eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.4هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
88 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 هدیه به امام صادق ؏♥️ به نیابت از شهیدعبدالصالح زارع و داداش مصطفے✨ متولد ۲۶فروردین۱۳۶۴ اسفندماه سال۱۳۹۴ ازدواج کرد که تنها حاصل این ازدواج، محمد حسین بوده که در فروردین ماه 1394 به دنیا آمده است🙃 در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۱۶ مصادف با غروب جمعه، در روستای رتیان در شمال حلب در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمده و در گلزار شهدای شهر مقدس قم به خاک سپرده شده است🌿 از مدافعین بابلسری است که بسیجیان و اهالی راهیان نور، غالباً‌ خادمی‌ او را در فکه به یاد دارند😍💔 حالا از او محمد حسین به یادگارمانده که زمان شهادت پدرش تنها ۷ماه داشت! همسر شهید : از قبل از ازدواج، محرم‌ها را به فکه می‌رفت🙃🥀این روند بعد از ازدواج هم ادامه داشت و تا شهادتش ترک نشد✨ از چند روز قبل از تاسوعا و عاشورا با دوستانش به فکه می‌رفتند تا مقدمات پذیرایی از مهمانان شهدا را آماده کنند🕊 وقتی به خانه پدرم می‌آمدیم، در عین سادگی و بی‌آلایشی بسیار شوخ‌طبع بود💕 لحظاتی که صالح می‌آمد، فضای ساکت خانه کاملاً شکسته می‌شد. همه دوستش داشتند🌱 برای مادرم مثل پسر بود نه داماد! یک حس علاقه توأم با احترام... کمک‌کار همه بود، مثلاً به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک می‌کرد و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را دوست داشتند. شهرهای «نبل» و «الزهرا» در استان حلب که محل زندگی شصت هزار تن از شیعیان اثنی عشری سوریه است، بیش از سه سال پیش توسط گروه های تکفیری محاصره شده بود که طی ماه‌های اخیر با مجاهدت رزمندگان سپاه اسلام، محاصره آن شکسته شد🌬
🌱 هدیه به امام زمان عج♥️ به نیابت از شهیدبابڪ‌نورے‌هریس و داداش مصطفے✨ متولد۲۱مهر۱۳۷۱ در رشت ‌شهادت: ۱۳۹۶/۰۸/۲۷ در سوریه‌ بوکمال🕊 ‌مزارشهید:گلزارشهداے‌رشت بابک با یک بار توضیح دادن به طور کامل متوجه مطلب میشد، هوش و ذکاوتش به اندازه ای بود که در انتهای دوره آموزشی به عنوان سرگروه تیم اول تخصص خودشان انتخاب شد🖐🏻 عاشق امام رضا ؏ بود و هر سال آبان‌ماه خانوادگی به پابوس حضرت علی‌بن موسی‌الرضا ؏ می‌رفتند🌸 ولی سال آخر بابک سوریه بود و نتوانست به مشهد برود؛ درست در شب شهادت امام رضا(ع) آسمانی شد🍃 بابک نمازش هیچگاه قضا نمی‌شد! همیشه صبحِ زود از خواب بلند می‌شد، یکروز هم که تا ۱۰ صبح خواب مانده بود سراسیمه از خواب بلند شد و گفت: "من نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم!" بابک همیشه در حال درس خواندن بود و حتی فوق‌لیسانس قبول شد و ثبت نام هم کرد اما گفت: "رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله واجبتر از رفتن به دانشگاه است؛ وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد"📚 دوست شهید: بابک همیشه تکه کلامش "فداتم" بود... همیشه به من این حرف رو میزد :)♥️ آخرین باری که دیدمش یک هفته قبل از رفتنش به سوریه بود! من خبر نداشتم قراره بره این حرفشو همیشه یادمه، گفت: "فداتم!" و رفت و فدایی حضرت زینب س شد💔✨
