eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.6هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بہ یادِ آنانڪه بهـــــــــاری ترین هفت سین‌های زندگیمان را رقم زدند و نگذاشتند ، سینِ سربلندی از سفرۂ هفت سین مان برچیدہ شود :) ❤❤❤❤ @rafiq_shahidam96
📌 که کرد برای زائران مزارش دعا🤲 می کند 🔹️ هر کسی به قطعه ۵۰ بهشت برود یک سری هم به مزار⚰ مدافع حرم سجاد زبرجدی میرود، که در وصیت نامه✍ خویش قول داده برای زائرانش دعا کند🤲 🔹️ بخشی از وصیتنامه:👌 شما چهل روز دائم باشید خواهید دید که درهای رحمت😘 چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.😢 🔹️ های واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌 🔹️ سوره را هر شب🌚 یک مرتبه بخوانید🗣، خواهید دید که چگونه فقر 🙇‍♂ از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم،🙏 بعد از یومیه دعای فراموش نشود و تا نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا منتظر دعای خیر شما است.👌 🔹️ اگر درد دل داشتید🖐 و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر 😎 به لطف خداوند حاضر 🙋‍♂ هستم. من منتظر همه شما هستم👌. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شود. خداوند سریع الاجابه است. پس اگر می خواهید این 🤲 را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکن ❌ 🍃🌹🍃🌹 ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: انگار دو تا کفگیر داغ گذاشته بودند روی گونه هایم. سرم را پایین انداختم و رفتم توی اتاق. خدیجه تعارف کرد صمد بیاید تو. تا او آمد، من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می کشیدم پیش برادرم با صمد حرف بزنم یا توی اتاقی که او نشسته، بنشینم. صمد یک ساعت ماند و با برادرم و خدیجه حرف زد. وقتی از دیدن من ناامید شد، بلند شد، خداحافظی کرد برود. توی ایوان من را دید و با لحن کنایه آمیزی گفت: «ببخشید مزاحم شدم. خیلی زحمت دادم. به حاج آقا و شیرین جان سلام برسانید.» بعد خداحافظی کرد و رفت. خدیجه صدایم کرد و گفت: «قدم! باز که گند زدی. چرا نیامدی تو. بیچاره! ببین برایت چی آورده.» و به چمدانی که دستش بود اشاره کرد و گفت: «دیوانه! این را برای تو آورده.» آن قدر از دیدن صمد دستپاچه شده بودم که اصلاً چمدان را دستش ندیده بودم. خدیجه دستم را گرفت و با هم به یکی از اتاق های تو در تویمان رفتیم. درِ اتاق را از تو چفت کردیم و درِ چمدان را باز کردیم. صمد عکس بزرگی از خودش را چسبانده بود توی درِ داخلی چمدان و دورتادورش را چسب کاری کرده بود. با دیدن عکس، من و خدیجه زدیم زیر خنده. چمدان پر از لباس و پارچه بود. لابه لای لباس ها هم چند تا صابون عطری عروس گذاشته بود تا همه چیز بوی خوب بگیرد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
👤هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می انداخت. حجب و حیا در چهره اش موج میزد. وقتی برای کمک به مغازه پدرش می رفت اگر خانمی وارد مغازه میشد کتابی در دست می گرفت سرش را بالا نمی آورد و میگفت: پدر شما جواب بده 🌹شهید سید مجتبی علمدار ❤❤❤❤ @rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ بس‌ کہ دلٺنگم ؛ اگر گریہ ڪنم، مۍگویند : قطره‌اے قصدِ نشان‌ دادنِ دریـا دارد . . . 🌊🎈 • 🌱
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: لباس ها هم با سلیقه تمام تا شده بود. خدیجه سر شوخی را باز کرد و گفت: «کوفتت بشود قدم، خوش به حالت. چقدر دوستت دارد.» ایمان، که دنبالمان آمده بود، به در می کوبید. با هول از جا بلند شدم و گفتم: «خدیجه! بیا چمدان را یک جایی قایم کنیم.» خدیجه تعجب کرد: «چرا قایم کنیم؟!» خجالت می کشیدم ایمان چمدان را ببیند. گفتم: «اگر ایمان عکس صمد را ببیند، فکر می کند من هم به او عکس داده ام.» ایمان دوباره به در کوبید و گفت: «چرا در را بسته اید؟! باز کنید ببینم.» با خدیجه سعی کردیم عکس را بکَنیم، نشد. انگار صمد زیر عکس هم چسب زده بود که به این راحتی کنده نمی شد. خدیجه به شوخی گفت: «ببین انگار چسب دوقلو زده به این عکس. چقدر از خودش متشکر است.» ایمان، چنان به در می کوبید که در می خواست از جا بکند. دیدیم چاره ای نیست و عکس را به هیچ شکلی نمی توانیم بکنیم. درِ چمدان را بستیم و زیر رختخواب هایی که گوشه اتاق و روی هم چیده شده بود، قایمش کردیم. خدیجه در را به روی ایمان باز کرد. ایمان که شستش خبردار شده بود کاسه ای زیر نیم کاسه است، اول با نگاه اتاق را وارسی کرد و بعد گفت: «پس کو چمدان. صمد برای قدم چی آورده بود؟!» زیر لب و آهسته به خدیجه گفتم: «به جان خودم اگر لو بدهی، من می دانم و تو.» خدیجه سر ایمان را گرم کرد و دستش را کشید و او را از اتاق بیرون برد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰صحبت های شنیدنی خانم زینب سلیمانی در سالروز تولد پدر بزرگوارشان در جمع زائرین گلزار مطهر شهداء ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 با این ستاره‌ها می‌شود راه را پیدا کرد. ‌ ✍ «عزیزان من! می‌خواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به نیاز دارد؛ این‌ها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، . البتّه کتاب‌هایی نوشته می‌شود، شرح‌حال‌هایی نوشته می‌شود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه‌دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج میتوانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید؛» ‌ ‌ 🌷 ❤️ ❤❤❤❤ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋✨ نگاه‌به‌نامحرم‌خنجر‌به‌ایمانتان‌میزند و‌چیزی‌جزگناه‌به‌زندگی‌تان‌اضافه‌نمیڪند. این‌همه‌نگاه‌خوب‌وجود‌دارد‌مثل:⇩ نگاه‌به‌چهره‌پدرومادر، عالم‌ربانے، قرآن، که‌همه‌این‌ها‌عبـادت‌است...!🌱 ⛔ ‌ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
✍🏻 امام سجاد (علیه السلام) : 🌿 گناهانی که موجب رد شدن دعا می شوند عبارتند از : 💠 نيت بد 💠 پليدي باطن 💠 دورويي با برادران ديني 💠 باور نداشتن اجابت دعا 💠 ترک كار خير و صدقه 💠 گفتن كلمات زشت و ناسزا 💠 تاخير در نمازهاي واجب تا وقتش بگذرد 📚 معاني الأخبار ،ص ۲۷۱ ‌ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): خیلی از مردم میگن بابا دلت پاک باشد؛ دل پاک باشد، کافی است!! جواب به این اشخاص که پاکی دل رو ملاک خوبی و بهشت میدونند اینه: آنکس که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود فقط میگفت [آمـِـنـُوا] در حالیکه گفته: [آمـِـنـُوا وَ عَمِـلُوا الصَّالِحات] یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد. اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود.مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل؛ هم عمل! ‌ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
حضرت‌زهرا بہ امیرالمومنین مدام مےفرمود : روحے لروحکك الفـداء ابن عبارت پر از معناست.. یعنے : من نہ با اموالم نہ با جسمم ، بلکہ با روحم سِپَربلاےِ تو هستم..🍃 💚🌸💚🌸💚 ‌ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🔹 آیت‌الله رحمه‌اللّه برای فرزندان و نوه‌های خود هنگامی که قصد خارج شدن از خانه را داشتند چهارقل را می‌خواندند و به آنها سفارش می‌کردند که آیت‌الکرسی و چهارقل بخوانند. 🔹 همچنین در پاسخ به کسانی که برای محفوظ ماندن از جن و برطرف‌شدن ترس کودکان درخواست دستورالعمل داشتند، توصیه می‌کردند: « مُعَوِّذَتَیْن(سوره‌های فلق و ناس) زیاد بخوانید، چهار قل(سوره‌های کافرون، توحید، فلق و ناس) را وقت خواب زیاد بخوانید». 📚 بهجت‌الدعاء، ص۵٩ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 ❤️❤️❤️❤️❤️ https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی صمد تندتند به سراغم می آمد و گاهی هم ماه به ماه پیدایش نمی شد. اوضاع مملکت به هم ریخته بود و تظاهرات ضد شاهنشاهی به روستاها هم کشیده شده بود. بهار تمام شد. پاییز هم آمد و رفت. زمستان سرد و یخبندان را هم پشت سر گذاشتیم. در نبود صمد، گاهی او را به کلی فراموش می کردم؛ اما همین که از راه می رسید، یادم می افتاد انگار قرار است بین من و او اتفاقی بیفتد و با این فکر نگران می شدم؛ اما توجه بیش از اندازه پدرم به من باعث دل خوشی ام می شد و زود همه چیز را از یاد می بردم. چند روزی بیشتر به عید نمانده بود. مادرم شام مفصلی پخته و فامیل را دعوت کرده بود. همه روستا مادرم را به کدبانوگری می شناختند. دست پختش را کسی توی قایش نداشت. از محبتش هیچ کس سیر نمی شد. به همین خاطر، همه صدایش می کردند «شیرین جان». آن روز زن برادرها و خواهرهایم هم برای کمک به خانه ما آمده بودند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرده بود. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
پست جدید حتما ببینید ا اینستاگرام شهید ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدحسین🌹 به خارج🦋 پس از شیمیایی اول به اصرار مسئولین لشکر، محمدحسین برای ادامه درمان به فرانسه اعزام می شود در پاریس محمد حسین با یکی از دوستان دوران تحصیلش در مدرسه شریعتی برخورد می کند. آن دوست در مدت اقامت محمدحسین، او راهنمایی می کند. شهر را نشانش می دهد و هر جا که نیازی بود به عنوان مترجم به او کمک می کند. او محمدحسین را به خوبی می شناخت، از هوش و استعدادش باخبر بود و سابقه موفقیت های درسی اش را می دانست؛ به همین سبب زمانی که محمدحسین میخواهد به ایران برگردد، پیشنهاد عجیبی به او می دهد: «تو به اندازه کافی جنگیدهای، دو بار مجروح شده ای، به نظر من تو وظیفه خودت را به طور کامل انجام داده ای، دیگر کجا می خواهی بروی؟ همین جا بمان! اینجا می توانی درس بخوانی و آینده درخشانی داشته باشی، من آشنایان زیادی دارم، قول میدهم هر امکانی که بخواهی برایت فراهم کنم.» محمدحسین تشکر می کند و در جواب می گوید: «اینجا برای شما خوب است و دشت های داغ جبهه های جنوب ایران برای من، دنیا و مافیها همه برای اهل دنیاست، اما حسین، پسر غلام حسین، آفریده شده برای دفاع و تا جنگ است و من زندهام توی جبهه ها می مانم.» هنوز دو ماهی از رفتنش نگذشته بود که زنگ زد و گفت به زودی به ایران بر می گردد. چشمانش کاملا خوب نشده بود و دکتر برایش عینکی تجویز کرده بود که نمره اش به راحتی پیدا نمی شد و آن دفعه هم به مصیبت و بدبختی در قم شیشه را پیدا کردیم. چند وقتی که حالش بهتر شد به جبهه برگشت. 🌹راوی مادر شهید🌹 یادونام شهدا باذکر🌿صلوات🌿 ❤❤❤❤ @rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤 دیشب تو جمع بعضى از رفقا صحبت از دلاوریهاى آقا مهدى بود ، به دوستان گفتم مهدى تو این دنیا نمیمونه ، دل کنده است و آرزو داره تو این مسیر شهید بشه ، امروز ساعت ١٠/٥ صبح حاج آقا مجتبى توسلى خبر شهادت آقا مهدى رو بهم داد ، اصلاً تعجب نکردم انگار آماده ى شنیدن این خبر بودم ، آخه چند ماه پیش اقا مهدى رو تو داروخانه اتفاقى دیدم ، عرض کردم شما اینجا کارهاى بسیار مهمى در دست داشتى که همه این کارها خدمت به انقلاب و باعث خشنودى دل حضرت آقاست ، اگر میشه شما نرو و این کارها رو به سرانجام برسون ، آقا مهدى با یه خنده ى پر معنا گفت حاجى این سفره ى شهادت هم مثل سفره اى که در ایام دفاع مقدس پهن بود ، جمع میشه و حسرتش برامون میمونه ، میرم به تکلیفم عمل کنم ، شاید سر این سفره خداوند متعال شهادت را نصیبم کنه . آقا مهدى عزیز و نازنین که لقبِ شیر سامرا را گرفته بود در دفاع از حرمین عسگرین علیهم السلام، به خیل شهداء پیوست و به آرزوی دیرینه اش رسید ، امشب یکى از همرزمانش در تماسى که از عراق داشتند میگفت : آقا مهدى تا لحظه هاى اخرش صدا میزد یا حسین ، یا حسین .... خدا کند ما نیز رهرو راه این عزیزان باشیم ! شیر سامرا ، مدافع حرم یاد عزیزش با صلوات ❤❤❤❤ @rafiq_shahidam96