eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
5هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
16هزار ویدیو
190 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠امام علی علیه السلام: همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان ارواحنا له‌الفداء) باشيد و يأس و نااميدی از رحمت خدا به خود راه ندهيد. 📚بحارالانوار، ج ١٥ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🕊🌺 🌸علیرضا محبت و ارادت بی نظیری به پدرو مادرش داشت. ما هفته ای دو تا سه بار پدرو مادرش را زیارت میکردیم.. ولی هربار که با پدرو مادرش روبرو میشد گویا یکسال هست که اونها رو ندیده. پدرشو در میکشیدو پدر رو بوسه باران میکرد. پدر رو میبوسید و به گلو با پدرش حال و احوال پرسی میکرد. 🌸بعد از اون میرفت توی آشپزخونه سراغ مادرش.. و روی مادر رو و از آغوش مادرش دل نمیکند.. دست مادرو میگرفت و کنار خود مینشاند. 🌸وقتی که پدر مینشست پدر رو باران میکرد. دوسال بعد از ازدواجمون اولین باری که تلفنی بهش خبر دادن که مادر بخاطر بالارفتن فشار در بیمارستان بستریه خیلی حالش بد شد.فشارش افتادو نتونست روی پاهاش بند بشه.آب قند بهش دادم.ازش خواستم که خودشو کنترل کنه.نباید اینقدر بیتابی کنه.ولی گفت من تحمل مریضی مادرمو ندارم.نمیتونم طاقت بیارم که حتی یک سرفه بکنه.و بعد فورا خودش رو پیش مادرش رسوند. محبتش به پدرو مادر از نوع خدایی و آسمونی بود. ۹۳/۱۲/۲۹ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
نگاههایتان ... تسبیح ذکرخداوند بود...✨ که اینگونه دلنشین مانده است😍 صبح دلنشینی میشود با نگاه شما📿 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
هرچہ میدوم! بہ گرد پایتان هم نمیرسم! مسئلہ یک سربند و لباس خاکے نیست! هواے دلـم از حد هشــدار گذشته! شہدا یارے ام کنید. ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 *قسمت سوم*✨ *از وداع تا شهادت*🕊️🕊️ چند ساعت گذشت. او به همراه موسی صادقی به سوی قزوین به راه افتادند. وقتی به قزوین رسیدند نیمه های شب بود. عباس در مقابل منزل پدرش پیاده شد و مثل همیشه با انگشت ضربه ای را به شیشه پنجره کوچکی که کنار در بود زد. لحظاتی بعد مادرش در را باز کرد. پس از روبوسی به مادر گفت: *آقا جان خوابه؟* مادر پاسخ داد: *آره پسرم! خوابه.* او گفت: *می خواهم بیدارش کنم* گفت: *بگذارید وقت نماز که بیدار شد او را می بینی.* گفت: *نه مادر! باید زودتر حرکت کنم. نمی توانم بمانم؛ یک مأموریت مهم دارم.* بر بالین پدر رفت. نگاهی به صورتش انداخت. سپس خم شد و گونه هایش را بوسید، حاج اسماعیل چشمانش را باز کرد و گفت : *عباس‌ جان آمدی؟* او گفت: *ولی باید زود برگردم. مأموریت مهمی دارم.* پدرگفت : *ولی عباس جان! ما روز عید قربان تعزیه داریم. برای تو نقش گذاشته ام باید اینجا باشی،* او گفت: *باشد پدر جان! پس نقش کوچکی برایم بگذار، آن شاء الله عید قربان می آیم.* پس از ساعتی عباس با پدر و مادر خداحافظی کرد و رفت. وقتی ماشین حرکت کرد او چند مرتبه برگشت و پشت سر را نگاه کرد اتومبیل در در انحنای کوچه از نظر ناپدید شد. مادر که مضطرب و پریشان به نظر می رسید . روی به حاج اسماعیل کرد و گفت: *عباس‌ را هیچ وقت موقع خداحافظی این طور ندیده بودم. دلم برای او شور می زند.* حاج اسماعیل لبخندی زد و گفت : *دلواپس نباش زن خدا پشت پناهش* مادر هم تکرار کرد: *خداپشت و پناهت پسرم. یا حسین! عباسم را به تو می سپارم.* آنگاه قطره اشکی بر گونه اش غلطید. اتومبیل شهر را پشت سر گذاشت. عباس کتابچه دعا را از جیب در آورد و مشغول خواندن دعا شد.ساعتی گذاشت به موسی صادقی که در حال رانندگی بود گفت: *من کمی می خوابم! اگر خسته شدی بیدارم کن.* چند دقیقه ای نگذاشت بودکه صدای فریاد او در خواب موسی صادقی را وحشت زده کرد. او علت فریاد را پرسید. عباس در حالی که دست برسر و روی خود می کشید گفت‌: *ببخشید آقا موسی! خواب دیدم* صادقی گفت: ادامه دارد........ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
قیامت قامت اۍقامت قیامت قیامت کرده اۍزین قد وقامت موذن گر ببیند قامتت را به قد قامت بماند تا قیامت شهیدان هردو ۷۴ از شهداۍحرم ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
وقتی ابراهیم وارد محله جدیدشان می شود همه او را به خاطر ریش بلند مسخره می کنند. ابراهیم با برخور و اخلاق خوبی که داشت یک یک آن ها را جذب کرد و بعد جذب آن ها را راهی جبهه کرد.‌ الان آن هایی که مسخره اش می کردند از بزرگان جنگ ما هستند ... وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا به، بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین (سخن) باشد.» چرا که شیطان (به وسیله سخنان ناروا) میان آنها فتنه و فساد مى کند. زیرا (همیشه) شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است. (اسراء/53) ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
⊰•🌿•⊱ . میگفت‌:مشتۍاگرفڪرمیڪنۍ بسیجۍواقعۍهستۍ🕶🤞🏿!' ‹الھم‌الرزقناشھادت› روسعۍڪن‌بہ‌‹قلـ♥️ـبت‌› بچسبونۍنھ‌اینکھ‌پشت‌‌قاب‌موبایلت(:! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎. ⊰•🌿•⊱¦⇢ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي... و را بین همه محبوب کردم! ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