کتاب سلام بر ابراهیم1.pdf
3.54M
کتاب سلام بر ابراهیم یک😇
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
هدایت شده از ناشناس رفیق شهید من
#پیام_جدید
متن پیام:سلام لطفا حمایتمون کنید .. @vnbhjkm
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⏱ساعت:۰۹:۰۴:۲۰ ق.ظ
⏰تاریخ:پنجشنبه ۱۴۰۰ بهمن
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
طراحی و کدنویسی :Mr.Reval
🆔 @harf_n
هدایت شده از شاخص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑و باز پای آمریکا به پروندهی پروژهی مرگبار کرونا باز شد
♨️ببینید پروژهای که وزارت دفاع آمریکا در آن با بودجهی عظیم ۵۰۰۰ نمونه خفاش از کشورهای غرب آسیا جمع آوری و به آزمایشگاه های سری آمریکا در گرجستان و اردن منتقل شد
📽برشی از مستند #طراحی_کوید
🌍 eitaa.com/shakhes3 ایتا
🌍splus.ir/shakhes.1 سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امروز | رهبر انقلاب: در مذاکرات برجام به برخی نکات بنده توجه نشد و مشکلاتی که الان میبینید پیش آمد.
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
آسمانے شدن نہ بال مے خواھد نہ پر دلے مے خواھد بہ وسعت خود آسمان
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
🍁🍁🍁🍁🍁
دلم هواتو کرده💔
بگو چه چاره کنم؟...🥺
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📝 متن کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی منتشر شد.
🔍 بخوانید👇🏻
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49633
💔💔💔
💔💔
💔
✧امامخامنهاےفرمودند⇩
حجاب به معناے
چادر نیست؛ حجاب
بہ معناے پوشیدن سالماست
نہ پوشیدگی ڪہ
از نپوشیدن بهتر است ...
ـ ـ
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
💔💔💔
🌱🌱🌱
🌱🌱
🌱
#طنز_جبهه🚶🏻♂️
اسیر شده بودیم
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
من نمی تونم نامه بنویسم
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ
می خوام بفرستمش برا بابام
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
🌱🌱🌱
🍁🍁🍁
🍁🍁
🍁
#خاطرات_جبهه🍁
در به در دنبال آب مى گشتيم
جايى كه بوديم آشنا نبود ، وارد نبوديم
تشنگى فشار آورده بود
«بچه ها بيايين ببينين... اون چيه؟»
يك تانكر بود
هجوم برديم طرفش
اما معلوم نبود چى توشه
روى يه اسكله نفتى هر چيزى مى تونست باشه
گفتم: « كنار... كنار... بذارين اول من يه كم بچشم ، اگه آب بود شما بخورين»
با احتياط شيرش رو باز كردم ، آب بود
به روى خودم نياوردم ،
یه دلِ سير آب خوردم
بعد دستم رو گذاشتم روى دلم
نيم خيز پا شدم اومدم اين طرف
بچه ها با تعجب و نگرانى نگام مى كردن
پرسيدند «چى شد؟...»
هيچى نگفتم
دور كه شدم، گفتم «آره... آبه... شما هم بخورين...»
يك چيزى از كنار گوشم رد شد خورد به ديوار
پوتين بود...
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
🍁🍁🍁
هوا خیلی سرد شده بود
فرمانده گردانمون همه ی بچه ها رو جمع کرد
بعد هم با صدای بلند گفت:
کی خسته است؟
همه با انرژی گفتیم: دشمن!!!
ادامه داد:
* کی ناراحته؟
- دشمن!!!!
* کی سردشه؟!
- دشمن!!!
* آفرین... خوبه!
حالا برید به کارتون برسید
پتو کم بوده ، به گردان ما نرسیده..
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
❣️❣️❣️