eitaa logo
در محــــ قرآن و أهل بيت ــــضر
253 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
749 فایل
✍برنامه کلی کانال تفسیر صوتی محسن قرائتی ترجمه تفسیری و پیام‌رسان مطالعه روزانه ترجمه نهج‌البلاغه مطالعه دعاهای صحیفه سجادیه و ... در محضر علامه مصباح یزدی @allamemesbah در محضر علامه جوادی آملی @tafsire_tasnim114 📮راه ارتباطی @M_M_Ansari
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 📜مطالعه در ۲۲۶ روز 🗓 🔰 (معروف به خطبه شقشقیّه که درد دل‌های امام عليه‌السّلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است) 3⃣ شکوه از عمر و ماجرای خلافت ✍سرانجام اولی حکومت را به راهی درآورد، و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه‌ای از خشونت، سختگیری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد، پرده‌های بینی حیوان پاره می‌شود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط می‌کند. سوگند به خدا! مردم در حکومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمی گرفتار آمده بودند، و دچار دورویی‌ها و اعتراض‌ها شدند، و من در این مدت طولانی محنت زا، و عذاب آور، چاره‌ای جز شکیبایی نداشتم، تا آن‌که روزگار عُمَر هم سپری شد. 4⃣ شکوه از شورای عمر ✍سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می‌باشم! پناه بر خدا از این شورا! در کدام زمان در برابر شخص اولشان در خلافت مورد تردید بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آن‌ها پندارند؟ و در صف آن‌ها قرارم دهند؟ ناچار باز هم کوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گردیدم. یکی از آن‌ها با کینه‌ای که از من داشت روی برتافت، و دیگری دامادش را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر که زشت است آوردن نامشان. 5⃣ شکوه از خلافت عثمان ✍تا آن‌که سومی به خلافت رسید، دو پهلویش از پرخوری باد کرده، همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود، و خویشاوندان پدری او از بنی‌امیه به پاخاستند و همراه او بيت‌المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه‌ای که بجان گیاه بهاری بیفتد، عثمان آنقدر اسراف کرد که ریسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت، و شکم بارگی او نابودش ساخت. 6⃣ بیعت عمومی مردم با امیرالمومنین عليه‌السّلام ✍روز بیعت، فراوانی مردم چون یال های پُر پُشت کَفتَار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آن‌که نزدیک بود حسن و حسین علیهماالسلام لگدمال گردند، و ردای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گله‌های انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند. اما آن‌گاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند، و برخی از اطاعات حق سر برتافتند، گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را که می‌فرماید: «سرای آخرت را برای کسانی برگزیدیم که خواهان سرکشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است.» آری! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند، اما دنیا در دیده آن‌ها زیبا نمود، و زیور آن چشم‌هایشان را خیره کرد. 7⃣ مسوولیت‌های اجتماعی ✍سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمی‌کردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می‌ساختم، و آخر خلافت را به کاسه اول آن سیراب می‌کردم. آن‌گاه می‌دیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله ای بی‌ارزش‌تر است. گفتند: در اینجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه‌ای به دست امام عليه‌السّلام داد و امام عليه‌السّلام آن را مطالعه می‌فرمود، گفته شد، مسایلی در آن بود که می‌بایست جواب می‌داد. وقتی خواندن نامه به پایان رسید، ابن عباس گفت: یا امیرالمومنین! چه خوب بود سخن را از همان جا که قطع شد آغاز می‌کردید؟ امام عليه‌السّلام فرمود: هرگز! ای پسر عباس، شعله‌ای از آتش دل بود، زبانه کشید و فرونشست، ابن عباس می‌گوید: به خدا سوگند! بر هیچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام عليه‌السّلام این‌گونه اندوهناک نشدم، که امام عليه‌السّلام نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🌷↪️ @Quranvahlebeyt