🌱 هدیه به امام زمان عج♥️ به نیابت از شهیدمصطفےصدرزاده✨ نام پدر:محمد نام جهادی:سیدابراهیم متولد۱۹شهریور۱۳۶۵ در خوزستان ، شوشتر تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۰۸/۰۱ در سوریه مزارشهید: استان تهران ، شهریار ، بهشت رضوان تعداد فرزندان:دو فرزند، یک دختر و یک پسر تاریخ ازدواج:۱۳۸۶ اولین دیدار باهمسرشان:یکی از دوستان شهید همسرشان را به ایشان معرفی کردند اما در یک پایگاه و مسجد فعالیت میکردند... چهارسال در حوزه امام صادق(ع)درس خواندند🌸 دانشگاه محل تحصیل:دانشگاه ازاد تهران رشته:ادیان و عرفان شغل:آزاد همسر شهید:در روز خواستگاری بجای اینکه بگوید همدم و همسر میخواهم به من گفت من همسنگر میخواهم🌿 ارادت خاصی به حضرت عباس (ع)داشت✨ دغدغه اش کارفرهنگی بود گویی تمام زندگی اش فعالیت های فرهنگی بود ✌️🏻 همسر شهید:بارزترین خصوصیت اخلاقی مصطفی عاطفی بودنش بود♥️ اولین اعزام:سال۹۲ تقریبا دوسال نیم در سوریه بودند که ۸بار مجروح شدند... آخرین اعزام:چهارشنبه۲۰مرداد 🕊 شهید دوبار با رزمندگان عراقی به جبهه نبرد رفت و در ماموریت دوم با رزمندگان فاطمیون آشنا شدند و از آن پس به عنوان یک نیروی افغانی به سوریه رفتند ✌️🏻🌱 آقا مصطفی یکی از رزمنده های مورد علاقه سردار سلیمانی بود؛به گونه ای که سردار میگوید من واقعا عاشقش بودم💕 شهید در شب حنابندان یا همان شب قبل از عملیات (شب تاسوعا)پیش بینی شهادتشان را کرده بودند که بخاطر این قضیه اخطار به اخراج از سوریه را به ایشان داده بودند زیرا این موضوع را تضعیف روحیه رزمندگان میدانستند🖇 اما شهید میدانست که قرار است روز تاسوعا شهید شود :)💔
🌱 هدیه به امام سجاد ؏♥️ به نیابت از شهید حامدجوانی و داداش مصطفے✨ متولد۲۶آبان۱۳۶۹درتبريز پرورش دهنده ايشان به گفته خانواده اش بسيج بود. سال۸۸واردسپاه شد🇮🇷 ازسن۵سالگی درهیئت فاطمیه مسجدمحل باتوزیع قندخادمی می‌کرد🙃🖐🏻 ازکودکی روحیه پهلوانی وازخودگذشتگی داشت و درتمام مقاطع تحصیلی شاگرداول مدرسه بود🍃 تا آن‌جا که توانایی تدریس پیدا کرده و در پایگاه مسجد کلاس‌تقویتی دایر کرد! شهید علاقه ویژه ای به امام حسین داشت♥️در روزعاشورامسئولیت شستن دیگ‌هارا به‌عهده می‌گرفت... وقتی هم هیئتی‌ها می‌گفتند«آقا حامد شما یک افسر هستی و بهتر است این کار‌ها را به دیگران بسپاری!»، درجواب می‌گفت:«این‌جا، جایی است که اگر سردار هم که باشی، باید شکسته شوی تا بزرگ شوی✌️🏻» سال۱۳۹۴برای دفاع ازحرم به سوريه رفت يکی ازفرماندهان درسوریه نقل می کردحامدجوانی ۲۵ساله بود... امابسیارشجاع ونترس وتنهانیرویی بودکه هم میتوانست درتوپخانه فعالیت کند وهم به صورت زمینی💥 کامیون را پر از مهمات میکرد و راه می افتاد، وقتی هم میگفتیم داعش در۱کیلومتری ماست، میگفت:"داعش چه کار میتواند بکند!" فرماندهان رده بالا گفته اند حامد نیرویی بود که داعش از دستش در امان نبود!😁 همرزمانش این طور می گفتند که اگر شنیدید هزارنفرداعش درلاذقیه به درک واصل شدند، بدانید که پانصدنفر آنهاراحامدکشته است! این شهید با تخصصی که در مورد مسائل توپ‌خانه وموشکی داشت، ضربه‌های مهلکی برداعشی‌ها واردکرده و چنان وحشتی در دل آن‌ها ایجاد کرده بود که برای ترورش نقشه‌هایی کشیده بودند!
