eitaa logo
رادیو فکرت
1.6هزار دنبال‌کننده
545 عکس
157 ویدیو
34 فایل
💠 #رادیو_فکرت محلی برای اندیشیدن 🔻 با آخرین صوت‌ها در حوزه‌های: 🔸️اسلام‌شناسی 🔹️ اخلاقی 🔸️ علوم سیاسی 🔹️ فلسفه 🔸️ تاریخ 🎙 در رادیو فکرت همراه شما هستیم 📩 ارتباط با ادمین : @moosavi1380
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ سریال بازی مرکب؛ داستان نابرابری در کره جنوبی 🔹داستان سریال «بازی ماهی مرکب» شامل بازی‌های کودکان در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کره است. یک بازی سنتی که افراد به دو دسته مدافعان و مهاجمان تقسیم می‌شوند. 🔹داستان بازی مرکب روایتی است از انسان‌هایی که به دلایل مختلف در زندگی به مشکلات برخورده اند و نیاز به پول دارند. آن‌ها بصورت ناگهانی دعوت به بازی عجیب و ناشناخته‌ای می‌شوند که در آخر جایزه فرد برنده ۳۸ میلیون دلار است. 🔹این بازی در مکان نامشخصی برگزار می‌شود و شرکت کنندگان تا انتهای بازی باید در آنجا محبوس بمانند. ♻️آدرس کانال 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه 💢بخش دهم ▪️منابع حکمت اشراق 🔺 جدا از حکمتِ بحثی مشایی و شهودات خودِ سهروردی که هر دو در شاکله فلسفی حکمت اشراقی تأثیر بزرگ دارند، سهروردی از سه منبع دیگر نیز بهره برده است. 1️⃣ حکمت های باستانی 🔺 همانند حکمت یونانی پیش از ارسطو، آموزه های حکمای بابل، هند، مصر، چین وبه ویژه حکمت پهلوی و ایرانی است، سهروردی از نظر روش و محتوا بهره های بسیاری از این حکمت ها برده است و اساساً خود را احیاگر آثار ایشان می داند و به دلیل نزدیکی در روش ذوقی و شهودی میان خود و آنان، نسبت به آنها بسیار خوش بین است و با طرح نظریه «خمیرۀ ازلی حکمت»، همه این حکمت ها را به یکدیگر گره می زند.وی با یک نگاه کلان، بر این باور است که زبان ها و اصطلاح ها متفاوت است، ولی همه از یک حقیقت خبر می دهند. 🔺 هرچند پس از او با فاصلۀ پنج قرن، صدرالمتألهین هم این اعتقاد را پذیرفته و تا حدودی پی گرفته است، امّا حتی پیگیری های صدرا نیز پس از چهار قرن به گستردگی کار شیخ اشراق نمی رسد. از همین رو، باید با تأسف فراوان این نوآوری بدیع سهرودی را که مایه های اصلی فلسفه و حکمت تطبیقی را پی گرفته است، منحصر به خود او دانست. 🔺اگر فیلسوفان اسلامی این نگرش ویژه را پس از وی نیز به طور جدی پی می گرفتند، بی گمان اکنون ما سرمایه های بزرگی در اختیار داشتیم که می توانستند افزون بر شناخت عمیق و گسترده تری از حکمت های گوناگون جهان، بیانگر یک حکمت واحد جهانی و جاویدان باشند و فرهنگ های مختلف فلسفی و حکمی را به یکدیگر گره بزنند. 2️⃣ عرفان اسلامی 🔺وی گرایش مثبتی به بزرگان از صوفیه و عرفا داشته است و حکایت منامیه این خوش بینی را در او تقویت کرده بود. در حکایت منامیه هنگامی که ارسطو نام افرادی همچون بایزید بسطامی و سهل تستری را می شنود، شکفته می شود و ایشان را حکیمان واقعی و فیلسوفان حقیقی می شمارد. این ماجرا، سهروردی را به این نتیجه می رساند که عارفان اسلامی نیز از جمله کسانی هستند که توانسته اند به خمیرۀ ازلی حکمت دست یابند. 🔺 با این همه، هرگز آموزه های رسمی و اصلی اشراقی در بعد نظری در قالب های معروف عرفانی قرار نگرفت. از همین رو، از یک سو باید آثار سهروردی را در مقایسه با آثار عرفا، آثاری مستقل ارزیابی کرد و از سوی دیگر باید گفت حکمت اشراقی نتوانسته به شاخصه های اصلی عرفان دست یابد، آن گونه که خلف او صدرالمتألهین بدانها دست یافته است. اما در بعد روشی و سلوکی و برخی مباحث علم النفس، شباهت های بسیاری با عارفان اسلامی دارد و گاه نیز تا مرتبه فنا و فنای در فنا و حتی گاهی تا مقام بقای بعد از فنا را _که به ظاهر وحدت شخصی نزدیک می شود_ به نگارش درآورده است. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 30_33 ♻️آدرس کانال 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️ روشنفکری در حوزه 🔻تفکر حوزوی – بر فرض وجود- به چیزی اشاره دارد که کلان‌تر از روش است و وحدت آن مانع کثرت روش نیست و اجازه می‌دهد که روش‌ها و مشرب‌های گوناگونی در چارچوب آن تفکر به فعالیت مشغول باشند و علی رغم تکثر و تنوع ذوق‌ها و سلایق علمی و روش همگی تحت چتر تفکر حوزوی جمع آیند. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال 🆔https://eitaa.com/canal1400
📖 ✍️ استاد یزدانپناه 💢بخش یازدهم ▪️ منابع حکمت اشراق 3️⃣شریعت اسلامی 🔺فلسفه در حوزه اندیشه خردگرایان اسلامی به شدت تحت تأثیر دین قرار دارد. بر این اساس، از همان آغاز _ در دوره ترجمه _ همۀ آثار یونانی ترجمه نشدند و آثار مادی گرایانه و الحادی و سفسطه آلود به عالم اسلام انتقال نیافت. علت این مسئله کاملاً روشن است. فیلسوف مسلمان که با ادله عقلی اصل دین و اسلام را پذیرفته است، دیگر معنا ندارد افکار الحادی و سفسطه محور را پذیرا باشد. حتی فلسفۀ افلاطون و ارسطو که به دلیل محتوای الهی اجازه ورود به حوزه اندیشه خردگراییِ اسلامی را می یابد، با انواع اصلاحات و تعدیل ها روبه رو می شود. 🔺شاید بتوان انواع تأثیر گذاری های دین و شریعت اسلامی را به صورت فهرست این گونه بیان کرد که دین در « بسترساز کلی» ، « مسئله سازی های جزئی» ، «تأیید و تحکیم روش ها، یا ارائه روش های خاص» ، « جلوگیری از الحاد سفسطه گرایی» و «تصحیح اندیشه» تأثیر های روشنی در فلسفه اسلامی داشته و خواهد داشت. 🔺نباید قید اسلامیت را برای « فلسفه اسلامی » قیدی بی معنا، یا مخلّ تلقی کرد. واقعیت آن است که فلسفه اسلامی واقعاً اسلامی است و وصف اسلامیت برای آن کاملاً بجاست و البته نباید کسی از سوی مقابل دچار توهم شود و فلسفه اسلامی را «کلام» بپندارد. فلسفه و کلام از حیث موضوع، روش و غایت کاملاً از یکدیگر مستقل اند و هرچند در نقطه ای متعالی گمان می رود سه دانش عرفان، فلسفه و کلام تقارب حداکثری با یکدیگر یابند و چه بسا یگانه شوند، اما در وضعیت کنونی، امتیاز های آشکاری از یکدیگر دارند. 🔺حکمت اسلامی به صورت عام، اسلامی است و حکمت اشراقی نه تنها در همین فضای عام قرار دارد، بلکه جلوه های شدیدتری از آموزه های دینی در حکمت اشراقی مشاهده می شوند؛ زیرا در نگاه سهروردی، مقوله وحی و نبوت چنان است که اهل سفارت و شرع و انبیای الهی، در نقطه اوج حکمت حقیقی و ذوقی و شهودی قرار دارند و فرشته وحی _ یعنی جبرائیل که واسطه حق تعالی با انبیا و پیامبران است _ را واهب العلم و التأیید می شمارد. 🔘جمع بندی بحث منابع حکمت اشراق 🔺شیخ اشراق اگرچه از این سه منبع _ حکمت های باستانی، عرفان اسلامی و شریعت اسلامی_ استفاده کرده است، با این حال، به یقین باید گفت در رأس همه این منابع، شایستگی های فردی و شخصی شیخ اشراق قرار دارد. این شایستگی ها را از دو جهت می توان ارزیابی کرد؛ جهت هوش سرشار و نبوغ بالای فکری او که توانست تا پیش از بیست سالگی همه حکمت مشاء را به پایان رساند و تألیفی در تقریر و تحریر این حکمت بنگارد و ایرادهایی به بیشتر مباحث حکمی وارد سازد و از همه مهم تر، پرسش های حساس را در ذهن فیلسوفان پس از خود ایجاد کند. 🔺جهت گیری علوم ذوقی و مکاشفه های وجدانی اوست که در پی ریاضت ها و مجاهدت ها برای او حاصل شده است. 🔺سهروردی پس از آنکه حکمت مشاء را مطلوب نیافت و در پی مجاهدت هایی طاقت فرسا به پاره ای از مکاشفه ها دست یافت، به بررسی حکمت های مختلف پرداخت و با یافتن مشابهت های بنیادین میان آنها به نظریه «خمیرۀ ازلی حکمت» رسید و در یک «بازسازی» و «هماهنگ سازی فیلسوفانه» با تکیه بیشتر بر شریعت و حکمت فهلویان، دستگاه فسفی خود را در قالب«حکمت نوری» عرضه کرد و با تقسیم عالم به دو قسم نور و ظلمت، عالم ماده را یکسره ظلمت محض تلقی کرد و عالم مجرد را متشکل از موجودات نوری دانست که از نورالانوار(واجب الوجود) آغاز و سپس به انوار طولی پرشمار ( عقول طولی) و انوار عرضی ( ارباب انواع) و در ادامه به نورهای اسپهبدی ( نفوس ناطقه فلکی و انسانی) می رسد. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 34_37 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ روشنفکری دینی بعد از انقلاب 🔻کسانی به عنوان روشنفکر دینی بعد از انقلاب مطرح شدند که با ادبیات دینی حرف می زدند ولی مبانی آن‌ها اساساً دینی و قرآنی نبود. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه ❇️بخش دوازدهم ▪️نام های به کار رفته یا شایسته برای فلسفه سهروردی 🔺واژه گزینی مناسب درباره هر مکتب فکری، تأثیر شگرفی در درک، پذیرش و ترویج آن مکتب دارد؛ دربارۀ فلسفه و مکتب فلسفی سهروردی چند نام به کار رفته ، یا شایسته به کارگیری هستند که عبارتند از: 1️⃣حکمت اشراق 🔺مهم ترین نامی که برای این مکتب فلسفی به کار رفته و در همه جا با همین نام این مکتب را می شناسند، حکمت اشراق است. این واژه با باریک بینی خودِ سهروردی بر زبان افتاده است. شیخ اشراق، خود فلسفه خویش را در مقابل فلسفه مشاء « حکمت اشراق» ، «قواعد اشراقیه»، «حکمت اشراقیان» و پیروان این مکتب را «اشراقیون» نامیده است. 🔘سه جهت مناسبت این نام 🔺واژه «اشراق» از سه جهت کاملاً برای فلسفۀ سهروردی مناسب می نماید؛ نخست، آنکه به روش کشف و شهودی اشاره دارد و از اشراقات معنوی خبر می دهد. دوم، آنکه از محتوای نوری این حکمت حکایت می کند و سوم، آنکه به صورت ارتکازی ذهن ها را متوجه مبدأ اشراق، یعنی مشرق می کند و در خاطره آدمی حکمت مشرقیان و حکمای فُرس را جلوه گر می سازد. 2️⃣ «علم الانوار» ، «فقه الانوار» ، «حکمت نوری» 🔺این سه واژه که از سوی خود سهروردی به کار رفته اند، اگرچه به طور مستقیم به روش اشراقی اشاره ندارند، ولی بر محتوای نوری این حکمت ، به صراحت دلالت می کنند و از نام های شایسته برای این فلسفه اند. 3️⃣حکمت متعالیه 🔺اسم دیگری که شایسته است بر فلسفه سهروردی نهاد، «حکمت متعالیه» است. این اصطلاح را نخستین بار شیخ الرئیس به کار برد، ولی توضیح صریحی پیرامون آن نداد، ولی از زمان خواجه نصیر طوسی به بعد، معنای روشنی یافته است. خواجه طوسی که تحتِ تأثیر حکمت اشراق قرار داشته، با توجه به قرائن موجود در کلام ابن سینا در تبیین واژگان «حکمت متعالیه» می نویسد: انما جعل هذه المسألة من الحکمة المتعالیة لأنّ حکمة المشائین حکمة بحثیة صرفة و هذه وأمثالها انّما یتمّ مع البحث و النظر بالکشف و الذوق فالحکمة المشتملة علیها متعالیة بالقیاس الی الاُولی 🔺با توجه به چنین معنایی که از حکمت متعالیه شده می توان فلسفه اشراق را حکمت متعالیه نامید؛ زیرا دست کم به مبنای روشیِ این فلسفه که شهودی است، اشاره دارد. در همین بستر، مقصود صدرالمتألهین از نام گذاری حکمت خود به حکمت متعالیه متعالیه روشن می شود؛ چراکه وی با عنایت به پیشینۀ این واژه، فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده است. افزون بر آنکه نشان می دهد فلسفه صدرا از جهاتی در راستای حکمت اشراق و نقطه متکامل این فلسفه است. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 37_40 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
سکولاریسم نقابدار زرشناس.mp3
16.38M
🎧 فایل صوتی نشست علمی 💠 موضوع : «سکولاریسم نقابدار، نقد و بررسی پروژه فکری و ابعاد شخصیتی عبدالکریم سروش» 🎙شهریار زرشناس 🔸۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ ،کتابخانه مجلس شورای اسلامی ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه ❇️بخش سیزدهم ▪️حیات حکمت اشراقی پس از سهروردی 🔺هنگامی که فلسفۀ مشایی ارسطویی وارد حوزه اندیشۀ مسلمانان شد، به تدریج و پس از هضم کامل، گسترش شگرفی یافت و تقریباً فیلسوفان مسلمان، اندیشه های هماهنگ مشایی یافتند. همچنان که پس از ظهور صدرالمتألهین شیرازی در قرن یازدهم هجری و معرفی حکمت متعالیه از سوی آقا محمد بیدآبادی و ملا علی نوری، تقریباً همه حکما، صدرایی شدند و مبانی صدرایی را پذیرفتند، اما پس از عرضه مکتب اشراقی، با آنکه گویا زمینه از هر جهت برای طرد فلسفه مشایی و قبول یک فلسفه جدید آماده بود، چنین وضعیتی پیش نیامد، بلکه حکمای پس از سهروردی را می توان به سه گروه تقسیم کرد: گروهی همچنان مشایی صِرف باقی ماندند و گروه اندکی همچون شهرزوری پیرو کامل حکمت اشراقی شدند، اما بیشتر حکما را باید پس از شیخِ اشراق و عرضۀمحصولات اشراقی، حکیمانی «مشایی_اشراقی» یا «اشراقی_مشایی» با اختلاف درجات تقرب به یکی از آن دو مکتب، دانست. 🔘علل درونی عدم بسط حکمت اشراق بعد از سهروردی 1️⃣تحول شدید در اصطلاح ها و زبان فلسفی در حکمت اشراق و ادبیات به کار رفته در آن 🔺این تحول گسترده در اصطلاح ها که در بسیاری از موارد چندان لزومی هم نداشت و بلکه از نظر گسترده در اصطلاح ها که در بسیاری از موارد چندان لزومی هم نداشت و بلکه از نظر واژگان، گاه ضعیف تر از اصطلاح های پیشین نیز بود، باعث نوعی دل زدگی شد و گونه ای از احساس بیگانگی در میان فیلسوفان ایجاد کرد. 🔺زیرا مصلحان علمی در صورتی می توانند توفیق یابند و تحولاتی، هرچند شگرف ایجاد کنند که در همان بستر سنتی علمی حرکت کنند و تا جایی که می توانند رعایت حال اصحاب آن علم کنند و با حفظ بسیاری از شئونات و ساختارها، تحولات خود را اجرائی سازند و از ایجاد تنش های بی دلیل کاملاً بپرهیزند. 2️⃣دشواری روش اشراقی 🔺شیخ اشراق روش بحثی صرف را نه تنها کافی نمی دانست، بلکه آن را ضعیف ارزیابی می کرد و اساساً کسی را که به درجات شهود دست نیافته باشد، حکیم و فیلسوف نمی شمرد. 🔘علل بیرونی عدم بسط حکمت اشراق بعد از سهروردی 1️⃣شیخ اشراق شاگردان برجسته ای که بتوانند اندیشه های او را ترویج کنند، نداشت 🔺شاید مهم ترین دلیل آن سفرهای پی در پی و دیگری کوتاهی عمر وی بود که نتوانست در این عمر کوتاه، اشخاص قابل اعتنائی را برای بسط و ترویج اندیشه های اشراقی تربیت کند. 2️⃣استحکام و قدرت فلسفی بسیاری از مبانی مشایی به تدریج ضعف بسیاری از ایرادهای شیخ اشراق را آشکار ساختند و این امر اثری منفی در رواج حکمت اشراقی گذاشت 🔺احیای مجدد حکمت مشایی در قرن هفتم از سوی خواجه نصیرالدین طوسی و نشان دادن ضعف ایرادهای متکلمان به ویژه فخر رازی به آن و درهم آمیختن مباحث کلامی با مباحث فلسفی مشایی و آموزه های فارابی و ابن سینا که مشتریان بسیاری در همه جای جهان اسلام داشت، در نهایت به افزایش طرف داران حکمت مشایی انجامید و با این روش حریفان بسیاری از میدان به در شدند و این همه باعث شد حکمت اشراقی به عنوان یک دستگاه فلسفی، همیشه در میان حکما، حکمتی درجه دوم تلقی شود. 🔘فراز و نشیب در توجه به حکمت اشراق 🔺به هر روی، فراز و نشیب در اقبال و بی اقبالی به حکمت اشراقی در طول تاریخ فلسفه اسلامی همیشه وجود داشت تا آنکه صدرالمتألهین التفات کامل تر و ریشه دارتری به اندیشه های شیخ اشراق نشان داد و آنها را از منابع مهم برنامه خود دانست. به ویژه از حیث روشی، به تکمیل روش اشراقی پرداخت و اوج این روش را با برخی افزوده های بسیار مهم در آثارش بروز داد و پاره ای از پرسش های اساسی ای را که در حکمت اشراقی مطرح شد، ولی پاسخ های مناسب نیافت، به سرانجام رساند. 🔺اما با همه این اوصاف هنوز هم سرمایه های کمتر دست خورده ای در حکمت اشراق وجود دارند که می توانند با پیگری عالمانه، فرآورده های ارزشمندی را به بار آورند. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 40_42 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
سکولاریسم نقابدار قاسمیان .mp3
5.26M
🎧 فایل صوتی نشست علمی 💠 موضوع : «سکولاریسم نقابدار، نقد و بررسی پروژه فکری و ابعاد شخصیتی عبدالکریم سروش» 🎙حجت الاسلام قاسمیان 🔸۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ ،کتابخانه مجلس شورای اسلامی ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️مؤلفه‌های تفکر حوزوی(3) 🔸از نظر عقل‌گرایان گویی همه فهم های دینی باید از فیلتر عقل بگذرد و اگر عقل ، دلیلی بر تایید مفاد ادله ی نقلی وجود نداشت، حجیت و اعتبار آن فهم ها مخدوش می شود. 🔸 عقل گرایی موجود در تفکر حوزوی، عقل را در کنار نقل منبع معرفت دینی می شمارد و تنها در صورتی که دلیل عقلی متقن برخلاف ظاهر نص دینی وجود داشت، مجالی برای حجیت و اعتبار آن ظاهر نقلی باقی نمی ماند. 🔸 پس موافقت عقل با معرفت دینی برخاسته از عقل، شرط نیست، بلکه مخالفت عقل، مانع تمسک به آن است و معرفت دینی، حاصل مراجعه به هر دو منبع عقلی و نقلی و توجه به اقتضای آن دو است. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه 💢بخش چهاردهم ❇️ کتاب شناسی توصیفی آثار اشراقی ▪️ آثار شیخ اشراق 1️⃣ چهار کتاب بزرگ اصلی که مضمون های فلسفه اشراق به طور مفصل در آنها آمده 🔺این کتاب ها عبارت اند از : تلویحات، مقاومات، مطارحات، حکمة الاشراق، هر چهار کتاب متضمن سه بخش منطق ، طبیعیات و الهیات هستند.بنابراین، هریک از آنها شامل یک دوره فلسفه به معنای عام اند و هرکس بخواهد به تعالیم اشراقی دست یابد، از آنها بی نیاز نخواهد بود. 🔺سه کتاب نخست از طریق بحثی و استدلالی پس از ذکر آرای فلسفه مشاء به نقد آنها پرداخته و بسیاری از آموزه های اشراقی را به صورت تحلیلی و استدلالی بیان کرده است. به درستی بنیان گذار فلسفه اشراق این کتاب ها را به منزله مقدمه برای اصلی ترین کتاب اشراقی اش، حکمة الاشراق، نگاشته است. 🔺سهروردی بر این باور است که نخست باید کتاب تلویحات او خوانده شود ،سپس مطارحات که مفصل تر است و پس از آن با ریاضت هایی که طالب اشراق متحمل می شود، کتاب حکمة الاشراق را درس بگیرد. 🔺مقاومات با اینکه کتابی جداگانه است، در حکم تعلیقات و حواشی بر تلویحات است.حکیم سهروردی سبب آن را شدّت ایجاز کتاب تلویحات دانسته است، و از این روی در مقاومات می کوشد مباحث را قدری بیشتر بسط دهد. در برخی مواضع این کتاب نکات و بیاناتی آمده اند که در کمتر کتابی از این حکیم اشراقی پیدا می شود. 🔺 اما کتاب حکمة الاشراق در حقیقت مهم ترین و برجسته ترین اثر شیخ اشراق در فلسفۀ اختصاصی اوست؛ همان گونه که تلقی شیخ اشراق نیز چنین است. بلکه وی بر آن است که هیچ کتابی در الهیات و فلسفه الهی به پای آن نمی رسد. در این کتاب افزون بر مسائل بحثی و نقد آموزه های مشاء، بیشترین آموزه های مابعدالطبیعه نوری و مباحث اشراقی او به طریق ذوقی و شهودی آمده اند. این کتاب، تنها کتابی است که دستگاه سازوار هستی شناختی در مابعدالطبیعة نوری (علم الانوار و فقه الانوار، به تعبیر خود شیخ اشراق) را به طور کامل منعکس می سازد. 2️⃣رساله های فلسفی کوچک تر اشراقی 🔺کتاب های الواح عمادیة و هیاکل النور از این دسته اند. کتاب الواح عمادیة در عین سادگی در تطبیق معارف اشراقی با شریعت در میان مصنفات شیخ شهید بی نظیر است. 3️⃣رساله های فلسفی کوتاه که صیغه مشایی آنها غلبه دارد 🔺این رساله ها عبارتند از : اعتقاد الحکماء، پرتونامه و لمحات. این رسائل جز به جهت نکات اندک اشراقی درآنها، چندان به کار فهم فلسفه اشراق نمی آیند. دو رساله بستان القلوب و یزدان شناخت را می توان جزء این دسته برشمرد؛ ولی در این دو رساله، از آموزه های اشراقی خبری نیست. این دو کتاب را به عین القضاة همدانی و میرسیدشریف جرجانی نیز نسبت داده اند. 4️⃣ رسائل کوتاه عرفانی که به تعالیم عرفانی صوفیه نظر انداخته 🔺 کتاب های صفیر سیمرغ، لغت موران، کلمة التصوف و روزی با جماعت صوفیان در این دسته جای می گیرند. رساله «صفیر سیمرغ» فشرده ای از احوال سالکان و مراتب وصول به حق است. رسالۀ «لغت موران» حاوی نکاتی درباره عرفان و سلوک است. در رساله« کلمة التوصف» می کوشد آموزه های عرفان را در باب نفس و مقامات عرفانی ، با تمهیداتی از تعالیم فیلسوفان به کرسی بنشاند. رسالۀ « روزی با جماعت صوفیان» بی آنکه رمزی و تأویلی باشد، به زبان داستان نگاشته شده است. 🔺این رساله ها و نیز رساله های دسته پنجم که خواهند آمد، از گستره اطلاع بنیان گذار فلسفه اشراق در حوزه عرفان و تمایل وی بدان خبر می دهد. 5️⃣ رساله های رمزی و تأویلی فلسفی و عرفانی 🔺 شیخ اشراق در نگاشتن این رساله ها، از شیوۀ کتاب های حی بن یقظان، سلامان و ابسال و رسالة الطیر، اثر ابن سینا پیروی کرده است. رساله های فارسی؛ آواز جبرئیل، عقل سرخ، رسالة فی حالة الطفولیة، فی حقیقة العشق ( مونس العشاق) و رساله های عربی قصة الغربة الغریبة و کلمات ذوقیه ( رسالة الأبراج) از این دسته به شمار می آیند. 6️⃣ ترجمه ها و شرح ها بر متون فلسفی پیشین و نیز تفسیر و شرح قرآن کریم و احادیث 🔺ترجمه فارسی رسالة الطیر، اثر تأویلی و رمزی ابن سینا و شرح اشارات وی و رسالۀ تفسیر آیات من کتاب الله و خبر عن رسول الله از این دسته اند. 7️⃣ رساله هایی که به سبک نیایش و مناجات نامه و مخاطبات نگاشته شده 🔺 الواردات و التقدیسات به زبان عربی از این جمله است. الدعوات الشمسیة، گویا گفتگوهایی است که حکیم سهروردی با خورشید و نیّر اعظم دارد. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 42_46 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
سکولاریسم نقابدار خسروپناه.mp3
31.67M
🎧 فایل صوتی نشست علمی 💠 موضوع : «سکولاریسم نقابدار، نقد و بررسی پروژه فکری و ابعاد شخصیتی عبدالکریم سروش» 🎙حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه 🔸۱۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ ،کتابخانه مجلس شورای اسلامی ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
✅‌نشست تخصصی «عوامل غیرمعرفتی الحاد» 📆سه‌شنبه 11 آبان ماه 1400، ساعت 15 👤سخنران این نشست: دکتر اسماعیل علی‌خانی استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️ نشست علمی هوش مصنوعی از منظر معرفت‌شناسی 🔰 گروه معرفت شناسی پژوهشگاه با همکاری قطب علمی فلسفه دین اسلامی به صورت مجازی برگزار می‌کند: 🎙 با حضور: ⏰ یکشنبه نهم آبان ماه، ساعت 12:30 💠 ارتباط از طریق: 🌐 join.skype.com/nUWf4FgnDigW •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه 💢بخش پانزدهم ❇️ آثار اشراقی پس از شیخ اشراق سهروردی به سال 587ق، در 38 سالگی کشته شد. این بدین معناست که دستیابی او به فلسفه اشراق و به قلم آوردن آن تا زمان شهادتش بیش از چهار یا پنج سال نبوده است. با این حال، فلسفه او از همان زمان به عنوان فلسفه معارض فلسفه مشاء در محافل و مراکز علمی مطرح شد؛ هرچند کتاب هایش برای دانش آموختگان فلسفه سخت و دشوار می نمود. 1️⃣شهرزوری 🔺این وضعیت ادامه یافت تا اینکه شمس الدین محمد شهرزوری در قرن هفتم به این فلسفه متمایل شد. پس از آن، شهرزوری بر حکمة الاشراق و تلویحات، شرح نوشت که این شرح ها در رفع دشواری های متون سهروردی بسیار موفق جلوه کردند. بدین ترتیب، بر اثر تلاش های شهرزوری، فلسفۀ اشراق به طور جدی به مراکز علمی راه یافت. 