eitaa logo
🌺انس با قرآن کریم🌺
68 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
57 فایل
💖هرروزبرنامه ای برای قرآن خوندن داشته باشیم💖 🌟خانه ای که در آن قران کریم تلاوت شود🌟 🌟1ملائکه مهمان آن خانه شوند 🌟2شیاطین از انجا دور باشند 🌟3خیرو برکت فراوان باشد 🌟4اهل آن خانه از تنگدستی و ناخوشنودی دور باشند ✔سراج الشیعه ص 262 📚قران بخوانیم📚
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام صبحتان بخیر طاعات و عبادات قبول روزتان خوش و خرم
💕 یااباعبدالله شاعران ، یازدهم خاطره بازی نکنید غزل هجر اگر هست بخوانید امشب عدد یازده انگار به غم گشته عجین سحر یازدهم، قافله ، صحرا ، زینب 💫السلام علیڪ یا اباعبداللّہ الحسین (ع)💫 ┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄ به رسم ادب سلام به سید و ارباب و سالارشیعیان🌺 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ صبحتون بهشتی از نوع کربلا✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸 وعده هرروز ما ☘️دعای فرج بسم الله الرحمن الرحيم اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ؛ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ ؛ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ؛ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸 ☘️برای سلامتی محبوب دلها . اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِه ِالسَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا . .*اللهم عجل لولیک الفرج* 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ☘️ السلام علیک یا علی ابن موسی اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍀هر روز يك سلام السَّلام عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وَعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي. سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ، السَّلام عَلَى الحُسَيْن وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ عَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ عَلَى أصْحابِ الحُسَينِ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ☘️آیه الکرسی اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ [٢:٢٥٥] لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْبا لطاغوت وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [٢:٢٥٦] اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَ صْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [ ٢:٢٥٧] 🙏برای حفظ وسلامتی امام زمان و مدافعان حرم ۱۴صلوات وایت الکرسی هدیه میکنم🙏
نبرد آخر با شیطان و پیروزی مومنین از ایران_1.mp3
31.68M
سخنرانی: نبرد آخر الزمان 🏁 👈موج بعدی فتنه، برای اردیبهشت، برنامه‌ریزی شده است! (بعد از تعطیلات عید و پایان رمضان) 🔺شروع گرما 🔺بی‌حجابی و بی‌بندوباری‌های برنامه‌ریزی شده 🔺برانگیخته‌شدن غیرت قشر مذهبی 🔺کشته‌سازی از دختران بی‌حجاب 🔺درگیری‌های مسلحانه مذهبی‌ها و... 🔺کشتارهای گسترده 🔺و غیره... 👈راه‌حل خنثی‌سازی... جلسه در جمع نخبگان رشته‌های فنی کشور انجام شد. تاریخ شنبه 1401/12/06 تهران ⚠️بسیارمهم‼️‼️‼️ 👈دقیقه‌ی 39 به‌بعد رو حتماًحتماً گوش کنید. # جهاد_ تبیین گوش، کردن این صوت واجب شرعیست. ارسال با ما... انتشار با شما. مومنین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 به روز سیزده امسال باید، گره زد سبزه چشم انتظاری را فقط و فقط، بر جامه سبـز تو آقا تا بیایی و سبـز شود روزگار زردمان، و شکوفه باران شود بهارمان أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیک ألْفَرَج 🌼 🌸🍃
خلاصه تفسیر سوره توبه موضوع سوره انفال و توبه هر دو یک مبحث هستند. سوره توبه تنها سوره قرآن عظیم الشان است که بدون بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ شروع می شود و علت آن این است که خداوند در ابتدای این سوره از مشرکین اعلان بیزاری می کند ، وقتی اعلان بیزاری می شود بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ گفته نمی شود چراکه در این لطف و رحمت به میان آورده می شود. سوره توبه به این خاطر نامگذاری شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم صحابه را برای جنگ تبوک اعلام کرد. سه نفر از یک گروه و چند نفر از گروه دیگر مسلمانان از جهاد عقب ماندند آن سه نفری که عقب ماندند با خود می گفتند امروز وقت نشد فردا می رویم، فردا که می شد می گفتند: پس فردا می روم تا اینکه پیامبر صلی الله علیه و سلم از سفر برگشت و اینها آمدند و گفتند: که ما نیامدیم نه بخاطر اینکه منافق هستیم بلکه ما کوتاهی کردیم. پیامبر فرمود: هیچ کسی حق ندارد با اینها صحبت کند. یک روز یکی از همین اشخاص به نام کعب خواست با همسرش صحبت کند تا اینکه همسرش گفت: با من حرف نزن چون پیامبر اجازه نداده که شما با کسی حرف بزنید. تا اینکه خداوند توبه آنها را پذیرفت. یک گروهی بودند که در مسجد پیامبر خودشان را اسیر و زندان کرده بودند تا اینکه خداوند توبه آنها را قبول کرد. در این سوره رموز و علامات منافقین بیان می شود. شخصی نزد پیامبر آمد و گفت : ای پیامبر من بسیار فقیرم دعا کن خداوند به من مال دهد اگر به من مال دهد صدقه می کنم. پیامبر صلی الله علیه و سلم دعا کرد تا اینکه خداوند به آن شخص اموال داد. در ابتدا روزی یک بار به محضر پیامبر می رفت و مال او تا که زیاد شد فاصله خود را تا مدینه منوره دورتر کرد و فقط هر جمعه نزد پیامبر می آمد تا اینکه اینقدر مال او زیاد شد که از مدینه کاملا دور شد و فقط در طول ماه می آمد. وقتی که سال گذشت همین شخص فقیر که ثروتمند شده بود پیامبر فرمود: بروید که اموال زکات را بگیرید وقتی برای تحویل گرفتن زکات رفتند آن شخص گفت: مگر من این مال را از پدرم به ارث بردم ؟ من برای این مال زحمت کشیدم چرا زکات دهم؟ لذا این همان فقری بود که گفت: اگر خداوند به من مال دهد من در راه اسلام خرج می کنم. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: از این شخص دوباره هیچ کسی مال نگیرد. وقتی قاصد پیامبر رسید به مدینه منوره نزد پیامبر آن شخص تازه فهمید که من چه اشتباهی کردم و همینکه قاصد پیامبر رسید و گفت: که فلان شخص زکات مال خود را نداد آن شخص رسید و گفت: نخیر من اشتباه کردم زکات می دهم تا که پیامبر فرمود: ما نیاز به زکات تو نداریم. تا آخر عمر پیامبر با او حرف نزد. تا اینکه ابوبکر صدیق رضی الله تعالی عنه جانشین پیامبر صلی الله علیه و سلم شد همان شخص چند گوسفند برای زکات آورد و ابوبکر گفت: ما نیاز به زکات تو نداریم ، بعد از وفات ابوبکر نزد عمر رضی الله تعالی عنه آمد تا اینکه عمر گفت: دوباره تو را در مدینه نبینم، از کسی که پیامبر مال زکات را قبول نکرده ما هم قبول نمی کنیم. خداوند در این سوره می فرماید: ای مسلمانان شما چنین نکنید که در فقر بگوید اگر من صاحب مال شوم اسلام را نصرت و امداد می کنم اما وقتی صاحب مال شدید کجاست آن عهد و پیمانتان. این سوره برملا می کند اسرار آن روزی که در دل انسان های منافق صفت چه بوده است. همچنین در این سوره تزکره عبدالله بن ابی کسی که به حضرت عایشه رضی الله عنها تهمت زد و هنگامی که وفات کرد پسرش بنام عبدالله که انسان صادقی بود به پیامبر گفت: پدرم وفات کرده بیا بر او نماز جنازه بخوان ، پیامبر لباسش را بیرون کرد و او را کفن نمود و تا که خواست او را نماز دهد ابوبکر صدیق رضی الله تعالی عنه گفت: این به مادرم (عایشه) تهمت زده شما چطور بر این نماز می خوانید؟ فوراً آیه قرآن نازل شد و گفت: تایید قول عمر است بر منافق نماز نخوان. الله تعالی فرمود: ای پیامبر هیچ وقت بر قوم منافقین نایستید من اینها را نمی بخشم چراکه اینها دین را به تمسخر گرفتند. ترجمه و تفسیر : مولوی فضل الرحمن ( فرزند برومند شیخ القرآن مولانا محمد عثمان حفظه الله) منبع: الخلیل آنلاین
