eitaa logo
روابط عمومی پلیس درمیان(خراسان‌جنوبی)
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
14.2هزار ویدیو
69 فایل
کانال اطلاع رسانی، فرهنگی، اجتماعی و ....
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️إِذَا کَانَ الرِّفْقُ خُرْقاً کَانَ الْخُرْقُ رِفْقاً رُبَّمَا کَانَ الدَّوَاءُ دَاءً، وَالدَّاءُ دَوَاءً 🟠در آنجا که رفق و مدارا سبب خشونت مى شود، خشونت، مدارا محسوب خواهد شد; چه بسا داروهايى که سبب بيمارى گردد و بيمارى هايى که داروى انسان است ✍اصل و اساس در برنامه هاى زندگى، نرمش و مداراست; ولى گاه افرادى پيدا مى شوند که از اين رفتار انسانى سوء استفاده کرده بر خشونت خود مى افزايند؛ در مقابل اين افراد خشونت تنها طريق اصلاح است. جمله بعد در واقع به منزله علت براى اين جمله است، زيرا مواردى پيدا مى شود که دوا، درد را فزون تر مى سازد و تحمل درد، دوا محسوب مى شود اشاره به اينکه زخم هايى است که تنها درمان آن در گذشته داغ کردن و سوزاندن بود، به يقين در آنجا مرهم نهادن بيهوده و گاه سبب افزايش بيمارى است و به عکس گاه بيمارى هايى عارض انسان مى شود که سبب بهبودى از بيمارى هاى مهم ترى است. 📘
امام‌ خامنه ای در اول فروردین ۱۴۰۴ فرمودند: 📗 توصیه می کنم فعالان عرصه فرهنگی، امسال به مطالعه و آموزش نهج‌البلاغه توجه ویژه داشته باشند: 🌹سهم : نامه ۳۱ ، از بند ۱۴ تا بند ۱۵ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) 5⃣1⃣ حقوق دوستان 🔻چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستی را بر قرار كن، اگر روی برگرداند تو مهربانی كن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی كه دوری می گزيند تو نزديك شو و چون سخت می گيرد تو آسان گير و به هنگام گناهش عذر او بپذير، چنان كه گويا بنده او می باشی و او صاحب نعمت تو می باشد. مبادا دستورات ياد شده را با غير دوستانت انجام دهی، يا با انسانهایی كه سزاوار آن نيستند به جا آوری، دشمن دوست خود را دوست مگير تا با دوست دشمنی نكنی. در پند دادن دوست بكوش، خوب باشد يا بد و خشم را فرو خور كه من جرعه ای شيرين تر از آن ننوشيدم و پايانی گواراتر از آن نديده ام. با آن كس كه با تو درشتی كرده، نرم باش كه اميد است به زودی در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با بخشش رفتار كن، زيرا سرانجام شيرين دو پيروزی است (انتقام گرفتن يا بخشيدن) اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار، تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، كسی كه به تو گمان نيك برد او را تصديق كن و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی كه با او داری ضايع نكن زيرا آن كس كه حقّش را ضايع می كنی با تو برادر نخواهد بود و افراد خانواده ات بد بخت ترين مردم نسبت به تو نباشند و به كسی كه به تو علاقه ای ندارد دل مبند، مبادا برادرت برای قطع پيوند دوستی، دليلی محكمتر از برقراری پيوند با تو داشته باشد و يا در بدی كردن بهانه ای قويتر از نيكی كردن تو بياورد، ستمكاری كسی كه بر تو ستم می كند در ديده ات بزرگ جلوه نكند، چه او به زيان خود و سود تو كوشش دارد، و سزای آن كس كه تو را شاد می كند بدی كردن نيست. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
🔺️بخشی از خطبه ۲۳۳ نهج‌ البلاغه از زبان امیرالمؤمنین گوینده حق اندک است: افرادی که حق را می‌گویند، کم و انگشت‌شمارند. زبان از راستگویی عاجز است: مردم دیگر جرات گفتن حقیقت ندارند یا زبانشان را به دروغ عادت داده‌اند. حق‌طلبان بی‌ارزند: کسانی که دنبال حق هستند، در چشم مردم بی‌ارزش و خوار شمرده می‌شوند. مردم گرفتار گناه و سازش‌کارند: گناه عمومی شده و بسیاری از مردم به جای مقابله با فساد، با آن سازش کرده‌اند. جوانان بد اخلاق، پیران گناه‌کار: اخلاق جوانان از هم پاشیده و پیران نیز به جای تجربه و تقوا، اهل گناه شده‌اند. عالمان دو رو، نزدیکان سودجو: عالمان نفاق دارند و صداقت ندارند؛ اقوام و خویشاوندان هم فقط به دنبال منفعت شخصی هستند. نه خردسالان، بزرگان را احترام می‌کنند، نه توانگران به فقرا کمک می‌کنند: احترام به بزرگ‌تر از بین رفته و ثروتمندان به مستمندان کمک نمی‌کنند.
