محمدرضا کائینی
✒گاه در این درگاه، سری می زنیم به آخرین بافتههای آنان که با همه وجود می کوشند، تا طریق حجابزدایی از جامعه را با ولع بپیمایند و از آن به هرزهپوشی، نیمهبرهنگی، برهنگی، همجنسگرایی (اعم از واقعی یا مصنوعی)، رابطه با حیوانات و...الخ نقب زنند! تَذکار نمی خواهد که هر کس خود را در یکی از این مراحل دید، الزاما بعدی را تجربه نمیکند، اما تاریخمندی ماجرا به ویژه سیری که غرب در این ورطه پیمود، حکم می کند که هر یک از آنها را تسهیلگر بعدی بدانیم، ولو آنکه در مقیاسی کمتر نسبت به قبلی، تحقق و عینیت یابد.
یکی از شاخص ترین دروغهایی که در این فقره تکرار میشود، عدم تاثیر بی حجابی(به مفهوم جامع کلمه) و مراحل معطوف بدان، بر تحریک پذیری مردان است. در وهله نخست نیز مثالشان غرب است، که البته جماعت به ظاهر و فقط به ظاهر، سر به کار خویش دارند و به یکدیگر بیالتفاتاند! انگار نه انگار که آن خرابآباد، رکورددار بیشترین تجاوز یا شنیع ترین مراودات جنسی است و اساسا برای هریک، کرسیهای تفلسف و نظریه پردازی عَلم کرده است! به واقع آمارهای رسمیِ غرب در این باره، خود نقیض این ادعاست و ما را از قلم فرسودنِ بیشتر معاف می کند. آخرین آنها را، چند روز پیش از زبان یکی از نمایندگان مجلس این کشور خواندم، که از "ثبت" و نه "وقوع" روزی سیصد فقره تجاوز در انگلیس نالیده بود.
اما ماجرا از جنبه های دیگر نیز، در خور رویت است. سوال پیش پا افتاده اینکه: آیا مردان در مراوده با زنان، غریزه اصلی خود را وامینهند و فیالمثل اگر چند بار هم خودداری کردند، می توانند دائما بدان تداوم بخشند؟ آنکه بتواند در برابر بیحجابی و برهنگی، به طور دائم خوددار باشد، به لحاظ جسمی و روحی بیمار نیست؟ آیا حقیقتِ همیشهحاضرِ و پرقدمتِ خودآرایی زنان برای جلب توجه مردان و ایضا پاسخ طبیعی مردان بدان، بهیکباره دود شده و دروغ از آب درآمده است؟ اگر بگوئیم که مردان در برابر بی حجابی زنان تحریک پذیری دارند و از آن تاثیر می پذیرند، به ایشان توهین کردهایم؟ آیا اساسا معنای غریزه و البته قدرتمندترینِ آن را میدانیم؟ آیا تاثیر پذیری نوع بشر و موجودات در برابر غرایزی چون گرسنگی یا تشنگی، توهین به آنهاست؟ آیا برخورداری عمده جانداران از غریزه، دلیل بر پلشتی آنان قلمداد می شود؟
پاسخ این پرسش ها تا بدان پایه بدیهی است، که طرحِ هر یک، پاسخ بدان قلمداد میشود! دُم خروسِ تشکیک در این بدیهیات اما، نشان از امری دِگر است. مخصوصا اینکه کسانی داعیهدار بی تاثیری بی حجابی بر سلامت اخلاقی جامعهاند، که سرمایه عمر را به نقض این ادعا هدر دادهاند! ماجرا از این قرار است که براندازی، در هیات بیحجابی ظهور کرده و بار و بُنه اش را به این حیطه آورده است. برای توفیق این پروژه، باید بدیهیات نفی و گرایشات ذاتی انسان لاپوشانی شود! منتها پاشنه آشیل این فرآیند، همان غیرانسانی بودن آن است. غیر انسانی به دومعنا، هم بدیهیات خلقت در آن نادیده گرفته میشود و هم فضای تلاش و تکامل انسان را جنسیت زده می کند و بهره و آورده لازم را از آن می ستاند. در این باره باز هم خواهیم نوشت.
#حجاب
#بیحجابی
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒آقایظریف، تاریخ بخوانید!