سوره ی توبه این سوره که نهمین سوره ی قرآن کریم است،یکصد و بیست ونه آیه دارد و در سال نهم هجری نازل شده است[1]قسمت هایی از آن قبل از جنگ تبوک، بخشی در حال جنگ و قسمت دیگر،بعد از آن نازل شده است. مشهورترین نام های این سوره در روایات،«توبه»و«برائت»است.«توبه»،از آن جهت که در این سوره،بارها از توبه ی انسان و بازگشت لطف الهی سخن به میان آمده است و«برائت»،بدان جهت که این سوره با اعلام برائت از مشرکان آغاز شده است. برخی مفسّران به خاطر ارتباط مطالب این سوره با سوره ی«انفال»،این سوره را دنباله ی آن دانسته وگفته اند:به همین دلیل نیازی به «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» نداشته است،ولی به عقیده ی ما که از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله گرفته ایم،این سوره، مستقّل است و نداشتن «بِسْمِ اللّهِ» به خاطر لحن قهرآمیز آن نسبت به مشرکان است،زیرا کلمه ی «بِسْمِ اللّهِ» ،نشان رحمت و امان است و این سوره با اعلام تنفّر از مشرکانِ پیمان شکن آغاز شده است.چنانکه حضرت علی علیه السلام می فرماید: «بِسْمِ اللّهِ» برای امان دادن و برائت برای رفع امان است.[2] در اهمیّت این سوره همین بس که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:سوره های برائت و توحید،همراه با هفتاد هزار صف از فرشتگان نازل شد. بَراءَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ«1» (این آیات اعلام جدائی و)بیزاری و برائتی است از سوی خدا و پیامبرش، نسبت به مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید. نکته ها: * از این که برای این سوره در روایات،نام های«برائت»و«توبه»آمده است،می فهمیم که جزء سوره ی انفال نیست،بلکه سوره ای مستقلّ است. * از این که سوره،به دلیل محتوای قهرآمیزش بدون «بِسْمِ اللّهِ» شروع شده است، می فهمیم که «بِسْمِ اللّهِ» در هر سوره،متعلّق به همان سوره و جزء آن است،نه آنکه به عنوان تشریفات و یا...،در اوّل هر سوره بیاید. * اعلام برائت،به خاطر پیمان شکنی کفّار بود که در آیه ی 7 و 8 مطرح شده است،و گرنه قانون کلّی،مراعات پیمان هاست و تا طرفِ مقابل به پیمان وفادار باشد،باید آن را نگهداشت.چنانکه در آیه ی 4 آمده است: «إِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتِهِمْ» به میثاقتان با مشرکانی که پیمان نشکسته و توطئه ای نکرده اند،تا آخرِ مدّت وفادار بمانید. به علاوه مسلمانان به دلیل ضعف،تن به آن پیمان دادند،وگرنه خواسته ی مسلمانان،قلع و قمع هر چه سریعتر شرک است. ماجرای اعلان این آیات * در سال هشتم هجری مکّه فتح شد،امّا مشرکان همچنان برای انجام مراسم عبادی خود که آمیخته با خرافات و انحرافات بود،به مکّه می آمدند.از جمله عاداتشان این بود؛ لباسی را که با آن طواف می کردند،صدقه می دادند.یک زن که می خواست طواف های بیشتری انجام دهد،چون دیگر لباسی نداشت،به اجبار کفّار برهنه طواف کرد و مردم به او نگاه می کردند. این وضع برای پیامبر و مسلمانان که در اوج قدرت بودند،غیر قابل تحمّل بود.پیامبر منتظر فرمان خدا بود تا آنکه این سوره در مدینه نازل شد.پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوبکر مأموریت داد تا آیاتی از آن را بر مردم مکّه بخواند.شاید انتخاب ابوبکر به دلیل آن بود که او پیرمرد بود و کسی نسبت به او حساسیّت نداشت. امّا وقتی او به نزدیک مکّه رسید،جبرئیل از سوی خدا پیام آورد که تلاوت آیات را باید کسی انجام دهد که از خاندان پیامبر باشد.آن حضرت،علی علیه السلام را مأمور این کار کرد و فرمود:من از او هستم و او از من است.علی علیه السلام در وسط راه آیات را از ابوبکر گرفت و به مکّه رفت و بر مشرکان قرائت نمود. * ماجرای تلاوت آیات این سوره توسّط علی علیه السلام،در کتب اهل سنّت نیز آمده و از اصحاب، کسانی همچون ابوبکر و علی علیه السلام،ابن عباس،انس بن مالک، جابربن عبداللّه انصاری آن را روایت کرده اند و در منابع بسیاری نقل شده است[3] برخی از اهل سنّت[4]تلاش کرده اند که آن را امری عادّی جلوه دهند تا امتیازی برای حضرت علی علیه السلام به حساب نیاید و تحویل مأموریت تلاوت را به علی علیه السلام،برای تألیف دلِ او دانسته اند،نه امتیازی برای او.در حالی که برای به دست آوردن دل کسی،کاری بی خطر به او محوّل می کنند،نه تلاوت آیاتِ برائت از مشرکان،آن هم در منطقه ی شرک و توسّط کسی که بسیاری از مشرکان را در جنگ ها کشته است و عدّه ای کینه ی او را در دل دارند! * وقتی خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمان داد که نزد فرعون رفته او را به توحید دعوت کند،وی گفت:خدایا من یک نفر از آنان را کشته ام،می ترسم مرا به قصاص بکشند،برادرم را به همراه من بفرست؛ولی علی علیه السلام که تعداد زیادی از سران شرک را کشته بود،به تنهایی رفت و آیاتِ برائت را در نهایت آرامش خواند،آن هم در جای حسّاسی چون منی
و کنار جمره ی عقبه. * نکاتی که توسّط علی علیه السلام به کفّار اعلام شد عبارت بود از: 1.اعلام برائت و لغو پیمان ها. 2.ممنوعیّت شرکت مشرکان در حج از سال آینده. 3.ممنوعیّت طواف در حالت برهنگی. 4.ممنوعیّت ورود مشرکان به خانه ی خدا. * در موارد زیادی از قرآن،خدا و رسول در کنار هم مطرح شده اند،از جمله: الف:در هدیه و لطف. «أَغْناهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ»[5] ب:در بیعت. «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللّهَ»[6] ج:در اطاعت وپیروی. «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ»[7] د:در برائت و بیزاری از دیگران. «بَراءَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» پیام ها: 1-لغو اعتبار پیمان با مشرکان،از اختیارات رهبر است. «بَراءَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» (پیمان های بسته شده با مشرکان درباره ی عدم تعرّض به یکدیگر بوده است) 2-وفا به پیمان آری،تسلیم توطئه شدن،هرگز. بَراءَهٌ ... إِلَی الَّذِینَ عاهَدْتُمْ 3-گرچه از نظر حقوقی،موظّفیم به پیمان وفادار باشیم،ولی برائت قلبی از مشرکان و منحرفان،یک اصل دینی است.