#تلنگر🌱
#غذای_روح
🌾گر طالب #شهادتی بدان✋🏻
#نماز خوبه اول وقت باشه✨
وگرنه همه بلدن...
اول غذا بخورن...
اول یه دل سیر چت کنند...📱
اول #بخوابند...
خلاصه اول همه #کاراشون رو انجام میدن😑بعد #نماز بخونن....💡
کسی که دنباله #شهادته
باید از تموم تعلقات دنیا #دست بکشه...☝️
#شهید_محمدحسین_حدادیان
@ebrahimh
🖤🖤🖤🖤🖤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
•••••••••••••••••••••••••••••••
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
🌿پیڪر شهیدے ڪه سر در بدن نداشت و یک دست او نیز قطع شده بود
⚘در حالے ڪه به عقب برمے گشتم در سه راهے چشمم به پیڪر شهیدے افتاد ڪه #سر در بدن نداشت و یک #دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روے لباسهاے او متوجه شدم ڪه پیڪر مطهر حاج همت است اما از آنجا ڪه شهادت ایشان برایم خیلے دردناک بود همان طور ڪه به عقب میآمدم خود را دلدارے میدادم ڪه نه این جنازه حاج همت نبود. وقتے به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم ڪه همه دنبال حاجے میگردند به ناچار و اگر چه خیلے سخت بود اما پذیرفتم ڪه او شهید شده است.
⚘شب همان روز بدن پاک حاجے به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهے ڪه در ڪنار جاده فتح بود رفتم. گمان میڪردم همه مطلع هستند اما وقتے به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم ڪه هنوز خبر شهادت حاجے پخش نشده است. روز بعد متوجه شدم ڪه جنازه حاجے در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانهاے #مفقود شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانے به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود.
#شهید_محمدابراهیم_همت♥️🕊
#سالروز_شهادت✨
❤❤❤❤
@rafiq_shahidam96
#شهیدانه
🌿پیکر شهیدی که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز قطع شده بود
⚘در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که #سر در بدن نداشت و یک #دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود همان طور که به عقب میآمدم خود را دلداری میدادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی میگردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است.
⚘شب همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهی که در کنار جاده فتح بود رفتم. گمان میکردم همه مطلع هستند اما وقتی به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم که هنوز خبر شهادت حاجی پخش نشده است. روز بعد متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانهای #مفقود شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود.
#شهید_محمدابراهیم_همت♥️🕊
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت #چهارم حرف ها شروع شد...
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #پنجم
صدای در امد...
آقا جون بود.
ایوب بلند شد و سلام کرد.
چشم های آقاجون گرد شد.
آمد توی اتاق و به مامان گفت:
_این چرا هنوز نرفته می دانید ساعت چند است؟؟
از دوازده هم گذشته بود.
مامان انگشتش را روی بینیش گذاشت:
_اولا این بنده ی خدا جانباز است. دوما اینجا غریب است، نه کسی را دارد نه جایی را ،کجا نصف شب برود؟؟
مامان رخت خواب آقاجون را پهن کرد.
پتو و بالش هم برای ایوب گذاشت. ایوب آن ها را گرفت و برد کنار آقاجون و همان جا خوابید.
سر سجاده نشسته بودم..
و فکر می کردم. یک هفته گذشته بود و منتظرش بودم.
قرار گذاشته بود دوباره بیایند خانه ما و این بار به سفارش آقاجون با خوانواده اش.
توی این هفته باز هم #عمل_جراحی #دست داشت و بیمارستان #بستری بود.
صدای زنگ در آمد.
همسایه بود. گفت:
_تلفن با من کار دارد.
ما تلفن نداشتیم و کسی با ما کار داشت، با منزل «اکرم خانم» تماس می گرفت.
چادرم را سرم کردم و دنبالش رفتم.
پشت تلفن صفورا بود.گفت:
_شهلا چطوری بگویم، انگار که اقای بلندی منصرف شده اند.
یخ کردم.... بلند و کش دار پرسیدم
_چیییی؟!؟؟؟
صفورا_مثل اینکه به هم حرف هایی زده اید، که من درست نمی دانم.
دهانم باز مانده بود.
در جلسه رسمی به هم #بله گفته بودیم. آن وقت به همین راحتی #منصرف شده بود؟ مگر به هم چه گفته بودیم؟
خداحافظی کردم و آمدم خانه.
نشستم سر سجاده، ذهنم شلوغ بود و روی هیچ چیز تمرکز نداشتم.
آمده بود خانه، شده بود پسر گمشده ی مامان ! آن وقت...
مامان پرسید کی بود پای تلفن که به هم ریختی؟؟گفتم:
_صفورا بود، گفت آقای بلندی منصرف شده است .
قیافه ی هاج و واج مامان را که دیدم،
همان چیزی که خودم نفهمیده بودم را تکرار کردم.
"چه می دانم انگار به خاطر حرف هایمان بوده."
یاد کار صبحم که می افتم شرمنده میشوم.
می دانستم از #عملش گذشته و می تواند #حرف بزند.
با «مهناز» دختر داییم رفتیم تلفن عمومی.
شماره ی بیمارستان را گرفتم و گوشی را دادم دست مهناز، و گوشم را چسباندم به آن
خودم خجالت میکشیدم حرف بزنم.
مهناز سلام کرد.
پرستار بخش گفت:
_با کی کار دارید؟؟
مهناز گفت:
_با آقای بلندی ایوب بلندی، صبح عمل داشتند.
پرستار با طعنه پرسید:
_شمااا؟؟
خشکمان زد...
مهناز توی چشم هایم نگاه کرد، شانه ام را بالا انداختم.
من و من کرد و گفت از فامیل هایشان هستیم.
پرستار رفت... صدای لخ لخ دمپایی آمد.
بعد ایوب گوشی را برداشت
_بله؟؟!
گوشی را از دست مهناز گرفتم و گذاشتم سر جایش.
رنگ هر دویمان پریده بود و قلبمان تند تند میزد...
به روایت همسر شهید بلندی شهلا
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#شهید_مدافع_حرم_علیرضا_نوری
#احترام_به_پدر_و_مادر 🕊🌺
🌸علیرضا محبت و ارادت بی نظیری به پدرو مادرش داشت. ما هفته ای دو تا سه بار پدرو مادرش را زیارت میکردیم.. ولی هربار که با پدرو مادرش روبرو میشد گویا یکسال هست که اونها رو ندیده. پدرشو در #آغوش میکشیدو #سرو_روی پدر رو بوسه باران میکرد. #دست پدر رو میبوسید و #بغض به گلو با پدرش حال و احوال پرسی میکرد.
🌸بعد از اون میرفت توی آشپزخونه سراغ مادرش.. #دست و روی مادر رو #میبوسید و از آغوش مادرش دل نمیکند.. دست مادرو میگرفت و کنار خود مینشاند.
🌸وقتی که پدر مینشست #کف #پاهای پدر رو #بوسه باران میکرد. دوسال بعد از ازدواجمون اولین باری که تلفنی بهش خبر دادن که مادر بخاطر بالارفتن فشار در بیمارستان بستریه خیلی حالش بد شد.فشارش افتادو نتونست روی پاهاش بند بشه.آب قند بهش دادم.ازش خواستم که خودشو کنترل کنه.نباید اینقدر بیتابی کنه.ولی گفت من تحمل مریضی مادرمو ندارم.نمیتونم طاقت بیارم که حتی یک سرفه بکنه.و بعد فورا خودش رو پیش مادرش رسوند.
محبتش به پدرو مادر از نوع خدایی و آسمونی بود.
#شهادت_۹۳/۱۲/۲۹
#شیخ_هلال_سوریه
#روزمباهله_مباهله
#امام_زمان
#حجاب_گشت_ارشاد
#کانال_رفیق_شهیدم
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگے_مجازے_هادے_دلہـا
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#فرزندانه
#فرزندان_شهدا
سلام بر
#بابای_خوبم
سلام بر
#بابای_شهیدم
امیدوارم #پدرم حالت در #بهشت در کنار #دوستان #بهشتی و #آسمانیت خوب باشد .
#خوش_به_حالت
می دانم که #بابا جان ازآن بالا ما رو می بینی و برامون دعا می کنی ، ولی کاش بابا #پیشم بودی ، #دست مهربان و گرمت را در #دستم می گذاشتی ، #اشکهایم رو پاک می کردی
شبهای #زمستان بدون تو برای ما همیشه #سرد بوده
دوستانم با #پدرهاشون می روند خرید و من به خودم می گویم تو هم کنارم همیشه هستی و مواظب منی و این بهترین #حسی است که دارم .
من به تو #افتخار می کنم
می توانستی مثل خیلیها موقع #جنگ به #میدان نروی و همیشه #کنار ما باشی ولی چون #خدا تو را خریداری کرده بود ، نیروی ایمانی در وجودت گذاشت و باعث شد که بگویی (( اجازه نخواهم داد این #دژخیمان به #مال و #ناموس من و #کشورم حمله کنند )) و چقدر زیبا #آهنگ رفتن را سرودی و #عزم میدان کردی .
#بابای خوبم ، همینکه نگاهم کنی #شبهای سرد زمستان برایم #گرم و #دلچسب خواهدشد .....
میگن هر کس که دلش تنگ بود آدرس #شهدا را به او بدهید ، من به همه #ایرانیان و دوستانم ، آدرس تو را می دهم #بابای_خوبم ...
از همینجا بوسه ای را نثارت می کنم تا #دلت برای ما #تنگ نشود
بدان که
#در_قلب_ما
#هستی_تا_ابد
#خدایا ما را تا رسیدن به
#آسمان_شهدا
#یاری_بفرما
🌹 #شهدا
🌹🌴 #همیشه
🌹🌴🌹 #نگاهی
🔥بازی فریب با کارت داعش
🔻بعد از عملیات تروریستی مزار حاج قاسم، اکانتهای صهیونیستها پیروزمندانه توییت ول میکردند اما آمریکا و اسرائیل کودک کش پس از احساس جدیت در #انتقام_سخت ایران و محور مقاومت، با ترس عقب نشینی کرده و به داعش عزیز شان فرمان دادند که مسئولیت کل عملیات را به عهده بگیرد!!
🔻داعش فرزند آمریکا و شاگرد اسرائیل است و #دست جنایتکاریست که پیمانکار این جنایت بوده؛ اما کارفرما و #مغز اصلی، رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند.
🔻به همین جهت رهبر انقلاب تاکید کردند
هم «دستهای آلوده به خون بیگناهان» و هم «مغزهای مفسد و شرارتزا» که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، مجازات خواهند شد.
🔸پ.ن: صحبتهای سخیف زیباکلام در تطهیر اسراییل غاصب از جنایت در مصاحبه با صدای آمریکا و این نوع اقدامات رسانهای جریان غربگرا را باید در چارچوب رهاندن بایدن و نتانیاهو از مجازات ارزیابی کرد.
#فریبتان_را_نمی_خوریم
#ایران_تسلیت
✍حمیدرضا ابراهیمی
🔴باما همراه باشید
فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@rafiq_shahidam96
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