eitaa logo
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
893 دنبال‌کننده
532 عکس
200 ویدیو
0 فایل
و گمنامی سرّ عجیبی است که مردمان شهرت پرست امروز از آن بی‌خبرند «در حالیکه حضرت مادر🌷 گمنام 🌷می‌خرد» میهمان شهدا! اگر بال پرواز گشودی، من را هم شفاعت کن اتاق فرمان: @farmaandehi ارتباط ناشناس با ما: https://6w9.ir/Harf_8019444
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
وقتِ مرگم بنویسید به رویِ کفَنم سَر و عمّامه‌یِ من، هر دو فدای وطنم ای دواعش صفتان جمله بسوزید که م
تا همین اواخر از نمی‌گفتم، چون کسی که من رو می‌شناخت، توی کانال بود ولی الان خاطر جمع هستم کسی من رو نمی‌شناسه و هرکس که آشنا بود، از این جا رفته گمنامی خیلی خوبه 😇
درسته الآن مثل زمان جنگ در باغ شهادت باز نیست، ولی اونی که عاشق شهادته، اونی که عاشق ❤️ جون دادن روی پای امام حسین علیه السلامه❤️ ، حواسش جمع هست که مهیای پریدن باشه «پر پروازش یه وقت زخمی یا نحیف نشه» 🕊 یعنی چی؟ ✅ حق الناس رو ضایع نمیکنه، حق الناس های قبلی رو حلالیت میطلبه، نماز و روزه قضا نداره توی طول زندگیش ازدواج میکنه، کار میکنه، خونه میخره، ماشین میخره، پچه دار میشه، مثل حاج قاسم نوه دار هم میشه، ولی ""دل"" نمیبنده حواسش یه جای دیگه است هر لحظه و هر مکان که بهش بگی جونتو بده واسه امام حسین علیه السلام، با سر میره 🌱🌷 بیا با شهدا رفیق شو
اواخرِ همه‌ی ما کنارِ جز تو مباد تویی که خاطره کردی اوائل ما را
بلیط بیروت، نشد دمشق، قیمت چند؟ تو این شلخته بازار اسقاطیل، کی به کیه بلیط بن گوریون!! پ.ن: مبارزه با یهودیان غاصب و "أشد الناس عداوة للذین آمنوا" آرزوی دیرینه‌ی ماست «قل هل تربصون بنا إلا إحدی الحسینین» ✅ یا پیروزی یا شهادت ✅
"إن الله اشتری من المومنین انفسهم و أموالهم بأن لهم الجنة" علی الحساب چند روزی نیستم شاید چند روز شاید یک غیبت کبری خدا می‌داند کار به کجا می‌انجامد کجا و چرا را نپرسید که نگویم بهتر است همین قدر بگویم: «شرایط جنگی‌است» اگر زنده بودم و توفیق مجدد پیدا شد، باز هم انجام وظیفه می‌کنم خدا عاقبت ما و همه‌ی مشتاقان چهره‌ی مبارک اباعبدالله الحسین علیه السلام را ختم به شهادت گرداند حلال بفرمایید برادر کوچک شما
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
یکبار مهمونایی داشتیم که خیلی همسو با نظام نبودند اما چون مهمانبودن، پدرمون بهمون سفارش کردند حرمت
محمدامین روزهای آخر قبل از رفتنش به سوریه حس و حال عجیبی داشت، بسیار خوشحال بود، انگار می‌دانست قرار است شهید شود یادم هست وقت رفتن از تمام اقوام و فامیل خداحافظی کرد و به مزار شهدا رفت و با آنها نیز وداع کرد. این اولین بار نبود که محمدامین به سوریه رفت، ماه رمضان و زمستان سال قبل و بهار امسال (۱۳۹۵) به سوریه رفته بود و این بار که می‌خواست به سوریه برود به او گفتم: «بمان» اما او گفت: «حرمین شرفین در خطره، دشمنان حرامی به حضرت زینب علیهاالسلام رحم نمی‌کنند، مامان! عمۀ سادات در خطره، چطور از رفتن من ممانعت می‌کنی، آیا یادت رفت روز عاشورا برخی با همین حرف‌ها امام حسین علیه‌السلام را تنها گذاشتند. مامان 30 سال پيش سفره‌ی شهادت پهن‌ شده بود، الآن اين سفره دوباره پهن‌ شده و ما بايد از اون استفاده كنيم.»
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
کاش اون لحظاتی که درِ باغ شهادت باز میشه، سرگرم بازیای دنیا نباشیم... کاش خدا حب دنیا رو از قلب ما خارج کنه تا بتونیم با نور ایمان از دریچه‌ی قلبمون، ندای «ارجعی إلی ربک» رو بشنویم گذشتن از دنیا برای «ابناء الدنیا» مثل نوشیدن هزاران جام زهرآلود است ولی برای شاگردان مکتب اهل بیت علیهم السلام «احلی من العسل»
چو مرگ می‌برد آخر به هر طریق تنم را چرا چو شهیدان لاله‌پوش نباشم
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
محمدامین روزهای آخر قبل از رفتنش به سوریه حس و حال عجیبی داشت، بسیار خوشحال بود، انگار می‌دانست قرار
محمدامین پسر فهمیده‌ای بود، همیشه آرزو داشت شهید شود و به من همیشه می‌گفت: «مامان دعا کن شهید بشم» یکی از کارهای همیشگی او خواندن وصیت‌نامه و کتاب شهدا بود، هر وقت به او نگاه می‌کردم ته دلم می‌لرزید، چون احساس می‌کردم او دیر یا زود شهید می‌شود محمدامین شهادت را درک كرده بود. می‌گفت: «شهيد شدن به همين راحتی نيست. اول بايد آدم در دلش شهيد شود، بعد به مقامی برسد كه خدا او را به‌عنوان شهيد قبول كند»
رفیق شهیدم :: شهید گمنام 🌷🌷
محمدامین پسر فهمیده‌ای بود، همیشه آرزو داشت شهید شود و به من همیشه می‌گفت: «مامان دعا کن شهید بشم» ی
آخرين عكسی كه از او گرفتم گفت: «مامان خوش‌تيپ‌تر از اين پسر ديدی؟» گفتم: «امين بذار ازت عكس بگيرم.» وقتی می‌رفت، گفتم: «امين خيلی خوشگل شدی نكنه شهيد بشی؟ امين شهيد شو اما اسير نشو، من اسارتت را نمی‌خوام» گفت: «مامان شيعيان امام علی اسير نمیشن.»
کاش‌متفاوت‌به‌آخر‌برسیم 🤲 وگرنه‌مرگ‌پایان‌همه‌قصه‌هاست:)..!'