eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
5هزار دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
16.1هزار ویدیو
190 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
A j: ☘ سلام بر ابراهيم ۱☘ 💥 قسمت هشتاد و پنجم : فكه آخرين ميعاد ( بخش اول) 👤 راوی : علي نصراللهی نيمه شــب بود كه آمديم مسجد. ابراهيم با بچه‌ها خداحافظي كرد. بعد هم رفــت خانه. از مادر و خانواده اش هم خداحافظي كرد. از مادر خواهش كرد براي شهادتش دعا كند. صبح زود هم راهي منطقه شديم. ابراهيم كمتر حرف ميزد. بيشتر مشغول ذكر يا قرآن بود. رســيديم اردوگاه لشكر درشــمال فكه. گردانها مشــغول مانور عملياتي بودند. بچه‌ها با شنيدن بازگشت ابراهيم خيلي خوشحال شدند. همه به ديدنش ميآمدند. يك لحظه چادر خالي نميشد. حاج حســين هم آمد. از اينكه ابراهيم را ميديد خيلي خوشــحال بود. بعد از ســلام و احوالپرسي، ابراهيم پرسيد: حاج حسين بچه‌ها همه مشغول شدند، خبريه؟! حاجي هم گفت: فردا حركت ميكنيم براي عمليات. اگه با ما بيائي خيلي خوشحال ميشيم. حاجي ادامه داد: براي عمليات جديد بايد بچه‌های اطلاعات را بين گردانها تقسيم كنم. هر گردان بايد يكي دو تا مسئول اطلاعات و عمليات داشته باشه. بعد ليســتي را گذاشــت جلوي ابراهيم و گفت: نظرت در مورد اين بچه‌ها چيه؟ ابراهيم ليست را نگاه كرد و يكي ُ يكي نظر داد. بعد پرسيد: خب حاجي، الان وضعيت آرايش نيروها چه طوريه؟ 📚 منبع: کتاب سلام بر ابراهيم ۱👉🏻 شهید 🌹🕊 🌷─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🔗• 🍀| هر روز تا اربعین روایتی از فضیلت زیارت مولا اباعبدالله الحسین (عليه‌السلام) 📅 12 روز تا ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ ┄┅┅❅❁❅┅┅🖤 @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Nariman Panahi - Rooye Labam Vaveyla (128).mp3
6.27M
مدایحی روی لبم وا ویلا کسی ندیده توی دنیا خواننده:نریمان پناهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای ناله‌اش موجب لو رفتن مَعبر شود*👇 ✍🏻برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط ‌شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم. وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم *شهیدحمیدی‌اصیل* هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشه‌ای از معبر افتاده است. اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که *دهان شهید پر از گِل شده بود.* بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای ناله‌اش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود. چقدر فرق است بین کسی که دهانش را از گِل پر میکنه تا به دشمن گرا نده، با کسی که دهانش را باید گل گرفت تا دشمن صدایش را نشنود.* 🌷 *شهید سعید حمیدی‌اصیل*🌷 برای شادی روحش سه صلوات بفرستین❤️
🔺شاید آرزوۍ همہ باشد اما یقیناً 🔺جز مخلصین ڪسے بدان نخواهد رسید ... 🔺ڪاش بجاے زبان 👈👈👈 با ، طلب شهادت مے ڪردم 🥀..