🌱 هدیه به امام علے ؏♥ به نیابت از شهیدعلےخلیلے و داداش مصطفے✨ متولد۹آبان۱۳۷۱ در تهران ‌شهادت:۱۳۹۳/۰۱/۰۳ 💔 ‌مجروحیت: تهرانپارس شب نیمه شعبان ‌مزارشهید:بهشت‌زهرای‌تهران قطعه۲۴ نامه‌ی‌شهیدبه‌رهبر: "آقا جان! من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمیشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمیگذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد🖐🏻 بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت سر خُمّ می سلامت، شکند اگر سبویی🙃♥️
🌱 هدیه به امام سجاد ؏♥ به نیابت از پاسدارشهيدقديرسرلک و داداش مصطفے✨ متولد۱۳شهریور۱۳۶۳🌿 دانشجوی بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری از دانشجویان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی در مقطع ارشد مشغول به تحصیل بود :) ايشان از همان دوران نوجواني عاشق ائمه بوده و علاقه زيادي به سفر به كربلا و بقاع متبركه داشته است♥️ مي‌توان گفت كه همين عشق، علاقه و ارادت او را به سوريه برد💕 احترام زیادی به خانواده داشت⛅️ هر جا هيئت برپا بود قدير يكي از ميانداران و علمداران هيئت بود🏴بيشتر از ۱۵سال در خانه خود هيئتي به نام هيئت حضرت علي اصغر(ع) برپا ‌كرده بود✨ و بچه‌محل‌ها از بچه شش ساله تا جوانان را در هيئت جمع مي‌كرد😍 براي بچه‌ها كادو مي‌خريد و به روحاني هيئت مي‌داد كه اينها را به بچه‌ها براي آمدن به هيئت بدهد🎁 تشويق‌شان مي‌كرد و وضو گرفتن را بهشان ياد مي‌داد بچه‌ها را به هيئت جذب مي‌كرد✌️🏻 البته بسياري از اين بچه هيئتي‌ها صاحب زن و بچه شده‌اند ولي همچنان انس و الفت‌شان را با هيئت حفظ كرده‌اند🌹 يك لحظه هم بدون وضو راه نمي‌رفت!خيلي به دينش وابسته بود.ستوان یکم پاسدار، قدیر سرلک سال‌ها به عنوان فرمانده گردان امام حسین(ع) سپاه ناحیه شهید محلاتی مشغول خدمت بود🇮🇷 از ویژگی های برجسته ایشان، داشتن روحیه شهادت طلبی، پشتکار، حسن خلق، سخت کوشی و ساده زیستی بود🌊 او در روز سیزدهم آبان ماه سال ۱۳۹۴ در منطقه حلب سوریه در سن۳۱سالگی به همراه شهیدروح الله قربانے بر اثر انفجار خودروی مهمات به شهادت رسید🕊🥀 مزارش در گلزارشهدای قیام دشت قرار دارد✨💕
🌱 هدیه به امام هادے ؏♥️ به نیابت از شهید روح الله قربانی و داداش مصطفے✨ متولد ۱ خرداد ۱۳۶۸ در تهران شهادت: ۱۳ آبان ماه سال ۹۴ در سوریه🕊 پدرش از سرداران سپاه و از مجاهدان ۸ سال دفاع مقدس است✨ مادر او فرهنگی بود و زمانی که روح الله۱۵ساله بود از مهر و محبتش محروم شد💔 مادر روح الله آرزو داشت که پسرش طلبه یا شهید شود و روح الله با نشان شجاعت مدافع حرم در ۱۳ آبان ۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) آرزوی مادرش را محقق کرد🖐🏻 در زندگی برنامه‌ریزی دقیقی داشت. یک دفترچه کوچک داشت که کارهای هفتگی، ماهانه و گاهی سالانه را در آن می‌نوشت📝 بسیار به درس، تحصیل و خواندن کتاب علاقه داشت. مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود و تصمیم داشت زبان سوم را هم شروع کند✌️🏻 میگفت اگر شهید شدم یک کلام حاج آقا مجتبی به نقل از علی علیه‌السلام : منتهی فضل الهی تقوے است، شهادت خوب است اما تقوا بهتر است تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می‌کند🌸 فکر نکنم مال یک روز باشد شاید یک روزه هم باشد ولی حاج آقا می‌گفت پی ساختمان فنداسیون آهن است!😅 هیچوقت پشت سر دیگران حرف نمی‌زد، هیچ وقت حرف زور را قبول نمی‌کرد! بر اصول و اعتقاداتش محکم بود و ایستادگی می‌کرد حتی اگر به ضررش تمام می‌شد باز هم از اصولش کوتاه نمی‌آمد✋🏻 خیلے مواقع در دفاع از حرف حقش چوب می‌خورد اما از آن حرف حق کوتاه نمی‌آمد بر عقیده به حق خود مستحکم بود... تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر اعلام کنید🌿 @karbala_hosaini_3 سالگرد شهادتشونه کم نزارید لطفاا 💚
