#یادداشت_ارسالی
آقای سید محمدمهدی موسوینژاد:
📌ضرورت رویکرد توحیدی در علوم انسانی برای ایجاد و استحکام فرهنگ توحیدی:
📝برای درک اهمیت مطلب و بهعنوان نمونه، رویکرد توحیدی را در دو شاخه از علوم انسانی بهکار میبریم:
1⃣از منظر دانش روانشناسی اخلاق و روانشناسی اجتماعی:
📌اگر حاکمیت به دست فردی شایسته که مورد تایید خداست نباشد و اگر شیوهای عقلانی برای نیل به چنین حکومتی وضع نگردد و به سرانجام نرسد، ارزشهای عمومی جامعه غلبهی مادی پیدا خواهند کرد. زیرا مسیری برای قلبها باز شده تا نسبت به هدایت الهی، ناامید گردند. و خدا را قادر، هادی و حکیمِ مطلق نبینند. سپس از منبع معنویت (خداوند) فاصله گرفته و به نیازهای مادی خود خو میکنند. حتی در مسالک و شعائر مذهبی و معنوی نیز، اهمیت مادیات و ظواهر دنیوی وفور یافته و شناختهایی تئوریزه خواهند شد که این روند را حق جلوه دهند. و اینچنین است که فرهنگهای مادی شکل میگیرند. تأثیر فرهنگ مادی بر جامعه را باید از وادی تمدنپژوهی مورد بررسی قرار داد.
2⃣از منظر دانش تمدنشناسی:
📌با تأمل در غالب تعریفهایی که از مفهوم فرهنگ و تمدن شده، یک تعریف بنیادین را میتوان استخراج نمود. فرهنگ، آن جهانبینیهایی است که به تعامل در سطح جامعه میانجامد. و تعامل اجتماعی، سرآغاز تمدن و هستهی آن است. محوریت تعاملات بر اساس فرهنگ مادی، در جلب منافع مادی خواهد بود. هرچند تعاملات گستردهای بهوجود آیند و توسعه را رقم بزنند اما این محوریت، عامل تخریب آیندهی یک تمدن را در درون خود دارد. زیرا در طول زمان، تفرقهزا خواهد شد و تعاملات اجتماعی را زایل خواهد نمود.
ولی فرهنگ معنوی که از ارزشها، عادتها و شناختهای توحیدی ریشه میگیرد، گستردهترین و پابرجاترین سطح تعامل را رقم خواهد زد. فرهنگ، هر قدر از این سه عنصر مؤثر در جهانبینی توحیدی فاصله بگیرد، حیثیت معنوی خود را از دست داده و دلیل زوال تمدنی را ایجاد مینماید.
میشود از این دو منظر، حقانیت اندیشه امامت و حتی ولایت فقیه را اثبات نمود. بیآنکه از نظریهی فقهی و الاهیاتی استفاده کنیم. تنها مفهوم قادر، هادی و حکیم مطلق را از دانش الاهیات قرض گرفته و رویکردی توحیدی را اتخاذ نمودهایم.
🔶چرا علوم انسانی ما که سازنده فرهنگ بشری هستند، کمتوان ظاهر میشوند؟
باید حقایقی را اثبات کنند و جهانبینیهای لازم را تئوریزه نموده و گسترش دهند. اما غالبا توحید که حقیقت محض و منبع حقانیت است را رها کردهاند و میخواهند بهتنهایی عهدهدار تبیین حقایق باشند و استقلال خویش را حفظ نمایند. حال اینکه بهمرور از حق و معیار سنجش آن، فاصله میگیرند.
ما منتظریم که فقه، پویا گردد و بتواند نظام اداری جامعهی ما را سامان دهد. ولی باید توجه نمود که فقه و قوانین حکومتی، ذیل مفهوم ایدئولوژی قرار میگیرند. جهانبینیها بر ایدئولوژیها که حاصل تعاملات اجتماعی هستند، مقدمند و آنها را ایجاد کرده و شکل میدهند. بنابراین ضرورت بومیسازی علوم انسانی با توجه حداکثری به رویکرد توحیدی در آنها که بتواند جهانبینیهای توحیدی را نهادینه کند، بر بسیاری از امور فرهنگی تقدم مییابد.
👈اگر روند دخالت دادن مبانی مسلم دانش الاهیات توحیدی (کلام شیعی) در علوم انسانی تسریع نگردد و با جدیت پیگیری نشود، اصلاحات فرهنگی و تمدنی با بزرگترین چالشِ ممکن روبرو خواهند بود.
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir