📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
▪️بخش ششم
⏺ جوهره فلسفه اشراق
🔺 هر مکتب جدید و مستقل فلسفی، ویژگی هایی دارد که آن را از مکتب های دیگر فلسفی ممتاز می سازد. چه عوامل بنیادین و فراگیری در فلسفه اشراق وجود دارند که این فلسفه را به عنوان یک مکتب مستقل فلسفی معرفی می کنند؟
🔺 شیخ اشراق در عصری به سر می برد که از سویی، ضعف های گستردۀ محتوایی در فلسفه مشاء آشکار شده بود و از سویی دیگر، پدیده چشم گیری مانند عرفان و تصوف، روش دیگری برای رسیدن به واقع عرضه کرده است.
⏺سه جهت تحول در حکمت اشراق
🔺 در چنین فضائی سهروردی در می یافت برای تأیید و تقویت فلسفه، باید دستگاه جدیدی عرضه کند که افزون بر عاری بودن از ضعف های فلسفۀ مشاء، از روش عرفانی نیز بهره گیرد؛ در عین حال که به خودی خود از هویت نیرومند فلسفی نیز برخوردار باشد. به همین دلیل، شیخ اشراق برای رسیدن به این مقصود، نظام فلسفی خود را در سه جهت متحول ساخت:
1️⃣روش فلسفی
🔺 رویۀ استدلالی بحثی، از روش ذوقی و شهودی نیز بهره گرفت و مباحث فلسفی را از این دو پایگاه پیگری کرد و به نتیجه رساند.
2️⃣جهت محتوایی «حکمت نوری»
🔺 محتوای فلسفۀ اشراقی آنچنان با محتوای فلسفۀ مشا متفاوت است که گویی انسان با محتوای کاملا جدید رو به روست. وی در مقابل ساختار حکمت مشاء، حکمت نوری را بنیان گذاشت و نگرش جدیدی به هستی عرضه کرد.
3️⃣علم النفس اشراقی
🔺 علم النفس اشراقی به کلی با علم النفس مشائی متفاوت است. نفس مشایی، دارای قوای متعدد و حواس پنج گانه است و نهایت مقصد او، علم حصولی به کلیات از طریق قوه عاقله است که این قوه، حقیقت اصلی او را تشکیل می دهد؛ ولی نگاه سهروردی چنین نیست.
🔺 ویژگی اصلی علم النفس اشراقی آن است که نفس را پرتوی از عالم می شمارد که از آن عالم، به عالم ظلمانی مادی تابیده و از سویی از موطن اصلی خود دور شده است و اکنون نیز میل وطن دارد. علم النفس اشراقی حلقۀ واسطی میان روش و محتوای فلسفه و نظام نوری سهروردی باشد. این سه ممیزه در فلسفه اشراق، در عین آنکه سه عنصرند، در ارتباط پیچیده و عمیقی با یکدیگر قرار دارند.
❇️ تحول اساسی در روش فلسفی
🔘همراهی عقل و شهود در روش فلسفی
🔺در نگاه سهروردی، هر کدام از روش های شهودی محض و استدلالی صرف _ با ترجیح روش شهودی محض _ می تواند راهی به سوی واقع باشد؛ اما هیچ یک از آن دو به تنهایی، کامل و بی نقص نیست؛ زیرا اگر کسی از طریق سلوک و ذوق به مشاهدۀ حقایق بپردازد، ولی قدرت عقلانی لازم را برای تحلیل مشاهدات و مکشوفات خود نداشته باشد، چه بسا در مقام تحلیل و جمع بندی و برخی استنتاج ها دچار خطا شود.
🔺از سویی دیگر، اگر کسی تنها به یافته های ذهنی خود اعتماد کند و پیوسته به تشکیل صغرا و کبرا بپردازد و با تقسیم بندی های عقلی در مسیر کشف واقع گام بردارد، افزون بر آنکه چه بسا در مسیر فکری اش دچار اشتباه شده و از واقع دور شود که دیگر از نظر علمی اعتباری ندارد، در مواردی نیز که با واقع مطابقت دارد، تنها به پرتوی ضعیف از حقایق نفس الامری خواهد رسید.
🔺به اعتقاد سهروردی اگر هر دو روش با هم به کار روند، اتقان کار فلسفی را صد چندان می کند و درجۀ واقع نمایی حکمت را به سطحی از قوت می رساند که شبهه ای در آن راه نیابد.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 16_18
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️دستورالعملهای تقی زاده
🎙دکتر موسی حقانی: رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#تقیزاده
#سند2030
#غرب_زدگی
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
هدایت شده از فکرت
🔺به همت رسانه اندیشه و آگاهی فکرت:
🔸فراخوان مقاله و یادداشت با موضوع «بررسی رویکردهای حکمی و هنری در سینما»
(جهت اطلاع از محورها و موضوعات فراخوان، اینجا کلیک کنید.)
❇️ پیش از ارسال مطلب، نکات زیر را مدنظر قرار دهید:
1. پیش از ارسال و انتخاب عنوان حتماً موضوع انتخاب شده و مورد نظر را به آیدی @MRN691 در ایتا یا تلگرام اطلاع بدهید.
2. خردورزی در ویرایش و اصلاح مطالب آزاد است، اما چنانچه میزان ویرایش بیش از حد متعارف باشد، به اطلاع صاحب اثر خواهد رسید.
3. تعداد کلمات مطالب ارسالی حداقل 2000کلمه و حداکثر 5000 کلمه باشد.
4. آثاری که قبل از نگارش عنوان را با هماهنگی آیدی @MRN691 انتخاب کرده باشند و مطالب آنها تولیدی همراه با رعایت اصول ویراستاری باشد مبلغی تحت عنوان #حقالزحمه به آنها پرداخت خواهد شد.
5. به همراه ارسال فایل مقالات نام و نام خانوادگی، کد ملی، سطح تحصیلات، رشته تخصصی، شماره تماس و شماره کارت بانکی ارسال شود.
📌آدرس کانال؛
🆔@fekrat_net
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
▪️بخش هفتم
⏺ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق)
🔺برخی گمان می کنند راه عقل نه تنها از راه شهود جداست، بلکه در پاره ای موارد با یکدیگر متعارض اند و نتایج تناقض آمیز به بار می آورند. چنین گمانی بی تردید نادرست است. قواعد عقلی و منطقی به لحاظ کلیت ذاتی خود هیچ گونه تخصیصی ندارد و در همه عالم موجود وممکن و مفروض جاری و محکم اند.
🔺 از همین رو حکما و عرفای اسلامی، هر دو راه عقلی و شهودی را برای کشف واقع معتبر می دانند و بر این باورند که نه تنها هیچ تناقضی میان آنها نیست، بلکه معاضد یکدیگر و پشتیبان همدیگرند. ممکن است عقل حقیقتی را به طور مستقل در نیابد، اما در وادی کشف و شهود هیچ امری وجود ندارد که عقل آن را محال شمرده، آن را نقض کند. معاضدت و مساعدت عقل و شهود تا بدان پایه برای اهل کشف مسجّل و قطعی شده که به تدریج عقل و احکام آن به منزلۀ میزانی برای کشف و شهود مطرح شده اند.
🔺شیخ اشراق نیز در طرح روش تألیفی در فلسفه ورزی، بر همین باور است که عقل و شهود به ساحت های یکدیگر راه دارند و هیچ یک ضد دیگری و مناقض آن نیست. اگر شهود به گونه ای بود که با مبانی عقلی سازگار نبود، یا عقل آن را محال می دانست، باید در مسئله درنگ شود؛ یا شهود، یا گزارش از آن دچار اشکال است، یا مقدمات عقلی در نقطه ای مخدوش اند. باید به تحقیق و تأمل نشست، یا به تکرار شهود پرداخت تا نقص فرایند یادشده آشکار شود.
⏺توضیحی در مورد عبارات ضد عقل عارفان
🔺با این حال، همه میدانیم در طول تاریخ، عارفان اهل کشف به مقابله جدی با خردورزی عقل مداری پرداخته اند. برخی نتوانسته اند این دو نوع رویکرد عارفان درباره عقل را کنارهم معنا کنند.
1️⃣نقد عقل تاریخی
🔺وقتی نیک می اندیشیم و بر همه ابعاد ماجرا توجه کرده و کلمات اهل معرفت را در این باره بازخوانی می کنیم، می بینیم اول، نقد اهل شهود، بر عقل و عقل مداریِ تاریخی است؛ یعنی عقل موجود در زمان ایشان که عقل مشایی و کلامی اعتزالی بود، با اعتراض و انکار مواجه است.
2️⃣نقد عقل آغشته به وهم
🔺دوم، عرفا عقل آغشته به وهم را که با اوهام و تخیل ها در هم آمیخته است (عقل جزئی) را قبول نداشته و نقد می کنند و إلّا عقل سلیم و عقل منوّر به نورانیت قلب، مورد تأئید و قبول ایشان است.
3️⃣مخالفت با تأویل های خلاف ظاهر خردگرایان
🔺سوم، اهل کشف، تأویل های مخالفِ ظاهر خردگرایان فلسفی و کلامی را که به دست کشیدن از ظواهر بسیاری از آموزه های دینی منجر می شده، نکوهش کرده اند، اما عقلِ منوّر، به نورانیت شرع مورد تأیید عارفانِ اهل کشف و شهود است.
4️⃣ضعف ذاتی معرفت عقلی نسبت به معرفت شهودی
🔺چهارم، بسیاری از نقدهای اهل معرفت بر عقل و عقل گرایی به جهت آن است که معرفت عقلانی معرفت ضعیفی است و مشکلاتی به همراه دارد که این ضعف ها و مشکلات در معرفت حضوریِ شهودی وجود ندارند. از همین رو، پس از آنکه صدرالمتألهین هماهنگی و هم ساحتی شهود و عقل و دین را به اثبات رساند، عرفایِ پس از وی نه تنها این نوع خردورزی را قبول کردند، بلکه یکی از بهترین راه های رسیدن به مباحث عرفانی را آثار ملاصدرا دانستند.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 19_22
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی.mp3
12.58M
🎧 بازسازیِ انقلابیِ ساختارِ فرهنگی
💠 دکتر مهدی جمشیدی
◾️تحلیلِ سخنانِ اخیرِ آیتالله خامنهای(۱۴۰۰/۰۶/۰۸)
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ نماد روشنفکری واداده
🎙دکتر موسی حقانی؛ استاد دانشگاه و رئیس مؤسسه ی مطالعات تاریخ معاصر
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#تقیزاده
#میرزا_ملکم_خان
#غرب_زدگی
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
▪️بخش هشتم
⏺ تبیین جایگاه منطقی شهود
🔘 برگشت همه بدیهیات به اولیات و مشاهدات
🔺در منطق کلاسیک همۀ بدیهیات شش گانه در نهایت به دو نوع می رسند؛ اولیات و محسوسات که نام دیگر آن مشاهَدات است؛ زیرا دیگر اقسام بدیهی_فطریات، مجرّبات، حدسیات و متواترات، به دلیل اشتمال آنها بر دو جزء مشاهده و قیاسِ خفی یا آشکار، به اولیات و محسوسات بازمی گردند.
🔘فلسفه فقط مبتنی بر اولیات
🔺محسوسات و مشاهدات از دایرۀ علوم و برهانی کنار گذاشته می شوند؛ زیرا محصول ادراک حسّی، علم جزئی است و علم جزئی نه کاسب است و نه مکتسب و در نتیجه در علوم عقلی و برهانی کاربردی نخواهد داشت. بدین ترتیب، آنچه در دستگاه منطقی ارسطویی تکیه گاه همۀ معارف به شمار می آید، تنها و تنها اولیات است. البته در منطق کلاسیک، اساساً سخن از کشف و شهود نیست و تنها مشاهدات حسّی مورد توجه بوده اند که آن نیز به جهت ناکارایی در علوم برهانی، کنار گذاشته شده است.
🔘شیخ اشراق و ورود شهود قلبی به فلسفه
🔺در چنین فضائی، شیخ اشراق راه جدیدی گشود و مدعی شد مسیر را برای ورود علم حضوری در دستگاه منطقی گشوده است و و در کنار اولیات، شهود قلبی را به عنوان روش صائب و راهی کامل در علوم عقلی مطرح ساخت.
🔺سهروردی معتقد است در همه مواردی که عقل استدلالی از مبدأ اولیات آغاز می کند و به نتایجی فلسفی می رسد، شهود قلبی نیز نه تنها کارایی دارد، بلکه با مزیّتی برتر و درجه خطای کمتر نتایجی یقینی و برهانی به دست می دهد.
🔺سهروردی، مجهولات را به سه قسم تقسیم کرده می گوید: قسمی از مجهولات با تنبیه و اخطار روشن می شود و به استدلال و فکر نیاز ندارد. این قسم همان بدیهیات است. نیز قسم دیگری از مجهولات از راه شهودات قلبی صاحبان کشف آشکار می شود. این قسم نیز نیازمند استدلال نیست و فقط قسم سوم است که از هیچ یک از دو قسم پیشین نیست، به استدلال نیازمند است و باید با تنظیم مقدماتی که به بدیهیات می انجامد، روشن شود.
🔘شهود حکمای بزرگ به سان اولیات
🔺در حقیقت سهروردی در بیان خود، شهود حکمای بزرگ را در کنار اولّیات قرار داده و در برابر مشاء که تنها اولیّات را عمده و اساس برای فلسفه قرار می داد، شهودات قلبی را نیز مطرح کرد. وی مشاهدات را از حسّ ظاهر و حسّ باطن عام تر، و شهودات قلبی را نیز جزء مشاهدات دانسته است.
🔺پس می توان حرکت سهروردی را در این باب، حرکتی در برابر منطق رسمی مشایی دانست که در دو نکته مهم از مشاء فاصله گرفت: نخست، اعم دانستن مشاهدات به گونه ای که شامل شهود قلبی شوند. دوم، برشمردن شهود قلبی به سان اولیّات، به عنوان بنیاد و پایه فلسفه.
🔘استفاده گسترده فلسفه های مبتنی بر منطق ارسطویی از علوم شهودی و حضوری با وجود نفی آن
🔺قابل توجه این است که در فلسفه های متعارف که بر منطق ارسطویی ابتنا دارند، با اینکه در بخش منطق به صراحت از بی اعتباری مشاهدات سخن می گویند، و همه علوم را در نهایت مبتنی بر اولیات می دانند، ولی به صورتی گسترده از علوم شهودی، تجربی و حضوری استفاده می کنند. موارد فراوانی از این نوع استفاده را می توان در بحث وجود ذهنی، اثبات دو نوع علم حضوری و حصولی، مباحث نفس و اثبات تجرد آن، مباحث قوه و فعل و حرکت جست و جو کرد.
🔘تأثیرهای جانبی شهود قلبی بر فلسفه ورزی
🔺شهود قلبی افزون بر آنکه می تواند پایه علوم برهانی قرار گیرد، تأثیرهای جانبی دیگری بر فلسفه و فلسفه ورزی نیز می تواند داشته باشد؛ زیرا شهود قلبی موجب تلطیف سرّ انسان می شود و زمینه را برای توجه به امور ظریف و پنهان آماده می سازد.
🔺آنگاه این لطافت سرّ قلبی موجب لطافت عقلی در انسان می شود و عقل منوّر به نور کشف و شهود می شود و مسائل فلسفی، به ویژه امور پیچیدۀ مربوط به عوالم ملکوتی را به خوبی درک می کند. در همین راستا یکی از مسائلی که سبب رشد و تعالی ملاصدرا شد و خود او نیز به آن اذعان داشت، داشتن مقام شهود بود.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 23_25
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
دین و علم.mp3
8.81M
🎧 دین و علم
❇️در تاریخ ما، دین و علم در کنار هم بودهاند
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️روشنفکر کیست؟
🔹عنوان معانی و مبانی روشنفکری خود دلالت میکند که معنای واحدی درباره روشنفکری وجود ندارد. مراد از روشنفکری نیز همان لفظی است که در زبان فارسی به کار برده میشود؛
🔹 یعنی ما در زبان فارسی ظاهراً برای این لفظ یک معنای مشترکی در عرف گفت و گو نداریم.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#آگاهی
#جامعه
#اعتراض
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️نشست الهیات و هوش مصنوعی
🔻جلسه اول: آشنایی با دانش هوش مصنوعی و نقاط تلاقی آن با الهیات
🔻جلسه دوم: هوش مصنوعی و پدیده آگاهی
🔻جلسه سوم: هشو مصنوعی و دین
🔻چلسه چهارم: خداباوری و هوش مصنوعی
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️ اولین کنفرانس ملی #علوم شناختی از دیدگاه حکما و اندیشمندان اسلامی
💠اولین #کنفرانس ملی علوم شناختی از دیدگاه حکما و اندیشمندان اسلامی در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ توسط دانشگاه صنعتی مالک اشتر،انجمن علمی قرآن و تحول علوم ایران در شهر تهران برگزار خواهد شد.
📝 اطلاعات تکمیلی در پوستر👆👆
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
▪️بخش نهم
⏺ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی
🔺 برخی می پندارند ترکیب ذوق و بحث، به عنوان یک روش فلسفی در تلقّی حقایق، ترکیبی ناهمگون و طریقی ناصواب است و ثمره تلاش افرادی همچون سهروردی و به ویژه ملاصدرا، درهم آمیختن مقولات متعدد و به هم ریختن نظم منطقی مباحث است. انصاف این است که این پندار سطحی و نادرست است؛ زیرا افزون بر آنچه در قسمت پیشین به عنوان تلطیف سرّ ارائه شد، تأثیر همراهی مکاشفه و علم حضوری به حقایق هستی، در فراهم آمدن علم حصولی و فلسفی برتر، هرگز قابل انکار و اغماض نیست.
