eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
108 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
ربط عاشقی 🇵🇸
📸 گزارش تصویری 🚩 تجدید عهد بانوان فعّال ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اصفهان با شهدا 🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۹
🌿 «برم دلبرمو بیارم دور هم شام بخوریم بعد برین؟» چقدر این جمله‌ صادقانه و صمیمانه‌ بود. چه به دل می‌نشست حرف زدنش. از ظهر که دیدمش بسیار مهمان‌نواز و خوش‌رو به‌نظر آمد. معلوم بود، سال‌ها همنشینی با این قاب عکس‌ها حسابی وجود پیرمرد را صیقل داده است. صفای باطنش آدم را جذب می‌کرد. ☘ او که نه پدر شهید بود نه خانواده‌ی شهید...فقط خادم‌الشهدا بود. وسط زمین‌های کشاورزی پدری، خلوت‌گاهی ساخته بود مخصوص زنده کردن یاد شهدا. و چه خوب ساخته و پرداخته‌اش کرده بود. 🌴 نی و نخل‌های ورودی، عکس‌ها و بنرهای شهدا که کیپ تا کیپ روی دیوار نصب شده بودند، سربندها و فانوس‌های آویخته از سقف، و حتی قایق موتوری پشت درب که گویی همین حالا از اروندرود گرفته و به این دشت منتقلش کرده‌اند، همه و همه به درستی جانمایی شده بودند. معلوم بود تک تک المان‌ها با عشق و از روی عرض ارادت به هر یک از شهیدان، جای‌گذاری شده‌اند و یک کپی‌کاری ساده نیست... 🚩 شاید اتفاقی بود که معماری داخلی ساختمان، یادمان شهدای مظلوم عملیات رمضان را در ذهن‌مان تداعی کرد، و ما درست در اول شعبان، یعنی همان روزها که عملیات رمضان طرح ریزی می‌شد، اینجا بودیم. اتفاقی یا حکیمانه؟! 💫 شاه‌بیت همه‌ی چیدمانش، بیت‌الشهدای انتهای سالن بود که چند ساعتی، میزبان شهدای غواص بوده‌است. عطرِ فضایش، آدم را می‌گرفت. ✨ عشق و صفای جاری در این محفل، مقدمه‌ای بود برای معراج... آن‌جا که از حیاط پشتی، پله‌هایی را بالا می‌رفتی تا برسی به نگین این انگشتری... 🚩 موزه‌ی ۳۱ شهید محمود آباد آنجا بود که درمی‌یافتی، هرچه از جنگ و شهدا خوانده باشی و دیده‌ باشی یا حتی رفته باشی، باز هم گوشه‌ای از این سرزمین، ستاره‌هایی هستند که با تمام گمنامی و ناشناخته بودن‌شان، برایت عجایبی را رو می‌کنند... 🔆 دلت پر از نور می‌شود وقتی زنده بودن شهید را از حرف‌های ناگفته‌ی پوتین و کلاه و قمقمه‌شان لمس می‌کنی... رمز و راز این اتاق را نباید گفت، باید دید... 🔅 باید دست رفقا را گرفت و چند ساعتی به بوستانش رفت و ذره ذره عشق را در فضایش تنفس کرد. کوثر هم رفیق ما بود که دستمان را گرفت و نمی‌دانم به دعوت از کدام شهید، تا بوستان امام و شهدای محمودآباد برد تا تجدید عهدمان در فضایی شهدایی باشد و شهدا برکت و قوت بدهند به عزم‌هایمان برای انجام رسالت‌هایمان... 🖊 عطیه شریف @rabteasheghi