▫️وَإنَّهُ لاَ يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللهِ أَنْ يَتَعَظَّمَ، فَإنَّ رِفْعَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ يَتَوَاضَعُوا لَهُ، وَسَلاَمَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ يَسْتَسْلِمُوا لَهُ 🟠و آن کس که عظمت خدا را شناخته سزاوار نيست خودرا بزرگ شمرد، زيرا بزرگى کسانى که از عظمت خدا آگاهند، در اين است که در برابر او متواضع باشند، و سلامت آنان که از قدرت (بى انتهاى) او با خبرند اين است که در برابرش تسليم گردند ! ✍اشاره به اين که : آنها که باد غرور و تکبر در سر دارند از عظمت خدا غافلند و آنها که به قدرت خويش مى نازند از قدرت خدا آگاه نيستند، آن کس که عظمت و قدرت خدا را بداند مى فهمد که ما در برابر او هيچ هستيم، با اين حال، کبر و غرور و قدرت نمايى مفهومى ندارد. 📘
با مردم مدارا کن! ▫️وَارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ، وَاعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِينَ لاَ تُغْنِي عَنْکَ إِلاَّ الشِّدَّةُ 🟠در آنجا كه مدارا كردن بهتر است مدارا كن، و در جايى كه جز با درشتى كار انجام نگيرد، درشتى كن ✍به اين ترتيب اصل و اساس در مناسبات ميان حاکميّت و مردم، بلکه در تمام مديريت ها رفق و مداراست; ولى اگر کسانى از مدارا کردن مدير خواستند سوء استفاده کنند، جز برخورد شديد چيز ديگرى کارساز نيست. 📘
🔻 كـمتـريـن مـرتـبـه نـهـى از مُنـكـر 💠 امام علی علیه‌السلام: ✓ «أدنَى الإنكارِ أن تَلقى أهلَ المَعاصي بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ ». ⁙ «كمترين مرتبه نهى از منكر اين است كه با گنهكاران، با چهره درهم كشيده برخورد كنيد». 📚 وسائل الشيعة: ج۱۱ ص۴۱۳ ح۱ معروف_نهی ازمنکر
بخشش کم، بهتر از هیچ ندادن ▫️لاَ تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ 🟠از بخشش کم حیا مکن، زیرا محروم کردن از آن هم کمتر است ✍بسیارند کسانى که معقتدند باید بخشش به مقدار قابل ملاحظه باشد و اگر انسان توان آن را نداشت، ترک کند، در حالى که بخشش کم (توأم با عذرخواهى و ادب) حد اقل دو فایده دارد: نخست این که در بسیارى از موارد همین مقدار حل مشکلى مى کند و دیگر این که دست رد به سینه درخواست کننده زدن نوعى اهانت است و این کار جلوى اهانت را مى گیرد. اضافه بر اینها روح سخاوت را در انسان در تمام حالات پرورش مى دهد. امام علیه السلام در واقع محروم کردن را نیز نوعى بخشش بسیار کم محسوب کرده که هر بخششى از آن بیشتر است.و مهم این است که انسان در انفاق خود، هرچند کم اخلاص داشته باشد. این خلوص نیت کم را بسیار و کوچک را بزرگ مى کند. 📘
معيار حُسن ظن و سوء ظن ▫️إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ، ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ، فَقَدْ ظَلَمَ؛ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ، فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ، فَقَدْ غَرَّرَ. 🟠هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان و اهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده به او ستم كرده است و هنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هر كس گمان خوب به دیگری ببرد خود را فریب داده است ✍مطابق کلام حکمت آمیز بالا این مطلب مربوط به زمانى است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد و غالب مردم راه صلاح بپویند; اما زمانى که فساد، غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف مى روند حسن ظن نسبت به افراد سبب مى شود انسان خودش را فریب دهد و باید جانب احتیاط را نگه دارد تا گرفتار توطئه ها و مفسده ها نگردد.