📔 📝مطالعه در ۶۹ روز 🗓 🔰 ✍شكيبايى دو گونه است: شكيبايى بر آنچه خوش ندارى و شكيبايى در آنچه دوست دارى. 🔰 ✍ثروتمندى در غربت، مانند در وطن بودن است و تهيدستى در وطن، غربت است. 🔰 ✍قناعت، ثروتى است پايان ناپذير. 🔰 ✍ثروت، ريشۀ شهوت‌هاست. 🔰 ✍آن كسی که تو را هشدار داد، مانند كسى است كه تو را مژده داد. 🔰 ✍زبان تربيت نشده، درنده‌اى است كه اگر رهايش كنى مى‌گزد! 🔰 ✍نيش زن شيرين است. 🔰 ✍چون تو را ستودند، بهتر از آنان ستايش كن، و چون به تو احسان كردند، بيشتر از آن ببخش. به هر حال پاداشِ بيشتر، از آنِ آغاز كننده است. 🔰 ✍شفاعت كننده چونان پَر و بال درخواست كننده است. 🔰 ✍اهل دنيا سوارانى در خواب مانده‌اند كه آنان را مى‌رانند. 🔰 ✍از دست دادن دوستان، غربت است. 🔰 ✍از دست دادنِ حاجت، بهتر از درخواست كردن از نااهل است. 🔰 ✍از بخشش اندك شرم مدار كه محروم كردن، از آن كمتر است. 🔰 ✍عفّت ورزيدن زينت فقر، و شكرگزارى زينت بى‌نيازى است. 💠منبع:نرم‌افزار نهج‌البلاغه گویا، جامع شروح و ترجمه 🆔 @Quranvahlebeyt
📔 📜مطالعه در ۷۰ روز 🗓 🔰 (دستورالعمل امام عليه‌السّلام به هنگام آغاز جنگ، در سال ۳۷ هجری در میدان صفّین) 🔵 آموزش تاکتیک‌های نظامی ✍عقب نشینی‌هایی که مقدّمه هجوم دیگری است، و ایستادنی که حمله در پی دارد، نگرانتان نسازد، حقِّ شمشیرها را اداء کنید و پشت دشمن را به خاک بمالید، و برای فرو کردن نیزه‌ها، و محکم‌ترین ضربه‌های شمشیر، خود را آماده کنید، صدای خود را در سینه‌ها نگهدارید که در زدودن سُستی نقش بسزایی دارد. به خدایی که دانه را شکافت و پديده‌ها را آفرید! آن‌ها اسلام را نپذیرفتند، بلکه به ظاهر تسلیم شدند، و کفر خود را پنهان داشتند و آن‌گاه که یاورانی یافتند آن را آشکار ساختند. 🔰 (نامه‌ای در جواب نامه معاویه در صحرای صفّين، ماه صفر سال ۳۷ هجری) 1⃣ افشای چهره بنی‌امیّه و فضایل أهل‌بیت علیهم‌السّلام معاویه! این‌که خواستی شام را به تو واگذارم، همانا من چیزی را که دیروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشید، و امّا در مورد سخن تو که «جنگ، عرب را جز اندکی، به کام خویش فرو برده است» آگاه باش، آن کس که بر حق بود، جایگاهش بهشت، و آن‌که بر راه باطل بود در آتش است. امّا اینکه ادعای تساوی در جنگ و نفرات جهادگر را کرده‌ای، بدان، که رشد تو در شک، به درجه کمال من در یقین نرسیده است، و اهل شام بر دنیا حریص تر از اهل عراق به آخرت نیستند. 2⃣ فضایل عترت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ و افشای چهره بنی‌امیّه ✍و اینکه ادعا کردی ما همه، فرزندان «عبد مناف» هستیم، آری چنین است، امّا جدّ شما «امیّه» چونان جدّ ما «هاشم»، و «حرب» همانند «عبدالمطلّب»، و «ابوسفیان» مانند «ابوطالب» نیست، هرگز ارزش مهاجران چون اسیران آزاد شده نیست، و حلال زاده همانند حرام زاده نمی‌باشد، و آن‌که بر حق است با آن‌که بر باطل است را نمی توان مقایسه کرد، و مؤمن چون مفسد نخواهد بود، و چه زشتند آنان که پدران گذشته خود را در ورود به آتش پیروی کنند. از همه که بگذریم، فضیلت نبوّت در اختیار ماست، که با آن عزیزان را ذلیل، و خوارشدگان را بزرگ کردیم، و آن‌گاه که خداوند امّت عرب را فوج فوج به دین اسلام در آورد، و این امّت برابر دین اسلام یا از روی اختیار یا اجبار تسلیم شد، شما خاندان ابوسفیان، یا برای دنیا و یا از روی ترس در دین اسلام وارد شدید، و این هنگامی بود که نخستین اسلام آورندگان بر همه پیشی گرفتند، و مهاجران نخستین، ارزش خود را باز یافتند، پس ای معاویه! شیطان را از خویش بهره‌مند نکن، و او را بر جان خویش راه مده. با درود. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🆔 @Quranvahlebeyt
