eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.6هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
•°🌱 بـہ اربـاب✋🏻 اے بـادصـبا بـرسـون بـہ حسـین«علیه‌السلام» سـلآم برحسـین«علیہ السلام» سـ✋ــلآم از راه دور ســ✋ــلآم اے ڪربـلآ ســ✋ـــلآم اے نینوا ســ✋ــلآم اے خـآمسِ آل عبا ♥️🌱 علیہ السلام مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: @rafiq_shahidam96 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°🌱 پــدر مـهــربــانــم💖 ســـ✋ــلام برشما ڪہ هوایمان را دارید ســـ✋ــلام برشما ڪہ تنهایمان نمی گزارید ســـ✋ـــلام برشما ڪہ تنها دلخوشی ماهستید ســ✋ــلام برشما ڪہ دوستمان دارید ســـ✋ــلام برشما ڪہ دعایمان میکنید ســ✋ــلامی از اعـمـاق جـان هـاے ما -مـا اینجا هیچڪدام حآلمـان خوب نیسٺ؛😔 بےڪس و ڪآریم، برگرد :)🙏😔 💙 اللهم عجل لولیک الفرج مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c 🍃🌹🍃🌹
🌹اعمال مشترک شب های قدر 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪ *حضرت امام علی علیه السلام :* ✅ *حضرت فاطمه سلام الله علیها نمی گذاشت کسی از اهل خانه در شب های قدر به خواب رود به آنان غذای کم می داد و از روز قبل برای احیای شب قدر آماده می شد و می فرمود : محروم کسی است که از برکات این شب محروم باشد.* دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۲ ‌ سلام صبح شما بخیر ‌ ذکر امروز ـــ ۱۰۰ مرتبه *یا قاضِیَ الْحاجات* *التماس دعا...*🤲 🏴🏴🏴🏴 🖤🖤🖤🖤 @rafiq_shahidam96 🖤🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
*﷽* 🌹 *{😔واژه ی برخواستن ازپا اُفتاد😔}* یـا؏ــلی(؏) امشـب آقا با همین فرق شکسته، روی زرد یاد آن میخ در و پـهلوی زهـراء(س) می کنی از شمار فضل تو حدر قلم ها عاجــز است در رکـوع خود زکــات عشـق اهدا می کنی مـردم نا اهـل کـوفه با تو بد کردند؏ـلـی(؏) ازخدای خود تو استغفارآنها را تمـنا می کنی اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنين *🏴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🏴* *التماس دعا...*🤲 🏴🏴🏴🏴 🖤🖤🖤🖤 @rafiq_shahidam96 🖤🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 تصاویر بسیار زیبا ⚜ ⚜ 🔸خدایا قدر ما را به قدر مولاعلی(علیہ السلام) نزدیک فرما ✾✨•🖤•✾•🖤•✨✾ 🔘 بـہ ما بپیوندید 👇👇👇 مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 💖 ابراهیم هادے @rafiq_shahidam96 🔸مدتی در جنوب شهر معلم بود؛ 〽️ مدیر مدرسه اش می گفت آقا ابراهیم از جیب خودش پول می داد بـہ یڪی از شاگردان تا هـر روز زنـگ اول بـرای ڪلاس نان و پنیر بگیرد.🍞🧀 ☝🏻 چون آقاے هـادے نظرش این بود ڪه این ها بچه های منطقه محروم هستند و اڪثرا سر ڪلاس گرسنـہ هستند و بچـہ گرسنـہ هم درس را نمی فهمد. 🌹 ابـراهیم هنوز هم معلمی درس عـشــق می دهـی و درس مــردانگی 💖 معلمِ هدایتی هــادے راهی# کلاست دل هاے ما و تکلیف هر روزمان، شبیـہ " شما " شدن 🌺 مبااارررڪ مـعـلم# خـوبـم 🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹 🌺 @rafiq_shahidam96 #سلام_بر_ابراهیم https://www.instagram.com/p/COZkv_chpzM/?igshid=13frcht73nfm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴عبادت بی‌ولایت انحرافیست که باعث تنها ماندن ولیِ خدا و به رسیدن او در محراب عبادت می‌شود. در ، از خداوند ودانایی دردین بخواهیم مواظب زمان باشیم *التماس دعا* 🖤🖤🖤🖤 @rafiq_shahidam96 🖤🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
‏شب قدر، شب قیمتی شدنه! قدرِخودتو بدون، تا قیمتی شی! http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌴عبادت بی‌ولایت انحرافیست که باعث تنها ماندن ولیِ خدا و به شهادت رسیدن او در محراب عبادت می‌شود. در شب‌های قدر، از خداوند بصیرت ودانایی دردین بخواهیم مواظب علی زمان باشیم *التماس دعا* رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹 اعمـال شب قـدر ♦️ ادعیه و اذکـار شب ۲۱ رمضـان که از شب ۱۹ مهم تر است ♦️ شب قدر همان شبى است كه در تمام سال شبى به خوبى و فضيلت آن نمى رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدير امور سال مى شود و ملائكه و روح كه اعظم ملائكه است در آن شب به اذن پروردگار به زمين نازل مى شوند و به خدمت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف مشرّف مى شوند و آنچه براى هركس مقدّر شده است بر امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف عرض مى كنند. ♦️ اعمـال شب قـدر بر دو نوع است: یکی آن که در هـر سـه شب انجـام می شود و دیگـر آن که مخصـوص هـر شبی است. 💢 اعمال مشترکه ی شب های قدر: 🔸 غسل 🔸 دو رکعت نماز در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه سوره توحید و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفر الله و اتوب الیه. 🔸 قرار دادن قرآن بر سر 🔸 ده مرتبه ۱۴ معصوم (ع) را واسطه قرار دادن. 🔸 زیارت امام حسین علیه السلام 🔸 احیا داشتن این شب‌ها 🔸 صد رکعت نماز 🔸 دعای جوشن کبیر 💢 اعمال مخصوص شب ۲۱ ماه رمضـان: ♦️ لعن بر قاتلان حضرت امیرالمؤمنین (ع) ♦️ بسیار صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (ص) ♦️دعای "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِم رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
نقش انسان در تقدیرات شب قدر.pdf
1.79M
فایل PDF کتاب 👈| نکته‌های کلیدی برای جذب تقدیرات بلند در لیالیِ قدر |👉 ⭕️ شب قدر؛ فقط شب مناجات نیست! شب نوشتن برنامه‌هاست! برنامه‌ای آماده‌ی امضا برای یکسال✓ 💥یادمان باشد؛ ما اولین کسی هستیم ؛ که قادر است تقدیراتمان را تغییـر دهد! ❶ اولین قدم تنظیم لیسـتی از اهداف درخورِ شأن و دغدغه‌ی انسانی ماست؛ ❷ و دومین قدم دور ریختنِ تمام آنچه که نمی‌گذارند، با تقدیرات عالی از شب‌های قدر خارج شویم. ✅ بعضی انسان‌ها، ظرفیت‌شان را بقدری بالا میبرند؛ که درشب‌های قدر، قَدَری به اندازه میلیون‌ها انسان، دریافت می‌کنند. ویژگی خاص این افراد، انتخاب دقیقشان است. 👌✔️ ـ براستی چگونه انتخاب می‌کنند❓ ـ چگونه آرزو می‌کنند❓ ـ چگونه موانع اجابتش را از میان برمی‌دارند❓ 👈 کتاب نقش انسان در تقدیرات شب قدر، به سؤالات بالا پاسخ خواهد داد.✓ ✍ تألیف؛ ━━ .•🦋•.━━━━━━━━ رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ━━━━━━━━━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 امام علی ع|♡ فاطمه علیهاالسلام نمی گذاشت کسی از اهل خانه در شبهای قدر به خواب رود. به آنان غذای کم می داد و از روز قبل برای احیای آماده می شد و می فرمود: محروم کسی است که از برکات این شب محروم باشد. •{دعائم الاسلام، ج ۱: ۲۸۲}• رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور 🔺چگونگی رفع 🔹تربیت امام زمانی 🎤سخنرانی محبت امام زمان و نعمت مصیبت رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رابطه پدرو مادربا بچه رابطه غریزیه، امارابطه امام زمان(ع)با بچه هاش باشیعیانش رابطه الهیه... رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: و بیستـم با خودم گفتم: «نخوابیدن بهتر از خوابیدن و دیدن خواب های وحشتناک است.» این بار سر و صداهای بیرون از خانه مرا ترساند. صدایی از توی راه پله می آمد. انگار کسی روی پله ها بود و داشت از طبقه پایین می آمد بالا؛ اما هیچ وقت به طبقه دوم نمی رسید. در را قفل کرده بودم. از پشت پنجره سایه های مبهمی را می دیدم. آدم هایی با صورت های بزرگ، با دست هایی سیاه. معصومه و خدیجه آرام و بی صدا دوطرفم خوابیده بودند. انگشت ها را توی گوش هایم فرو کردم و زیر پتو خزیدم. هر کاری می کردم، خوابم نمی برد. نمی دانم چقدر گذشت که یک دفعه یک نفر پتو را آرام از رویم کشید. سایه ای بالای سرم ایستاده بود، با ریش و سبیل سیاه. چراغ که روشن شد، دیدم صمد است. دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: «ترسیدم. چرا در نزدی؟!» خندید و گفت: «چشمم روشن، حالا از ما می ترسی؟!» گفتم: «یک اِهِمی، یک اوهومی، چیزی. زهره ترک شدم.» گفت: «خانم! به در زدم، نشنیدی. قفل در را باز کردم، نشنیدی. آمدم تو صدایت کردم، جواب ندادی. چه کار کنم. خوب برای خودت راحت گرفته ای خوابیده ای.» رفت سراغ بچه ها. خم شد و تا می توانست بوسشان کرد. نگفتم از سر شب خواب های بدی دیدم. نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوش هایم را گرفته بودم، و صدایش را نشنیدم. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: ویڪم پرسید: «آبگرم کن روشن است؟!» بلند شدم و گفتم: «این وقت شب؟!» گفت: «خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه می شود حمام نکرده ام.» رفتم آشپزخانه، آبگرم کن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقی ها وارد خرمشهر شده اند. خرمشهر سقوط کرده. خیلی شهید داده ایم. آبادان در محاصره عراقی هاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بی لیاقتی بنی صدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات. پرسیدم: «شام خورده ای؟!» گفت: «نه، ولی اشتها ندارم.» کمی از غذای ظهر مانده بود. برایش گرم کردم. سفره را انداختم. یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحب خانه آورده بود، گذاشتم توی سفره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود. یکی دو قاشق که خورد، چشم هایش قرمز شد. گفتم: «داغ است؟!» با سر اشاره کرد که نه، و دست از غذا کشید. قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!» باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد. 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 🌱🦋 🖌 به قلم : 🌱🌸 📌 قسمت: و بیست و دوم گفتم: «نصف جان شدم. بگو چی شده؟!» گفت: «چطور این غذا از گلویم پایین برود. بچه ها توی مرز گرسنه اند. زیر آتش توپ و تانکِ این بعثی های از خدا بی خبر گیر کرده اند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند. نه چیزی برای خوردن، نه جایی برای خوابیدن. بد وضعی دارند طفلی ها.» دستش را گرفتم و کشیدمش جلو. گفتم: «خودت می گویی جنگ است دیگر. چاره ای نیست. با گریه کردن تو و غذا نخوردنت آن ها سیر می شوند یا کار درست می شود؟! بیا جلو غذایت را بخور.» خیلی که اصرار کردم، دوباره دست به غذا برد. سعی می کردم چیزهایی برایش تعریف کنم تا حواسش از جنگ و منطقه پرت شود. از شیرین کاری های خدیجه می گفتم. از دندان درآوردن معصومه. از اتفاق هایی که این چند وقت برای ما افتاده بود. کم کم اشتهایش سر جایش آمد. هر چه بود خورد. از ترشی و ماست گرفته تا همان اشکنه و نان و سبزی توی سفره. به خنده گفتم: «واقعاً که از جنگ برگشته ای.» از ته دل خندید. گفت: «اگر بگویم یک ماه است غذای درست و حسابی نخورده ام باورت می شود؟! به جان خودت این چند روز آخر را فقط با یک تکه نان و چند تا بیسکویت سَر کردم.» خم شدم سفره را جمع کنم، پیشانی ام را بوسید. سرم را پایین انداختم 🌱 &ادامه دارد.... 🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱 *مـجموعہ فرهنگے شہید ابـراهیم هادے 💝هادےدلہـا* *ما را در فضاے مجازے دنبال ڪنید* ⤵️⤵️⤵️⤵️ 🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی : https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/ 🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا: *@rafiq_shahidam96* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c