این بدان معنا نیست که انسان سوء ظن خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه منظور این است که بدون این که عکس العمل منفى که سبب اهانت به مؤمن مى شود ظاهر سازد، در عمل جانب احتیاط را از دست ندهد.گاه افرادى که در یک زمان زندگى مى کنند با هم متفاوتند; بعضى سوابق خوبى دارند که باید به آنها حسن ظن داشت و بعضى داراى سوابق سوءاند که باید درباره آنها جانب احتیاط را رعایت کرد، بنابراین معیار، فساد تمام مردم زمان نیست 📘
▫️وَإنَّمَا الدُّنْيَا مُنْتَهَى بَصَرِ الاَْعْمَى لاَ يُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَيْئاً، والْبَصِيرُ يَنْفُذُهَا بَصَرُهُ، وَيَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا 🟠و همانا دنيا نهايت ديدگاه كور دلان است كه آن سوى دنيا را نمى نگرند، امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور كرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى بيند ✍آرى دنياپرستان، به خاطر دلباختگى و شيفتگى، نسبت به زرق و برق دنيا، همچون کسى هستند که در زندانى بدون روزنه، محبوس است، جز داخل زندان چيزى را نمى بينند، يا ديد چشمشانشان ضعيف است و يا حجابها اطراف آنها را گرفته، و يا هر دو.ولى حق جويانِ حق طلب، ديدشان نافذ و حجابى در برابر آنها نيست، به همين دليل سراى آخرت را که منزلگاهِ جاودانى آنهاست، با چشم دل، به روشنى مى بينند، و تمام همّت خودرا متوجّه آن مى سازند. 📘 🇮🇷 🇮🇷 🆔 @PR_Police
🔻هشدارى كه بشارت است! 📖 حکت ۵۹ نهج‌البلاغه: مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ. حضرت میفرمایند:  آنكه تو را از چيزى بر حذر مى دارد، همانند كسى است كه تو را مژده اى مى رساند.   ✍️ امیرالمؤمنین حضرت علی(عليه السلام) با هشدارى بجا در اين سخن كوتاه و گرانمايه به اهميت هشدارهاى بجا و سودمند پرداخته مى فرمايد: «كسى كه تو را (از امورى كه خطرناك است) بترساند همچون كسى است كه به تو بشارت دهد (به امورى كه مايه سرور و خوشحالى است. 🌹 🌹 🆔 @PR_Police
🔻هر ظرفى بر اثر قرار دادن چيزى در آن از وسعتش كاسته مى شود مگر پيمانه علم كه هرقدر از دانش در آن جاى گيرد وسعتش افزون مى گردد! 📘نهج البلاغه _ حکمت ۲۰۵ 🌹 🌹 🆔 @PR_Police
🔻وَ إِنَّ لِلْمَوْتِ لَغَمَرَات هِيَ أَفْظَعُ مِنْ أَنْ تُسْتَغْرَقَ بِصِفَة، أَوْ تَعْتَدِلَ عَلَى عُقُولِ أَهْلِ الدُّنْيَا ✍مرحوم علامه شوشترى در شرح نهج البلاغه خود در اينجا حديثى از کتاب کافى نقل مى کند که گروهى از عابدان بنى اسرائيل تصميم گرفتند شهرهاى مختلف را بگردند و آثار عبرت انگيز را در آنها ببينند، در اين گردش خود به قبرى رسيدند که باد، گرد و غبار بر آن پاشيده بود و جز اثر مختصرى از آن آشکار نبود. گفتند چه خوب است دعا کنيم و از درگاه خدا بخواهيم صاحب اين قبر، شرح حال خود را براى ما بازگو کند. دعاى آنها مستجاب شد. از صاحب قبر پرسيدند طعم مرگ را چگونه يافتى؟ او با وحشت تمام در پاسخ گفت: نود و نه سال از دفن من مى گذرد و هنوز درد و رنج جان دادن و تلخى طعم آن در درون من است.