🌱 هدیه به امام رضا ؏♥️ به نیابت از شهیدمدافع حرم مهدےموحدنیا و داداش مصطفے✨ متولد ۱۸فروردین سال ۱۳۶۶ در سبزوار ، پس از گذراندن دوران مختلف سنی و تحصیلی، در بین دوستان و آشنایان به شخصی سالم و شوخ طبع و در كار جدی شهرت یافت🌸 شهید موحدنیا یکی از پیشتازان كارهای فرهنگی درسطح شهرستان سبزوار بود✌️🏻 از برپایی و علم كردن عمود تكیه های مراسم عزاداری، ایستگاه های فرهنگی و صلواتی، دست اندرکار در برگزاری یادواره های شهدا🕊حضور در گروه های جهادی و خدمت رسانی به مناطق محروم، اعزام و شركت در اردوهای مناطق جنگی راهیان نور، تنها قسمت كوچكی از رزومه بیشمار این شهید بزرگوار است🖇 مهندس مهدی موحد نیا تحصیلات خود را در سطح دانشگاهی در سال ۱۳۹۱ در مقطع كارشناسی ناپیوسته رشته مهندسی تكنولوژی برق گرایش قدرت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد سبزوار به سرانجام رساند. شهيد موحدنيا پس از پایان تحصیلات به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از مدت كوتاهی با جریان منحوس تكفیری در كشورهای همسایه مواجه شد و عاشقانه و به میادین نبرد حق علیه كفر پا گذاشت✌️🏻 شهید موحدنیا مدت زیادی در مناطق نبرد با تکفیری های داعش حضور داشت كه در نهایت، در ۲۷آبان سال ۱۳۹۶ در منطقه البوكمال سوریه به مقام شهادت نائل آمد🕊
🌱 هدیه به امام حسن مجتبے ؏♥️ به نیابت از شهیدمحمدحسین محمدخانی و داداش مصطفے✨ متولد ۹تیر۱۳۶۴درتهران شهادت : ۱۶آبان۱۳۹۴ در حلب سوریه مزارشهید : بهشت‌زهرای‌تهران قطعه۵۳ او در رشته مدیریت فرهنگی در مقطع کارشناسی ارشد مرکز علوم و تحقیقات تهران پذیرفته شد📚 هنوز مدت زمان زیادی از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را نگذرانده بود که به آرزوی دوران نوجوانی‌اش، یعنی استخدام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید😍 پدرش از مجاهدان ۸ سال دفاع مقدس است، اودفاع را فقط در جنگ و اسلحه نمی دید! او سال های متمادی در اردوهای جهادی در مناطقی همچون بشاگرد، جور دیگری دفاع را در خدمت به مردم محروم آنجا تجربه و تمرین کرده بود✌️🏻 مرد عمل بود و شجاع✨ مرید امام حسین (ع) بود و به قول مادرش اصلا مدافع حرم به دنیا آمده بود♥️ محمدحسین جزو بچه‌هایی بود که خیلی راحت در دل همه جا باز می‌کرد💕 با جهاد انس داشت،حضور در کنار پدری رزمنده و ایثارگر باعث شده بود تا شهید محمدخانی به خوبی با مضمون جهاد و ایثار آشنایی داشته باشد🇮🇷  از کودکی عاشق مداحی بود🎼 بچه ی پرتکاپویی بود و یک لحظه آرام و قرار نداشت! او سر نترسی داشت. هم در کار و عمل به وظیفه و هم در رفتارهای عادی‌اش🖐🏻دل و جرات او را هیچ کدام از رفقایش نداشتند! او سعی می‌کرد در همه کارها پیشقدم باشد.از آخرین باری که خانواده، حاج عمار را بدرقه کرده بودند ۹۸ روز می گذشت🖇 صبح ۱۶ آبان سال ۱۳۹۴ قرار بود بچه ها در چارچوب عملیات محرم برای آزادسازی حلب به یک محدوده مثلثی شکل حمله کنند💥
🌱 هدیه به امام باقر ؏♥️ به نیابت از شهیدمحمودرضابیضایی و داداش مصطفے✨ متولد۱۸آذر۱۳۶۰ تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند 📖 در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی، مسجد چهارده معصوم ؏ شهرک پرواز تبریز درآمد🍃 و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او به وجود آورد🥀 با آغاز جنگ در سوریه از سال۹۰ برای دفاع از حرم‌های آل الله ؏ و یاری جبهه مقاومت، آگاهانه عازم سوریه شد🖐🏻 اعزام‌های داوطلبانه مکرر و حضور مداوم در جبهه سوریه، روحیه رزمندگی را در وجودش تثبیت کرده بود و در۲سال آخر حیات ظاهری خود، به معنی واقعی کلمه زندگی یک رزمنده را داشت! به خاطر تعلقی که از نوجوانی به ثبت اسناد میراث دفاع مقدس داشت، در جبهه سوریه نیز به جمع‌آوری اسناد جنگ همت گماشته بود ✨و در هر بار بازگشت به ایران، آثاری از جنگ از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود و آثاری که از تکفیری‌ها در صحنه‌های درگیری بجا مانده بود را همراه داشت🌱 اوج توفیقات خود در این جبهه را حضور در عملیاتی می‌دانست که در تاسوعای سال ۹۲ در منطقه «حجیره» برای آزادسازی کامل اطراف حرم مطهر حضرت زینب (س) انجام گرفت و منجر به پاک‌سازی حرم تا شعاع چند کیلومتری از لوث وجود تکفیری‌ها شد! در آخرین اعزام خود در دی‌ماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بی‌بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.
