محمدرضا کائینی
✒"بیبی"، بلاهت و بختبرگشتگیِ تاریخی، بازخوانی یک تجربه ۱۲ روزه! -بخش نخست
"فرماندهان نامی و پدافند ایران که نیست شوند، میماند ازکارانداختن لانچرها و دودکردنِ شهرهای موشکی. در این حیث و بیث، تا حکومت خودش را بیابد و البته با شراکت آمریکا، کار سایتهای هستهای را هم یکسره کردهایم! تازه مردم ایران معطل یک جرقهاند که بی برو و برگرد، هَرولهکنان به خیابانها بریزند و کَلک نظام بکَنند و تا شازده را بر تخت ننشانند، آرام نگیرند! حتی اگر مردم هم نیایند، ملالی نیست. زندان اوین را می زنیم که جماعت ناراحت یا اوباشِ پُرخطر، کار را یکسره کنند!..."
باور میکنید، که این ماحصل سالها برنامهریزی موساد است؟ نمادی از عقل صهیونی، یا سقفِ شعورِ بیبی؟ چیزی که طی دوازده روزِ گذشته از اتاق فکرهای آنان، بر پرده نمایش ایران و جهان رفته؟ و تازه از بیست و سه خرداد تا یک روز پیش، همچنان حُفره های این توهم نَدید گرفته شده و نهایتا ترامپ بر یورشآور لگام زده و فعلا لِنگ و لگد انداختن او را موقوف کرده! بیش از این کلمات را حرامِ این نقشه پریشان نکنم، چه اینکه در این روزها بصیرت عمومی روی دورِ تند افتاده و در این فقره، دهها مقاله و یادداشت قلمی شده است. بهتر آن است که چند غنیمت این جنگ تحمیلی را، سیاهه کنیم:
↖️یک: اولین، مهمترین و امیدوارم که ماناترین هدیه بیبی به ایرانیان، مستند ساختن برخی رویکردهای کلان جمهوری اسلامی بود! این قلم در سه دهه اخیر، بارها جماعتی را دیده بود که گمان می بردند که انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن، برخی "مرگ"خواهیهای مداوم خویش را، از سر هوسرانی، منفعت طلبی، مازوخیسم و سادیسم به دهان خلایق انداخته است! در این روزها بر همه بهویژه دهه هشتادیها و ایضا دهه نودیها عیان شد، که این "مرگ بر"ها، به زن و کودک کُشیِ بیپروا، ترورهای آشکار و تدارکشده، تخریب بیمارستانها و مجتمعهای بهزیستی، انهدام زیرساختهای مالی، دفاعی و حتی درمانی کشور و در نهایت به تجزیه ایران نظر دارد. در روزهای پیشین، حتی عدهای از پرسابقه ترین مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی به زبان آمدند، که این شرارت هدفی جز تقسیم نقشه ایران نداشته است. امروز بسا مردمان دریافتهاند که انقلاب اسلامی و پایه گذار آن، دشمنان و مزاحمین خود را بر اساس واقعیت های تاریخیِ نُه دهه اخیر ایران و از آن مهمتر، سرشت آنان شناسایی کرده اند. امروزه مفاهیمی چون: مقاومت، نفوذ منطقهای، مصاف با دشمن در کیلومترها دورتر از وطن، معنا و لونی تازه یافته است...
۱۴ تیر ۱۴۰۴
پ ن: بیبی در حال تماشای آثار اصابت موشکهای ایران، که رسانه های صهیونی سعی در نَدید گرفتن و فروکاستنِ آن داشتند.
ادامه دارد...
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒"بیبی"، بلاهت و بختبرگشتگیِ تاریخی، بازخوانی یک تجربه ۱۲ روزه! -بخش دوم
↖️دو: خیالتان تخت که متجاوز بهتر از همه میدانست، که نظام جمهوری اسلامی نه با ترور ساقط میشود، نه با از میان رفتن توان هسته ای و نظامی. چه در پی پیروزی انقلاب، هم مسئولان تراز اول خود را از دست داد و هم تجهیزات امروز را نداشت، اما سرِ جایش ماند. دشمن فقط به یک امید آمده بود: همراهی مردم، ولو در قالب گروهی اندک برای آشوب و اغتشاش. برخی از به اصطلاح روشنفکران و جامعهشناسان وطنی نیز، گرفتار این وهم شده بودند که قطعا موجِ آشوبِ پساحمله، بخش بزرگی از جامعه فرا خواهد گرفت! جالب اینجاست که هم آنان در این روزها، در مدح ملّت گرایی و نفی اُمت گرایی، اشعار بیقافیه سرِهم میدهند! القصه، عرّ و بوق حاکم بر رسانههای برانداز هم در طول این دوازده روز، تنها پیجوی یک چیز بود: پس چرا مردم نمیجنبند؟ ایشان چون مُلانصرالدین، بارها خبر از نذری تَه کوچه داده بودند و نهایتا خود هم آن را باور کردند و در پی دریافتش، روان شدند!
بی اعتنایی حداکثری و اعجابانگیز ایرانیان به این اغواگری را، بسیاری به وحدت حولِ وطن ربط میدهند. نگارنده بر این باور است، که علاقه به بقای ایران کف ماجراست، اما سقف آن را باید ایجاد نوعی "خودآگاهی فراگیر" دانست. علاوه بر اثبات صحّت دعاوی نظام در باره دشمنان دیرنش، اغلب و به عیان، حقانیّت مقاومت را دریافتند. جملگی دیدند که اگر جنگ در سوریه و عراق نبود، سالها پیشتر باید در شهر به شهر و کوچه به کوچه این کشور، برای بقای خود اسلحه به دست میگرفتند. آنان دریافتند که ادعای کشتار مردم و اختفای مسئولان در زمان بمباران،گزافهای بیش نبود و از قضا در آغازین لحظات جنگ، این فرماندهان پرآوازه سپاه بودند، که بهای سالها پایمردی خود را پرداختند و همراه با خانواده، در خون خود غنودند! این بار هم، شهادت بود که آگاهی آورد.
تکمله ماجرا نیز که تتمه تردید را از همگان زدود، تدارک گسترده برای تحمیل شاهزادهای مفلوک به سپهر سیاسی ایران بود. کسی که هنوز به درستی فارسی نمیداند، در چهل و شش سال اخیر بیکار بوده، پیرانه سر از مادرش خرجی میگیرد و در این حال و اوضاع، خود را "مهاتما گاندی"ِ ایران میداند! محور غربی/ عبری/عربی در دو دهه اخیر، با هزینه برای عَلَم کردن این مترسک، حکم بلاهت تاریخی خویش را امضاء کرده است. این بخش اخیر، آخرین میخ بر تابوت آشوب و عاملی مهم در توسعه آگاهی عمومی بود.
الغرض، "بی بی" آدرس آشوب داد و آن را بی اثر کرد! او به ایران و جمهوری اسلامی، هدیهای گران داد و آن را از اغتشاش بیمه کرد!
۶ تیر۱۴۰۴
ادامه دارد...
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
با اندوه فراوان، درگذشت برادر متّقی، صبور و مهربانم، زندهیاد سعید کائینی، که در روزهای عزای حسینی(ع) روی داد، را به اطلاع میرسانم. مراسم تشییع و ترحیم، متعاقبا اعلام خواهد شد.
از دوستان و سروران عزیز مستدعی است، با قرائت فاتحهای، روح آن عزیزِ از دست رفته را شاد و قرین آرامش فرمایند.
محمدرضا کائینی
۲۴ تیر ۱۴۰۴
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
با شُکرِ حضرت احدیت و تسلیم به اراده شریفش، بدینوسیله از تمامی شخصیتهای علمی، فرهنگی و دوستان، آشنایان و همکاران ارجمند، که در مراسم تشییع و ترحیم برادر عزیزم زندهیاد سعید کائینی شرکت کردند و یا با ارسال پیامهای تسلیت و گُل، همدردی خود را ابراز داشتند، صمیمانه تشکر میکنم.
امید میبرم که این عزیزان مهرورز، در تمامی عرصههای زندگی، موفق و کامیاب باشند.
محمدرضا کائینی
۳۱ تیرماه ۱۴۰۴
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
هدایت شده از حسینیه هنر
وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
◾️ برادرِ بزرگوار استاد «محمدرضا کائینی»، پژوهشگر و داور جشنواره مردمی فیلم عمار، دعوت حق را لبیک گفت.
◾️ جناب آقای محمدرضا کائینی؛
دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (حسینیه هنر)، درگذشت برادر گرامیتان را تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای ایشان طلب علو درجات و رحمت واسعه الهی و برای سایر بازماندگان صبر و اجر جزیل مسئلت مینماید.
💠 @hhonar_ir
محمدرضا کائینی
✒"بیبی"، بلاهت و بختبرگشتگیِ تاریخی، بازخوانی یک تجربه ۱۲ روزه! -بخش سوم
↖️سه: برای "بیبی"، از این بالاتر مصیبتی نیست، که فعالیت هستهای ایران رسما زیرزمینی و کاملا بیآدرس شود. فکرش را بکنید که او وبال و بدنامی جنگ دوازدهروزه را، به جان بخَرد و وحدتی کم مانند را به ایرانیان داخل و خارج کشور اهدا کند و دست آخر و با گردنِ کج در آید، که: دهها کیلوگرم اورانیوم غنی و مخفی شده ایران، با حمله نظامی قابل امحاء نیست و ماجرا باید با مذاکره رفع و رجوع شود! و تازه از ایران زمزمه هایی بشنود، که تصمیم بر این نیست که فردو و نطنز بازساخته شود و از این پس، بضاعت هسته ای کشور به ناکجاآباد منتقل و در داخل تعیین تکلیف خواهد شد! این فتح است، یا فروافتادن؟ به راستی جمهوری اسلامی چقدر باید هزینه میکرد، تا خروج از آژانس را تا این حد بیهزینه کند و حتی کار را به جایی برساند، که جریانی قدرتمند در جامعه بازدارندگی بمب اتمی را بخواهد و کلیدزدنِ آن را در دوره آتشبس چاره ساز بداند و در عین حال، مخالفان حرفهایِ روشنفکرنما، تا این حد خلع سلاح و ساکت باشند؟ به عبارت دیگر کردارِ "کعبه آمال"، روی حرف زدن را از ایشان ستانده باشد! از این همه گذشته، ایران چرا باید مخبر تشکیلاتی باشد، که ردِّ تلاشها و دانشمندانش را، سیستماتیک کف دستِ کابینه امنیتی و وزارت جنگ دشمن میگذارد؟
حالِ دشمن به کسی میماند، که شکست خویش را میبیند، اما گردنگیرش خراب است و با داد و قال می کوشد، تا حواس خلایق را پرت کند! واقعیت این است که نه دانش هستهای، نه اورانیوم غنی شده و نه سایتهای پیدا و پنهان هستهای، هرگز با بمب و موشک از بین نرفتهاند و نمیروند و طرف مقابل هم از همین سربند، بی فایدگی ادامه جنگ را دریافت و به آتش بس پناه بُرد!
۸ مرداد ۱۴۰۴
ادامه دارد...
♦️http://eitaa.com/r_kaeini