eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
84 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mahmood Karimi - Bebar Ey Baroon (320).mp3
12.63M
دلم زاره زینبه.....💔 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🌻|↫‌ 🌻|↫‌ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرائت دعای فرج ب نیابت از شهید ابراهیم هادی........ التماس دعای فرج ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 
🌹🌹
بعد از سلام و احوال پرسی با بقیه،همراه من به آشپزخانه آمد و گفت:(به به...ببین چه کرده سرآشپز!گفتم:(نه بابا!زحمت کوکوها رو مامان کشیده.من فقط می خوام سرخشون کنم.)روغن که حسابی داغ شد،شروع کردم به سرخ کردن کوکوها.حمید گفت:اگه کمکی از دست من برمیاد بگو.گفتم:مرغ پاک کردن بلدی؟بابا چندتا مرغ گرفته؟می خوام پاک کنم.کمی روی صندلی جابه جا شد و گفت:دوست دارم یاد بگیرم و کمک حالت باشم. خندیدم و گفتم:معلومه تو خونه ای که کدبانویی مثل عمه من باشه و دخترعمه ها همه کارها رو انجام بدن،شما پسرها نباید هم از خونه داری سر رشته داشته باشین.گفت:این طورها هم نیست فرزانه خانوم.باز من پیش بقیه آقایون یه پا آشپز حساب میشم.وقت هایی که میریم سنبل آباد،من آشپزی می کنم.برادرهام به شوخی بهم میگن یانگوم!
صحبت با حمید حواسم را پرت کرده بود.موقع سرخ کردن کوکوها روغن روی دستم پاچید. تا حمید دید دستم سوخته،گفت:بیا بشین روی صندلی،بقیه اش رو من سرخ می کنم.باید سری بعد برات دستکش ساق بلند بخرم که روغن روی دستت نریزه.
روی صندلی نشستم و گفتم:پس تا تو حواست به کوکوها هست،من مرغ ها رو پاک کنم.تو هم نگاه کن یاد بگیر که وقتی رفتیم خونه خودمون،توی پاک کردن مرغ ها کمکم کنی.به خاطر این که علاقه داشت در امور خانه کمک حالم باشد،سریع صندلی گذاشت و کنار من نشست.دوربین موبایلش را روشن کرد و گفت:فیلم برداری می کنم،چون می خوام دقیق یاد بگیرم و چیزی از قلم نیفته!گفتم:از دست تو حمید!
شروع کردم به پاک کردن مرغ ها.وسط کار توضیح می دادم:اول اینجا رو برش می دیم.حواسمون باشه که پوست مرغ رو این طوری باید جدا کنیم. این قسمت به درد بال کبابی میخوره و ...))درست مثل یک کلیپ آموزشی،بیش از سی بار آن فیلم را نگاه کرد،طوری که کامل چم و خم کار را یاد گرفت.بقیه مرغ ها حتی خیلی حرفه ای تر و سریع تر از من پاک کرد.
شام را که خوردیم ،طبق معمول نگذاشت مادرم ظرف ها را بشوید.گفت:من و فرزانه می شوریم. کنار شستن حرفامونم می زنیم.من ظرف ها را می شستم و حمید آن ها را آب می کشید.این وسط گاهی از اوقات شیطنت می کرد و روی سر و صورتم آب می پاشید.
به حمید گفتم:می دونی آرزوی دوره نامزدی من چیه؟با خنده گفت:چیه؟نکنه برای اون شش میلیون نقشه کشیدی؟گفتم:اون که نیاز به نقشه کشیدن نداره.حمیدآقا هرچی داره مال منه،من هم هرچی دارم مال حمید آقاس.گفت:حالا بگو ببینم چیه آرزوهات. کنجکاو شدم بشنوم.