🔺 دریافت های شهودی ، افزون بر «جهت دهی به مباحث حصولی فلسفی»، «طرح مسائل و زوایای جدید»، «خطایابی های دقیق در فرایند بحث و استدلال»، «کشف حد وسط ها و تبیین راهکارهای عقلی قوی تر» و ...، یکی از دغدغه های اساسی در دانش های حصولی، یعنی همان « حل مسئله مطابقت با واقع، یعنی اطمینان یابی در مطابقت علوم حصولی با واقعیت» را به بهترین وجه سامان می دهد.
🔺 سهروردی در ارائه روش تألیفی خود، به تأثیر اخیر توجه کامل دارد. وی بر این باور است که فیلسوف باید افزون بر اصول بحثی، چنان قدرت روحی ای داشته باشد که بارها به عوالم دیگر سفر کرده، تا بدانجا که ملکۀ خلع بدن را در خود فراهم آورده باشد.چنین کسی به هنگام روی آوردن شکّ و شبهه ای در مباحث استدلالی، با مراجعه به صحنۀ واقعیت و کشف عینی عوالم ملکوتی و تأمل دوباره در آنها، می تواند شک خود را برطرف سازد و با تطبیق دادن های پیاپیِ دانش حصولی خود با دریافت های شهودی، ریشه خطا را بخشکاند و درصد اطمینان را فزونی بخشد.
⏺ تحول در مفهوم فیلسوف و حکیم
🔺 از منظر سهروردی، حقیقتِ حکمت رسیدن به واقع است؛ بنابراین، کسانی که تنها در جنبۀ بحثی مانده و به واقعیت دست نیافته اند، تنها متفلسف اند، نه فیلسوف. فیلسوف کسی است که به واقع برسد، اگر چه راه استدلال را نپیموده باشد. از این رو، عارفان حقیقی از نگاه سهروردی حکیمان واقعی اند و نام حکیم تنها بر کسی شایسته است که به مقام ذوقی دست یافته باشد.
🔺به همین سبب سهروردی به طالبان حقیقت پیشنهاد می کند روش ترکیبی میان درس و سلوک را برگزینند؛ با این توضیح که نخست به مقداری از «علم تعلیمی» در حدی متعارف و معمول بپردازند و سپس « علم تجردی اتصالی شهودی» را وجهه همّت خود قرار دهند تا آنکه در سلک حکیمان درآیند.
⏺ اعتماد بر مکاشفه های اهل کشف
🔺سهروردی راه را برای آنان که خود اهل کشف نیستند، باز می داند تا با یک واسطه بتوانند از روش تألیفی (بحثی_کشفی) در مباحث فلسفی بهره مند شوند. راهی که وی پیش رو می نهد «اعتماد غیر مکاشفان بر کشف مکاشفان» است؛ زیرا هرچند علوم شهودی و حضوری در آغاز تنها برای شخص عالِم و مشاهد، حجیت و اعتبار دارد، پس از آنکه گزارش از آن به حدّ تواتر برسد، حجیت و اعتبار عمومی می یابد و برای همگان قابل استفادۀ علمی می شود.
🔺در پی شیخ اشراق، ملاصدرا نیز اعتماد به کشف مکاشفان را وقتی به حدّ تواتر برسد برای غیر مکاشفان معتبر دانسته است.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 26_29
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ سریال بازی مرکب؛ داستان نابرابری در کره جنوبی
🔹داستان سریال «بازی ماهی مرکب» شامل بازیهای کودکان در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کره است. یک بازی سنتی که افراد به دو دسته مدافعان و مهاجمان تقسیم میشوند.
🔹داستان بازی مرکب روایتی است از انسانهایی که به دلایل مختلف در زندگی به مشکلات برخورده اند و نیاز به پول دارند. آنها بصورت ناگهانی دعوت به بازی عجیب و ناشناختهای میشوند که در آخر جایزه فرد برنده ۳۸ میلیون دلار است.
🔹این بازی در مکان نامشخصی برگزار میشود و شرکت کنندگان تا انتهای بازی باید در آنجا محبوس بمانند.
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش دهم
▪️منابع حکمت اشراق
🔺 جدا از حکمتِ بحثی مشایی و شهودات خودِ سهروردی که هر دو در شاکله فلسفی حکمت اشراقی تأثیر بزرگ دارند، سهروردی از سه منبع دیگر نیز بهره برده است.
1️⃣ حکمت های باستانی
🔺 همانند حکمت یونانی پیش از ارسطو، آموزه های حکمای بابل، هند، مصر، چین وبه ویژه حکمت پهلوی و ایرانی است، سهروردی از نظر روش و محتوا بهره های بسیاری از این حکمت ها برده است و اساساً خود را احیاگر آثار ایشان می داند و به دلیل نزدیکی در روش ذوقی و شهودی میان خود و آنان، نسبت به آنها بسیار خوش بین است و با طرح نظریه «خمیرۀ ازلی حکمت»، همه این حکمت ها را به یکدیگر گره می زند.وی با یک نگاه کلان، بر این باور است که زبان ها و اصطلاح ها متفاوت است، ولی همه از یک حقیقت خبر می دهند.
🔺 هرچند پس از او با فاصلۀ پنج قرن، صدرالمتألهین هم این اعتقاد را پذیرفته و تا حدودی پی گرفته است، امّا حتی پیگیری های صدرا نیز پس از چهار قرن به گستردگی کار شیخ اشراق نمی رسد. از همین رو، باید با تأسف فراوان این نوآوری بدیع سهرودی را که مایه های اصلی فلسفه و حکمت تطبیقی را پی گرفته است، منحصر به خود او دانست.
🔺اگر فیلسوفان اسلامی این نگرش ویژه را پس از وی نیز به طور جدی پی می گرفتند، بی گمان اکنون ما سرمایه های بزرگی در اختیار داشتیم که می توانستند افزون بر شناخت عمیق و گسترده تری از حکمت های گوناگون جهان، بیانگر یک حکمت واحد جهانی و جاویدان باشند و فرهنگ های مختلف فلسفی و حکمی را به یکدیگر گره بزنند.
