عڪس خودت رو با لباسای رنگی و
کلۍ عشوه میزاری رو پروفایل بعد ناراحتیڪهمزاحمتمیشن!🤨
خب انتظار دارۍ با این عکسا ذکر
روزهاے هفته رو بفرستن برات؟🤭
#تباهیات🚶♂
https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
🔴چون اوست کشتیبان، غم مخور...
♥️سرلشکر شهید قاسم سلیمانی:
اگر ایران را به یک کشتی تشبیه کنیم، ناخدای این کشتی رهبرانقلاب است که بدون این رهبری این کشتی به ساحل نمیرسد...
🕊🇮🇷📖🌷 #مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴گردن ها را بزنید!
❌هر کسی را که ایمان نیاورد قتل عام کنید!
🔴بقعه ها و قبور و اماکن مقدس را نابود کنید!
🔵اینها عقاید و دستورات کدام فرقه است؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید همت #عند_ربهم_یرزقون
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
قبلاً خانمها می گفتند دکتر محرم آدمه.
بعد گفتن روحانی مسجد محرمه. 😐
.
.
.
.
.
.
بعدش کم کم عکاس و فیلمبردار و عاقد و پسرخاله و برادر شوهر و شوهر خواهر و همکار و رئیس هم محرم شدن....🤦♂️
الان که فقط موقع نماز چادر می پوشند ظاهراً فقط خدا نامحرمه!
التماس تفكر...🚶♂️
میگفت " سرنمازمثلحرمامامرضاست
کفشاتومیدۍبهکفشدارۍتابرۍزیارت
بدونفکرکفشبرۍدیدار .🌱
سرنمازکفشاتویعنۍهمونغصههاۍدنیا
توازذهنتدربیاربدهبهخدا . . . 🙃
بعدازنمازمیبینۍخداکفشاتوواکسزدهبهت😌🌱
🔹️اهمیت فضای مجازی از دیدگاه رهبر انقلاب
به فرموده مقام معظم رهبری :
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.
#اهمیت_فضای_مجازی
#به_اندازه_انقلاب
#جبهه_فرهنگی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
#کتاب_مرتضی_ومصطفی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam
@rafiq_shahidam
🕊️🕊️🕊️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژا
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_صد_و_پنجاه_و_یکم
#فصل_دوم🌻
ماشین رو خاموش کردم و به سمت آنالی برگشتم .
- همه چیز رو می دونی دیگه ،
نیاز نیست توضیح بدم ، درسته ؟!
با ترس سرش رو بالا و پایین کرد .
- حواست باشه ها ، ربع ساعت بعد از اینکه من رفتم زنگ میزنی .
ربع ساعت آنالی .
ربع ساعت !
به محض اینکه با اونها تماس گرفتی و بهشون گفتی خیلی سریع میای دم در اون خونه .
یادت نره سیم کارت رو هم در جا بشکونی .
+ ب ... باشه ، ب ... باشه .
مروا خیلی مراقب باش .
تو رو خدا ، الکی درگیر نشو .
با خنده گفتم :
- خیالت تخت خواب سه نفره .
من پیاده شدم سریع بیا پشت فرمون بشین .
+ باشه .
نگاهی بهش انداختم و از ماشین پیاده شدم .
و به سمت خونه ی ساشا رفتم .
روبروی خونه ایستادم .
واو !
عجب خونه ایه .
حالا من چه جوری پیداشون کنم !
با یاد آوری اینکه ربع ساعت فرصت دارم خیلی سریع به سمت در ورودی دویدم .
خواستم وارد بشم که مرد قد بلند و هیکلی روبروم ایستاد .
+ کجا خانوم خانما ؟
آرامش خودم رو حفظ کردم و گفتم :
- برو کنار .
دوست کاملیام .
نگاهی بهم انداخت و از جلوی در کنار رفت .
خیلی سریع وارد خونه شدم .
صدای دی جی تو کل خونه پیچیده بود و همه جا تاریک تاریک بود .
فقط هر از گاهی نور های رنگی روی سقف نمایان میشد .
با تاسف به دخترایی که اونجا بودند نگاهی انداختم .
من هم یه روزی مثل همین ها بودم .
واقعا چطور اینقدر احمق بودم؟
اگه اون بنر رو نمیدیم ، شاید هنوزم وضعیتم همین بود.
با این فکر ، آهی از نهادم بلند شد .
به ساعت روی دستم نگاهی انداختم ، فقط ۱۰ دقیقه فرصت داشتم .
&ادامـــه دارد ......
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_صد_و_پنجاه_و_دوم
#فصل_دوم🌻
به سمت یه دختری که در حال رقصیدن بود رفتم و از پشت سرش دستم رو ، روی کتفش قرار دادم و به سمت خودم برگردوندمش .
با صدای آرومی گفتم :
- کاملیا رو میشناسی ؟!
نگاهی به دوستش کرد و گفت :
+ آره ، چطور مگه ؟!
- کجا نشسته ؟
با دستش به سمتی اشاره کرد .
مسیر دستش رو دنبال کردم و چهره ی کاملیا رو دیدم .
دستم رو مشت کردم و از کنار دختره رد شدم .
کاملیا با صدای خیلی بلندی داشت میخندید که نزدیکش شدم و با دستم محکم روی میز روبروش کوبیدم .
خندش قطع شد و هین بلندی کشید .
معلوم بود مست کرده .
دختره ابلح.
با داد گفتم :
- دختره عوضی !
فکر کردی همه مثل خودت بی صاحابن ؟!
ها ؟!
پسری که کنارش نشسته بود بلند شد و همین که خواست به سمتم بیاد با داد گفتم :
- بشین سر جات !
دوباره به کاملیا نگاهی انداختم و با پوزخند گفتم :
- کور خوندی دختره کثافت .
بدون معطلی پارچ آبی که روی میز بود رو برداشتم و روش ریختم .
جمعیتی که در حال رقصیدن بودن با تعجب به سمت ما برگشتند که با پام میز شیشه ای که اونجا بود رو هل دادم .
در کسری از ثانیه میز و تمام محتوایات روش همه روی زمین ریختند .
کسی جرئت نداشت بهمون نزدیک بشه .
ازتوی شیشه هایی که روی زمین ریخته شده بود رد شدم و نزدیک کاملیا شدم .
یقه ی لباسش رو گرفتم و سیلی محکمی به صورتش زدم .
شکه نگاهی بهم انداخت که سیلی دوم رو هم به صورتش زدم و با شتاب پرتش کردم روی کاناپه که تعادلش رو از دست داد و روی زمین افتاد .
نگاهی به جمعیت انداختم و خیلی سریع شروع کردم به دویدن .
از پشت چند نفری اومدن دنبالم ولی انگار مست بودن و نتونستن بیشتر از چند متر دنبالم بیان .
هه .
آراد با اون وضعیتش کل خوزستان رو دنبال من گشت ولی اینایی که چند لحظه پیش به کاملیا ابراز علاقه و عشق میکردن ، یشتر از چند قدم نتونستن بیان .
آدما رو اینجور مواقع باید شناخت .
خدا خدا می کردم مَرده دم در نباشه .
که اگر بود من رو هم پلیس ها می گرفتن.
خوشبختانه کسی روبروی در نبود برای همین سریع از خونه خارج شدم .
در حالی که می دویدم موبایلم رو از جیبم بیرون آوردم و شماره آنالی رو گرفتم .
در حالی که نفس نفس میزدم گفتم :
- بدو بیا .
فقط سریع .
+ مروا پلیس ها اومدن .
پلیس ها .
از پایین کوچه بیا .
فقط بدو .
هنوز وارد کوچه نشدند .
با داد گفتم .
- لعنت بهت آنالی !
لعنت !
گوشی رو قطع کردم و سرعتم رو بیشتر کردم و به سمت انتهای کوچه دویدم که ماشینی جلوی پام نگه داشت .
با دیدن آنالی توی ماشین خیلی سریع سوار شدم و با دستم روی داشبورد زدم و با داد گفتم :
- برو آنالی .
فقط برو .
از پشت صدای آژیر ماشین های پلیس میومد و این من رو بیشتر مضطرب میکرد .
&ادامـــه دارد ......
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c