┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
دور هم نشسته بودیم. ابراهیم دستش رو شبیه یک دایره کرد، و گفت:
اگر دنیا مثل این کُره باشد، امام زمان (عج) مانند دست های من به دنیا احاطه دارد خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر هست. مراقب اعمالمون باشیم.
❁═══┅┄
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
❁═══┅┄
13.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐او بر جانها امروز حکومت می کند
💠وصف شهید همت از کلام شهید سلیمانی
انتشار به مناسبت سالروز عروج شهید محمد ابراهیم همت 🌸
#سالروز_شهادت
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
هدایت شده از ❤️جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی ❤️
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میلاد_نور
🔰برگزاری جشن بزرگ
«به عشق مهدی» در
مصلی تهران.
#امام_زمان
#نیمه_شعبان
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
.
ابراهیم کارهاۍ عجیبـے را انجام مۍداد کھ هدفـے جز شکستن نفس خودش نداشت . مخصوصا زمانـے کھ خیلـے بین بچھها مطرح بود . . !♥️یکبار در تھران باران شدیدۍ باریده بود و خیابان ¹⁷ شھریور را آب گرفتھ بود ، چند نفر از پیرمردهائـے کھ میخواستند بھ سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند کھ چھ کنند😐 همان موقع ابراهیم از راه رسید، پاچھ شلوار را بالا زد و با کول ڪردن پیرمردها آنها را بھ طرف دیگر خیابان برد!🔥🙋🏻♂•
#شھیدابراهیمهادۍ
#جاویدالاثر
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
44824848301549.mp3
9.41M
برگرد ای ماه شبهای زمین...
✍گـوینـد:
شھـٰادتمھرقبولیسـت
ڪہبردلـتمیخـورد...
اِیشهید!
دلـملایقشھـٰادتنیسـتاما؛
توڪہنظرڪنیاینکویرتشنہ
دریامیشَـود...!
بـــرادر شـــهـــیـدم
#شهید_ابراهیم_هادی...♥️
زلزله همه چیز مردم ورزقان را
خراب کرده بود! محمد، محل کار بود و
داشت وضعیت زلزلهزدهها را از تلویزیون میدید
که ناگهان از پشت میزش بلند شد
و به دوستش گفت: باید بریم تبریز
- چرا حاجی؟!
+ چرا داره؟
- ولی حاجی از بالا دستوری نیومده
+ دستور؟ تو این وضعیت منتظر دستوری؟!
- ولی اگه بریم فعلا حق ماموریت را نمیدند
+ مردم بیچاره در این شرایط هستند و
تو دنبال حق ماموریتی؟!
دوستش تا این را شنید از شرمندگی سرش را پایین انداخت
آقا محمد آمد خانه و وسایلش را
جمع کرد و رفت منطقه؛
همسرش دیگر عادت کرده بود
محمد هیچوقت در کار خودش محدود نمیشد :)
[شهیدمحمدبلباسی]
@rafiq_shahidam96
#فکت
برعندازان گرامی
فراخوان دادن این شکلیه!
مردم هم به این میگن…!
بی آبرو هم به شما 😊
@rafiq_shahidam96
#داستان_کوتاه
در راه مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند. به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بیعرضه است، اسبش دائم عقب میماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو میتازد. میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است، سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد.
این است رسم رفاقت...
✔ در غیاب یکدیگر، حافظ آبروی هم باشیم.
📚 روضات الجنات، ص۱۱۵
@rafiq_shahidam96