[8] «بَراءَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» 4-گرچه قانونگذار خداست، «لا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَداً»[9]ولی در سیره و عمل، خدا و رسول در کنار هم هستند. «مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» 5-برائت،نشانه ی قاطعیّت و اقتدار است،همچنان که سکوت در برابر توطئه ها و پیمان شکنی ها نشانه ی ضعف است. «بَراءَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ» 6-پیمان بستن با مشرکان در شرایطی مانع ندارد. «الَّذِینَ عاهَدْتُمْ» 7-اگر به دلیل ترس از توطئه و خیانت،قراردادی لغو شد باید به مخالفان اعلام شود،تا غافلگیر نشوند. بَراءَهٌ مِنَ اللّهِ ... إِلَی ... اَلْمُشْرِکِینَ فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَ أَنَّ اللّهَ مُخْزِی الْکافِرِینَ«2» پس(ای مشرکان!)در زمین به مدّت چهار ماه مهلت دارید که(آزادانه) بگردید و بدانید که شما نمی توانید خدا را مغلوب کنید(و از عذاب خدا بگریزید.)و(بدانید)که خداوند،خوار کننده ی کافران است. نکته ها: * اعلام برائت،روز دهم ذیحجّه(عید قربان)بود.بنابراین پایانِ مهلت چهار ماهه،دهم ربیع الثانی خواهد شد[10] * طبق روایات،[11]مهلت چهار ماه برای کسانی بود که قبلاً پیمانی نداشتند،امّا مهلتِ صاحبان پیمان،تا پایان مدّت قراردادشان بود،چه کمتر از چهارماه باشد و چه بیشتر از آن. پیام ها: 1-بعد از ابطال قراردادها وپیمان ها،به دشمن فرصت دهید تا فکر کند. فَسِیحُوا ... أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ (به نقل تاریخ،بسیاری از مشرکان در این چهار ماه به اسلام گرویدند.)2-در زمان اقتدار،بدون اعلام قبلی حمله نکنید. فَسِیحُوا ... أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ 3-آنان که نمی خواهند اسلام را بپذیرند،بدانند که هرجا بروند،نمی توانند از حکومت خداوند فرار کنند. «غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ» 4-جنگ با اسلام،جنگ با خداست. «غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ» 5-سنّت خدا این است که اگر فرصت بازگشت را از دست بدهید،بدبخت شوید. «مُخْزِی الْکافِرِینَ» وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِیمٍ«3» (و این آیات،اعلامی است)از سوی خدا و پیامبرش(به مردم)در روز حجّ اکبر(عید قربان یا روز عرفه)که خدا و رسولش از مشرکان بیزارند.(با این حال)اگر توبه کنید(و دست از شرک و کفر بردارید،)این برایتان بهتر است.و اگر روی بگردانید، پس بدانید که(کاری از شما ساخته نیست و)هرگز نمی توانید خدا را ناتوان کنید. و کافران را به عذابی دردناک بشارت ده. نکته ها: * آیه ی اوّل این سوره،اعلام برائت به خود مشرکان بود،اینجا اعلام برائت از مشرکان به عموم مردم است. * «حجّ اکبر»؛یا روز عید قربان است،[12]یا روز عرفه و یا مراسم حج[13]،در برابر مراسم «عمره»که حجّ اصغر است. پیام ها: 1-برای جلوگیری از مظلوم نمایی دشمن و تبلیغ علیه شما،مردم را در جریان بگذارید. أَذانٌ ... .إِلَی النّاسِ 2-در تبلیغ،از عنصر زمان و مکان غفلت نکنید. «یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ» 3-از تشویق و تهدید،هر دو استفاده کنید. فَإِنْ تُبْتُمْ ... خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا 4-هنگام قطع روابط،روزنه ای برای پیوند باقی گذارید. «فَإِنْ تُبْتُمْ» 5-مهلت چهار ماهه،نشان لطف خداست،نه عجز او. «غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ»
إِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ«4» مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته اید و چیزی از تعهّدات خود نسبت به شما فروگذار نکرده اند و کسی را در برابر شما یاری نداده اند، پس پیمانشان را تا پایان مدّتشان نگهدارید(و وفادار باشید)،که همانا خداوند،اهل تقوا را دوست دارد. نکته ها: * اعلام برائت،تنها شامل مشرکان پیمان شکن و توطئه گر می شود،و گرنه کسانی مانند بنوضمره و بنوخزیمه که وفادار ماندند،این آیه آنان را استثنا می کند. * علی علیه السلام فرمود:با هر کس پیمانِ مدّت دار بسته اید،تا آن مدّت وفادار بمانید و به پیمان هر کس بی مدّت است،چهار ماه مهلت دهید. پیام ها: 1-آنان که به پیمان ها احترام می گذارند،پیمانشان محترم است. «عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ» 2-وفا به پیمان لازم است،گرچه با مشرکان باشد. عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ... فَأَتِمُّوا 3-کسی که دشمن شما را یاری کند،دشمن شماست. «لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً»[14] 4-وفا به پیمان،نشانه ی تقواست. فَأَتِمُّوا ... إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ«5» پس چون ماههای حرام سپری شود،مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیر کنید و در محاصره قرار دهید و در همه جا به کمین آنان بنشینید. پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات پرداختند،راهشان را باز کنید(و آزادشان بگذارید)که همانا خداوند،آمرزنده و مهربان است. نکته ها: * کافرانی که 13 سال پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان را در مکّه آزار دادند و پس از هجرت نیز 9 سال از هیچ توطئه ای فرو گذار نکردند،مستحقّ سرکوبی شدیدند. * کلمه ی «حَیْثُ» هم در مورد زمان بکار می رود و هم در مورد مکان،یعنی هر جا و هر زمان که مشرکان را یافتید. * امام باقر علیه السلام فرمودند:راه توبه از شرک،ایمان آوردن است[15] پیام ها: 1-پس از طیّ همه ی مراحلِ دعوت،استدلال و پیمان بستن،اگر مشرکان باز هم توطئه و دشمنی کردند،برای سرکوبشان از همه ی شیوه ها استفاده کنید.مثل کشتن،اسیر گرفتن،راه بستن و محاصره. «فَاقْتُلُوا ،خُذُوهُمْ، أُحْصِرُوا» 2-هم قاطعیّت لازم است هم نرمش. «فَاقْتُلُوا، فَخَلُّوا» 3-آزادی مذهب آسمانی آری،امّا انحراف فکری و سقوط عقل و انسانیّت،قابل تحمّل نیست. «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ» 4-مسلمانان باید همواره در کمین توطئه گران باشند. «وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ» 5-تشکیلات اطلاعاتی مسلمانان باید چنان باشد که حتّی توطئه گران را در خارج از مرزها زیر نظر داشته باشند. «کُلَّ مَرْصَدٍ» 6-برای سرکوبی دشمنان توطئه گر،مرزها و تمام راههای نفوذ را کنترل کنیم. «وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ» 7-توبه را حتّی هنگام جنگ هم بپذیرید.چون اسلام دین سماحت و بزرگواری است،نه عقده گشایی و انتقام. فَاقْتُلُوا ... .فَإِنْ تابُوا 8-توبه باید همراه با عمل باشد.از توبه ی بی عمل،فریب نخوریم. فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا ... 9-توبه از شرک،ایمان است و نشانه ی توبه ی واقعی،نماز و زکات است. تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ ... 