#مناجات🍂
خدایا،
از جمع یارانم جدایم مکن
ودر مقابل شهدا شرمنده ام مساز.
زیرا به عشق #شهادت به در خانه ات می آیم.💔
#شهید_حجت_الله_رحیمی♥️🕊
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
@rafiq_shahidam96
ما را در فضای مجازی دنبال کنید
اینستاگرام و ایتا
@rafiq_shahidam96
#کلیپ
صدای اذان شهید ابراهیم هادی واقعا شنیدی بود تو کانال کمیل
داداش ابراهیم رفیق شهیدم کسی که زندگی من را عوض کردی و....
دوسالی هست که کانال کمیل جای که پیکرت اونجاست دعوت نشدیم دلتنگ روزهای هستم که آرامش درونم را اونجا پیدا میکردم.
روزهای که چشم انتظاری میکشیدم تا سال جدید بیاد و لحظه شماری میکردم برای کانال کمیل
الان دوسال است که محرومیم از اون همه آرامشی که میگرفتیم
تو این دوسال انگار که یک چیزی گم کردم بی قرارم
بی قرار دوکوهه گردان تخریب و طلاییه کانال کمیل و شلمچه بدرقه زائران
جاهای که خاک اونجا با خون شهدا یکی شده است هرجای از خاک را که قدم بزاری خون شهداست
#ابراهیم_هادی #شهید_ابراهیم_هادی #شهید_مهدی_زین_الدین #اباالفضل #حاج_مهدی_رسولی #حاج_حسین_یکتا #رفیق_شهیدم #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#کانال_کمیل_حنظله
#کانال_کمیل_معبری_به_آسمان
#شلمچه_طلائیه_دوکوهه_اروند_کارون_فکه_هویزه_فاو_اسلام_آبادغرب
#شلمچه_بوی_چادر_خاکی_مادر_میدهد
#طلاییه_عجب_طلاییه
#طلاییه_سه_راهےشهادت
#گردان_تخریب_دوکوهه
#دلتنگی #حضرت_اباالفضل #حضرت_عباس #حضرت_ابوالفضل_العباس #حاج_حیدر_خمسه #حضرت_ام_البنین #حضرت_رقية #حضرت_زینب #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #التماس_دعای_شهادت #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #امام_رضا #امام_حسین #فکه
https://www.instagram.com/p/CNImWB4jivQ/?igshid=ew2nnhbw4ecd
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
@rafiq_shahidam96 ما را در فضای مجازی دنبال کنید اینستاگرام و ایتا @rafiq_shahidam96 #کلیپ صدای
پست جدید پیج اینستاگرام شهید ابراهیم هادی
حتما ببینید و حمایت کنید
🍃❤️🍃
🌹 ارباب خوبم سلام
صـبح اسـت دلم
هواییِ کرب وبلاست
ازجـانـب قلبِ من
بر آن خاک سـلام..
🌹 السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مَوْلاَیَ
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
🌹 اَللّهُمَ اَرزُقنـٰا
فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن
وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن
🍃🌹🍃🌹
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
❤️❤️❤️❤️❤️
🕊🌹#زیارتنامه_شهدا🌹🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🕊🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#یادشان_باصلوات🌹
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
❤❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
امیدوارم با جمع ڪردن
هفت سین نوروزے ☘
قرآنش نگهدارتان
آینـہ اش روشنایی زندگیتان
سڪہ اش برڪت عمرتان
سبزه اش طراوت وشادابی دلتان
و ماهیاش شوق ادامہ زندگیتان
را بـہ شما هدیہ دهد 💞
🍃🌹🍃🌹
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
❤️❤️❤️❤️❤️
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
- دعا کردن حیوانات در حق انسانها 🕊
※ منبع: مجموعهی #کارگاه_انصاف
🌴 ویژهی #روز_طبیعت
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #پنجاه_دوم
#فصل_هشتم
از فرصت استفاده کردم و رفتم سراغ جارو زدن اتاق.
هنوز اتاق را تا نیمه جارو نزده بودم که دوباره صدای گریه دوقلوها بلند شد. حتماً خیس کرده بودند.
مجبور شدم قبل از اینکه صمد صدایم کند، بروم دنبال بچه ها. حدسم درست بود. دوقلوها که شیرشان را خورده بودند حالا جایشان را خیس کرده بودند. مشغول عوض کردن بچه ها شدم.
صمد بالای سرم ایستاده بود و نگاه می کرد. می گفت: «می خواهم یاد بگیرم و برای بچه های خودمان استاد شوم.»
بچه ها را تر و خشک کردم.
شیرشان را هم خورده بودند، خیالم راحت بود تا چند ساعتی آرام می گیرند و می خوابند.
دوباره رفتم سراغ کارم. جارو را گرفتم دستم و مشغول شدم. گرد و خاکْ اتاق را برداشته بود.
با روسری ام جلوی دهانم را بستم. آفتاب کم رنگی به اتاق می تابید و ذرات گرد و غبار زیر نور خورشید و توی هوا بازی می کردند.
فکر کردم اتاق را که جارو کردم، بروم تشک ها را روی ایوان پهن کنم تا خوب آفتاب بخورند که دوباره صدای گریه بچه ها و بعد فریاد صمد بلند شد.
ـ قدم! قدم! بیا ببین این بچه ها چه می خواهند.
جارو را زمین گذاشتم و دوباره رفتم اتاق خودمان.
بچه ها شیرشان را خورده بودند، جایشان هم خشک بود، پس این همه داد و هوار برای چه بود؟!
ناچار یکی از آن ها را من بغل کردم و آن یکی را صمد. شروع کردیم توی اتاق به راه رفتن. نگران کارهای مانده بودم.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
*@rafiq_shahidam96 *
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c