و از چه کسی شفاعت بکند هر دو عنصر اذن می خواهد.
🔹ذات اقدس الهی به اینها اذن نداد که از شماها شفاعت کنند نه اینها مأذون اند نه شما مأذون له، پس چرا اینها را عبادت می کنید؟!
🔸 فرمود شفاعت حق است اما #شفیع باید مأذون باشد اینها نیستند، #مشفوع له باید مرتضی المذهب باشد شما نیستید،... این دو آیه، محدوده شفیع و مشفوع له را مشخص می کند انبیا و اولیا و اهل بیت(علیهم السلام) شفیع هستند چون خدا به آنها اذن داد و مؤمنین، مشفوع له هستند برای اینکه مرتضی المذهب هستند، مرتضی المذهب کسی است که دینی و مذهبی را قبول بکند که خدا راضی است یعنی دینِ خداپسند، دین خداپسند هم در اوایل سوره «مائده» مشخص شد که فرمود: ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً﴾ پس #اسلام، می شود دینِ خداپسند، یک مسلمان موحد، مرتضی المذهب است این می تواند مشفوع له باشد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) هم که مأذون اند در شفاعت و نیز اولیای الهی و انبیای الهی(علیهم السلام) این سِمت را دارند، اما اصنام و اوثان، هیچ کدام از این سِمت ها را ندارند ﴿وَلاَ تَنفَعُ الشَّفَاعَهُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أذِنَ لَهُ﴾.
🔹وقتی این وحی در صحنه قیامت درباره اذن به شفاعت صادر شد خیلی ها هراسناک بودند، بسیاری مدهوش شدند و نه بیهوش، وقتی این فزع از دل ها برطرف شد دل ها آرام شد و به حالت عادی آمدند، این اوساط از فرشته ها یا اولیا به آن برترها و اوحدی و بزرگ ترها می گویند: ﴿مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه گفت؟ چه دستوری رسید؟ این وحی که آمد چه دستور تازه ای آورد؟
﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾
🔸 می گویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ حق ظهور کرده است آن روزی که حق ظهور بکند به هیچ وجه جا برای باطل نیست. حق فرمود یعنی دستور حق رسید ﴿وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾.
🔹این آیه محلّ بحث که دارد اگر فزع برطرف بشود بعضی ها از بعضی سؤال می کنند که جریان چه بود؟ این دلهره از دل های اینها که کَنده شد اینها آرام شدند می گویند چه خبر بو؟ چه شد؟ چطور زبان ها بند آمد؟ چه حادثه ای پیش آم؟ چه کسی حرف زد؟ البته اینها درجاتشان یکی نیست، بعضی ها مطیع اند، بعضی ها مطاع اند از آنها که در درجه برترند سؤال می کنند که چه بود چه شد چه حادثه ای اتفاق افتاد؟ آنها پاسخ می دهند و آن که علیّ کبیر است که ذات اقدس الهی است فوق اینهاست،
🔸اگر شفیع مشخص شد چه کسانی هستند، مشفوع له که مرتضی المذهب هستند مشخص شد چه کسانی هستند در آن روز که مسئله شفاعت حق است قبل از اینکه شفاعت بکنند ﴿حَتَّی إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ﴾ این فزع گرفته شد آن اضطرار و دلهره که ﴿لاَ یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقَالَ صَوَاباً﴾ گرفته شد آن گاه به حرف می آیند ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ﴾ خدا چه فرمود. آنها که برترند، آنها شاید مجاز باشند بگویند: ﴿قَالُوا الْحَقَّ﴾ یعنی خدا حق گفت، پروردگار حق گفت، مطلب حق بود ﴿قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّکُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ﴾ علوّ او آن روز ظهور می کند، کبریایی او آن روز ظهور می کند.
غرض آن است که این بخش پایانی، ارتباط مستقیمی با ابطال سخنان مشرکان ندارد می فرماید شما بالأخره خدا را می پرستید برای چه خدا را می پرستید و برای چه بت ها را شریک قرار می دهید می گویید: ﴿هؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ﴾ یا می گویید: ﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا﴾ برای اینکه مشکل شما را حل بکند مشکل شما یا جذب منفعت است یا دفع مضرّه، شما که جزء اوحدی اهل ایمان نیستید که بگویید «حُبّاً» عبادت می کنم، عبادت احرار را داشته باشید اینها را می خواهید از غیر خدا اینها ساخته نیست.
@qurantehran