کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
*✨#مناجات*🤲🏻
🔹 دعای #کمیل با صدای
*#شهیدمحمدرضاتورجیزاده🌷*
.
آه از این همه سوز ...😭
التماس دعاااا🤲🏻
🌷🕊️🌷🕊️🌷
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🌷شهید مهدی زین الدین:*🌷
🍃هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله یاد میکنند! در هر شب جمعه یادشان کنیم، حتی با یک صلوات!🌹
*🌹اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ*🌹
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🍃🌹🍃🌹🍃
@shahid__mostafa_sadrzadeh1
❤️❤️❤️❤️
*سردارشهیدمهدی زین الدین*❤️2
https://chat.whatsapp.com/HoIRymBAzO67aHggqoXdki
#شهیدانه🌷
#شهیدحمیدسیاهکالی🌷
✨بسیار باادب بود چنانچه در روز شهادتش صاحبخانه اش بیشتر از من ناله می زد و می گفت من پسرم را از دست دادم. او در این مدت دو سال آنقدر با ادب بود که هیچ بدی از او ندیدم
زندگی عاشق و معشوق را در زندگی فرزندم مشاهده کردم... با دختر داییش ازدواج کرد. این دو چنان همدیگر را دوست داشتند و به هم احترام می گذاشتند که من نظیرش را و زندگی به زیبایی زندگی آنها ندیده بودم. هیچگاه به هم اخم نمی کردند.
همسرش می گفت وقتی کارهای منزل را انجام می دادم به من می گفت این وظیفه تو نیست کار کنی؛ فرزانه جان حلالم کن..
همسرش همیشه از احترام و عشق عميق حمید به زندگیش می گفت و از همراهی و تلاش پسرم برای ساختن یک زندگی آرام.
چند وقتی بود که از رفتن به سوریه و لزوم دفاع از حریم اهل بیت می گفت. اوایل می گفتم پسر نرو، تو هنور مستاجری. زن جوان داری و هنوز در سن جوانی هستی، می خندید و بر پیشانیم بوسه می زد و می گفت مادر اینکه به مجلس امام حسین(علیه السلام) می روی و حسین حسین می کنی آیا از دل نیست؟؟!! مادر حضرت زینب حرم و حریمش که ناموس حسین است در حال حاضر از سوی دشمن در خطر است. اگر همه بخواهند چنین فکر کنند که دوباره زینب باید به اسارت برود!
به روایت: مادر❤️شهید
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹علاقه و ارادت فراوانی به حضرت فاطمة الزهراء سلام الله علیها داشتند و در تمامی مداحیهای خود در مدح ایشان میخواندند..
🔹علاقه ی تورجی زاده به حضرت فاطمة الزهراء سلام الله علیها به حدی بود که وصیت کرد بر روی سنگ قبرش نام مبارک حضرت زهراء سلام الله علیها را بنویسند😊:)!..
🌷شہید محمدڕضا تۆرجے زادھ🌷
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درود خدا بر زنان با حجاب🌹🌹🌹
#دلتنگی_شهدایی 💔
هوای پر زدنم در حصارِ دنیا نیست
مرا ببر به تماشایِ عالمی دیگر (=
سجادسامانی
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
🔥ارتباط با نامحرم🔥
امیرالمومنین حضرت علی الگوی ما بود ، پس چرا او به دختران جوان ، سلام نمی داد..
خب چرا⁉️
❌ دختر خانم ها #حتما بخونند...
❌ آقا پسرها #باید بخونند....
💠+به قول حاج حسین یڪتا:
دنیا ، دنیای تیپ زدنه!❤️
فقط مهم اینه که کی، برای کی تیپ میزنه!
بله این شهدا بودند که یه جوری تیپ میزدند که خدا نگاهشون ڪنه
نه هر نامحرمی ...
☝️اما فقط یه چیزی:
آقا پسر؟! الگوت حضرت علی(ع) بود، حواست هست؟
همون امیرالمومنین ڪه به دخترای جوون سلام نمیڪرد..
✅ آیا تو ایمانت از حضرت علی قوی تر است که با هر نامحرمی اون هم در فضای مجازی و یا غیره ارتباط میگیری و از اون حد مجازش هم میگذری و باعث فتنه و آسیب و هزاران گناه و گرفتاری میشوی⁉️
❌مگه قرار نبود صحبت با نامحرم در حد ضرورت باشه⁉️ پس این چت📲 ڪردنا و... چی میگه؟؟
+دختر خانوم؟! وارث ارثیه حضرت زهرا (س) ! شما چی❓
حواست هست❓خود حضرت فاطمه جلوی یه مرد ڪور حجابشو رعایت میڪرد؛...
چشمات قشنگه، صورتت زیباعه، میدونم همه ی اینارو....
ولی قرار نبود زیبایی هاتو بزاری برای هر ڪسی؛...
پس این پروفایل و اینا چی میگه؟؟؟
جایی ڪه با چند تا لمس صفحه ی گوشی ڪلی مرد میتونن ببیننش...
_قرار بود #یار باشیم...
_قرار بود #منتظر باشیم...
_قرار بود راه #شهدا رو ادامه بدیم..
_قرار بود برای #رفیق شهیدمون مرام بزاریم...
ولی قرار نبود به مجازی #باخت بدیم...
💥 اومدیم تو صحنهی جنگ دشمن تا #مقاومت ڪنیم، گفتیم جنگ نرم؛
ولی نرم نرم خودمون داریم وا میدیم
♨️ و در آخر اسیر دامهای شیاطین میشویم و مجروح و خسته وامیمونیم و به عقب بر میگردیم
💥 بیایید بخاطر دل امام زمان گناه نکنید بیایید بیخودی ادعای امام زمانی نکنید بیایید رعایت کنید و با هر نامحرمی ارتباط نگیرید و خود را آلوده به هر گناهی نکنید ، که اگر این شد چیزی جزء تباهی و نابودی برایتان ، به ارمغان نمیگذارد پس لطفا رعایت کنید
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ
@abalfazleeaam
آمدم ای ساقی ارباب، سلامت کنم
عرض ارادت به مقامات و کمالت کنم
معنی اهلی من عسل، روی تو
می شود این آب، ثناگوی تو
دیده ام این آب تمنای نگاهت کند
آمده که عرض ارادت به مزارت کند
چون برسد پاش، به باروی تو
یاد شود شوری و تلخی ز تماشای تو
1400/9/4
@abalfazleeaam
#ابوالفضلیم_افتخارمه
#شب_جمعه #شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#حضرت_زهرا #حضرت_ام_البنین
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#باب_الجواد #امام_حسین #امام_زمان
#مهدویت
https://www.instagram.com/p/CWtPfRXIpq9/?utm_medium=share_sheet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 کربلا کربلا....
🎤حسین طاهری
#شب_جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام😢
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
▫️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
شب جمعهست
شهدا و درگذشتگان را یاد کنیم
با ذکر صلوات
و قرائت فاتحه اے 🖤
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_جمعه
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
❤️ #امام_صادق علیه السلام فرمودند:
🍃 هر کس سوره #جمعه را در هرشب جمعه بخواند، کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود.
📖 مجلسی، بحار الانوار، ج۸۶، ص۳۶۲.
#سوره_جمعه #شب_جمعه #جمعه🍃
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
❤️ #امام_صادق علیه السلام فرمودند: 🍃 هر کس سوره #جمعه را در هرشب جمعه بخواند، کفاره گناهان ما بین
رفقای امام زمانی✋
دعای کمیل فراموش نشه🌱
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژا
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_دویست_و_بیست_و_ششم
#فصل_دوم🌻
مدارک پزشکی رو توی کیفم قرار دادم و با عجله یکی یکی پله ها رو پایین اومدم.
به محض سوار شدنم آراد با چهرهای آشفته گفت:
+ دکتر چی گفت؟!
نفس بلندی کشیدم که حاکی بغض توی گلوم بود، قلبم مشت شد و نفس کشیدن سخت.
+ مروا جانم حالت خوبه؟!
دکتر بهت چی گفته؟!
لعنت به اشکهام که راه باز کردن روی صورتم که از خفگی نمیرم.
بی هوا خودم رو پرت کردم توی آغوشش که دستاش بدون لحظه ای مکث حلقه شد دور شونه هام، با صدایی پر از بغض لب زدم.
- آراد خانم عباسی گفت که خوب میشی.
گفت بدون شیمی درمانی هم میتونی بهبودیت رو به دست بیاری از طریق روش های دیگه.
هق زدم و دوباره گریم رو از سر گرفتم.
- خدایا باورم نمیشه.
خدایا شکرت.
حلقهی دست آراد دور شونه هام شل شد که با فین فینی از آغوشش بیرون اومدم.
رنگش پریده بود و چندان حال مساعدی نداشت.
درب بشکه رو باز کردم و به سمتش گرفتم.
با دستش بشکه رو پس زد و سرش رو، روی فرمون گذاشت، انگار اون هم مثل من با شنیدن این خبر شکه شده بود.
گریه کنان لب زدم.
- آراد ببین همه چیز درست شد.
آراد باورم نمیشه، خدایا شکرت.
تو خوب میشی آراد، دیگه مال هم میشیم.
دیگه هیچی از خدا نمی خوام هیچی ...
هق هقم اوج گرفت و سرم رو، روی داشبود گذاشتم، با شنیدن صدای در ماشین سرم رو بلند کردم که متوجه شدم آراد از ماشین خارج شده.
از پشت شیشه بهش خیره شدم دستاش رو دور گردنش حلقه کرده بود و به سمت جلو حرکت می کرد، نفس کم آورده بودم درب بشکه رو باز کردم و چند قلپ آب ازش خوردم.
از ماشین پیاده شدم و به طرف آراد رفتم.
روبروش ایستادم و توی چشمای آبیش زل زدم.
- خوبی تو؟!
نگاهی به اطراف کرد و دستش رو به سمت صورتم آورد، قلبم از کوبش ایستاد.
روسریم رو کمی جلو آورد و لب زد.
+ خوبم عزیزم.
نمی دونم چی بگم واقعا!
فقط میتونم بگم خداروشکر، صد هزار مرتبه شکر.
دستش رو توی جیبش بُرد و جعبهی قرمز رنگی رو از جیبش بیرون آورد.
چشمام از خوشحالی برقی زد و با شیطنت گفتم:
- آرادی این مال منه دیگه؟!
اَبرویی بالا انداخت که بلند خندیدم دستم رو
به طرف دستش بردم، دستش رو عقب کشید و گفت:
+ اینجا؟!
به کوچه نگاهی انداختم و گفتم:
- آراد اذیت نکن دیگه بازش کن!
مچ دستم رو گرفت و همراه خودش به سمت ماشین کشید، سوار ماشین شدیم که جعبه قرمز رنگ رو باز کرد با دیدن آویزی با شکل قلب ذوق زده لب زدم.
- وای آرادی این مال منه؟!
لبخندی زد به ذوق کردنم و کش دار بله ای گفت.
آویز رو از دستش گرفتم و توی هوا تکونش دادم، لبخند پهنی زدم و گفتم:
- اینجاست که شاعر میفرماید: مدتی هست که
درگیر سوالی شدهام!
توچه داری که من،
اینگونه هوایی شده ام.
بلند بلند خندید و دستی به چشمام که نسبتاً خیس اشک بودند کشید.
+از تو گفتن کار هر کس نیست ای زیبا غزل!
من برای داشتنت باید که مولانا شوم.
&ادامـــه دارد ......
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_دویست_و_بیست_و_هفتم
#فصل_دوم🌻
پلاستیک های خرید رو توی دستم جابهجا کردم و با دستی که آزاد بود کلید رو توی در چرخوندم، با پا در رو هل دادم که باز شد.
نفسی از روی کلافهگی سر دادم و وارد خونه شدم.
با صدایی خواب آلود گفتم:
- کسی خونه نیست؟!
مژده کفگیر به دست از آشپزخونه خارج شد.
+ چه عجب تو اومدی!
بابا ول کن پسر مردم رو!
خندهای کردم و گفتم:
- تو که هنوز اینجایی عروس خانوم.
مامان اینا کجان؟!
کاوه کجاست؟!
به سمتم اومد و پلاستیک های تنقلات رو از دستم گرفت و به سمت آشپزخونه رفت.
+ مامان اینا رفتن خونه بی بی.
کاوه هم دیگه کم کم باید سر و کلش پیدا بشه.
رفتید دکتر، دکتر چی گفت؟!
چادر رو از سرم در آوردم.
- آره رفتیم، گفت از طریق روش های دیگه درمانش رو شروع میکنند.
می دونی مژده خیلی زود متوجه شدند که سرطان داره، این خیلی خوبه چون از پیشرفت بیماری جلوگیری میکنه دیگه.
آها راستی فراموش کردم بگم، آزمایش خون رو هم رفتیم بیمارستان خودمون دادیم.
صدای قهقهه مژده بلند شد و خیلی بلند داد زد.
+ چقدر شما دوتا هولید!
به طرف آشپزخونه رفتم و با کفگیر چند دونه برنج از توی قابلمه در آوردم، توی دهنم گذاشتم و با قیافه ای چندش آور رو به مژده کردم.
- این چیه درست کردی دختر!
چقدر شوره!
درست این رو آبکش کن شوریش بره!
+ خب حالا توهم!
همینم بلد نیستی درست کنی، اینها رو ولش یه خبر توپ برات دارم.
- اولا که بنده موقعی که در شمال به سر میبردم خودم آشپزی میکردم.
دوما بفرمایید اون خبر توپتون رو.
با خنده از کنارم رد شد و به سمت گاز رفت.
+ امروز عصر بعد از اینکه تو رفتی با کاوه یه سر رفتیم خونمون، صدای بحث کردن بابا اینا تا توی کوچه میاومد و بحثشون حسابی بالا گرفته بود.
تو بگو برای این بوده که مرتضی باید بره و زن بگیره و از این بلاتکلیفی در بیاد.
خب بابا اینا هم درست می گفتن دیگه، مرتضی هنوز که هنوز پیراهن سیاه رو در نیاورده، خلاصه که یکی بابا می گفت یکی مرتضی، آخرش مرتضی با داد گفت اگر قراره من زن بگیرم فقط و فقط فاطمه خانوم ولا غیر.
با خنده روی میز کوبیدم و گفتم:
- فاطی دوست من دیگه؟!
+ بلی بلی همون.
با شنیدن این جمله صدای خنده هر دوتامون بلند شد، آقا مرتضی خشمگین و آنالی دست و پا چلفتی چه شود!
&ادامـــه دارد ......
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚
💚🍃💚🍃
🍃💚
«♡بـسـم رب العشق ♡»
📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته
🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد
🔗 #قسمت_پایانی_فصل_دوم
#فصل_دوم🌻
با دیدن چهره آراد در آینه یک خط لبخند محو روی صورتم نقش بست، سنگینی نگاهم رو که حس کرد کمی سرش رو بالا آورد و در آینه بهم خیره شد.
نگاهم رو ازش دزدیم اما باز قلبم فرمان داد که
به چشمای آبی رنگش خیره بشم.
با شنیدن صدای عاقد قلبم بی وقفه شروع به کوبیدن کرد.
× قال رسول ا...(ص) النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی ...
دوشیزه مکرمه سرکار خانم مروا فرهمند فرزند
مهدی آیا به بنده وکالت میدهید که با مهریه یک جلد کلام ا... مجید، یک دست آینه و شمعدان، صد و چهارده عدد شاخه گل رز و تعداد ۱۴ عدد سکه بهار آزادی شما را به عقد دائم جناب آقای آراد حجتی فرزند محسن در بیاورم؟!
آیا بنده وکیلم؟!
چند ثانیه سکوت رو اختیار کردم، سنگینی نگاه همه رو، روی خودم حس می کردم، صلواتی زیر لب فرستادم و با صدایی لرزون لب زدم.
- به نام نامی الله به ازن فاطمه زهرا
با اجازه آقا امام زمانم، با اجازه پدر و مادر همسرم و پدر و مادر خودم و بزرگترای این جمع، بله.
با گفتن بله یک آرامش دلنشین در درونم بر پا شد، قلبم بی وقفه میکوبید.
آراد هم که بله رو گفت صدای دست زدن جمع بلند شد، برای چند ثانیه نگاهم رو به جمعیت دوختم.
مادر آراد کنارمون ایستاد و حلقهی ظریف طلا رو به دست آراد داد، انگشت هام شروع کردن به لرزیدن ...
دست چپم رو به سمت آراد گرفتم که نگاه زیر چشمیش باعث شد لبخندی بزنم و آنالی همیشه در صحنه حاضر در همین حال یک عکس گرفت.
بعد از حلقه انداختن اولین باری بود که به اصرار مادرش دستم بین دستهای مردونهاش که گرمای خاصی داشت گم میشد.
و اما قلبم باز فرمان داد، نگاهم به سمت جمعیت بود اما فشار آرومی به انگشت هاش دادم که نگاهش به نگاهم قفل شد.
و لبخند محزونی روی لبم نشست.
🦋🌸☘ پــــایــــان:☘🌸🦋
بخوان از راز های نهفتهی رمان.💕
آراد:فرشتہموڪلبردین.
مروا:فاݪنیڪ.
فاݪۍدرآغوشفرشتہ.
~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کربلایم ببری یا نبری حرفی نیست
تو نگیر از من بیچاره حسین گفتن را😔
بحرمة الحسین علیه السلام
اللهم عجل لولیک الفرج
«🌸💕»
-
-
بگذار در آغوش تو آرام بمیرم...✨!
دلچسبترین شیوهے جان باختن است این :)♥️🔗
#شب_جمعہ✨
#شـبزيـآرتےاربـآبجـآن💔
#التماس_دعا🌱
#کفاره_گناهان
🌸هر کس در #شب_جمعه
《سوره مبارکه جمعه》را بخواند
#کفاره_گناهان او تا از آن جمعه
تا جمعه آینده خواهد بود🌺
📚 ثواب الاعمال ۷۹
🌸 #سوره_جمعه 🌸
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿١﴾ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمِّیِّینَ رَسُولا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ ﴿٢﴾ وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٣﴾ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿٤﴾ مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿٥﴾ قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿٦﴾ وَلا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ ﴿٧﴾ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٩﴾ فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الأرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿١٠﴾ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١﴾
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