چند گویم گفتگوهای جهان را.mp3
7.87M
محبوب من !
یک سه شنبه پاییز، در کوچه شما بودم ...
دیدم؛ صدای هق هق گریه می آید
دلم سوخت
جلو رفتم ...
دیدم یک دسته کلید است.
گفتم چرا گریه میکنی ؟!
کلید ها گفتند:
ما گم شده ایم
گفتم برای همین گریه میکنید؟
کلید ها گفتند: نه !!!
«ما گریه میکنیم
چون آنکه ما را گم کرده
دنبال ما نمیگردد»
یاد خودم افتادم ...
کنار کلید ها نشستم
من هم با کلید ها گریه کردم.
#شعر_پاییزی
#عصر_شعر
#باران
#کافه_کتاب
#کافه_شعر
#رفیقانه
@rafighaneh_hmd
سینه-ام-دکان-عطاریست---صالح-اعلا.mp3
1.87M
🍂سینه ام دکان عطاری است
🍂سینه ام دکان عطاری است
🍂دردت چیست ؟
🍂شمبلیله ، شمبلیله ، رازیانه ، شاهی و گیشنیز ، اهل آویشن ، نبیذ سرخ شورانگیز
🍂سینه ام دکان عطاری است
🍂دردت چیست ؟
🍂تو ، تو اگر جسمت بهاران است
🍂 تو اگر جسمت بهاران است
🍂اما جان تو پاییز
🍂عازم مسجد سلیمانی ولیکن می رسی تبریز
🍂عاشقی تو
🍂عاشقی تو
🍂سینه ام دکان عطاری است
🍂دردت چیست؟
#رفیقانه
#کافه_شعر
#خودشکوفایی_رفیقانه
#دکلمه
#محمد_صالح_اعلا
@rafighaneh_hmd
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
ای نسیم سحر آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَه وادیِ اَیمَن در پیش
آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟
آن کَس است اهلِ بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست؟
هر سرِ مویِ مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟
باز پرسید ز گیسویِ شِکَن در شِکَنَش
کاین دل غمزده سرگشته، گرفتار کجاست؟
عقل دیوانه شد، آن سلسلهٔ مشکین کو؟
دل ز ما گوشه گرفت، ابروی دلدار کجاست؟
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش، بییار مهیّا نشود، یار کجاست؟
حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج
فکرِ معقول بفرما، گلِ بیخار کجاست
#حافظ
#لسان_الغیب
#کافه_شعر
@rafighaneh_hmd
🖤تقدیم به #بانوی_دوعالم
«مهربا ن تر از باران»
شب از دو چشم سیاهش ستاره می بارد
واشک از دل هر ابر پاره می بارد
صدای هق،هق گریه ،چه بی قرارم کرد
شکستن دل مردی مرا به خود آورد
سکوت مبهم شب را صدای آب آشفت
"علی"درد دلش رافقط به "فاطمه "گفت
دوباره مرغ دلم سوی آسمان پر زد
رسید شهر مدینه بقیع را سر زد
چگونه از تو بگویم زبان من لال است
وحرف های دلم ،مثل میوه ای کال است
چگونه از تو بگویم شکوه بی پایان
ببار بر دل من مهربانتر از باران
تو شان سوره ی کوثر،تو فخر دنیایی
تو نور چشم پیمبر تویی که زهرایی
چنان که بایدو شاید کسی تو را نشناخت
حدیث آل عبا را به پشت گوش انداخت
به وقت "فاطمیه "چشم شیعه می بارد
حدیث مرثیه ات رنگ ارغوان دارد
همیشه از درو دیوار ومیخ می گویند
چرا...فلسفه ی خطبه ات نمی جویند؟!
زتازیانه وآتش ز شدت سیلی
زپهلویی که شکسته وصورتی نیلی
تو کوه صبری وعصمت تواوج معنایی
یگانه گوهر هستی به عمق دریایی
تو" فاطر"ی به حقیقت میان ظلمت ونور
وعشق توست به ما می دهد جواز عبور
جهان وهرچه درآن هست غرق نورشماست
که گوشه گوشه ی دنیا پراز حضور شماست
چه بغض تلخ وغریبی فشرده حلقم را
نه قبر،قدر تو مخفی ست حضرت زهرا!!
شاعر:بانو مریم زرنشان
#شعر_فاطمیه
#مادرانه
#کافه_شعر
#کافه_کتاب
https://eitaa.com/rafighaneh_hmd