eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.5هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
11.1هزار ویدیو
136 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
به نقل از هم رزم شهید حسن عشوری: هنگام ورود به منزل تروریست ها (در درگیری های چابهار) به من گفت: شما نه! تو متاهلی، من می روم... 🌷 🌷
🍃مے گویند: دل به دل راه دارد . . . من تو را ؛ دوست داشتنی که طعم آشنا دارد، دوست داشتنی به و به رنگ جوشش خونِ یارانِ امام عاشورا ✨تو مرا یار و همراه باش...✨ بیاد ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
بِسم‌ِاللّٰھ‌الرَحمـٰن‌الرَحیـم🌹 و خداوند فرمود: اگربنده‌های‌من‌میدانستند‌که‌چقدر دوستشان‌دارم‌همه‌ازشوق‌میمردند...🥺 @rafiq_shahidam96 توهنوز هستی ...ببین چقدر زیبا برایت جشن میلاد گرفته اند🥺 چقدر خدا دوستت داشت که تو را زیبا خرید تو شدی شهید خوشنام و من😔😔😔 و چه زیبا مردم برایت چشن تولد گرفته اند..😊 زمانی که ابراهیم هادی به دنیا آمد، اول اردیبهشت و مصادف با شبهای قدر ماه رمضان بود.😔 امسال پس از ۶۵ سال که از تولد ابراهیم گذشته، تولد شمسی و قمری او با هم مصادف گردیده. 🥰🥰🥰 🍃و مے گویند: دل به دل راه دارد . . . من تو را ؛⁦♥️⁩ دوست داشتنی که طعم آشنا دارد،🥺 دوست داشتنی به 👌 و به رنگ جوشش خونِ یارانِ امام عاشورا🌹 ✨تو مرا یار و همراه باش...✨ بیاد @rafiq_shahidam96 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 @shahid_rahman_medadian @shahid_rahman_medadian2 1401/2/1 https://www.instagram.com/p/Ccmd7EoIsDy/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🍃مے گویند: دل به دل راه دارد . . . من تو را ؛ دوست داشتنی که طعم آشنا دارد، دوست داشتنی به و به رنگ جوشش خونِ یارانِ امام عاشورا ✨تو مرا یار و همراه باش...✨ بیاد ╔━━━━๑ღ❤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے پرستوی گمنام کمیل @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ❤ღ๑━━━━╝
تو منطقه خانطومان سجاد رو با تیر زدند... وقتی بهش رسیدیم خون زیادی ازش رفته بود به سختی گفت: کمکم کنید روی زانوهام بشینم... بهش گفتم: برا چی؟! خون زیادی ازت رفته.... گفت: آخه ارباب اومده، می خوام بهش سلام بدم.... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله 🕊 💙 ⤵️⤵️⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
🍃مے گویند: ❤️دل به دل راه دارد . . .❤ من تو را ؛ دوست داشتنی که طعم آشنا دارد، دوست داشتنی به و به رنگ جوشش خونِ یارانِ امام عاشورا ✨تو مرا یار و همراه باش...✨ 🌹🌸هرگـاه شب جمعه شهـدا را يـاد ڪرديد، آنها شمـا را نزد سیدالشهدا(ع) یاد مے ڪننـد. بیاد 🌷
، سالروز آسمانی شدن شهیدی است که با عکسش بیش از خودش آشناییم! در ۵ دی‌ ۱۳۴۰ در روستای علیشار زرندیه از توابع ساوه چشم به جهان گشود. از کودکی به همراهِ خانواده به تهران مهاجرت کرد و پس از پایان تحصیلات متوسطه، مشغول به کار شد. با آغاز جنگ تحمیلی، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در واحد مخابرات گردان انصار لشکر۲۷ محمدرسول‌اللهﷺ مشغول به دفاع از وطن شد. و سرانجام در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ در عملیات کربلای‌ پنج ، با سمتِ بیسیم‌چی "شهید پوراحمد" در جنوب کانال پرورش ماهی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه شهادت نائل آمد. و عکس لحظه‌ی شهادت او سالهاست که به نمادِ شهادت و آرامش پس از عروج معروف شده است. ─ ✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ ─ 🆔 @rafiq_shahidam
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
راز مزار یادبود شهید ابراهیم هادی: ‌ ســالها از شهادت ابراهيم گذشــت. هيچکس نميتوانست تصور کند که فقدان او چه بر سر خانواده‌ي ما آورد. مادر ما از فقدان ابراهيم از پا افتاد و… تا اينکه در ســال 1390 شنيدم که قرار است سنگ يادبودي براي ابراهيم، روي قبر يکي از شهداي گمنام در بهشت زهرا ساخته شود. ابراهيم عاشق گمنامي بود. حالا هم مزار يادبود او روي قبر يکي از شهداي گمنام ساخته ميشد. در واقع يکي از شــهداي گمنام به واسطه ابراهيم تکريم ميشد. روزي که براي اولين بار در مقابل ســنگ مزار ابراهيم قرار گرفتم، يکباره بدنم لرزيد! رنگم پريد و باتعجب به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بســتگان ما هم همين حال را داشتند! ما به ياد يک ماجرا افتاديم که سي سال قبل در همين نقطه اتفاق افتاده بود! درســت بعد از عمليات آزادي خرمشهر، پســرعموي مادرم، شهيد حسن سراجيان به شهادت رسيد. آن زمــان ابراهيــم مجروح بود و با عصا راه ميرفت. اما به خاطر شــهادت ايشان به بهشت زهرا آمد. وقتي حسن را دفن کردند، ابراهيم جلو آمد و گفت: خوش به حالت حسن، چه جاي خوبي هستي! قطعه26 و كنار خيابان اصلي. هرکي از اينجا رد بشه يه فاتحه برات ميخونه و تو رو ياد ميکنه. بعد ادامه داد: من هم بايد بيام پيش تو! دعا کن من هم بيام همينجا، بعد هم با عصاي خودش به زمين زد و چند قبر آن طرف تر از حسن را نشان داد! چند ســال بعد، درست همان جائي که ابراهيم نشــان داده بود، يک شهيد گمنام دفن شد. و بعد به طرز عجيبي ســنگ يادبــود ابراهيم در همان مــکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!! ‌ راوی:خواهر شهید 🆔 @rafiq_shahidam