2️⃣ عرفان اسلامی
🔺وی گرایش مثبتی به بزرگان از صوفیه و عرفا داشته است و حکایت منامیه این خوش بینی را در او تقویت کرده بود. در حکایت منامیه هنگامی که ارسطو نام افرادی همچون بایزید بسطامی و سهل تستری را می شنود، شکفته می شود و ایشان را حکیمان واقعی و فیلسوفان حقیقی می شمارد. این ماجرا، سهروردی را به این نتیجه می رساند که عارفان اسلامی نیز از جمله کسانی هستند که توانسته اند به خمیرۀ ازلی حکمت دست یابند.
🔺 با این همه، هرگز آموزه های رسمی و اصلی اشراقی در بعد نظری در قالب های معروف عرفانی قرار نگرفت. از همین رو، از یک سو باید آثار سهروردی را در مقایسه با آثار عرفا، آثاری مستقل ارزیابی کرد و از سوی دیگر باید گفت حکمت اشراقی نتوانسته به شاخصه های اصلی عرفان دست یابد، آن گونه که خلف او صدرالمتألهین بدانها دست یافته است. اما در بعد روشی و سلوکی و برخی مباحث علم النفس، شباهت های بسیاری با عارفان اسلامی دارد و گاه نیز تا مرتبه فنا و فنای در فنا و حتی گاهی تا مقام بقای بعد از فنا را _که به ظاهر وحدت شخصی نزدیک می شود_ به نگارش درآورده است.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 30_33
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️ روشنفکری در حوزه
🔻تفکر حوزوی – بر فرض وجود- به چیزی اشاره دارد که کلانتر از روش است و وحدت آن مانع کثرت روش نیست و اجازه میدهد که روشها و مشربهای گوناگونی در چارچوب آن تفکر به فعالیت مشغول باشند و علی رغم تکثر و تنوع ذوقها و سلایق علمی و روش همگی تحت چتر تفکر حوزوی جمع آیند.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری
#حوزه
#روحانیت
#اندیشه
♻️آدرس کانال
🆔https://eitaa.com/canal1400
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش یازدهم
▪️ منابع حکمت اشراق
3️⃣شریعت اسلامی
🔺فلسفه در حوزه اندیشه خردگرایان اسلامی به شدت تحت تأثیر دین قرار دارد. بر این اساس، از همان آغاز _ در دوره ترجمه _ همۀ آثار یونانی ترجمه نشدند و آثار مادی گرایانه و الحادی و سفسطه آلود به عالم اسلام انتقال نیافت. علت این مسئله کاملاً روشن است. فیلسوف مسلمان که با ادله عقلی اصل دین و اسلام را پذیرفته است، دیگر معنا ندارد افکار الحادی و سفسطه محور را پذیرا باشد. حتی فلسفۀ افلاطون و ارسطو که به دلیل محتوای الهی اجازه ورود به حوزه اندیشه خردگراییِ اسلامی را می یابد، با انواع اصلاحات و تعدیل ها روبه رو می شود.
🔺شاید بتوان انواع تأثیر گذاری های دین و شریعت اسلامی را به صورت فهرست این گونه بیان کرد که دین در « بسترساز کلی» ، « مسئله سازی های جزئی» ، «تأیید و تحکیم روش ها، یا ارائه روش های خاص» ، « جلوگیری از الحاد سفسطه گرایی» و «تصحیح اندیشه» تأثیر های روشنی در فلسفه اسلامی داشته و خواهد داشت.
🔺نباید قید اسلامیت را برای « فلسفه اسلامی » قیدی بی معنا، یا مخلّ تلقی کرد. واقعیت آن است که فلسفه اسلامی واقعاً اسلامی است و وصف اسلامیت برای آن کاملاً بجاست و البته نباید کسی از سوی مقابل دچار توهم شود و فلسفه اسلامی را «کلام» بپندارد. فلسفه و کلام از حیث موضوع، روش و غایت کاملاً از یکدیگر مستقل اند و هرچند در نقطه ای متعالی گمان می رود سه دانش عرفان، فلسفه و کلام تقارب حداکثری با یکدیگر یابند و چه بسا یگانه شوند، اما در وضعیت کنونی، امتیاز های آشکاری از یکدیگر دارند.
🔺حکمت اسلامی به صورت عام، اسلامی است و حکمت اشراقی نه تنها در همین فضای عام قرار دارد، بلکه جلوه های شدیدتری از آموزه های دینی در حکمت اشراقی مشاهده می شوند؛ زیرا در نگاه سهروردی، مقوله وحی و نبوت چنان است که اهل سفارت و شرع و انبیای الهی، در نقطه اوج حکمت حقیقی و ذوقی و شهودی قرار دارند و فرشته وحی _ یعنی جبرائیل که واسطه حق تعالی با انبیا و پیامبران است _ را واهب العلم و التأیید می شمارد.
🔘جمع بندی بحث منابع حکمت اشراق
🔺شیخ اشراق اگرچه از این سه منبع _ حکمت های باستانی، عرفان اسلامی و شریعت اسلامی_ استفاده کرده است، با این حال، به یقین باید گفت در رأس همه این منابع، شایستگی های فردی و شخصی شیخ اشراق قرار دارد. این شایستگی ها را از دو جهت می توان ارزیابی کرد؛ جهت هوش سرشار و نبوغ بالای فکری او که توانست تا پیش از بیست سالگی همه حکمت مشاء را به پایان رساند و تألیفی در تقریر و تحریر این حکمت بنگارد و ایرادهایی به بیشتر مباحث حکمی وارد سازد و از همه مهم تر، پرسش های حساس را در ذهن فیلسوفان پس از خود ایجاد کند.
🔺جهت گیری علوم ذوقی و مکاشفه های وجدانی اوست که در پی ریاضت ها و مجاهدت ها برای او حاصل شده است.
🔺سهروردی پس از آنکه حکمت مشاء را مطلوب نیافت و در پی مجاهدت هایی طاقت فرسا به پاره ای از مکاشفه ها دست یافت، به بررسی حکمت های مختلف پرداخت و با یافتن مشابهت های بنیادین میان آنها به نظریه «خمیرۀ ازلی حکمت» رسید و در یک «بازسازی» و «هماهنگ سازی فیلسوفانه» با تکیه بیشتر بر شریعت و حکمت فهلویان، دستگاه فسفی خود را در قالب«حکمت نوری» عرضه کرد و با تقسیم عالم به دو قسم نور و ظلمت، عالم ماده را یکسره ظلمت محض تلقی کرد و عالم مجرد را متشکل از موجودات نوری دانست که از نورالانوار(واجب الوجود) آغاز و سپس به انوار طولی پرشمار ( عقول طولی) و انوار عرضی ( ارباب انواع) و در ادامه به نورهای اسپهبدی ( نفوس ناطقه فلکی و انسانی) می رسد.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 34_37
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ روشنفکری دینی بعد از انقلاب
🔻کسانی به عنوان روشنفکر دینی بعد از انقلاب مطرح شدند که با ادبیات دینی حرف می زدند ولی مبانی آنها اساساً دینی و قرآنی نبود.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری_دینی
#انقلاب
#روحانیت
#اندیشه
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
❇️بخش دوازدهم
▪️نام های به کار رفته یا شایسته برای فلسفه سهروردی
🔺واژه گزینی مناسب درباره هر مکتب فکری، تأثیر شگرفی در درک، پذیرش و ترویج آن مکتب دارد؛ دربارۀ فلسفه و مکتب فلسفی سهروردی چند نام به کار رفته ، یا شایسته به کارگیری هستند که عبارتند از:
1️⃣حکمت اشراق
🔺مهم ترین نامی که برای این مکتب فلسفی به کار رفته و در همه جا با همین نام این مکتب را می شناسند، حکمت اشراق است. این واژه با باریک بینی خودِ سهروردی بر زبان افتاده است. شیخ اشراق، خود فلسفه خویش را در مقابل فلسفه مشاء « حکمت اشراق» ، «قواعد اشراقیه»، «حکمت اشراقیان» و پیروان این مکتب را «اشراقیون» نامیده است.
🔘سه جهت مناسبت این نام
🔺واژه «اشراق» از سه جهت کاملاً برای فلسفۀ سهروردی مناسب می نماید؛ نخست، آنکه به روش کشف و شهودی اشاره دارد و از اشراقات معنوی خبر می دهد. دوم، آنکه از محتوای نوری این حکمت حکایت می کند و سوم، آنکه به صورت ارتکازی ذهن ها را متوجه مبدأ اشراق، یعنی مشرق می کند و در خاطره آدمی حکمت مشرقیان و حکمای فُرس را جلوه گر می سازد.
2️⃣ «علم الانوار» ، «فقه الانوار» ، «حکمت نوری»
🔺این سه واژه که از سوی خود سهروردی به کار رفته اند، اگرچه به طور مستقیم به روش اشراقی اشاره ندارند، ولی بر محتوای نوری این حکمت ، به صراحت دلالت می کنند و از نام های شایسته برای این فلسفه اند.
3️⃣حکمت متعالیه
🔺اسم دیگری که شایسته است بر فلسفه سهروردی نهاد، «حکمت متعالیه» است. این اصطلاح را نخستین بار شیخ الرئیس به کار برد، ولی توضیح صریحی پیرامون آن نداد، ولی از زمان خواجه نصیر طوسی به بعد، معنای روشنی یافته است. خواجه طوسی که تحتِ تأثیر حکمت اشراق قرار داشته، با توجه به قرائن موجود در کلام ابن سینا در تبیین واژگان «حکمت متعالیه» می نویسد:
انما جعل هذه المسألة من الحکمة المتعالیة لأنّ حکمة المشائین حکمة بحثیة صرفة و هذه وأمثالها انّما یتمّ مع البحث و النظر بالکشف و الذوق فالحکمة المشتملة علیها متعالیة بالقیاس الی الاُولی
🔺با توجه به چنین معنایی که از حکمت متعالیه شده می توان فلسفه اشراق را حکمت متعالیه نامید؛ زیرا دست کم به مبنای روشیِ این فلسفه که شهودی است، اشاره دارد. در همین بستر، مقصود صدرالمتألهین از نام گذاری حکمت خود به حکمت متعالیه متعالیه روشن می شود؛ چراکه وی با عنایت به پیشینۀ این واژه، فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده است. افزون بر آنکه نشان می دهد فلسفه صدرا از جهاتی در راستای حکمت اشراق و نقطه متکامل این فلسفه است.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 37_40
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
سکولاریسم نقابدار زرشناس.mp3
16.38M
🎧 فایل صوتی نشست علمی
💠 موضوع : «سکولاریسم نقابدار، نقد و بررسی پروژه فکری و ابعاد شخصیتی عبدالکریم سروش»
🎙شهریار زرشناس
🔸۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ ،کتابخانه مجلس شورای اسلامی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
❇️بخش سیزدهم
▪️حیات حکمت اشراقی پس از سهروردی
🔺هنگامی که فلسفۀ مشایی ارسطویی وارد حوزه اندیشۀ مسلمانان شد، به تدریج و پس از هضم کامل، گسترش شگرفی یافت و تقریباً فیلسوفان مسلمان، اندیشه های هماهنگ مشایی یافتند. همچنان که پس از ظهور صدرالمتألهین شیرازی در قرن یازدهم هجری و معرفی حکمت متعالیه از سوی آقا محمد بیدآبادی و ملا علی نوری، تقریباً همه حکما، صدرایی شدند و مبانی صدرایی را پذیرفتند، اما پس از عرضه مکتب اشراقی، با آنکه گویا زمینه از هر جهت برای طرد فلسفه مشایی و قبول یک فلسفه جدید آماده بود، چنین وضعیتی پیش نیامد، بلکه حکمای پس از سهروردی را می توان به سه گروه تقسیم کرد: گروهی همچنان مشایی صِرف باقی ماندند و گروه اندکی همچون شهرزوری پیرو کامل حکمت اشراقی شدند، اما بیشتر حکما را باید پس از شیخِ اشراق و عرضۀمحصولات اشراقی، حکیمانی «مشایی_اشراقی» یا «اشراقی_مشایی» با اختلاف درجات تقرب به یکی از آن دو مکتب، دانست.
