eitaa logo
در محــــ قرآن و أهل بيت ــــضر
253 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
749 فایل
✍برنامه کلی کانال تفسیر صوتی محسن قرائتی ترجمه تفسیری و پیام‌رسان مطالعه روزانه ترجمه نهج‌البلاغه مطالعه دعاهای صحیفه سجادیه و ... در محضر علامه مصباح یزدی @allamemesbah در محضر علامه جوادی آملی @tafsire_tasnim114 📮راه ارتباطی @M_M_Ansari
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 📜مطالعه در ۲۲۶ روز 🗓 🔰 (این سخنرانی، در شهر کوفه در دوران زمامداری آن حضرت ایراد شد.) 1⃣ پرهیز از ستمکاری ✍سوگند به خدا! اگر تمام شب را بر روی خارهای سَعدان به سر ببرم، و یا با غُل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده، و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم. چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می‌رود، و در خاک، زمانی طولانی اقامت می‌کند؟. 2⃣ عدالت عَلَوی (پرهیز از امتیازخواهی) ✍به خدا سوگند! برادرم عقیل را دیدم که به شدّت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یک مَن از گندم های بيت‌المال را به او ببخشم. کودکانش را دیدم که از گرسنگی دارای موهای ژولیده و رنگشان تیره شده، گویا با نیل رنگ شده بودند. پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تکرار می‌کرد. چون به گفته‌های او گوش دادم، پنداشت که دین خود را به او واگذار می‌کنم و به دلخواه او رفتار، و از راه و رسم عادلانه خود دست بر می‌دارم. روزی آهنی را در آتش گداخته، به جسمش نزدیک کردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیک بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: ای عقیل! گریه کنندگان بر تو بگریند، از حرارت آهنی می نالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟، امّا مرا به آتش دوزخی می‌خوانی که خدای جبّارش با خشمِ خود، آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچیز می نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟ و از این حادثه شگفت‌آورتر اینکه، شب هنگام کسی به دیدار ما آمد، و ظرفی سر پوشیده پر از حلوا داشت، معجونی در آن ظرف بود، چنان از آن متنفّر شدم که گویا آن را با آب دهان مار سمّی، یا قی کرده آن مخلوط کرده‌اند!. به او گفتم: هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این دو بر ما أهل‌بیت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ حرام است. گفت: نه، نه زکات است نه صدقه، بلکه هدیه است. گفتم: زنان بچّه مرده بر تو بگریند. آیا از راهِ دین، وارد شدی که مرا بفریبی؟ یا عقلت آشفته شده، یا جن زده شده‌ای؟ یا هذیان می‌گویی؟. به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان‌هاست به من دهند، تا خدا را نافرمانی کنم که پوست جُوی را از مورچه‌ای به ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد! و همانا این دنیای آلوده شما نزد من از برگ جویده شده دهان مَلَخ پَست‌تر است!. علی را با نعمت‌های فناپذیر و لذّت‌های ناپایدار چه کار؟!. به خدا پناه می‌بریم از خفتن عقل و زشتی لغزش‌ها، و از او یاری می‌جوییم. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🆔 @Quranvahlebeyt