گفتم:اولین آرزوم اینه که از دانشگاه تا خونه قدم بزنیم و باهم باشیم.دومی هم اینکه با هم تا بالای کوه میلدار بریم.من اون موقع که کوچکتر بودم با داییم تا پای کوه رفتم،ولی نشد بالا بریم.حمید گفت:خوشم میاد قانعی هستی ها،آرزو های ساده ای داری.دانشگاه تا خونه رو هستم،ولی کوه رو قول نمی دم،چون الآن شده بخشی از پادگان و محل کار ما.سخت اجازه بدن که بخوایم بریم بالای کوه. خداحافظی مان داخل حیاط نیم ساعتی طول کشید.حمید گفت:فردا مرخصی گرفتم برم سنبل آباد.می خوایم باغ گیلاسمون رو بیل بزنیم.بابا دست تنهاست،میرم کمک کنم.گفتم:تو رو خدا مراقب باش.من همیشه از جاده اَلَموت می ترسم.آهسته‌ رانندگی کنید.هروقت هم رسیدین به من زنگ بزن
. کانال فرهنگی انقلابی پرستوےگمنام کمیل ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
◾️در ڪرببلا بہ دردها درمان داد 🍂جان داد ولے جان بہ ره جانان داد ◾️بر برگ گل لالہ نوشتند بہ خون 🍂از هجر حسین، زینب آخر جان دادت 🖤 (س)🥀 تسلیت🖤🥀🥀 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
نماهنگ وازینبا.mp3
4.93M
ابتدای عاشقی روز و ماه و سالمو از محرمت بگم باز کمه نمیدونم از کدوم غمت بگم تو یه نصف روز پیر شدی برات بمیرم اسیر شدی برات بمیرم 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
4_5929519595592352418.mp3
12.89M
السلام علیک یا زینب کبری یا عقیله بنی هاشم(س) ◾️روضه حضرت زینب(س) 🔹مداح: شهید حاج عادل رضایی 🔹شعرروضه:مرتضی عابدینی ☑️ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
کلام‌شهید؛ حواست بھ دوتا چیز باشه : نمازِ اول وقتت ..! جلوۍ چشمتو بگیری ..! ان‌شاءاللھ بقیه‌‌اش هم درست میشه😉 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
قرائت دعای فرج ب نیابت از شهید ابراهیم هادی........ التماس دعای فرج ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 
🌹🌹
ساعت ده صبح تازه مشغول مرور درسهایم شده بودم که حمید پیام‌داد:(صبح آلبالوییت بخر!)حدس زدم که از سنبل آباد کنار درخت های آلبالو و گیلاسشان پیام می دهد.از قزوین تا سنبل آباد هفتاد کیلومتر راه بود؛روستایی در منطقه الموت ،بسیار سرسبز،کنار کوه های زیبایی که اکثر اوقات بلندی کوه ها داخل مه گرم می شد.خانه پدری حمید داخل این روستا کنار یک رودخانه باصفاست. تماس که گرفتم،متوجه شدم حدسم درست بوده است.بعد از احوال پرسی گفت:(ببین فرمانده،این درخت بزرگ آلبالویی که کنارش وایستادم مال شماست.کسی حق نداره به این درخت نزدیک بشه.من را به القاب مختلف صدا می زد.من پیش دیگران حمید صدایش می کردم،ولی وقتی خودمان بودیم می گفتم حمیدم!دوست داشتم به خودش بقبولانم که دیگر فقط برای خودش نیست؛برای من هم هست!سر شوخی را باز کردم و گفتم:(پسر سنبل آبادی،از کی تا حالا من شدم فرمانده؟)خندید و گفت:(تو خیلی وقته فرمانده ای،خبر نداری.)
اولین تماسمان پنجاه و هفت دقیقه طول کشید!پشت گوشی شنیدم که برادرش اذیتش می کرد و به شوخی گفت:(حمید!تو دیگه خیلی زن ذلیلی!)آبرو برای ما نذاشتی).حمید احترام بزرگ تر بودن برادرش را داشت.چیزی به حسن آقا نگفت،ولی به من گفت:(من زن ذلیل نیستم.من زن شهیدم!من ذلت زده نیستم!مرامش یک چیزی مثل همان دیالوگ فیلم ((فرشته ها با هم می آیند))بود:((مرد باید نوکر زن و بچه اش باشه.))
###
از سنبل آباد که برگشت،کلی گردو و فندق آورد.یک پارچه وسط آشپزخانه انداخته بودیم و مشغول شکستن گردوها بودیم که به حمید گفتم:عزیزم!اگه یه چیزی بگم ناراحت نمیشی؟گفت؛نه بابا!راحت باش.گفتم:میشه این دفعه که رفتی سلمونی،ریشاتو اون مدلی کوتاه کنی که من میگم؟دوست دارم مدل محاسن و موهاتو عوض کنی.گفت:چه مدلی دوست داری بزنم؟ماشین‌اصلاح رو بیار خودت بزن،هر مدلی می پسندی.گفتم:حمید دست بردار!حالا من یه حرفی زدم،خودم بلد نیستم که.خراب میشه موهات.گفت:خودم یادت میدم چطور با ماشین کار کنی.تهش این میشه که موهام خراب بشه میرم از ته می زنم!گفتم:آخه من تا حالا این کار رو نکردم حمید.جواب داد: اشکال نداره،یاد می گیری!ظاهر و تیپ‌ همسر باید به سلیقه همسر باشه. آن قدر اصرار کرد که دست به کار شدم.خودش یادم داد چطور با ماشین کار کنم.محاسن و موهایش را مرتب کردم.از حق نگذریم چیز بدی هم نشده بود؛تقریبا همان طوری شده بود که دوست داشتم.از آن به بعد خودم کف اتاق زیرانداز و نایلون می انداختم و به همان سلیقه ای که دوست داشتم موهایش را مرتب می کردم.تقریبا هرروز همدیگرو می دیدیم.خیلی به هم وابسته شده بودیم. یا حمید به خانه ما می آمد ،يا من خانه عمه می رفتم یا با هم می رفتیم بیرون.آن روز هم طبق معمول نزدیک غروب از خانه بیرون زدیم
. کانال فرهنگی انقلابی پرستوےگمنام کمیل ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بيا ای بهتــــرين درمان قلبــم مـــــداوا كن غـم پنهـان قلبـم قســـــم بر خالق دلـهای عاشق تو هستی آخرين سلطان قلبـم ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃امیرالمومنین علیه السلام: وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ، وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ. من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته هاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم. 💌نهج البلاغه ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 سر نوکرشون به فلک باید برسد! 🔺 واکنش رهبر انقلاب به یکی از اشعار شهید محمدخانی که توسط مادر بزرگوار وی در حضور رهبر انقلاب خوانده شد ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🔸اهل زمانه خود را بشناس... حضــرت اميرالمؤمنين علی علیه السلام به فرزند خود امام حســن علیه السلام چنين نصيحت و ســفارش فرمود: پسر عزيزم خرد در آدمي دوست و يار اوست، و حلم و بردبارى همچون وزير و رفيق، و مدارا همانند پدر مهربان، و صبر و شــكيبايى به منزله بهترين لشكر وى است. پسرم خردمنــد، بايد كه در كار خويش به دقت بنگرد و زبان در اختيار خود دارد و در حق اهل زمان و مردم عصر خود عارف باشــد. پســرم، تهى دستى خود بالى است و از آن بدتر بيمارى جســم آدمي و از آن بدتر بيمارى دل او اســت. ثروت و مكنت خود نعمت است ، ليكن برتر از آن نعمت سالمت بدن انسان و باالتر از آن نعمت تقواى قلب است. پسرم، اوقات مؤمن سه بخش است: قسمتى كه در آن با خداى خويشتن راز و نياز كند و قسمت ديگر را صرف محاســبه نفس و نظر در كار و رفتار خود كند و در بخش ســوم از نعمتى كه خداوند بر او حالل و سزاوار فرموده است بهره برد. و هر مؤمن مسلمان ناگزير است ،كه به ســه مورد توجه و عنايت كافى مبذول دارد ترميمي در وضع معيشــت و زندگى و گامي براى روز واپسين و بهره اى از آنچه حلال و مباح گرديده است. 📚 بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۴۰۳ باب ۱۵ ۱۰۰۱ داستان از زندگانی امیرالمومنین علیه السلام 🩶🌱 •✾•🌿🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🌿•✾• ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران   ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ،  عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