🔘علل درونی عدم بسط حکمت اشراق بعد از سهروردی
1️⃣تحول شدید در اصطلاح ها و زبان فلسفی در حکمت اشراق و ادبیات به کار رفته در آن
🔺این تحول گسترده در اصطلاح ها که در بسیاری از موارد چندان لزومی هم نداشت و بلکه از نظر گسترده در اصطلاح ها که در بسیاری از موارد چندان لزومی هم نداشت و بلکه از نظر واژگان، گاه ضعیف تر از اصطلاح های پیشین نیز بود، باعث نوعی دل زدگی شد و گونه ای از احساس بیگانگی در میان فیلسوفان ایجاد کرد.
🔺زیرا مصلحان علمی در صورتی می توانند توفیق یابند و تحولاتی، هرچند شگرف ایجاد کنند که در همان بستر سنتی علمی حرکت کنند و تا جایی که می توانند رعایت حال اصحاب آن علم کنند و با حفظ بسیاری از شئونات و ساختارها، تحولات خود را اجرائی سازند و از ایجاد تنش های بی دلیل کاملاً بپرهیزند.
2️⃣دشواری روش اشراقی
🔺شیخ اشراق روش بحثی صرف را نه تنها کافی نمی دانست، بلکه آن را ضعیف ارزیابی می کرد و اساساً کسی را که به درجات شهود دست نیافته باشد، حکیم و فیلسوف نمی شمرد.
🔘علل بیرونی عدم بسط حکمت اشراق بعد از سهروردی
1️⃣شیخ اشراق شاگردان برجسته ای که بتوانند اندیشه های او را ترویج کنند، نداشت
🔺شاید مهم ترین دلیل آن سفرهای پی در پی و دیگری کوتاهی عمر وی بود که نتوانست در این عمر کوتاه، اشخاص قابل اعتنائی را برای بسط و ترویج اندیشه های اشراقی تربیت کند.
2️⃣استحکام و قدرت فلسفی بسیاری از مبانی مشایی به تدریج ضعف بسیاری از ایرادهای شیخ اشراق را آشکار ساختند و این امر اثری منفی در رواج حکمت اشراقی گذاشت
🔺احیای مجدد حکمت مشایی در قرن هفتم از سوی خواجه نصیرالدین طوسی و نشان دادن ضعف ایرادهای متکلمان به ویژه فخر رازی به آن و درهم آمیختن مباحث کلامی با مباحث فلسفی مشایی و آموزه های فارابی و ابن سینا که مشتریان بسیاری در همه جای جهان اسلام داشت، در نهایت به افزایش طرف داران حکمت مشایی انجامید و با این روش حریفان بسیاری از میدان به در شدند و این همه باعث شد حکمت اشراقی به عنوان یک دستگاه فلسفی، همیشه در میان حکما، حکمتی درجه دوم تلقی شود.
🔘فراز و نشیب در توجه به حکمت اشراق
🔺به هر روی، فراز و نشیب در اقبال و بی اقبالی به حکمت اشراقی در طول تاریخ فلسفه اسلامی همیشه وجود داشت تا آنکه صدرالمتألهین التفات کامل تر و ریشه دارتری به اندیشه های شیخ اشراق نشان داد و آنها را از منابع مهم برنامه خود دانست. به ویژه از حیث روشی، به تکمیل روش اشراقی پرداخت و اوج این روش را با برخی افزوده های بسیار مهم در آثارش بروز داد و پاره ای از پرسش های اساسی ای را که در حکمت اشراقی مطرح شد، ولی پاسخ های مناسب نیافت، به سرانجام رساند.
🔺اما با همه این اوصاف هنوز هم سرمایه های کمتر دست خورده ای در حکمت اشراق وجود دارند که می توانند با پیگری عالمانه، فرآورده های ارزشمندی را به بار آورند.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 40_42
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
سکولاریسم نقابدار قاسمیان .mp3
5.26M
🎧 فایل صوتی نشست علمی
💠 موضوع : «سکولاریسم نقابدار، نقد و بررسی پروژه فکری و ابعاد شخصیتی عبدالکریم سروش»
🎙حجت الاسلام قاسمیان
🔸۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ ،کتابخانه مجلس شورای اسلامی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️مؤلفههای تفکر حوزوی(3)
🔸از نظر عقلگرایان گویی همه فهم های دینی باید از فیلتر عقل بگذرد و اگر عقل ، دلیلی بر تایید مفاد ادله ی نقلی وجود نداشت، حجیت و اعتبار آن فهم ها مخدوش می شود.
🔸 عقل گرایی موجود در تفکر حوزوی، عقل را در کنار نقل منبع معرفت دینی می شمارد و تنها در صورتی که دلیل عقلی متقن برخلاف ظاهر نص دینی وجود داشت، مجالی برای حجیت و اعتبار آن ظاهر نقلی باقی نمی ماند.
🔸 پس موافقت عقل با معرفت دینی برخاسته از عقل، شرط نیست، بلکه مخالفت عقل، مانع تمسک به آن است و معرفت دینی، حاصل مراجعه به هر دو منبع عقلی و نقلی و توجه به اقتضای آن دو است.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری_دینی
#عقلگرایی
#سنت
#معرفت_دینی
#تفکر_حوزوی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 #آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش چهاردهم
❇️ کتاب شناسی توصیفی آثار اشراقی
▪️ آثار شیخ اشراق
1️⃣ چهار کتاب بزرگ اصلی که مضمون های فلسفه اشراق به طور مفصل در آنها آمده
🔺این کتاب ها عبارت اند از : تلویحات، مقاومات، مطارحات، حکمة الاشراق، هر چهار کتاب متضمن سه بخش منطق ، طبیعیات و الهیات هستند.بنابراین، هریک از آنها شامل یک دوره فلسفه به معنای عام اند و هرکس بخواهد به تعالیم اشراقی دست یابد، از آنها بی نیاز نخواهد بود.
🔺سه کتاب نخست از طریق بحثی و استدلالی پس از ذکر آرای فلسفه مشاء به نقد آنها پرداخته و بسیاری از آموزه های اشراقی را به صورت تحلیلی و استدلالی بیان کرده است. به درستی بنیان گذار فلسفه اشراق این کتاب ها را به منزله مقدمه برای اصلی ترین کتاب اشراقی اش، حکمة الاشراق، نگاشته است.
🔺سهروردی بر این باور است که نخست باید کتاب تلویحات او خوانده شود ،سپس مطارحات که مفصل تر است و پس از آن با ریاضت هایی که طالب اشراق متحمل می شود، کتاب حکمة الاشراق را درس بگیرد.
🔺مقاومات با اینکه کتابی جداگانه است، در حکم تعلیقات و حواشی بر تلویحات است.حکیم سهروردی سبب آن را شدّت ایجاز کتاب تلویحات دانسته است، و از این روی در مقاومات می کوشد مباحث را قدری بیشتر بسط دهد. در برخی مواضع این کتاب نکات و بیاناتی آمده اند که در کمتر کتابی از این حکیم اشراقی پیدا می شود.
🔺 اما کتاب حکمة الاشراق در حقیقت مهم ترین و برجسته ترین اثر شیخ اشراق در فلسفۀ اختصاصی اوست؛ همان گونه که تلقی شیخ اشراق نیز چنین است. بلکه وی بر آن است که هیچ کتابی در الهیات و فلسفه الهی به پای آن نمی رسد. در این کتاب افزون بر مسائل بحثی و نقد آموزه های مشاء، بیشترین آموزه های مابعدالطبیعه نوری و مباحث اشراقی او به طریق ذوقی و شهودی آمده اند. این کتاب، تنها کتابی است که دستگاه سازوار هستی شناختی در مابعدالطبیعة نوری (علم الانوار و فقه الانوار، به تعبیر خود شیخ اشراق) را به طور کامل منعکس می سازد.
2️⃣رساله های فلسفی کوچک تر اشراقی
🔺کتاب های الواح عمادیة و هیاکل النور از این دسته اند. کتاب الواح عمادیة در عین سادگی در تطبیق معارف اشراقی با شریعت در میان مصنفات شیخ شهید بی نظیر است.
3️⃣رساله های فلسفی کوتاه که صیغه مشایی آنها غلبه دارد
🔺این رساله ها عبارتند از : اعتقاد الحکماء، پرتونامه و لمحات. این رسائل جز به جهت نکات اندک اشراقی درآنها، چندان به کار فهم فلسفه اشراق نمی آیند. دو رساله بستان القلوب و یزدان شناخت را می توان جزء این دسته برشمرد؛ ولی در این دو رساله، از آموزه های اشراقی خبری نیست. این دو کتاب را به عین القضاة همدانی و میرسیدشریف جرجانی نیز نسبت داده اند.
4️⃣ رسائل کوتاه عرفانی که به تعالیم عرفانی صوفیه نظر انداخته
🔺 کتاب های صفیر سیمرغ، لغت موران، کلمة التصوف و روزی با جماعت صوفیان در این دسته جای می گیرند. رساله «صفیر سیمرغ» فشرده ای از احوال سالکان و مراتب وصول به حق است. رسالۀ «لغت موران» حاوی نکاتی درباره عرفان و سلوک است. در رساله« کلمة التوصف» می کوشد آموزه های عرفان را در باب نفس و مقامات عرفانی ، با تمهیداتی از تعالیم فیلسوفان به کرسی بنشاند. رسالۀ « روزی با جماعت صوفیان» بی آنکه رمزی و تأویلی باشد، به زبان داستان نگاشته شده است.
🔺این رساله ها و نیز رساله های دسته پنجم که خواهند آمد، از گستره اطلاع بنیان گذار فلسفه اشراق در حوزه عرفان و تمایل وی بدان خبر می دهد.
5️⃣ رساله های رمزی و تأویلی فلسفی و عرفانی
🔺 شیخ اشراق در نگاشتن این رساله ها، از شیوۀ کتاب های حی بن یقظان، سلامان و ابسال و رسالة الطیر، اثر ابن سینا پیروی کرده است. رساله های فارسی؛ آواز جبرئیل، عقل سرخ، رسالة فی حالة الطفولیة، فی حقیقة العشق ( مونس العشاق) و رساله های عربی قصة الغربة الغریبة و کلمات ذوقیه ( رسالة الأبراج) از این دسته به شمار می آیند.
6️⃣ ترجمه ها و شرح ها بر متون فلسفی پیشین و نیز تفسیر و شرح قرآن کریم و احادیث
🔺ترجمه فارسی رسالة الطیر، اثر تأویلی و رمزی ابن سینا و شرح اشارات وی و رسالۀ تفسیر آیات من کتاب الله و خبر عن رسول الله از این دسته اند.
7️⃣ رساله هایی که به سبک نیایش و مناجات نامه و مخاطبات نگاشته شده
🔺 الواردات و التقدیسات به زبان عربی از این جمله است. الدعوات الشمسیة، گویا گفتگوهایی است که حکیم سهروردی با خورشید و نیّر اعظم دارد.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 42_46
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
سکولاریسم نقابدار خسروپناه.mp3
31.67M
🎧 فایل صوتی نشست علمی
💠 موضوع : «سکولاریسم نقابدار، نقد و بررسی پروژه فکری و ابعاد شخصیتی عبدالکریم سروش»
🎙حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه
🔸۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ ،کتابخانه مجلس شورای اسلامی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ کاست چیست؟
🎙 دکتر شهریار زرشناس
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#روشنفکری_دینی
#روشنگری
#کاست
#معرفت_دینی
#نظام_طبقاتی
♻️آدرس کانال:
🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat