eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.5هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
ندیدم که ابراهیم به کسی امر ونهی کند او بدون اینکه بزند در ،کاری می کرد که مقابل، را ترک کند. ابراهیم به این اهل بیت علیه السلام دقیقا می کرد که می فرماید: "مردم را به سوی خدا کنید، با وسیله ای به غیر از ." ❤️❤️❤️❤️ @ebrahimh شهید ابراهیم هادی و شهدای بهبهان
• ❤روایتۍازتو❤ • • ندیدم که ابراهیم به کسی امر ونهی کند او بدون اینکه بزند در ،کاری می کرد که مقابل، را ترک کند.ابراهیم به این اهل بیت علیه السلام دقیقا می کرد که می فرماید: "مردم را به سوی خدا کنید، با وسیله ای به غیر از ." ❤! :)✋🏾 ❤❤❤❤ @rafiq_shahidam96
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت به درس بچه ها کار خودم بود. ایوب زیاد توی خانه نبود. اگر هم بود خیلی می کرد. چند بار خواست به بچه ها بگوید همین که اولین غلط املایشان را دید، کتاب را بست و رفت. مدرسه ی بچه ها گاهی به مناسبت های مختلف از ایوب می کرد تا برایشان کند. را قبول نمی کرد، می گفت: _من که جانباز نیستم، این اسم را روی ما گذاشته اند، وگرنه جانباز است که جانش را داد از طرف بنیاد، جانبازها را می برند و هر کدامشان اجازه داشتند یک مرد همراهشان ببرند. ایوب فوری اسم را داد. وقتی برگشت گفت: _"باید بفرستمت بروی ببینی" گفتم: _"حالا نمیخواهم، دلم میخواهد وقتی من را میفرستی، برایم گاو بکشی، بعد برایم مهمانی بگیری و سفره بندازی از کجاااا تا کجااا" برایم پارچه آورده بود و لوازم آرایش. بیشتر از من از آن استفاده می کرد، با حوصله لب ها و گونه هایش را رنگ می کرد و می آمد مثل عروسک ها کنار ایوب می نشست. ایوب از خنده ریسه می رفت و صدایم می کرد: _"شهلا بیا این پدرسوخته را نگاه کن" هدی را فرستاده بودم خانه عمه اش. از وقتی برگشته بود یک جا بند نبود. می رفت و می آمد، من را نگاه می کرد. می خواست حرفی بزند، ولی منصرف می شد و دوباره توی خانه راه می رفت. _چی شده هدی جان؟ چی میخواهی بگویی؟ ایستاد و اخم کرد _ من میخواهم، دلم می خواهد برقصم. میخواهم مثل بزنم. جلوی خنده ام را گرفتم: + خب باید در این باره با بابا ایوب حرف بزنم، ببینم چه می گوید. ایوب فقط گفت: _"چشمم روشن" به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
👈مهم مهم 🚀سوخت ایران در حمله به پایگاه آمریکایی ، خروش میلیون‌ها ایرانی در تشییع پیکر شهید سلیمانی بود. ✌️جمعیت حاضر در بزرگداشت ۱۳ آبان در کشور، بخشی از معادلات آینده را رقم خواهد زد. ۱۴۰۱/۸/۱۱ 🇮🇷این جملات دیروز حضرت آقا خیلی مفهوم دارد. ایشان در واقع از مردم ایران خواستند ۱۳ آبان را بصورت ویژه ای کنند... ❌بجنبیم تا زمان نگذشته و را فراهم کنیم ✅همه رو کنید 🌹بسم الله ......... بروزترین اخبار روز ایران و جهان را در فضای مجازی دنبال کنید ⤵️⤵️⤵️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c