10-نماز،در رأس عبادت هاست.به کسی که به شعائر دینی(نماز و زکات) احترام می گذارد،تعرّض نکنید. أَقامُوا الصَّلاهَ ... فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتّی یَسْمَعَ کَلامَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْلَمُونَ«6» و اگر یکی از مشرکان از تو امان و پناه خواست،پس به او پناه بده تا کلام خدا را بشنود،سپس او را به مکان امنش برسان.چرا که آنان گروهی ناآگاهند(و با شنیدن آیات الهی،شاید هدایت شوند). پیام ها: 1-به درخواست پناهندگی دشمن برای تحقیق و شناخت عقاید و افکار اسلامی، پاسخ مثبت دهید. «اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ» 2-راه فکر و تعقّل،حتّی برای مشرکان مهدورالدّم باز است و برای احتمال هدایت یک نفر هم باید حساب جداگانه باز کرد. «أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» 3-اسلام،دین رأفت،شرافت و کرامت است. «اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ» 4-به دشمن هم فرصت فکر و انتخاب بدهید و حتّی در شرایط جنگی نیز مردم را از رشد فکری باز ندارید. «اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ» 5-انتخاب حقّ وپذیرش عقاید صحیح،مهلت می طلبد. «فَأَجِرْهُ حَتّی یَسْمَعَ کَلامَ اللّهِ»
6-قرآن،کلام قابل فهم است که زمینه ی هدایت را فراهم می سازد و چنان نیست که فهمش خارج از عهده ی انسان باشد. «یَسْمَعَ کَلامَ اللّهِ» 7-حکومت اسلامی باید زمینه ی شنیدن کلام خدا و فرصت مطالعه آن را برای منحرفان فراهم کند،چون انحراف بعضی،به خاطر عدم تبلیغ ماست،نه از روی کینه.چه بسا اگر حق را بشنوند،تغییر یابند. «حَتّی یَسْمَعَ کَلامَ اللّهِ» 8-اسلام،دین آزادی است و ایمان از روی فهم ارزش دارد،نه از روی ترس یا اجبار. «فَأَجِرْهُ ،یَسْمَعَ ،أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ» 9-مکتبی که منطق دارد،عجله ندارد.به دشمن فرصت دهید تا آن را بشنود،و امنیّت او را تضمین کنید تا با فکر آسوده انتخاب کند. «یَسْمَعَ ،أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ» 10-کفر بعضی،از جهل سرچشمه می گیرد و اگر آگاه شوند،حقّ را می پذیرند. «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْلَمُونَ» کَیْفَ یَکُونُ لِلْمُشْرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ«7» چگونه می تواند نزد خدا و رسولش،پیمانی با مشرکان(عهد شکن)باشد،مگر کسانی که نزد مسجدالحرام با آنان پیمان بستید.پس تا هنگامی که به عهدشان وفا دارند،شما هم وفادار بمانید که خداوند،متقیّن را دوست دارد. نکته ها: * این آیه،توجیه آیات نخست سوره ی برائت و دلیلی برای دستور برائت وبیزاری است،چرا که آنان وفادار به پیمان هایشان نبودند. * چون از هر طرف کعبه تا 48 میل،جزو حرم محسوب می شود،به قراردادهایی که در این مناطق بسته می شود، «عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» گفته می شود.مثل پیمان حدیبیّه که در 15 میلی مکّه بسته شد. * آوردن کلمه ی«مسجدالحرام»در بیان محلّ قرارداد،اشاره به اهمیّت آن مکان است،و گرنه پیمان های دیگر نیز که در کنار مسجدالحرام نباشد،لازم الوفاست. پیام ها: 1-چون مشرکان،بیشترین دشمنی را با مسلمانان دارند،[16]از بیشتر آنان انتظار وفاداری نداشته باشید. کَیْفَ یَکُونُ ... 2-هنگام انتقاد،کلّی نگوییم و به افراد سالمِ گروهها هم توجّه کنیم. «إِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ» 3-با دشمنان خود،در وفاداری به پیمان ها یا نقض آن،مقابله به مثل کنید. فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ ... 4-تقوا ووفای به عهد،ملازم یکدیگرند. «فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ» کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبی قُلُوبُهُمْ وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ«8» چگونه(می توان با آنان پیمانی داشت)در حالی که اگر بر شما دست یابند، هیچ خویشاوندی و پیمانی را درباره ی شما مراعات نمی کنند.شما را با زبانِ(نرم)خویش راضی می کنند،ولی دلهایشان پذیرا نیست و بیشترشان فاسق و(پیمان شکن)اند. نکته ها: * «ال»،به معنای خویشاوندی،همسایگی و روابط عاطفی و انسانی و عرفی است.[17] «ذِمَّهً» ،به معنای عهد و پیمانی است که وفای به آن لازم است و اگر نقض شود،مردم، عهدشکن را مذّمت می کنند. * این آیات نیز دلیل فرمان سخت گیری نسبت به پیمان شکنان مشرک است. * به صرف اینکه اگر دشمن بر ما غالب شود چنین و چنان خواهد کرد،نمی توان به او حمله کرد،بلکه باید قرائنی بر توطئه و تجاوز او باشد وگرنه قصاص قبل از جنایت می شود. پیام ها: 1-عمق کینه ی دشمن را هنگام قدرتش باید شناسایی کرد،نه هنگام ضعف او. «إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ» 2-سکوت و ساده اندیشی درباره ی دشمنی که اگر چیره شود مراعات هیچ مسأله ای را نمی کند،گناه است. «لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً» 3-مشرکان،نه مراعات مسائل عاطفی و همسایگی را می کنند،نه به پیمان ها و تعهّدات احترام می گذارند. «إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً» 4-ظاهرسازی و بازی های سیاسی و تبلیغاتی دشمنان،ما را فریب ندهد. «یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبی قُلُوبُهُمْ» 5-پیمان شکنی،نفاق،تظاهر و سیاست بازی،فسق است. «تَأْبی قُلُوبُهُمْ وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» 6-اکثریّت مشرکان فاسقند،ولی افراد سالم هم میانشان پیدا می شود. «أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (در نسبت دادن ها،انصاف داشته باشیم) اِشْتَرَوْا بِآیاتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ«9» (مشرکان پیمان شکن،)آیات خدا را به بهای اندکی فروختند و(مردم را)از راه خدا بازداشتند،به راستی آنان بد اعمالی انجام می دادند. پیام ها: 1-انسان در عمل و گزینش راه،دارای حقّ انتخاب است. «اشْتَرَوْا»[18] 2-در برابر از دست دادن آیات الهی،هر چه به دست آوریم،کم است،چرا که همه ی دنیا و آنچه در آن است،در برابر الطاف الهی به مؤمنان،متاع قلیل و ناچیز است. اِشْتَرَوْا ... ثَمَناً قَلِیلاً ... ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ
3-دنیاطلبی،سبب مبارزه با دین و باز داشتن مردم از راه خداست. «اشْتَرَوْا بِآیاتِ اللّهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ» 4-رضای الهی و بهشت ابدی را به دنیای زودگذر و پرآفت فروختن،بدترین کار است. اِشْتَرَوْا ... ثَمَناً قَلِیلاً ... ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ لا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لا ذِمَّهً وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ«10» (مشرکان پیمان شکن،نه تنها درباره ی شما،بلکه)درباره ی هیچ مؤمنی، (هیچ گونه)حقّ خویشاوندی و(هیچ)عهد وپیمان را مراعات نخواهند کرد و ایشان همان تجاوزکارانند. نکته ها: * این آیه نیز در بیان حکمتِ فرمانِ شدید خدا،بر برائت از مشرکان است. * در دو آیه ی قبل،مراعات نکردن پیمان در خصوص شما حاضرین مطرح بود، «لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ» ولی در این آیه تعبیرِ «لا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ» آمده که ستیزه جویی آنان را با همه ی اهل ایمان بیان می کند. پیام ها: 1-مشرکان با مؤمنان دشمنی دارند،پس دربرخورد شدید با آنان،هیچ گونه تردیدی نداشته باشید. «لا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ» 2-در دید کفّار،بزرگ ترین جرم مسلمانان،همان ایمان به خداوند است و همین بهانه ی خصومتشان با اهل ایمان است.[19] «لا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ» 3-پیمان شکنی،تجاوزگری است. «أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ» 4-رعایت حقوق خویشاوندان ووفاداری به پیمان،واجب و بی اعتنائی به آنها برخاسته از روح تجاوزگری است. «أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ» 5-جنگ با مشرکان پیمان شکن،جنبۀ دفاعی دارد و همان گونه که در آیه 13 آمده است،ما آغازگر آن نبوده ایم. «أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ» فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ«11» امّا اگر توبه کردند و نماز بر پا داشتند و زکات پرداختند،در این صورت برادران دینی شمایند.و ما آیات خود را برای گروهی که می دانند(و می اندیشند)،به تفصیل بیان می کنیم. نکته ها: * خداوند در آیات قبل فرمود:اگر مشرکان توبه کرده و نماز خواندند و زکات دادند،دیگر متعرّض آنان نشوید، «فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ» در این آیه می فرماید:نه تنها مزاحمشان نشوید، بلکه گذشته ها را فراموش کرده،برادرانه با آنان رفتار کنید. پیام ها: 1-در شیوه ی برخورد،مسأله ی گام به گام و تدریج را مراعات کنید.ابتدا عدم تعرّض، «فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ» سپس الفت و برادری. «فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ» 2-توبه ی واقعی،همراه با عمل است. تابُوا وَ أَقامُوا ... 3-آنان که تارک نماز و زکاتند،برادران دینی ما نیستند. فَإِنْ ... أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ 4-شرط ورود به دایره ی اخوّت دینی،نماز و زکات است. أَقامُوا ... فَإِخْوانُکُمْ 5-اساس روابط وحبّ وبغض یک مسلمان،مکتب است. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُکُمْ چنانکه در آیه ی بعد آمده است: وَ إِنْ نَکَثُوا ... فَقاتِلُوا 6-با نادم وتوّاب،برخوردی برادرانه داشته باشید. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُکُمْ 7-هدف جنگ های اسلامی،بازگرداندن مشرکان به توحید است. فَإِنْ تابُوا ... فَإِخْوانُکُمْ 8-آنان که تا دیروز،واجب القتل بودند،در سایه ی توبه و نماز و زکات،حقوق اجتماعی برابر با مسلمانان می یابند و جنگ با آنان حرام می شود. «فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ» 9-علم و دانش،زمینه ی اندیشه وتفکّر در آیات الهی است. «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ«12» امّا اگر(به جای توبه،)سوگندهای خویش را پس از بستنِ پیمانشان شکستند و در دین شما،زبان به طعنه(و عیب گوئی)گشودند،پس با سران کفر بجنگید.زیرا که آنان را(پایبندی به)سوگندی نیست،باشد که (با شدّتِ عمل شما،)از کردار خود باز ایستند. نکته ها: * از علی علیه السلام پرسیدند:چرا فراریان جنگ صفّین را تعقیب کردید،ولی در جنگ جمل،کاری به فراریان نداشتید؟ حضرت فرمود:در صفّین،رهبر کفر زنده بود و فراریان دور او جمع شده،متشکّل می شدند و حمله ی مجدّد می کردند،امّا در جنگ جمل،با کشته شدن رهبرشان،محوری برای تشکّل و سازماندهی مجدّد نداشتند. * امام صادق علیه السلام فرمود:هرکس به دین شما طعنه زند،قطعاً کافر می شود.سپس این آیه را تلاوت فرمود[20] پیام ها: 1-ارتداد از دین،یکی از نمونه های پیمان شکنی و مسخره کردن مکتب است. «وَ إِنْ نَکَثُوا» (شاید «نَکَثُوا» پس از «تابُوا» اشاره به ارتداد باشد). 2-کیفر طعن و توهین به اسلام،اعدام است. «طَعَنُوا ،فَقاتِلُوا» (با توهین کنندگان به مقدّسات مذهبی،باید به شدّت برخورد کرد) 3-جهاد اسلامی،برای دفاع از مکتب است. «نَکَثُوا ،طَعَنُوا، فَقاتِلُوا»
4-چون پیمان شکنی و مسخره کردن دین،از ناحیه ی رهبران کفر است،پس با آنان مبارزه کنید. «فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ» 5-در مبارزه،باید نابودی سران توطئه و مرکز فرماندهی و تشکیلات دشمن،در اولویت باشد. «فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ» 6-هر سوگندی شما را نفریبد.سوگند پیمان شکنان،بی اعتبار است. «لا أَیْمانَ لَهُمْ» 7-از اهداف جهاد اسلامی،جلوگیری از توطئه دشمن است. «لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ» أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ«13» آیا با گروهی که سوگندها(و پیمان های)خود را شکستند و به بیرون کردن پیامبر(از وطنش)همّت گماشتند،و آنان نخستین بار جنگ را با شما آغاز کردند،پیکار نمی کنید؟آیا از آنان می ترسید؟اگر ایمان دارید، سزاوارتر آن است که از خدا بترسید! پیام ها: 1-اهداف و انگیزه های جنگ،باید برای رزمنده ی مسلمان روشن باشد. «نَکَثُوا، هَمُّوا ،بَدَؤُکُمْ» (بیان اینکه:دشمنان پیمان ها را شکستند و نسبت به رسول خدا سوء قصد داشتند و آغازگر جنگ بودند) 2-جنگ شما تدافعی است و دشمن آغازگر تهاجم بوده است. «هُمْ بَدَؤُکُمْ» 3-هنگام جنگ،میان آتش جنگ و آتش دوزخ مقایسه کنید،تا رزمندگان بهتر بتوانند تصمیم بگیرند. «أَ تَخْشَوْنَهُمْ ،فَاللّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ» 4-مؤمن واقعی،تنها از خدا بیم دارد. «فَاللّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ«14» با آنان بجنگید تا خداوند آنان را به دست های شما عذاب کند و خوارشان سازد و شما را بر آنان پیروز کند و دلهای(پردرد)مؤمنان را تشفّی و مَرهَم نهد. نکته ها: * سؤال: با اینکه آیه ی 32 انفال می فرماید:تا پیامبر در میان مردم است،خداوند عذابشان نمی کند،پس چگونه در این آیه سخن از عذاب آنان آمده است؟ پاسخ: مقصود در آن آیه،عذاب های آسمانی و ریشه کن کننده،مثل عذاب قوم عاد و ثمود است،و در این آیه مراد عذاب و سختی های جنگ است. پیام ها: 1-جبهه های جنگ،بستر امدادهای الهی است. «قاتِلُوهُمْ ،یَنْصُرْکُمْ» (از شما حضور و جهاد،از خدا نصرت و امداد) 2-رزمندگان،بازوی حقّ و عوامل اجرای حکم خدایند. «یُعَذِّبْهُمُ بِأَیْدِیکُمْ» 3-سنّت های الهی،از مسیر طبیعی و علل واسباب اجرا می شود. «بِأَیْدِیکُمْ» 4-در پی شکست نظامی دشمن،شکست روحی وسیاسی است. «یُعَذِّبْهُمُ ،یُخْزِهِمْ» 5-خداوند خواستار شکست و ذلّت دشمنان دین و پیروزی و عزّت مؤمنان است. «یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ» 6-از اهداف جنگ،محو کفر و ذلّت کافران و آرامش مؤمنان است. یُعَذِّبْهُمُ ... یُخْزِهِمْ ... یَشْفِ صُدُورَ 7-پیش از جنگ،تشویق و تبلیغ لازم است.