🌱 هدیه به امام باقر ؏♥️ به نیابت از شهیدمحمودرضابیضایی و داداش مصطفے✨ متولد۱۸آذر۱۳۶۰ تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند 📖 در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی، مسجد چهارده معصوم ؏ شهرک پرواز تبریز درآمد🍃 و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او به وجود آورد🥀 با آغاز جنگ در سوریه از سال۹۰ برای دفاع از حرم‌های آل الله ؏ و یاری جبهه مقاومت، آگاهانه عازم سوریه شد🖐🏻 اعزام‌های داوطلبانه مکرر و حضور مداوم در جبهه سوریه، روحیه رزمندگی را در وجودش تثبیت کرده بود و در۲سال آخر حیات ظاهری خود، به معنی واقعی کلمه زندگی یک رزمنده را داشت! به خاطر تعلقی که از نوجوانی به ثبت اسناد میراث دفاع مقدس داشت، در جبهه سوریه نیز به جمع‌آوری اسناد جنگ همت گماشته بود ✨و در هر بار بازگشت به ایران، آثاری از جنگ از جمله تصاویری که با دوربین خود ثبت کرده بود و آثاری که از تکفیری‌ها در صحنه‌های درگیری بجا مانده بود را همراه داشت🌱 اوج توفیقات خود در این جبهه را حضور در عملیاتی می‌دانست که در تاسوعای سال ۹۲ در منطقه «حجیره» برای آزادسازی کامل اطراف حرم مطهر حضرت زینب (س) انجام گرفت و منجر به پاک‌سازی حرم تا شعاع چند کیلومتری از لوث وجود تکفیری‌ها شد! در آخرین اعزام خود در دی‌ماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بی‌بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود.
🌱 هدیه به حضرت ابوالفضل العباس ؏♥️ به نیابت از شهیدمصطفےصدرزاده✨ نام پدر:محمد نام جهادی:سیدابراهیم متولد۱۹شهریور۱۳۶۵ در خوزستان ، شوشتر تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۰۸/۰۱ در سوریه مزارشهید: استان تهران ، شهریار ، بهشت رضوان تعداد فرزندان:دو فرزند، یک دختر و یک پسر تاریخ ازدواج:۱۳۸۶ اولین دیدار باهمسرشان:یکی از دوستان شهید همسرشان را به ایشان معرفی کردند اما در یک پایگاه و مسجد فعالیت میکردند... چهارسال در حوزه امام صادق(ع)درس خواندند🌸 دانشگاه محل تحصیل:دانشگاه ازاد تهران رشته:ادیان و عرفان شغل:آزاد همسر شهید:در روز خواستگاری بجای اینکه بگوید همدم و همسر میخواهم به من گفت من همسنگر میخواهم🌿 ارادت خاصی به حضرت عباس (ع)داشت✨ دغدغه اش کارفرهنگی بود گویی تمام زندگی اش فعالیت های فرهنگی بود ✌️🏻 همسر شهید:بارزترین خصوصیت اخلاقی مصطفی عاطفی بودنش بود♥️ اولین اعزام:سال۹۲ تقریبا دوسال نیم در سوریه بودند که ۸بار مجروح شدند... آخرین اعزام:چهارشنبه۲۰مرداد 🕊 شهید دوبار با رزمندگان عراقی به جبهه نبرد رفت و در ماموریت دوم با رزمندگان فاطمیون آشنا شدند و از آن پس به عنوان یک نیروی افغانی به سوریه رفتند ✌️🏻🌱 آقا مصطفی یکی از رزمنده های مورد علاقه سردار سلیمانی بود؛به گونه ای که سردار میگوید من واقعا عاشقش بودم💕 شهید در شب حنابندان یا همان شب قبل از عملیات (شب تاسوعا)پیش بینی شهادتشان را کرده بودند که بخاطر این قضیه اخطار به اخراج از سوریه را به ایشان داده بودند زیرا این موضوع را تضعیف روحیه رزمندگان میدانستند🖇 اما شهید میدانست که قرار است روز تاسوعا شهید شود :)💔