📔 📜مطالعه در ۲۲۶ روز 🗓 🔰 (معروف به خطبه شقشقیّه که درد دل‌های امام عليه‌السّلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است) 3⃣ شکوه از عمر و ماجرای خلافت ✍سرانجام اولی حکومت را به راهی درآورد، و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه‌ای از خشونت، سختگیری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد، پرده‌های بینی حیوان پاره می‌شود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط می‌کند. سوگند به خدا! مردم در حکومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمی گرفتار آمده بودند، و دچار دورویی‌ها و اعتراض‌ها شدند، و من در این مدت طولانی محنت زا، و عذاب آور، چاره‌ای جز شکیبایی نداشتم، تا آن‌که روزگار عُمَر هم سپری شد. 4⃣ شکوه از شورای عمر ✍سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد که پنداشت من همسنگ آنان می‌باشم! پناه بر خدا از این شورا! در کدام زمان در برابر شخص اولشان در خلافت مورد تردید بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم؟ که هم اکنون مرا همانند آن‌ها پندارند؟ و در صف آن‌ها قرارم دهند؟ ناچار باز هم کوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گردیدم. یکی از آن‌ها با کینه‌ای که از من داشت روی برتافت، و دیگری دامادش را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر که زشت است آوردن نامشان. 5⃣ شکوه از خلافت عثمان ✍تا آن‌که سومی به خلافت رسید، دو پهلویش از پرخوری باد کرده، همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود، و خویشاوندان پدری او از بنی‌امیه به پاخاستند و همراه او بيت‌المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه‌ای که بجان گیاه بهاری بیفتد، عثمان آنقدر اسراف کرد که ریسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت، و شکم بارگی او نابودش ساخت. 6⃣ بیعت عمومی مردم با امیرالمومنین عليه‌السّلام ✍روز بیعت، فراوانی مردم چون یال های پُر پُشت کَفتَار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آن‌که نزدیک بود حسن و حسین علیهماالسلام لگدمال گردند، و ردای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گله‌های انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند. اما آن‌گاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شکستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند، و برخی از اطاعات حق سر برتافتند، گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را که می‌فرماید: «سرای آخرت را برای کسانی برگزیدیم که خواهان سرکشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزکاران است.» آری! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند، اما دنیا در دیده آن‌ها زیبا نمود، و زیور آن چشم‌هایشان را خیره کرد. 7⃣ مسوولیت‌های اجتماعی ✍سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمی‌کردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می‌ساختم، و آخر خلافت را به کاسه اول آن سیراب می‌کردم. آن‌گاه می‌دیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله ای بی‌ارزش‌تر است. گفتند: در اینجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه‌ای به دست امام عليه‌السّلام داد و امام عليه‌السّلام آن را مطالعه می‌فرمود، گفته شد، مسایلی در آن بود که می‌بایست جواب می‌داد. وقتی خواندن نامه به پایان رسید، ابن عباس گفت: یا امیرالمومنین! چه خوب بود سخن را از همان جا که قطع شد آغاز می‌کردید؟ امام عليه‌السّلام فرمود: هرگز! ای پسر عباس، شعله‌ای از آتش دل بود، زبانه کشید و فرونشست، ابن عباس می‌گوید: به خدا سوگند! بر هیچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام عليه‌السّلام این‌گونه اندوهناک نشدم، که امام عليه‌السّلام نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد. 💠منبع: نرم‌افزار نهج‌البلاغه نوین 🆔 @Quranvahlebeyt