خداوند به مؤمنان نوید قطعی می دهد. «یَنْصُرْکُمْ ،یَشْفِ صُدُورَ» 8-دلهای مسلمانان از دست کافران همیشه جریحه دار و آکنده از رنج و آزاراست. «یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ» 9-گرچه در جنگ،عدّه ای شهید و داغدار می شوند،ولی امّت اسلامی در عزّت و آرامش زندگی می کنند. «صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ» و نفرمود:«صُدُورِکُمْ» 10-سرنوشت مؤمنان در مسائل اجتماعی،به هم پیوند دارد و پیروزی شما، شفای دل سایر مؤمنان است «یَنْصُرْکُمْ ،یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ» وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ وَ یَتُوبُ اللّهُ عَلی مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ«15» و خداوند(با پیروزی شما و خواری دشمن،)غیظ و خشم دلهای مؤمنان را از بین ببرد و خداوند لطف خود را بر هرکس بخواهد بر می گرداند(و راه توبه را به روی آنان می گشاید.)و خداوند،دانا و حکیم است. پیام ها: 1-گرچه هدف از جنگ،رضای خدا و دفاع و جلوگیری از شرک و توطئه و پیمان شکنی است،لیکن تسکین دلها و آرام شدن روح نیز از آثار وضعی و ثانوی آن است.[21] «یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ» 2-پس از پیروزی،از آنان که برای همبستگی و پیوند نزد شما می آیند،استقبال کنید و نگویید:تا حالا کجا بودید؟ «وَ یَتُوبُ اللّهُ عَلی مَنْ یَشاءُ» 3-مبادا از بیم خدعه،آنان را که به سراغ شما می آیند نپذیرید! خدا به توبه ی واقعی یا ریاکارانه آگاه است،ولی طبق حکمت الهی باید هر که اظهار اسلام می کند-با حفظ اصول ایمنی-پذیرفت. «عَلِیمٌ حَکِیمٌ» أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیجَهً وَ اللّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ«16»
آیا پنداشته اید که(تنها با ادّعای ایمان)رها می شوید،در حالی که هنوز خداوند(با امتحان هایش شما را نیازموده،)تا کسانی را از شما که جهاد کرده و جز خدا و پیامبرش و مؤمنان رازداری برنگزیده اند،معلوم دارد و خداوند به آنچه می کنید آگاه است. نکته ها: * این آیه نیز همچون آیات پیشین،برای تشویق به جهاد است. * «وَلِیجَهً» از«ولوج»مانند کلمه ی «بِطانَهً» ،به معنای اسرار و امور نهان است،و مقصود در اینجا مَحرم اسرار است. * طبق روایات متعدّد،مراد از مؤمنانی که می توانند مَحرم اسرار باشند،رهبران آسمانی می باشند[22] پیام ها: 1-هستی و برنامه های آن،هدفدار است.انسان ها و آینده شان،رها شده نیستند، پس باید از دنیای خیال بیرون آمد و واقع بین بود. «أَمْ حَسِبْتُمْ» 2-ادّعای ایمان کافی نیست،آنچه صف ها را از هم جدا می کند،عمل و جهاد و آزمایش هاست. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا» 3-کسانی در آزمون ایمان موفّقند که اسرار جامعه اسلامی را جز با خدا و رسول و مؤمنان واقعی در میان نگذارند. «وَلِیجَهً» (در صدر اسلام افرادی با بیگانه ارتباط داشتند) 4-دادن اسرار و اطلاعات به بیگانگان و آنان را مَحرم اسرار دانستن،حرام و نشانه ی ضعف وبی ایمانی و مورد هشدار و توبیخ است. لَمْ یَتَّخِذُوا ... وَلِیجَهً 5-وظیفه ی مسلمانان،در برابر دشمنان خارجی جنگیدن و در برابر دشمنان داخلی،حفظ اسرار و رازداری است. «جاهَدُوا ،لَمْ یَتَّخِذُوا» 6-خداوند از وضع مردم آگاه است و نیازی به آزمودن ندارد،ولی امتحان،یک سنّت الهی است. «وَ اللّهُ خَبِیرٌ» 7-اگر اسرارتان را به بیگانه گفتید،خدا می داند و به حساب شما می رسد. «وَ اللّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللّهِ شاهِدِینَ عَلی أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النّارِ هُمْ خالِدُونَ«17» مشرکان حقّ ندارند مساجد خدا را با آنکه به صراحت بر کفر خویش گواهی می دهند،تعمیر کنند.آنان کارهایشان(به خاطر بی ایمانی)تباه شده است و در آتش،جاودان خواهند بود. نکته ها: * گرچه شأن نزول آیه درباره ی تعمیر مسجدالحرام است،ولی حکم آن برای همه ی مساجد است و به همین جهت کلمه ی «مَساجِدَ» به کار رفته است،نه«مسجد الحرام». * تولیت مسجدالحرام و تعمیر و رسیدگی به آن،در صدر اسلام تا قبل از فتح مکّه،در دست مشرکان بوده است. * یکی از موارد اعلام شده در برائت،توسّط حضرت علی علیه السلام،این بود که مشرکان حق تعمیر مسجد الحرام را ندارند،بلکه حقّ ورود به آنجا را هم ندارند.(در آیه ی 27 می آید) پیام ها: 1-در بنای مساجد و بنیادهای دینی و فرهنگی مسلمانان،کفّار و مشرکان دخالت ندارند. «ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ» 2-در ساخت و اداره ی مراکز و نهادهای مقدّس،پول نااهلان را نگیرید، تادخالت وافتخار و توقّع نداشته باشند. «ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ» 3-عمل به تنهایی مهم نیست،نیّت نقش اصلی را دارد. «ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا» 4-نه هر درآمدی مشروع است و نه هر مشارکتی ارزشمند.مبادا به عشقِ آبادانی مساجد،کفّار در امور دینی نفوذ کنند. «أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللّهِ» 5-کسانی که تظاهر به بی دینی می کنند،حقّ دخالت در امور مذهبی را ندارند. «شاهِدِینَ عَلی أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ» 6-مشرک همان کافر است. لِلْمُشْرِکِینَ ... شاهِدِینَ عَلی أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ 7-کفر،سبب نابودی و فساد و بی ارزش شدن اعمال نیک کافران است. بِالْکُفْرِ ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَی الزَّکاهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسی أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ«18» مساجد خدا را تنها کسانی باید آباد کنند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند و نماز را به پا داشته و زکات می پردازند و جز از خدا نمی ترسند. امید است که آنان از ره یافتگان باشند. نکته ها: * مسجد،پایگاه مهّم عبادی و اجتماعی مسلمانان است.بنابراین،هم متولّیان آن باید صالح و پاک باشند و هم برنامه هایش سازنده و تربیت کننده،هم بودجه اش مشروع و حلال باشد و هم مسجدیان اهل تقوا و خدایی و مورد تکریم.وگرنه اگر سازندگان مساجد،جبّاران و سلاطین باشند و پیشنمازان،افراد بی سواد و ترسو و خادمان نیز وارفتگان بی حال،طبعاً مساجد از هدف اصلی خود که آبادی معنوی است،دور خواهند ماند. * به گفته ی مرحوم فیض کاشانی در تفسیر صافی،تعمیر مسجد شامل مرمّت،نظافت و فرش کردن،روشنایی،تدریس و تبلیغ می شود. * در قرآن 32 بار از زکات یاد شده که 28 بار آن در کنار نماز بیان شده است. * رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«اذا رأیتم الرّجُلَ یعتاد المسجدَ فاشهَدُوا له بالأیمان»[23]همین که دیدید کسی به مسجد رفت و آمد می کند،به ایمان او گواهی دهید.
در احادیث برای کسانی که به مسجد رفت و آمد می کنند،بهره های فراوان ذکر شده است،از جمله:پیدا کردن دوست و برادر دینی،آگاهی های مفید،ارشاد و دوری از گناه،برخورداری از نعمت و رحمت الهی[24] پیام ها: 1-تولیت و تعمیر مسجد شرایطی دارد: الف:از جهت اعتقادی،ایمان به مبدأ و معاد. «آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ» ب:از نظر عملی،برپا داشتن نماز وپرداخت زکات. «أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَی الزَّکاهَ» ج:از جهت روحی،شجاعت و نفوذناپذیری. «لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ» (اگر متولّی مسجد،شجاع باشد،مسجد نیز کانون حرکت های ضدّ ظلم خواهد بود) 2-وظیفه ی متولّیان مساجد و تعمیرکنندگان آنها،رسیدگی به محرومان است. إِنَّما یَعْمُرُ ... آتَی الزَّکاهَ 3-ایمان از عمل جدا نیست، آمَنَ ... وَ أَقامَ نماز از زکات جدا نیست، «أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَی الزَّکاهَ» و مسجد از انقلاب جدا نیست. مَساجِدَ اللّهِ ... وَ لَمْ یَخْشَ 4-با وجود ایمان،عمل صالح،نماز،زکات و شجاعت،باز هم مغرور نشویم، هنوز خطر انحراف وجو دارد. «فَعَسی أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ» أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ«19» آیا آبرسانی به حاجیان و تعمیر مسجدالحرام را همانند کسی قرار داده اید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟این دو نزد خداوند یکسان نیست و خداوند گروه ستمگر را هدایت نمی کند. نکته ها: * عباس،عموی پیامبر و شِیبه به یکدیگر افتخار می کردند؛عباس به آبرسانیِ خود به زائران خانه ی خدا می بالید و شِیبه به کلیدداری کعبه. علی علیه السلام به آن دو فرمود:ولی من با سنّ کم خود،به این افتخار می کنم که شما با جهاد و شمشیر من ایمان آوردید.عباس ناراحت شده و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله از علی علیه السلام شکایت کرد.این آیه نازل شد.[25] * علی علیه السلام بارها برای اولویّت خویش به این آیه استشهاد کرد،چرا که ایمان و جهاد،برتر از خدماتِ دورانِ شرک است که فاقد ارزش معنوی است. پیام ها: 1-عمل زده نشویم،عمل بدون ایمان،سرابی پوچ و جسدی بی جان است. أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ ... کَمَنْ آمَنَ ... 2-رزمندگان مخلص برتر از دیگرانند،هر چند دیگران منشأ خدماتی از طریق مشاغل دیگر باشند. أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ ... کَمَنْ ... جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ 3-برابر دانستن رزمندگانِ با ایمان با دیگران،مورد توبیخ و یکی از ظلم های اجتماعی است. أَ جَعَلْتُمْ ... کَمَنْ ... جاهَدَ ... اَلْقَوْمَ الظّالِمِینَ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ«20» کسانی که ایمان آورده و هجرت کردند و در راه خدا با اموال و جان های خویش جهاد کردند،بزرگ ترین درجه را نزد خداوند دارند و اینان همان رستگارانند. پیام ها: 1-ایمان،هجرت و جهاد،همچون تقوا،در رأس همه ی ارزش هاست. آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... أَعْظَمُ دَرَجَهً 2-اگر ملاک ارزش نزد مردم،روابط قبیلگی و نژادی است،در محاسبات الهی، ایمان،هجرت و جهاد،ملاکِ ارزش است.[26] «عِنْدَ اللّهِ» 3-ایمان،لازمه ی کمالات دیگر است. «آمَنُوا» 4-ارزش همه ی کارهای مقدّس،به نیّت آنهاست. «فِی سَبِیلِ اللّهِ» 5-فوز و رستگاری،تنها در سایه ی ایمان،هجرت و جهاد است. آمَنُوا وَ ... أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَهٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فِیها نَعِیمٌ مُقِیمٌ«21» پروردگارشان آنان را به رحمتی از ناحیه خود و رضایت خویش و باغهایی از بهشت،بشارت می دهد که برایشان در آن نعمت های ابدی است. خالِدِینَ فِیها أَبَداً إِنَّ اللّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ«22» آنان تا ابد در آنجا جاودانند.همانا نزد خداوند پاداشی بزرگ است. نکته ها: * خداوند،قلیل و فانی ما را به گرانبهاترین قیمت می خرد، «أَجْرٌ عَظِیمٌ» با آنکه ما هر چه داریم،از خود اوست. پیام ها: 1-خداوند،خود به مؤمنان مهاجر و مجاهد،مژده ی بهشت داده است[27] «یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ» 2-نشانه ی جامعیّت یک مکتب آن است که علاوه بر هماهنگی با فطرت،به پیروان خود امید دهد. «یُبَشِّرُهُمْ» 3-بشارت و پاداش،از شئون ربوبیّت است. «یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ» 4-برخورداری از رحمت و رضوان بهشت،نمودی از فوز و رستگاری است. اَلْفائِزُونَ یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ ... 5-رحمت و رضای خدا،بر نعمت های مادّی مقدّم است. «بِرَحْمَهٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ» (نام رحمت و رضوان قبل از بهشت آمده است) 6-باغهای بهشت،پر نعمت است[28]«نَعِیمٌ»
7-اگر به خاطر خدا از نعمت های فانی بگذریم،به نعمت های ابدی می رسیم. «نَعِیمٌ مُقِیمٌ» 8-فنا و زوال،بزرگ ترین آفتِ نعمت های دنیوی است که در قیامت این آفت نیست. «مُقِیمٌ ،خالِدِینَ ،أَبَداً» 9-پاداش بزرگ،تنها در انحصار اوست،پاداشهای دیگران از هر کس و هرچه که باشد،کوچک است. «عِنْدَهُ» قبل از «أَجْرٌ عَظِیمٌ» نشانه ی انحصار است. 10-خداوندی که به همه ی دنیا «قَلِیلٌ» می گوید،به پاداش مجاهدان، «عَظِیمٌ» می گوید. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَی الْإِیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ«23» ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر پدران و برادرانتان،«کفر»را بر«ایمان» ترجیح دادند،ولایت آنان را نپذیرید و هر کس از شما دوستی و ولایت آنان را بپذیرد،آنان همان ستمگرانند. نکته ها: * تهدیدهای قرآن نسبت به پذیرش ولایت کفّار،تکان دهنده است.از جمله در سوره مائده آمده است: «وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»[29]هر که ولایت آنان را بپذیرد،جزو آنان است. همچنین در سوره آل عمران می فرماید: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ» [30]هر که چنین کند،رابطه اش با خدا قطع شده است. * بعضی از مسلمانان هنگام هجرت به مدینه،مورد خشم والدین کافر خود بودند،ولی حفظ دین خود را بر رضایت آنان ترجیح دادند. ولایت پدر و مادر کافر را نباید پذیرفت،ولی این غیر از نیکی به آنهاست. پیام ها: 1-پدر کافر،بر فرزند مسلمان ولایت ندارد و روابط مکتبی بر هر روابطه ای مقدّم است. «لا تَتَّخِذُوا» 2-عواطف نباید بر ارزش های مکتبی غالب شود. «لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ» 3-ولایت کافر ممنوع است،حتّی اگر نزدیکترین افراد باشد. لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ ... أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ 4-ضابطه ی دین و مکتب،مقدّم بر هر رابطه ای است. «لا تَتَّخِذُوا، إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ» 5-پذیرش ولایت کفّار،ظلم است. «الظّالِمُونَ» قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّی یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ«24» بگو:اگر پدران و فرزندان وبرادران وهمسران و خاندان شما وثروت هایی که جمع کرده اید و تجارتی که از کسادی آن بیم دارید و خانه هایی که به آنها دلخوش کرده اید،نزد شما از خدا وپیامبرش وجهاد در راه او محبوب تر باشد،پس منتظر باشید تا خداوند،فرمان(قهر)خویش را به اجرا در آورد.و خداوند،گروه نافرمان را هدایت نمی کند. نکته ها: * روزی علی بن ابی طالب علیهما السلام به گروهی فرمود:چرا شما برای کمک به اسلام به مدینه هجرت نمی کنید و به پیامبر ملحق نمی شوید؟گفتند:ما با برادران و فامیل خود هستیم و از خانه هایمان دفاع می کنیم.[31] گروه هایی که در این آیه مطرح شده،به عنوان نمونه است و به همین دلیل،پدر شامل مادر هم می شود و پسر شامل دختر،و برادر شامل خواهر نیز می شود. پیام ها: 1-میزان ایمان را هنگام قرار گرفتن سر دو راهی دنیا و آخرت می توان شناخت. «أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ» 2-برای عبور از پل های مادّیت،باید عقاید و انس با خدا را تقویت کرد. إِنْ کانَ آباؤُکُمْ ... وَ أَمْوالٌ ... أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ ... 3-عواطف فامیلی و امکانات مادّی نباید مانع جهاد شود و هرکجا مانع شد، زمینه ساز قهر الهی است. إِنْ کانَ آباؤُکُمْ ... وَ أَمْوالٌ ... أَحَبَّ ... فَتَرَبَّصُوا ... (در راه دوستی خدا و جهاد در راه او باید از همه چیز و همه کس گذشت. زیرا حفظ دین،بر حفظ روابط خانوادگی،عاطفی و اقتصادی مقدّم است.) 4-اگر رفاه در زندگی اصل شد،انسانیّت سقوط می کند و سبب دوری از خدا ورسول است وقهر و غضب نامعلومی را در انتظار دارد. «یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ» 5-رفاه طلبانِ مسئولیّت گریز،مشمول هدایت الهی نمی شوند. «لا یَهْدِی» 6-برتری دادن مادّیات بر امور معنوی،نشانه ی فسق است. أَحَبَّ إِلَیْکُمْ ... الْفاسِقِینَ (مرز ایمان و فسق،رها کردن معنویات است) لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَهٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ«25»
همانا خداوند در مواضع بسیاری شما را یاری کرده است و در روز حُنین (نیز شما را یاری کرد،)آنگاه که فراوانی لشگرتان شما را به غرور و اعجاب واداشت،ولی این فزونیِ نفرات هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با همه ی گستردگی اش بر شما تنگ آمد،پس شما پشت به دشمن فرار کردید. نکته ها: * در آیات قبل،تشویق به جهاد و هشدار نسبت به وابستگی ها بود،در این آیه الطاف و امدادهای الهی را بازگو می کند تا انگیزه ی جهاد تقویت شود. * مجموع جنگ ها و سرایای پیامبر صلی الله علیه و آله،که در این آیه با تعبیر «مَواطِنَ کَثِیرَهٍ» آمده،هشتاد مورد بوده است.[32] نقل شده است که«متوکّل عباسی»مریض شد و نذر کرد که اگر شفا یافت،«دراهم کثیره» بدهد.پس از بهبودی،بحث شد که دراهم کثیره چقدر می باشد؟از امام هادی علیه السلام پرسیدند، آن حضرت با استناد به این آیه فرمودند:باید هشتاد درهم بدهد.[33] سیمای جنگ حُنین جنگ حُنین در منطقه ای نزدیک طائف،میان مسلمانان و قبیله ی«هوازن»درگرفت و به همین سبب به آن جنگ هوازن هم می گویند. در سال هشتم هجری پیامبر صلی الله علیه و آله برای مقابله با توطئه و تهاجم هوازن،به آن منطقه لشکرکشی کرد.سپاه ده هزار نفری اسلام که مکّه را فتح کرده بود،به همراه دو هزار نفر از تازه مسلمانان،به آن سوی عزیمت کردند. جنگ و درگیری پس از نماز صبح بود و مسلمانان که از حمله ی قبایل هوازن غافلگیر شده بودند،اغلب پا به فرار گذاشتند و نظام سپاه اسلام در هم ریخت،ولی با مقاومت سرسختانه ی گروهی،سرانجام فراریان به فراخوانی پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتند و مجدّداً حمله آغاز شد و با کشته شدنِ صد نفر از مشرکان و تسلیم شدن بقیّه و به دست آمدن غنایم بسیار، جنگ حُنین با یاری خداوند به سود مسلمانان خاتمه یافت.درباره ی تعداد اسرا و میزان غنایم و کیفیّتِ تقسیم آنها و مسائلی که پیش آمد و نتایج این نبرد،حرف های گفتنی بسیار است که باید به کتب تاریخ و مغازی مراجعه کرد. پیام ها: 1-عامل اصلی پیروزی جنگ ها در صدر اسلام،نصرت و امداد الهی بود. لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ ... 2-یاد الطاف الهی،از عوامل تقویت روحیّه و ایمان است. «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ» 3-جنگ حُنین بسیار مهم بود.( «مَواطِنَ کَثِیرَهٍ» شامل جنک حُنین نیز می شود،ولی به خاطر اهمیّت آن جداگانه نیز نام برده شده است) «مَواطِنَ کَثِیرَهٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ» 4-گاهی کثرت جمعیّت و امکانات مادّی،سبب غرور و غفلت و قهراً سبب شکست می شود. «أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ» 5-به امدادهای الهی در همه حال نیاز است،چه در حال ضعف و چه در حال قدرت.در جنگ بدر با مسلمانانِ اندک،از نصرت الهی برخوردار شدند و در جنگ حُنین با تعداد زیاد،باز هم نصرت الهی به یاری آمد. لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ ... وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ 6-بدون اراده ی الهی،اسباب مادّی بی اثر است. «فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ» 7-برای ایجاد روحیّه ی تعبّد و تواضع،گاهی باید نقاط ضعف را به رخ کشید،تا غرورهای بیجا بشکند. «ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ» ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ذلِکَ جَزاءُ الْکافِرِینَ«26» سپس خداوند،آرامش خود را بر پیامبرش وبر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهیانی فرستاد که شما آنان را ندیدید و کافران را عذاب کرد،و این کیفر کافران است. نکته ها: * در قرآن،شش مرتبه کلمه «سَکِینَتَهُ» به کار رفته که پنج بار آن در مورد جنگ است. * در جنگ حنین،خداوند چهار نوع لطف به مؤمنان داشت:سکینه،جنود نامرئی،قهر بر کفّار و پذیرش توبه ی فراریان(که در آیه ی بعد مطرح است). * بعضی از اسیرانِ کفّار،از مسلمانان می پرسیدند:کجایند آن سفید پوشانی که ما را می کشتند؟ [34]اشاره به فرشتگانی که با لباس های سفید،به چشم کفّار می آمدند. پیام ها: 1-لغزش رزمندگان در جبهه،سبب محروم شدن از امدادهای غیبی الهی نمی شود. «ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ» 2-امدادهای غیبی،رمز پیروزی مسلمانان است. «أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ» 3-داشتن روحیّه ی خوب و اطمینانِ برخاسته از ایمان،از عوامل اصلی پیروزی در نبرد است. «سَکِینَتَهُ» 4-آرامش و اطمینان،هم برای رهبر لازم است،هم پیروان او. «سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ» نگرانی پیامبر از فرار افراد بود و ناآرامی مردم،از ترس. 5-آرامش روحی مؤمنان،از سوی خدا بود، «سَکِینَتَهُ» در آیه ای دیگر می فرماید: «سَکِینَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ[35] 6-باور به حضور فرشتگان و مأموران الهی در جنگ برای امداد مؤمنان،یک عقیده ی قرآنی است. «أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها» 7-کشته شدن،برای کسی که به مبدأ و معاد ایمان دارد افتخار است،ولی برای کافران،مایه ی عذاب.«عذب»