#پارت28
شرط بندی
🥀مهدی فریدونوند، سعید صالح تاش🥀
حاج آقا هم گفت:از این به بعد مواظب باش، ورزش بکن اما شرط بندی نکن. هفته بعد دوباره همان افراد آمدند. این دفعه باچند یار قوی تر، بعد گفتند: این دفعه بازی سر هزارتومان!
ابراهیم گفت: من بازی می کنم اما شرط بندی نمی کنم. آن ها هم شروع کردند به مسخره کردن وتحریک کردن ابراهیم وگفتند:ترسیده، می دونه می بازه. یکی دیگه گفت:پول نداره و...
ابراهیم برگشت وگفت:شرط بندی حرومه، من هم اگه می دونستم هفته های قبل باشما بازی نمی کردم، پول شماروهم دادم به فقیر اگر دوست دارید ، بدون شرط بندی بازی می کنیم.
که البته بعد از کلی حرف و سخن ومسخره کردن بازی انجام نشد.
🌷🌷🌷