منبع رفیق شهید من🍁
#باهم_کتاب_بخوانیم 🌸 ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→• https://eitaa.com/rafigh_shahide_man
#راز_رضوان♥️
#قسمت_اول_ڪتاب🌿
#روایتزندگـےحاجعماد🌻
#باهم_کتاب_بخوانیم🌸
••
من و حاج فائزه پدرشهیدعماد،
هر دو از خانواده هاے مذهبی بودیم و تفڪرات دین گرایانہ داشتیم.
در دوران کودکی و جوانی ما باورهای دینی در مردم لبنان خیلی شکل نگرفته بود و تدین چندان مسئله قابل اعتنایی در جامعه نبود.
مردم آگاهی زیادی درباره احکام و مسائل دینی نداشتند در نتیجه تقید لازم و کافی را هم نداشتند.
اما در خانوادهے من، نگرش دینـے وجود داشت. من با همین تفڪر بزرگ شده و بعد از ازدواجم سعی ڪردم کہ این عقاید و تفکراتی که از والدین و خانواده گرفته ام را به فرزندانم منتقل ڪنم.
علاقه به امور دینی در خانواده من تا آنجا بود ڪه والدینم، با وجود سختی سفر به "مشهد" در آن زمان، بسیار مشتاق زیارت امام رضا بودند.
شدت این اشتیاق به قدری بود ڪہ حدود شصت سال پیش، با زحمت و سختـےهای فراوان،
خود را در سفری کہ دو ماه به طول انجامید، براے زیارت ایشان به مشهد رساندند.
البته این مسئله، آن زمان در لبنان رایج بود و کسانی ڪہ برای زیارت به عتبات عالیات
عراق می رفتند، بعد از آن برای زیارت امام رضا به ایران سفر
می کردند.
حاجفائز "پدرشهید" هم به همین شکل خانواده متدینی داشت. بنابراین بعد از آشنایـےما بایکدیگر، با توجه به وجود همین شباهت های خانوادگی و اعتقادی،
خانواده هایمان با هم آشنا شدند و خیلی زود با هم ازدواج ڪردیم. حاصل این ازدواج سہ پسر به نامهاے عماد،فؤاد،وجهاد
و دو دختر بہنامهاےناهده و زینب بود.
#ادامہدارد...
••🌿☕️••
ⓙⓞⓘⓝ↴♡|→•
https://eitaa.com/rafigh_shahide_man