در جنگ جهانی اول و بهرغم انبوهی از موانع و دشواریها، اقوام و طوایف غیور ایرانی در تنگستان، دشتستان، بوشهر، فارس، خوزستان و ایضا جمعی از وکلای ملی و وطندوست به رهبری آیتالله سیدحسن مدرس و نیز برخی مراجع دینی وقت، عَلم مقاومت برافراشتند، به "آرزوی" های خو دل دادند و توانستند در نقاط و اوقات مختلف، متجاوزین را زمینگیر کنند و به آنان ضربات فراوان وارد سازند.
در جنگ جهانی دوم -که حدود سه دهه پس از جنگ نخست روی داد و قاعدتا می بایست توان مقاومت ملی افزایش می یافت- رضاخان با تمام داعیه ارتشنوین و ایراننوین، به "توانایی" ها یا "امکانات" خود نگریست، لذا پیش از رسیدن پای متجاوزین به تهران، در وهله اول ۴ بار از تهران فرار کرد و نهایتا پس از اطمینان از بقای سلطنت در خاندانش، برای همیشه از کشور گریخت و آن را با طوفانی از قحطی و بیماریهای سیاه تنها گذاشت!
در فقره جنگهای ایران و روس نیز، چرا باید بوق را از سرِ گشادش نواخت؟ بهتر نیست مرور این رخداد را از آغاز آن شروع کنیم و اینکه جریان نفوذ و وادادگی چه بر سر ایران آورد، که در سال اولِ جنگِ دوم، جمله مناطق تصرف شده توسط روسیه با معاهده گلستان، بازپس گرفته شد، اما ادامه ماجرا به ترکمنچای سوق یافت؟ کارکرد ابواب جمعی داخلی انگلستان، چه تاثیری بر این فرآیند داشت؟ و از این گذشته چه چیز موجب شده تا تصور شود که ملت ایران، بهسان چوب خشک تنها نظارگر می ماند، که شکست ترکمنچای به کلیت ایران تعمیم یابد؟ اگر این معاهده منحوس منعقد نمیشد و جریان دفاع و مقاومت، مجددا از نقطهای مناسب کلید میخورد، شاید میتوانست مناطق از دسترفته را مجددا بازستاند. از یاد نبرید که مردم قفقاز، حتی تا دوره ناصرالدین شاه نیز این ننگ را نپذیرفتند و به قیادت روس ها، واکنش های جدی و نمایان نشان می دادند.
زیاده جسارت است!
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
✒آقای ظریف، این قلندران را می شناسید؟
عیاران و قلندرانی که در پی پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا در کمیته ناحیه ۹ و سپس در قالب "فدائیان اسلام" عازم جبهه آبادان شدند، تحول را با ظهور امام تجربه کرده بودند. آنان عمدتا با هزینه شخصی، راه جبهه را در پیش گرفتند. در مقام جنگآوری، البسه غیرنظامی از قبیل پیراهن آستینکوتاه و شلوار کُردی به بَر و به یک پا گیوه و به پای دیگر چاروق داشتند. چون بنی صدر اساسا آنان را به حساب نمیآورد و اسلحه را از ایشان دریغ میکرد، صرفا با سلاحهای غنیمتی یا جنگافزارهای ژاندارمری و حتی گاه با قمه و چوب با دشمن تا بُندندان مسلح مواجه میشدند! اما همین فتیانِ آسمانجُل، به اذعان بسیاری، در شکست حصر آبادان نقش اساسی داشتند.
خواستم به آقای ظریف، آدرس شهید سیدمجتبی هاشمی، شهید شاهرخ ضرغام و همگنانش را داده باشم، که اگر قرار بود تنها به "امکانات" و "مقدورات" نظر کنند و "آرمان" و "آرزو" و "ایثار" را به کُنجی نهند، نباید از خیابان شاپور سابق(وحدت اسلامیِ کنونی) قدمی پیش مینهادند. انقلاب اسلامی از آغاز تا امروزش، که ۶ دهه را سپری کرده، با این رویکرد پیش آمده و متاثر از آن، به این مکانت منطقهای و فرامنطقهای نائل شده است.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒قطعات ۲۴ تا ۵۳ بهشت زهرای تهران - که خونینپیکرهای شهیدان انقلاب و نظام اسلامی را در بَر دارد- در شبهای جمعه به جشنوارهای خودجوش از معنویت و میثاق بَدل میشود! سالیان طولانی بود که وصفش را میشنیدم، اما از دیدنش محروم بودم. در شبِ جمعهای که گذشت و بر مزار شهیدی از اقوامِ نزدیک، دیدم و شنیدم که از هر گوشه از میادین و خیابانهای این بهشت، نغمهای برمی خیزد و جنب و جوشی برقرار است: جشن تولد شهید علی صیاد شیرازی، جشن تولد شهید مهران خالدی (از مدافعین حرم)، سالگرد شهادت حسین غلامکبیری (عروجیافته فتنه ۸۸) و غرفههایی از قبیل: عرضه کتاب، تصاویر شهدا، آثار هنری و به ویژه خطاطی، مسابقه برای نوجوانان و جوانان در موضوعات احکام و تاریخ و...الخ، از جمله برنامههای این همایش پرشکوه بود. در یکی از این غرفهها، بانویی فرازهایی از وصایای شهدا را به شکل فال درآورده بود و خلقالله نیت می کردند و از آنها برمیگزیدند. به من افتاد "شهید علی ماهانی، مزار در کرمان: از همه هستی خودتان در راه خدا بگذرید، دنیا ارزش ندارد..." از چشم من اما، چشمگیرترین وجه این گردهمایی، جمعیت گستردهای بود که از روزمرگی و نمایشهای مشمئزکننده خودنمایی در خیابانهای شهر، به این میعادگاهِ قرار و آرامش پناه آورده بودند و استخوان سبک می کردند. زیباترینش اما، قطعه شهدای گمنام بود که جماعتی هر یک فانوس در مقابل، با این غنودگان بر قله آزادگی به نجوا نشسته بودند. انرژی حاکم بر آن منطقه، باعث شد که به رغم همه بیلیاقتی و بیوجودی، در لحظهای حسرت بَرم که کاش با مدال گمنامی، یکی از خفتگان در کنار آنان بودم و هرگز به تنآسایی و تکرار بر نمی گشتم! آخر هر طور که حساب کنی، آنها در بزنگاه رستگاری بُرد کردند و ما را به اتمام تدریجیِ خود وانهادند!
در یک کلام بدانید که این دورهمی گسترده و مصفّا، به رغم آنکه به میزبانی شهیدان برقرار می شود، اما سراسر شادی و نشاط است و کمتر می توان در آن از غم سراغ گرفت. آنان که نرفته اند، شانس آن را به خویش بدهند. یاحق!
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
✒در طول ۴۲ سال آرمیدن در بهشت زهرا، بر مزارش تنها پرچم جمهوری اسلامی نقش بسته است! چمران صِرفا با تصویر و پلاک بالای مرقد، عابران را متوجه خویش می سازد. او پس از سالها تلاش علمی و مبارزاتی در آمریکا، مصر و لبنان، نهایتا در پوشش این پرچم مقدس قرار یافت و این در خود، پیامی مهم و شکوهمند دارد.
یادش گرامی باد.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
محمدرضا کائینی
✒"آلتفعل" و دیگر هیچ!
حمله پلیس آلبانی به مقر سازمان موسوم به مجاهدینخلق، بار دیگر نشان داد که آمریکا و اروپا به این گروه و اساسا مخدومان رنگارنگ و متنوع خویش در طول تاریخ، تنها به مثابه "آلتفعل" یا "وجهالمصالحه" یا "وسیلهپاککننده" یا...(قطاری از کلمات را میتوان ردیف کرد) مینگرند. برای فهم بیشتر مساله، مرور نکات ذیل مفید مینماید:
یک: در جنگ ترکیبی سالگذشته، منافقین فعالترین پروژهبگیرِ معرکه بودند. اولا: از سه سال قبل و با استفاده از فضای ملتهب کشور در دوره کرونا، با اغلبِ ترکشخوردگان نظام یا عناصر ناراحت داخلی، با یا بیواسطه ارتباط برقرار و آنان را برای شورش قریبالوقوع توجیه و آماده کردند. ثانیا: از لحظه کلید خوردن آشوب، دقیقهای را برای خطدهی به عواملمیدانی، توزیع اطلاعات و تعیین اهداف حمله از دست ندادند. ثالثا: شعارهای روزانه و شبانه را، کنترات برداشته بودند! به گونهای که سلطنتطلبان را کاملا پشت سر گذاشتند. رابعا: در توزیع سلاح و کشتهسازی از نیروهای حافظامنیت، رکورد جدیدی زدند.
اینان قطعا برای دریافت دستمزد از سرویسهای پشت پرده و فعال، در خور جوایز کلان و موقعیتهای ویژه بودند.
دو: آمریکا و اروپا در پی اینهمه و تنها با سراب یک توافق با ایران، به فضاحت بارترین شکل ممکن، کاسه و کوزه آنها را به هم زدند! وقتی به اصطلاح کانونهای قدرت جهان، متشکلترین و خشنترین گروه برانداز را به آسانی پشت در می گذارند، بهتراست که پیشاپیش، الباقی حساب کار خود را بکنند و به این دل خوش ندارند، که فعلا در "تله ویریون"های جفت و طاق انگیسی و اسرائیلی انگشتنما شدهاند.
سه: اُشتلم با منافقین پیام روشن دیگری نیز دارد، که معمولا مورد غفلت قرار میگیرد و آن نیز اینکه سرویسها، از ادامه خط اغتشاش در ایران مایوس شدهاند و ترجیح می دهند تا با کشورمان، از در توافق وارد شوند. اینکه ایران در این فرآیند چه مبلغی را مطالبه کند، یا سرنوشت این رویکرد جدید به کجا بینجامد، مشخص نیست و باید برای فهم آن قدری صبر کرد.
چهار: ماجرای شَلوکُت کردن تیرانانشینان، روی اسفانگیزی نیز دارد. عده ای پیرمرد و پیرزن که امکان تشکیل خانواده، برآوردن نیازهای غریزی و در یک کلام زندگی طبیعی ندارند، به جبر یا مغزشویی پشت سیستم هایی نشانده شدهاند، که تنها در فلان سایت، بهمان پیج یا دیگر کانال، فحش و فضیحت ثبت کنند و به تعداد سِندشده هایشان، دلخوش باشند! در این میان و بهیکباره، محفلی در ناکجاآباد، به این نتیجه می رسند که سیستمهایشان را ضبط کنند، گاز فلفل به خوردشان دهند و روانه زندانشان سازند و با نصف شدن کامنت های ضدایرانی در فضای مجازی، بور و رسوایشان کنند! با خود فکر می کردم، که اینان چه عاقبت ترحمانگیز و اسفناکی به هم زده اند. اساتیدمان راست می گفتند، که عاقبت به خیری بهترین نعمت است.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini
✒نامش برای این خاک، مبارک باد!
خون خورشید که بر محراب روشنگری ریخت، "او" گمان برد که رهسپار دیدارِ محبوب و یاران سفرکرده خویش است، لیک اراده حق به گونهای دِگر رقم خورد. "او" ماند تا کشتی انقلابی که خود در صف نخست صلاگران و مبارزان آن بود، را از میانه سنگلاخهای توطئه وتزویر عبور دهد و هماره به هدف متوجه سازد و آن را به پیش براند. يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.
اینک که از چهلودومین سال جانبازی طلایهدار بیداری و مقاومت در دنیای ظلمتزده امروز عبور میکنیم، ترجیح میدهم تا قلم را به زندهیاد نادر ابراهیمی بسپارم، که در دیباچه چهارمین مجلد از رمان آتش بدون دود، "او" را اینگونه ستود:
"پیشکش به بزرگی که به درستی، خلوص و بزرگی باورش کردهام،
به مردی که مرا به نوشتن الباقی "آتش بدون دود" واداشت.
نامش برای این خاک، مبارک باد
و برای همه عاشقان وطن!
وای کاش
زمانی برسد
که او، همچنان باشد
و دیگر، درد نباشد، و ایرانی دردمند هم".
ایدون باد.
✔پ ن: تصویر منتشرنشده فوق، آیتالله سید علی خامنهای را در کنار برادر و دیگر نزدیکان، در دوران نقاهتِ پس از ترور، در مردادماه ۱۳۶۰ نشان میدهد.
♦️http://eitaa.com/r_kaeini