🔺شهرزوری کتاب دیگری هم به نام الشجرة الالهیّه دارد که دائرة المعارف علوم آن روزگار به همراه دیدگاه های اشراقی است و اهمیتی ویژه دارد. 🔺 به درستی می توان شهرزوری را بزرگ ترین و مهم ترین شخصیت فلسفه اشراق پس از سهروردی خواند. 2️⃣قطب الدین شیرازی 🔺پس از شهرزوری، قطب الدین محمدبن مسعود شیرازی (م710ق) حکمة الاشراق را میان سال های 694 تا 696ق ، به صورت مزجی شرح کرد. همان گونه که وی خود در مقدمه شرحش گفته است، بیشتر آنچه در این اثر آورده ، از دیگر آثار سهروردی و شرح های دیگران بر آثار سهروردی برگرفته است. 🔺شرح قطب الدین شیرازی بر حکمة الاشراق به دلیل مزجی بودنش ، تا عصر حاضر قرن ها به عنوان کتاب رسمی فلسفه اشراق در مراکز فلسفی، محور تدریس قرار گرفته است. 3️⃣ابن کمونه 🔺شخصیت دیگری که باز در قرن هفتم به ترویج و شرح فلسفه اشراق پرداخت، سعدبن منصور، معروف به ابن کمونه است. وی بر تلویحات شرح نوشته است. 4️⃣ اسماعیل بن محمد ریزی 🔺میان سال های673_687ق کتابی به نام حیات النفوس نگاشت که ترجمه فارسی و شرح کتاب تلویحات است. 5️⃣ خواجه نصیر الدین طوسی 🔺در حقیقت تقریباً یک قرن پس از سهروردی،در نیمه دوم قرن هفتم، فلسفه اشراق جایگاه شایسته خود را در میان بزرگان و دانش آموختگان فلسفه یافت. در این روزگار بود که خواجه نصیرالدین طوسی (م672ق) با وجود استقلال فکری، به برخی آموزه های فلسفه اشراق گرایش نشان داد. شخصیت بزرگی مانند خواجه نصیر در سنگین کردن کفّه ترازو به سود فلسفه اشراق بسیار نقش داشت.او در شرح اشارات، ذیل مبحث علم ربوبی و در تجریدالاعتقاد، دربارۀ اعتبارات عقلی و ذهنی بودن مفاهیم فلسفی، اصالت ماهیت و مجعولیت آن و نفی هیولای مشایی، آموزه های اشراقی را ترجیح داده است. همین گرایش سبب شد بسیاری از این آموزه ها به طور گسترده، سنت فلسفی آینده را رقم بزند. 6️⃣علامه حلی 🔺علامه حلّی ، از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی، بر کتاب حکمة الاشراق شرح نوشت و از سویی به حلّ مشکلات تلویحات و مقاومات پرداخت. 7️⃣ سایر افراد 🔺پس از قرن هفتم بسیاری به ترجمه و شرح و تفسیر آثار اشراقی پرداختند. از جمله آنها می توان جلال الدین محمد دوانی و غیاث الدین منصور دشتکی را نام برد که هر دو به شرح هیاکل النور پرداخته اند. ودود تبریزی بر الواح عمادیّه شرح نوشت و بر حکمة الاشراق حاشیه زد. محمدشریف هروی در سال 1008ق، بخشی از حکمة الاشراق را به فارسی ترجمه کرد و شرح داد. عبدالرزاق لاهیجی نیز بر هیاکل النور شرح نگاشت و صدرالمتألهین شیرازی تعلیقات مهمی بر شرح حکمة الاشراق نوشت؛ چنان که حاجی سبزواری نیز بر شرح حکمة الاشراق تعلیقه دارد. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 47_48 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
💠 روشنفکر حوزوی 🔸آزاد اندیشی مأخوذ در روشنفکری به معنای جرأت نقد نامحدود سنت است. پس دین و هر چیز دیگری که به عنوان بخشی از سنت، مطلق و جزمی و غیر قابل خدشه قلمداد میشوند، در سایه این آزاد اندیشی، نقد پذیر و قابل انکار محسوب می گردند. 🔸یعنی روشنفکر به جز اصول روشنگری به هیچ اصل و چارچوب پیشینی مأخوذ در سنت وفادار و متعهد باقی نمی ماند و از قید تعلق به آن آزاد است. 🔸روشن است که دین داری و دین باوری با این آزاد اندیشی و تلقی کاملا سکولار از عقلانیت، سازگار نیست. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
39.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ نسل دوم روشنفکری ایران 🔹روشنفکران نسل دوم رویکردهای ایدئولوژیک دارند. بعضی‌ها لیبرال، بعضی‌ها ناسیونالیسم باستان‌گرا و حتی برخی سوسیال دمکرات هستند. 🎙شهریار زرشناس •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه 💢بخش شانزدهم ❇️ متافیزیک نوری حکمت اشراق 🔘 اهمیت نظام نوری 🔺 مهم ترین بحثی که بنیاد حکمت اشراق را آشکار می سازد نظریه نظام نوری سهروردی است. اهمیت این بخش تا بدان پایه است که روش اشراقی و معرفت النفس اشراقی برای دستیابی به این بخش سامان یافته است و اساساً به همین جهت سهروردی فلسفه خود را حکمت نوری، فقه الانوار و علم الانوار می نامد. 🔘نظام نوری ابتکار شیخ اشراق 🔺 نظریه نظام نوری با همه جوانب و گستردگی اش، قطعاً از نوآوری های فلسفی شیخ اشراق است که به اعتقاد خود وی از القای الهی نشئت گرفته است و سابقه ای در میان حکمت مشایی وارداتی ندارد. با این حال، وی در مواجهه ای همدلانه با حکمت پیشینیان و مشاهیری همچون افلاطون و حکمای قدیم ایران، همۀ آنها را مبتنی بر نظام نوری دانسته و بر اساس همین نظام نیز آنها را بازسازی می کند. سهروردی اگرچه در آثار دیگرش همیشه اشاره ای به این نظام دارد، اما طرح تفصیلی این نظام تنها در مهم ترین اثرش حکمة الاشراق، صورت بسته است. 🌐 مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق 🔘 مقدمۀ 1. معرفت نفس، نقطه آغازین متافیزیک نوری 🔺 شروع فلسفۀ اشراق، هم به لحاظ اتفاق تاریخی و هم به لحاظ تعلیمی، از معرفت نفس است. شناسایی نفس و درک هویت نوری آن، نقطۀ عطف در دستیابی به نظام نوری و درک و فهم هستی شناسی اشراقی است. 🔺 سهروردی می کوشد پس از تثبیت هویت نوری نفس، هویت نوری موجودات مافوق نفس تا حق تعالی را اثبات کرده، راهی روشن به متافیزیک و الهیات نوری باز کند. وی این مسیر را در سه گام اساسی طی کرده است: 🔘گام نخست: علم حضوری نفس به خود 🔺 علم حضوری نفس به خود، در دو سطح جریان دارد: 🔺 الف) سطح برتر از علم حضوری نفس به نفس که ویژه خواص است و در حال تجرد از بدن و خلع بدن روی می دهد. 🔺ب) سطح نازل تر از علم حضوری نفس به نفس، همگانی است؛ به گونه ای که در همه انسان ها از خواص و عوام وجود دارد. این سطح از علم حضوری که هنگام ارتباط معمولی نفس با بدن تحقق دارد، با اندکی تأمّل و درنگ درونی آشکار می شود. 🔘گام دوم: هویت نوری نفس 🔺 حقیقت نفس، حقیقتی ادراکی است به گونه ای که علم حضوری نفس به نفس همیشگی و یکپارچه بوده، سراسر نفس را در همۀ لحظات بقای آن پوشش می دهد. نه یک لحظه غیبت وجود دارد ونه هیچ کجای آن غایب است، بلکه نفس واقعیتی بسیط و یکسره ادراک است. بنابراین، نفس هویتی جز ادراک حضوری خود و عدم الغیبه ندارد و خود پیدایی و خود آشکاری، همۀ واقعیت نفس را شکل می دهند. 🔺 سهروردی چنین واقعیتی را هویت نوری می داند و از نفس به دلیل همین ویژگی به عنوان «نور محض» یاد می کند. 🔘 گام سوم: هویت نوری موجودات مافوق نفس 🔺 شیخ اشراق با روش برهانی مبتنی بر مقدمّه شهودی و حضوری، هویت نوری موجودات ما فوق نفس تا باری تعالی را اثبات می کند و می گوید وقتی نفس هویتی ادراکی و نوری دارد و حقیقتی بسیط و امری یکسره ظهور و ادراک است، موجودات مافوق نفس که حقایقی برتر و عالی تر از نفس هستند به طریق اولی دارای هویت نوری و ادراکی اند. 🔺 شیخ اشراق به تدریج به این نتیجه می رسد که نفس انسان واسطۀ میان عالم نور و ظلمت عالم ماده است؛ زیرا آنچه مافوق نفس است، هویتی نوری خواهد داشت و آنچه مادون نفس است، هویتی غیر ادراکی دارد و یکسره ظلمت و تاریکی است. 🌐 حیات و فیاضت نور 🔺 سهروردی، به راحتی مسئله نور جوهری را با حقیقت حیات گره می زند؛ زیرا جوهر نوری مساوق علم و علم و ادراک یا خود حیات است؛ یا اثر آن. بنابراین، هر نور جوهری ضرورتاً حیّ و زنده است؛ یعنی شیخ اشراق از راه یکی از دو نشانۀ حیات که همان ادراک و علم است به وجود حیات در نورهای جوهری دست یافته است. 🔺 نور حقیقتی است که « ظاهرٌ بذاته و مُظهِرٌ للغیر» است، یعنی نور ذاتاً خودپیدا و پیدا کننده و آشکار ساز اشیای دیگر است؛ چراکه هویت نور، اشراق و نورافشانی است. بنابراین، نور ذاتاً فیّاض و مُشرق است. 🔺 سهروردی با توجه به این روند همۀ موجودات عالم را به دو قسم حیّ و میت (زنده و مرده) تقسیم می کند؛ نفس و مافوق آن حیّ و موجودات جسمانی و مادی که مادون نفس اند، مرده و میّت اند. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 49_56 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
❇️ روشنفکری‌های ناهمگون 🔸کافی است به انواع و اقسام پروژه‌های روشنفکری در تاریخ معاصر ایران از عهد مشروطیت تا کنون نظری افکنده شود تا آشکار شود که چه میزان با درون مایه و دغدغه‌های روشنفکری تولد یافته در عصر روشنگری و روشنفکری در غرب، متفاوت بوده است. 🔸برای بسیاری از این پروژه‌های روشنفکری «دین محور» و «هویت محور» در تاریخ استعمال این واژه در ایران را به هیچ وجه نمی‌توان هم سوء و هم محتوای با پروژه روشنفکری عصر روشنگری دانست. چرا که هدف اصلی آن فاصله گرفتن از سنت و بلند کردن ارکان مدرنیته بوده است. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
01_13951117_فلسفه_اجتماعی_حکمت_متعالیه.MP3
10.45M
📚 درس گفتار 🔊 فایل صوتی سلسله جلسات 🎙دکتر سید مهدی امامی جمعه ⏰ 17 بهمن‌ماه 1395 💠 با موضوع: فلسفه اجتماعی حکمت متعالیه و چرایی طرح آن ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
📖 ✍️ استاد یزدانپناه 💢بخش هفدهم ❇️ مقدمات متافیزیک نوری حکمت اشراق 🔘 مقدمه 2. تقسیم های نور و ظلمت 🔺 سهروردی پس از آنکه در میان مادّه و مادیات و عالم ابعاد _که وجودهای غیر ادراکی اند_ وجود نوری و ادراکی موجودات مافوق نفس را به اثبات رساند، به نظامی در تبیین هستی دست می یابد که می توان آن را «نظام نور و ظلمت» نام داد. 🔘 تقسیمات نور 🔺 نور چون وجود به دو قسم «نور فی نفسه لنفسه» و «نور فی نفسه لغیره» منقسم می شود. 1️⃣ انوار جوهری 🔺 «نور فی نفسه لنفسه» همان نورهای جوهری اند، نورالانوار، انوار طولی و عَرضی، نفوس فلکی و انسانی همگی نورهای جوهری اند. سهروردی از نورهای جوهری به نور «نور محض» یاد می کند. 2️⃣ انوار عرضی 🔺 «نور فی نفسه لغیره» نورهای عرضی اند که شیخ از آنها به « نور عارض» تعبیر می کند. نورهای عارض نیز دو قسم اند؛ « نور عارض مجرد» نورهایی هستند که از نورهای جوهری عالی بر نورهای جوهری پایین دست می تابند و اشراق می شوند. این نورها نسبت به جواهر نوری سافل، نورهای عرضی محسوب می شوند که موجب ازدیاد روشنائی آنان می شود. سهروردی از این نورهای عارض مجرد به «نور سانح» یاد کرده است. 🔺 قسم دیگر از نورهای عارض، «نورهای عرضی مادی» هستند. همه نورهایی که در عالم ماده قرار دارند مثل نور خورشید و نور چراغ ها و نور شمع همگی نورهای عارض بر جوهر تاریک جسم اند و بدین ترتیب، تقسیم حوزۀ نورها به پایان می رسد. 🔘 تقسیمات ظلمت 1️⃣ ظلمت جوهری 🔺 حوزه ظلمت نیز دو گونه است. گونه نخست ظلمت جوهری است. ظلمت جوهری، همان جسم است که در اصطلاح خاص اشراقی از آن به «برزخ» یاد می شود. جوهر ظلمانی به علت غیبتی که سراسر آن را فراگرفته، هیچ گونه نور، ادراک و شهودی در آن وجود ندارد. 2️⃣ ظلمت عرضی 🔺 غیبت و احتجاب جسم، موجب غیبت و احتجاب همه اعراض جسم، همانند سفیدی، سیاهی، اضافات _به غیر از نور عرضی مادی_ می شود و با این حساب، عالم ماده یکپارچه هویتی غیرادراکی یافته و در تاریکی و ظلمت غوطه ور است. 🔘 چالش های نظام نور و ظلمت 1️⃣ مشکلات ظلمت محض دانستن عالم ماده 🔺 ظلمت دانستن عالم ماده مشکلات فلسفی، عرفانی و دینی به همراه دارد؛ چراکه اگر نظام عالم براساس نظم تشکیکی شکل گرفته باشد، نمی توان عالم ماده را که ضعیف ترین مراتب موجودات است به کلی از نور بی بهره دانست. به تعبیر صدرالمتألهین اگر عالم ماده _به جهت امتداد مقداری_ سراسر غیبت است، از جهتی دیگر _که همان جهت وحدت اتصالی است_ دارای حظّ نوری است. 🔺 عرفان نیز با توجه به مبنای وحدت شخصیه وجود، همه عالم را یکسره نور تلقی می کنند و تعبیرهای آنها درباره ظلمت عالم ماده در فضای نسبیت معنا و تفسیر می شود. از منظر دینی تسبیح گویی همه موجودات حتی ذرات عالم ماده با تحلیل شیخ اشراق از ظلمت عالم ماده ناسازگار است. 2️⃣ ناهماهنگی قائل شدن به نور عرضی مادی با مبنای فلسفی نظریه نور و ظلمت 🔺 تحلیل شیخ اشراق از نور عرضی مادی و جای دادن آن در حوزه نور با تفسیر فلسفی ای که وی از نور مطرح کرده، کاملاً ناهماهنگ است. تفسیر فلسفی نور به ظهور و حضور و ادراک باز می گردد. این در حالی است که نور مادی هیچ گونه ادراکی برای خود یا دیگران همراه ندارد؛ جز آنکه جزء شرایط اشراق ابصاری نفس به موجودات در عالم ماده است. 3️⃣ نامشخص بودن جایگاه موجودات مثالی در این طرح 🔺 با آن که شیخ شهاب الدین سهروردی کاشف عالم مثال است، ولی جایگاه این عالَم و موجودات مثالی در نمودار ارائه شده روشن نیست. آیا موجود مثالی در حوزه اقسام نور قرار دارد، یا در حوزه عالم ظلمت است، یا حقیقتی میانه دارد و نیمه نورانی و نیمه ظلمانی است؟ و اگر بعدها در دستگاه فلسفی ملاصدرا مشخص شده و موجود مثالی را نیمه تجردی محسوب داشته اند و فرض اخیر را درباره موجود مثالی بپذیریم، تبیین حقیقت نیمه نوری چگونه خواهد بود؟ 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 56_59 ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
02_13951124_ارائه_الگویی_برای_نگاه.MP3
10.45M
⏺ فایل صوتی سلسله جلسات 🎙 دکتر سید مهدی امامی جمعه ⏰ 24 بهمن‌ماه 1395 💠 با موضوع: ارائه الگویی برای نگاه نوین به فلسفه اسلامی ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ نسل سوم روشنفکری 🎙استاد شهریار زرشناس 🔹نسل سوم روشنفکری در دوره رضا شاه بسیار متنوع، پر تعداد و فعال است. این نسل یک بخش تکنوکرات بروکرات دارد که عملاً دولت را در دست می‌گیرد. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• سوم ♻️آدرس کانال: 🆔https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat